نکاتی در ملزومات برپایی یک حزب کمونیستی و کارگری جدید !

نکاتی در ملزومات برپایی یک حزب کمونیستی و کارگری جدید !
قبل از هر چیز باید تلاش صادقانه و رفیقانه تعدادی از رفقا را برای برپایی یک حزب کمونیستی و کارگری جدید و شکستن فضای بسته و مهوع و به بن بست رسیده کنونی را که کارنامه سیاه جریانات ورشکسته موجود و مدعی کمونیسم کارگری است ،را ارج نهاد و قدر دانست . بی گمان هر حرکت نو و جدید و نقد گذشته ها ارزنده و ارزشمند است . امروز در میان جو مسموم و غیر صادقانه و غیر رفیقانه ای که فرقه های مدعی کمونیسم کارگری پدید آورده اند ، صداقت و شهامت ، شجاعت و مسئولیت پذیری امری بسیار مهجور و دور از دسترس است . فضا سازی ، زور گویی و سانسور در فضاهای بسته و خفه تشکیلاتی ، دروغ گویی و باژگونه نمودن واقعیتهای انکار ناشدنی ،ترور شخصیتی مخالفان سیاسی و تلاش موذیانه برای لوث نمودن حقایق ،در عین حال بخشی از ماهیت وجودی این جریانات راست است . جریاناتی که علیرغم تمامی بن بست ، بحرانها و گیر و گرفتهای سیاسی و تشکیلاتیشان در حالیکه چشم و گوش خود را بر روی حقایق و واقعیتهای انکار ناپذیر بسته اند ، به عبث می کوشند با لنجن پراکنی ، با تهمت و افترا در اذهان چنین وانمود شود که گویا مخالفین و متقدین سیاسی اینها که تا دیروز یار گرمابه و حمامشان بوده اند ، امروز دیگر گویا جن زده شده اند ، دچار مشکلات شخصی و اخلاقی شده اند و خواستهای برحق و کمونیستیشان سیاسی نیست . این تنها تلاش و تقلای همانهایی است که از حفظ وضعیت موجود سود می برند ، این تنها تلاش و تقلای همه آنهایی است که در طی چندین سالهای گذشته ، عاملین و بانیان و مسببین همه انحرافات ، همه انشعابات و جدایی ها و شکستها بوده اند .بی گمان مسئولیت این آوار عظیم که امروز بر روی کمونیسم مارکس و منصور حکمت فرود آمده است بخشی از کارنامه و ماهیت افراد ، بخوانیم رهبران خود خواه و مغرور و بی کفایت است . اما آنچه را که می خواهم بعنوان نظرات شخصی خودم ، پیرامون ابعاد و چگونگی بر پایی یک حزب کمونیستی جدید بگویم .اکیدا ، در جهت مخالفت و کارشکنی علیه نظریات دیگر رفقا نیست ، رفقایی که قبلا هم در موردشان با صراحت گفته ام حتی اگر با هم به توافقی هم نرسیم. تا همیجا ، تا اینجایی که پیش آمده اند ، شخصا برای صداقت ، شهامت و حس مسئولیت پذیریشان احترام قایلم و درود میفرستم . نکته دیگری هم که لازم به یادآوریست ، اجرای پروژه برپایی یک حزب متمایز و جدید قطعا از مسیر در هم آمیزی و جمع و تفریق و تضارب نظریات و آرا گوناگون، حتی گاها مخا لف با یکدیگر به دست می آید . بنظرم باید در جوی رفیقانه و صمیمی که آکنده از احساس مسئولیت و احترام به کار جمعی است این پروژه را به پیش راند . افتخار کمونیسم ما به منطق پذیری و قانع نمودن مخالفان سیاسیمان است .
من فکر می کنم مادامیکه ، با شفافیت ، با قاطعیت ، با اصولیت و با احساس مسئولیت کمونیستی ، گذشته را نقد و قضاوت ننماییم ، نتایج خوبی هم به دست نخواهد آمد . من بر خلاف تعدادی از رفقا می گویم ، مشکلات ح حکمتیست عمدتا مربوط به فاصله زمانی فلان کنگره تا فلان کنگره نیست ، مشکلات مربوط به ادغام تحقیر آمیز حزب منحله اتحاد در ح حکمتیست نیست ،اگر چنانچه حزب اتحاد هم در این جریان ادغام نمی شد قطعا مشکلات و بحرانهای ح حکمتیست در اشکال و صور دیگری بروز می کرد . مشکلات منشاش هیئت اجرایی و فلانی و فلانی نیست ، مشکلات ناشی از تخریب گارد آزادی نیست ، چرا چون پروژه گارد آزادی از روز اولش چیزی نبوده که حالا چه باشد. عدم هر گونه پیشروی و بالندگی این پروژه بهترین گواه من است و… ح حکمتیست از سال ۲۰۰۴ تا امروزش هر دو جریان رسمی و غیر رسمی را می گویم ، هیچگاه حزبی سر خط و در مسیر کمونیسم مارکس و منصور نبوده است ، حزب منشور سرنگونی ، حزب رفراندوم و مجلس موسسان ، حزب سوسیالیسم مردم را رم میدهد ، حزب مردم خر نشویدها و… این حزب هیچگاه و در هیچ برهه ای حزب و رهبر و سازمانده ، حزب جدی و واقعی و در دسترس کارگران ، زنان و جوانان و همه آحاد انسانهای زحتکش نبوده و نیست . اگر چنین می بود امروزه این مباحث در بین من و شما و همه ما درگیر نمیشد. معجون در هم و آشفته ای از کمونیسم مذهبی و شرق زده ، چریکیسم و روحیات پیشمرگیاتی ، ناسیونالیسم ، گرایشات پاسیو و راست با رگه هایی از کمونیسم ، رنگین کمانی از همه چیز و اما هیچ چیز ! رفیق سلام در جایی می گوید : من از رفقایی که در حزب مانده اند نمی خواهم جدا شوند یا استعفا نمایند و.. با همه احترامی که برای سلام عزیز قایلم ، اما من می گویم :باید شفافیت و صراحتمان را بیشتر کنیم . بی تردید ، با یقین و با اطمینان به همه دوستانی که در آن احزاب نشسته اند باید بگوییم رفقا آنجا جای کمونیستها نیست ، به آنها بگوییم بر مزاری میگریند که مرده ای در آن نیست ! از آنها بخواهیم تا بیش از این دیر نشده فاصله بگیرند و به روند پر شور و شر مبارزه و تکامل که راه تعالی و بالندگیست بپیوندند و…
گذشته از دو جریان حکمتیست به حزب کمونیست کارگری نگاه کنید . جریانی تا مغز استخوان اپورتونیست و فرصت طلب ، پوپولیسم با انواع گرایشات و انحرافات راست ، حزب اکس مسلم ،حزب انقلاب انسانی ، جریانی بشدت در خود و منجمد شده در فضای نت و ماهواره ، جریانی که از فرط بی ریطی به جامعه ، طبقه کارگر ودیگر جنبشهای اجتماعی تضاد و منازعات باندهای جنایتکار سبز و سیاه حکومتی در حوادث سال ۸۸ را انقلاب نامید و.. البته در آن دوران مشغله های لیدر کذایی این فرقه آنقدر زیاد شده بود که مجالی هم برای کشتی گرفتن با کروبی و موسوی ها هم نداشت . حزب کمپینها و مجاهدت های حقوق بشری که البته تازگیها برخی از بانیان اکس مسلم و تلاشهای حقوق بشریش خسته شده اند ، لنگر انداخته و کناره گرفته اند ! ( استعفای مریم نمازی و فریبرز پویا ) ، حزب اعتراض عریان با ضمیمه آرم خرچنگ نشان جمهوری اسلامی ، حزب ضد رژیمی که حاضر است برای اجتماعی شدن با هر بوزینه ای همراه شود ، البته به شرط مخالفت با جمهوری اسلا می ، حزبی که فرصتها را غینمت میداند حتی اگر در سوریه و موصل و تهران بر سر کارگران گرسنه و بیمار و بی دفاع انواع موشکهای کروز و بمبهای ناپالم حقوق بشری فرور بریز د . همان حقوق بشری که تریبونهای قلم به مزد و کثیفی چون بی بی سی و وی یو ای و …شبانه روزی برایش رجز می خوانند و…
رفقا متاسفانه همه اینها و بسیاری مسایل ناگفته دیگر آواریست برکمونیسم مارکس و منصور حکمت ، اما نکته دیگر که آن را لازم به یاد آوری میدانم . مسئله سناریو سیاه و سفید و جنگ مسلحانه و قهر انقلابی است .
همه ما بخوبی میدانیم ، حکومت کارگری در یک روز آفتابی در صلح و آرامش و به خوبی و خوشی هیچگاه به دست نخواهد آمد . سرتاسر دنیای وارونه کنونی در لجنزار سرمایه داری ، میدان مبارزه طبقاتی است . خیل عظیم سرمایه داران مفتخور و حکومتهایشان ، همه مزدوران ریز و درشت و تا دندان مسلحشان در برابر ما کارگران و کمونیستها که نان و مسکن ، که رفاه و خوشبختی و آزادی و برابری می خواهیم ، ابدا ذره ای کوتاه نخواهند آمد ، با توسل به همه آنچه دارند با سرکوب و جنایت و قتل و براه انداختن انواع جنگهای داخلی ، با داعش و القاعده ، با حشد الشعبی و طالبان با اوباش حزب اله با همه ساز و برگ و مزدوران رنگارنگ و جنایت پیشه اشان به سراغ ما خواهند آمد . ذره ای هم گذشت ندارند ،کوتاه هم نخواهند آمد ، می کشند ، میزنند و ویران می کنند .تا انسانهاهمچنان مستاصل ، باربر و مطیع باشند . تا انسانها بد را به بدتر ترجیح بدهند و.. همه ما دیگر شرایط تحمیل سناریو سیاه به افغانستان ، یمن ، عراق ، سوریه و..با خبریم و.. مسئله اینجاست ، قهر را باید با قهر پاسخ داد . آیا دست بردن به اسلحه و اقدام نظامی برای ما میوه ممنوعه است ! من فکر می کنم ما کمونیستها اکیدا نبایستی هیچگونه محدودیتی در بکار گیری همه ابزارهای مبارزاتی داشته باشیم . سرمایه داران و حکومتشان در یک روز آفتابی در کمال صلح و دوستی هیچگاه قدرت را به تفویض نخواهند نمود . تنها به نیروی قهر انقلابی و انقلاب کارگری باید حکومت شوراها را بر پا سازیم این از بدهیات است . اما رفقا ! استفاده از نیروی نظامی کی ، کجا و چگونه باید اجرایی شود ، اگر این تشخیص درست نباشد متاسفانه نتیجه زحمات ما اگر برعکس نشود ، هیچ خواهد بود . من توجه همه رفقا را به چگونگی تسلیح توده ها در جریان انقلاب اکتبر ، برپایی ارتش سرخ و کسب قدرت سیاسی توسط کارگران و بلشویکها به رهبری لنین را جلب میکنم .( کتاب ده روزی که دنیا را لرزان اثر جان رید گواهی مستند بر این مدعاست ) ، حوادث انقلاب ۵۷ ایران و تصرف و تسخیر پادگانها و مراکز نظامی حکومت و زندانها و… من فکر می کنم در شرایط حاضر تلاش برای ادامه کاری خط و مسیر شکست خورده گارد آزدی تحت هر عنوان جدید دیگری در دو فرقه حکمتیست علیرغم همه صداقتها و جسوریتها نتیجه ای در بر نخواهد داشت ، همانگونه که تا کنون دیده ایم .
رفقا ! برای شناخت و حل مشکلات باید به ریشه ها و منشا آنها پرداخت ، باید کمونیسم مذهبی و شرق زده را رها نمود . امروز کمونیسم کارگری پس از ازدست دادن رهبرش راه ارتجاعی و عقب گرد را در پیش گرفته است . در درجه اول و افتادن به دامان انواع گرایشات کمونیسم شرق زده و ملی مذهبی توده ایستی _ اکثریتی و… و از آنطرف دیگر گرایشات انحرافی ، و تجربه شده و شکست خورده چریکیسم و پیشمرگایتی و…. هما نطور که قبلا هم گفته ام انحلال سه جریان مدعی کمونیسم کارگری ، صفر نمودن همه کیلومترهاو اتکا به کمونیسم مدرن مارکس و منصور حکمت در فضایی صادقانه جمعی ، بر اساس احترام و مسئولانه و با تلاشی خستگی ناپذیر و جسورانه برای رهایی ، برای برپایی انقلاب کارگری !
کامران پایدار
۱۲/۰۱/۹۶