زمانی که رهبر سازمان زحمتکشان خود را مجرم میداند؟

سیروان پرتونوری

تلویزیون آسو سات  کانال رسمی سازمان زحمتکشان شاخه  رفرم  در هفته های گذشته گفتگویی را با عمر ایلخانی زاده رهبر این سازمان در رابطه با جدایی های  اخیر  خود از سازمان زحمتکشان را ترتیب داده بودند.در این گفتگو  عمر ایلخانی زاده برخی اظهارات را در رابطه  با حزب کمونیست ایران و کومه له و چگونگی جدایی از این حزب را نیز بیان کردند  که به لازم دانستم برخی توضیحات و واقعیت های عینی که نه سال از ان سپری شده است را به روی کاغذ اورم.

امروزه بعد از سپری شدن چند سال  از انشعاب سازمان زحمتکشان از کومه له و حزب کمونیست ایران بر کسی پوشیده نیست که این سازمان در اوایل انشعاب خود که اعلام میداشتند کومه له را بازسازی خواهند کرد و ان را از حزب کمونیست ایران بیرون اورده اند  و حزب کمونیست ایران را مانعی جدی و زائد در راه پیشرفت و ترقی کومه له در جامعه کردستان میدانستند؛ شاهد هستیم که کومه له مورد نظر اینان چگونه یک شبه در یک حالت صدو هشتاد درجه تغییر و از مواضع کمونیستی خود تجدید نظر کرد و به اغوش ناسیونالیسم کرد خیزش برداشت.

در اوایل انشعاب ما اعلام کردیم  که پروژه مد نظر رهبران این سازمان ربطی به سیاست ها و استراتژی ها و سنت های سوسیالیستی و جا افتاده ای که  کومه له  زیادتر از سه دهه برای تحقق آن استراتژی مبارزه کرده است و در این رابطه هم سابقه مبارزاتی و درخشانی را  در جامعه کردستان دارا است را نخواهند داشت و زائد بودن حزب کمونیست ایران از دیدگاه رهبران   زحمتکشان یک بهانه ای برای روی گردانی از استراتژی های سوسیالیستی کومه له در کردستان و تبدیل کردن کومه له به یک جریان محلی و ناسیونالیستی بود ما در اوایل اعلام داشتیم که سیاست و خط و جهت های این سازمان با منافع طبقاتی طبقه کارگر و زحمتکشان در کردستان همخوانی نخواهد داشت و این سازمان برای از بین بردن کومه له و استراتژی های سوسیالیستی کومه له قد علم کرده و میخواهند در روز روشن سر کومه له را زیر برف کنند .

خوشبختانه اگر در اوایل انشعاب برای مجمو عه ای از اقشار جامعه و فعالین قدیمی کومه له این توهم به وجود امده بود که گویا این سازمان کومه له هستند و ما حزب کمونیست ایران اما روز به روز که زمان سپری میشود حقانیت حرف ها و بیانات ما در رابطه با ماهیت ضد کومه له ای این سازمان برای توده های مردم روشن تر میشود که این سازمان نه تنها ربطی به کومه له ندارد حتی ربطی به مبارزه طبقاتی که خود چند سال در راه تحقق آن مبارزه کردند را ندارند و از این خط و جهت دوری کرده اند و به سوی ناسیونالیسم کرد خیزش برداشته اند .

امروز که خود این سازمان از ان حزب تک بنی به یک حزب سه بنی تبدیل شده است و هنوز هم مشخص نیست که از لحاظ سیاسی و خط و جهت هایشان چه تفاوت هایی با هم دارند بلکه تنها قدرت و منافع شخصی برای رهبران این سازمان برای جدایی هایشان ملاک بوده است در چنین موقعیتی است که عمر ایلخانی زاده که ضعف نام رهبری کومه له را دارد در پشت تریبون تلویزیون خود ظاهر میشود و کلی بیانات غیر واقعی را به زبان می اورند که انگار نه انگار کسی به حرفهای ایشان گوش میدهد عمر ایلخانی زاده که خود را رهبر کومه له قلم داد میکند به شیوه ای حرف میزند انگار همه فعالین سیاسی و توده های مردم کردستان در خواب ابدی فرو رفته اند و ایشان میتواند برای خود هر چی که به ذهنشان رجوع میکند را بیان دارند.

امروزه سازمان عمر ایلخانی زاده به شیوه ای در بحران داخلی و خارجی قرار گرفته است که علنا در مصاحبه خود از احزاب های ناسیونالیست کردستان بخصوص شاخه های منشعب شده سازمان زحمتکشان و اپوزیسیون درون تشکیلاتی ما تقاظا میکند که یک بار دیگر دور هم جمع شوند تا صفوف ناسیونالیسم کرد و بی افقی این گرایش را از وضعیتی که است زیادتر دچار بحران نکنند .

عمر ایلخانی برای توجیه  و حقانیت حرفهای خود به رهبری حزب کمونیست ایران حمله میکند و کلی حرفهای غیر واقعی را که خود از هر کس دیگری خوبتر میداند را به زبان میاورد و در قسمتی از بیاناتش میگوید حزب کمونیست ایران حالا نه تنها ترک نبرده است بلکه از بین رفته است و ما در تشکیل حزب کمونیست ایران اشتباه کردیم و خود را در این رابطه مجرم میدانیم .

در اینجا باید از عمر ایلخانی زاده سوال کرد که ایا ممکن است استنتاجات واقعی خود را در باره از بین رفتن حزب کمونیست ایران را بیان کنند که بر چه مبنای واقعی و علمی ایشان از بین رفتن حزب را ابلاغ میکنند ایا امکان دارد حزبی که از بین رفته باشد عمر ایلخانی زاده خود را به زحمت اندازد و در رابطه با ان سخن پرانی کند اگر حزب کمونیست ایران از بین رفته است چرا این حزب را مشغله خود کرده اید و کلی حرف های غیر واقعی را در رابطه با ان بیان میدارید؟اگر واقعا خود را در جریان پروسه تشکیل حزب کمونیست ایران مجرم میدانید ایا امکان دارد توضیح دهید که چرا در کنگره هفتم حزب کمونیست ایران طی دو بار سخنرانی از طرف رهبر پیشینت عبدالله مهتدی از نمایندگان تقاضا کردید که برای انتخاب شدن در کمیته رهبری حزب  به شما رای بدهند  ایا اگر خود را در روز اول مجرم میدانستید چرا خود و دیگر رهبران سازمان زحمتکشان خود را برای رهبری ان کاندید میکردید اگر حزب کمونیست ایران زائد بود چرا عبدالله مهتدی چند سال دبیر اول ان بود چرا همه اختلافات شما و دشمنی های شما با حزب کمونیست ایران از وقتی اغاز شد که شما برای رهبری در این حزب رای نیاوردید و دنبال چراغ سبزهای جناح دوم خرداد رفتید و در آن موقعیت بود که ماهیت اصلی و واقعی تان برای همه اعضا مشخص شده بود و عملکرد شما در رابطه با ان بی پرنسیبی که برای اعضا مشخص شده بود مورد نقد قرار گرفت از این دیدگاه بود که اعضا تشکیلات خواهان استعفای رهبر پیشینت عبدالله مهتدی و ه