ترور و کشتار فعالین سیاسی از طرف جنایتکاران رژیم با هر بهانه ایی محکوم است , در حاشیه ترور۴ نفر در شهر سنندج

طبق گزارش خبر گزاریهای رسمی روز چمعه دوم تیر ماه تیمی ۴ نفره از پیشمرگان و تشکیلات مخفی سازمان زحمتکشان کردستان ایران در شهر سنندج به کمین جنایتکاران قرارگاه حمزه سپاه پاسداران افتاده و در این درگیری سه تن از انها به نامهای حامد سیف پناهی، بهزاد نوری و صباح حسین پناهی جان خود را از دست داده اند و نفر چهارم به نام رامین حسین پناهی در حالی که از ناحیه پا و کمر زخمی شده بود دستگیر و فورا به یکی از مراکز شکنجه جنایتکاران اطلاعات و سپاه منتقل و در حال حاضر در زیر شکنجه این جانیان میباشد. همچناکه قابل پیش بینی بود، متعاقب این ترور و کشتار از طرف جانیان سپاه، فضای امنیتی و سرکوب در شهر سنندج و روستاهای محل تولد افراد ترور شده حاکم و دستگیری و آزار آنها از طرف این جنایتکاران شروع میشود و طبق گزارش خبرگزاری هرانا ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران علاوه بر بازداشت افشین حسین پناهی در روز جمعه، متعاقب ان نیروهای امنیتی به بازداشت تعدادی ازافراد خانواده کسانی کە در این درگیری کشته شدند پرداخته و تعداد دیگری از جمله انور حسین پناهی، زبیر، انور و احمد حسین پناهی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده اند.
در این رابطه وظیفه هر سازمان و انسان آزادیخوه است کە ترور و کشتار این فعالین سیاسی از طرف جنایتکاران جمهوری اسلامی را به شدت محکوم و همانند جنایات دیگر سران رژیم، خواهان پیگرد این جنایت رژیم در مجامع بین المللی باید شد. علاوه بر این خود را شریک خانواده های داغدار کە در این واقعه فرزندان خود را از دست داده اند میدانم و از صمیم قلب به آنها تسلیت میگویم. در این شکی نیست کە ما لازم است بعنوان انسانهای آزادیخواه به همراه مردم و خانواده هایی که عزیزان خود را از دست داده و یا مورد یورش و دستگیری قرار گرفته اند تعرض وحشیانه رژیم و امنیتی کردن فضای سرکوب رژیم را عقب برانیم و خواهان ازادی فوری دستگیر شدگان و تحویل اجساد کسانی کە در این واقعه جان خود را از دست داده اند باشیم.
برای ارزیابی از این واقعه لازم است کە چند سطح از بحث را از هم جدا کنیم در غیر این صورت خلط بحث میشود و در نهایت اگر مواظب نباشیم رژیم جنایتکار میتواند به نفع خود از آن بهره بردای کند. متاسفانه بعد از این واقعه کسان زیادی کە در این رابطه اظهار نظر کرده اند، با برجسته کردن جایگاه و نقش سازمان زحمتکشان و یا اینکه سران این سازمان دنبال چه اهدافی هستند، اوضاع سیاسی و بلوک بندیهای منطقه و غیره عملا نقش جنایتکارانه جمهوری اسلامی را کمرنگ کرده اند کە بشدت مضر و در اینده میتواند به فضایی کمک کند کە دست جمهوری اسلامی را برای کشتار و سرکوب باز تر کند. ما لازم است کە با همچنین وقایعی خیلی با احتیاط و مسئولانه برخورد کنیم و مخالفت با یک سازمان و سیاستهای ان، قطبنمای ما را تغییر ندهد.
اولا در این رابطه نباێد شک کرد کە حمله به این افراد یک ترور سیاسی است کە در روز روشن و در مقابل چشم مردم از طرف نیروهای جنایتکار جمهوری اسلام رخ داده است و لازم است همانند بقیه کشتارها و ترورهای رژیم محکوم و قابل پیگرد در مجامع عمومی باشد. اینکە این انسانها در جنگی نابرابر و رو در رو با نیروهای رژیم جان خود را از دست داده اند نا درست، نا دقیق و غیر واقعی است. این انسانها ترور شده اند.
دوما ما با رژیم جنایتکاری روبرو هستیم کە تقریبا در چهار دهه حکومت، هر صدای آزادیخواهی و عدالت طلبانه ایی را با وحشیانه ترین شیوه، با اعدام، شکنجه، تبعید و محروم کردن انسانها از حقوق خود و سرکوب جواب داده و تا کنون دهها هزار انسان را اعدام کرده است. در کردستان علاوه بر این ضمن اشغال کردستان، احزاب سیاسی فعال در صحنه سیاسی را کە برای دفاع از دستاوردهای انقلاب و یا رسیدن به خواسته های ملی همراه با مردم مبارزه میکردند را مجبور به مقاومت مسلحانه کرد و در نهایت این احزاب مجبور به تبعید شدند.
رژیم جنایتکار جمهوری اسلام از ابتدای روی کار امدن خود فعالیت احزاب وطبقه کارگر و بقیه جنبش های اجتماعی را با زور و سرکوب از فعالیتهای سیاسی و صنفی خود محروم کرده است. در نتیجه تمامی انسانها و سازمانها، احزاب و تشکلهای ضنفی با هر ایدولوژی، حق دارند کە به هر شیوه ایی کە خود تشخیص میدهند برای رساندن برنامه و اهداف سیاسی خود به گوش مردم تلاش و مبارزه کنند. همچناکه ما در گذشته بعنوان گارد ازادی و یا رهبران در میان مردم از این نوع حضورها را داشتیم و برای هر انسان مبارزی قابل دفاع است. جمهوری اسلامی اجازه ندارد کە مانع فعالیت احزاب و نمایندگان مردم شوند. فعالیت سیاسی آزاد احزاب و سازمانهای صنفی و آزادی بدون قید و شرط بیان جزو بدیهی ترین حق هر جامعه میباشد. در نتیجه جمهوری اسلامی در حمله و ترور این انسانها متهم اول است و همین رژیم است کە باید در مقابل اعمال جنایتکارانه خود جوابگو باشد.
سوما: در این رابطه مشخص، اینکە آیا شرایط برای جنگ مسلحانه امده است یا نه؟ این جریان از جنگ مسلحانه دنبال چه بهره برداری سیاسی است؟ و یا در منطقه قطبهایی شکل گرفته و سازمان زحمتکشان در راستای این قطب، حامی سیاستهای ترامپ و عربستان، بارزانی و یا پول گرفته و امید بسته است، بخودی خود نادرست نیست ولی برجسته کردن این بحثها در رابطه با جنایتکاری جمهوری اسلامی و ترور این انسانها آب به آسیاب رژیم ریختن میباشد و لازم است از آن به شدت پرهیز کرد و در جای دیگر به ان پرداخت.

در آخر حق مسلم سازمان زحمتکشان و یا هر حزب و جریانی از راست و چپ است کە برای تبلیغ و فعالیتهای سیاسی و نظامی خود واحدهای نظامی خود را به داخل کردستان بفرستند و این ابدا جای انتقاد نیست. ولی به چه میزان این سازمانها برای حفظ امنیت جان افراد خود و جامعه مسئولانه عمل میکنند و در این رابطه به جنایتکاران جمهوری اسلامی امکان امنیتی کردن فضا را نمیدهند، اساس مسئله است، کە متاسفانه در این رابطه به نظر میرسد کە مسئولانه عمل نشده است.
طبق اطلاعاتی کە موجود است تیم سازمان زحمتکشان بمدت زمان خیلی کوتاهی بعد از عبور از مرز در کمین افتاده اند، کە خود نشان دهنده این است کە اطلاعات رژیم از همان روز و ساعتهای اولیه حرکت این تیم با خبر بوده است. (البته این نمونه استثنا نیست تمامی تیم هایی کە در فاصله چند سال اخیر از طرف این احزاب فرستاده شده اند، قبل از انجام ماموریتشان بدام نیروهای سرکوبگر افتاده اند) واقعیت این است این سازمان به جولانگاه نفوذی های جمهوری اسلامی تبدیل شده است. که البته جای تعجب نیست زیرا در چنین سازمانهایی کە سران آن مرتبا در جلسه و مذاکره با افراد دست چندم اطلاعات و اصلاح طلبان جنایتکار همچون سازگارا و غیره است، واضع است کە ضریب امنیتی انسانهایی کە برای چنین جریاناتی فعالیت میکنند صفر میباشد و هیچ انسانی در آن امنیت جانی ندارد. علاوه بر این فرستادن این تیم درست به فاصله کمی از “عملیات داعش” در تهران صورت گرفته و فضای امنیتی نازل بر شهر سنندج از طرف رژیم بشدت امنیتی بوده است. فرستادن تیم نظامی در آن شراتط بی مسئولیتی و ماجراجویی سازمان زحمتکشان و شخص عبدالله مهتدی بعنوان تصمیم گیرنده اصلی در این رابطه را می رساند.
کسانی کە در حال فعالیت برای این جریان هستند، خانواده کسانی کە در این واقعه جان خود را از دست داده اند به همراهی مردم بخاطر این عمل و بقیه عملکردهای نامسئولانه سران این سازمان و در راس ان عبدالله مهتدی را باید مورد بازخوست و پیگرد قرار دهند و بار دیگر اجازه ندهند کە این سران نامسئول با جان جوانانی کە ارزوی شان امنیت و رفاه برای خود و جامعه است را به بازی بگیرند.

.