فیلم مستند نظام جهانی و هژمونی روسیه

فیلم مستند نظام جهانی و هژمونی روسیه
مستند شامل مصاحبه های طولانی با ولادیمیر پوتین و دیگر سیاستمداران روسیه – جهان بوده و ضمن به رخ کشیدن الحاق مجدد شبه جزیره کریمه که محل ترسیم نظم جهانی در قرن گذشته بود، بیننده را به فردای جنگ جهانی دوم و برگزاری کنفرانس یالتا بعنوان اجلاس مشترک رهبران کشورهای پیروز در جنگ دوم جهانی ( عمو استالین – روزولتِ یانکی ها و چرچیلِ استعمار پیر) بر می گرداند.
اکنون می دانیم که روسیه در سال ۲۰۱۶ چه می خواهد. چیزی که روسیه می خواهد، یک قطعه بزرگتر از اوکراین، سرپا نگه داشتن دولت در سوریه، بازسازی اتحاد شوروی سابق و یا حق استفاده از سلاح های هسته در صحنه جهانی نیست، روسیه می خواهد در سال ۲۰۱۶ بخشی از کل نظام نوین جهانی باشد و این نظام را مبتنی بر همکاری دولت ها و کشورهای جهان و احترام گذاشتن به سنن، عادات، ادیان، فرهنگ و اعتقادات مردمان مختلف و بر پایه منشور سازمان ملل می خواهد.
پیام مستند کاملا مشهود است : در کنفرانس یالتا شما را پای میز مذاکره کشاندیم، ماحصل کار، تولید یک نظام دو قطبی با دو سیستم متفاوت برای اداره جامعه بود، بعدا شوروی از هم پاشید، البته نه به این دلیل که دیگر جذابیت خود را برای جهانیان از دست داده یا اقتصاد سوسیالیستی توان رقابت با اقتصادِ مبتنی بر بازار آزاد را نداشت، بلکه به دلیل حجم بالای پروپاگاندای جهان غرب و این مسئله که آمریکا به محض ورود به جنگ ویتنام با کمبود بودجه مواجه شده و شروع کرد به چاپ دلارهای بدون پشتوانه بعنوان ارز مرجع جهانی، کاغذ باطله هایی که دیگر پشتوانه آنها نه طلاهای انبار شده در زیر زمین فدرال رزرو، بلکه نفت های شیخک های چمباتمه زده بر گرد چاه های نفت خلیج فارس بوده و آن را بعنوان پترو دلار می شناختند. آمریکا با تزریق این نوع از دلار به بازارهای جهانی که چاپ آن اکنون نیز ادامه دارد، توانست در میدان رقابت های مختلف، گوی سبقت را از شوروی و روبل آن ربوده و خود را نظام فاتح بر جهان بخواند. سپس شوروی فرو پاشید و نظام تک قطبی با سرکردگی عموسام می خواست با تبدیل شدن به ژاندارم جهانی، دنیا را در نوردیده و حاکم بلا منازع گردد، غافل از اینکه فروپاشی شوروی باعث شده که بلوک رقیب یعنی جهان غرب نیز که فلسفه وجودی اش را از دشمنی با شوروی به عاریت گرفته بود، علیرغم حفظ دکور ظاهری اش در هرم قدرت جهانِ کنونی، فرو پاشیده و به بن بست رسیده است.
اینجاست که هیاهو و رقص های مبتذل – سالانه در کنار آوارهای دیوار برلین، دیگر کفاف نداده و روسیه می خواهد بازهم سرکردگان غرب را پای میز مذاکره بکشاند، خواه با جنگ جهانی و خواه بدون آن. زیرا همانطور که مستند به درست اشاره دارد : شما نمی توانید بدون روسیه و قدرت های نوظهوری مانند هند و چین که در حال تشکیل توافقنامه های مختلف تجاری – سیاسی می باشند، کل کیک دنیا را بالا کشیده و عربده های جنون آمیز سر دهید.
مستند و از زبان راوی آن نشان می دهد که آمریکا در فردای فروپاشی شوروی، نتوانست نقش هژمونیک – مشروع را در سطح جهانی کسب نماید، لذا شروع کرد به بازی کثیفِ دمکراسی لجن و حقوق بشر کذایی، یوگسلاوی را بکمک وارثان سیاسی هیتلر، تجزیه کرده و بالکان را به خاک و خون کشاندند، اروپا را با تشکیل اتحادیه اروپا و سیستم بانکداری خاندان رویچیلدها به رعیت خود تبدیل کردند، طرح ضد بشری خاورمیانه بزرگ را که بخشی از سناریوی جنگ افروزانه موسوم به جنگ تمدن های ساموئل هانتینگتون می باشد، از آستین بیرون کشیده و منطقه را مبدل به تلی از خاکستر کردند، به کشور لیبی که تنها تولید کننده مستقل نفت در آفریقا بوده، شبیخون زده و علاوه بر گرفتار نمودن آن در هرج و مرج و جنگ داخلی، فقید معمر قذافی را که در فکر بنیانگذاری واحد پول مشترک برای اتحادیه آفریقا و تلاش برای فروش نفت با ارزهای غیر دلار بود، به آن شیوه شنیع کشتند، ده ها سازمان تروریستی مانند داعش، طالبان، القاعده و گورخاها را بنیان گذاشتند، توطئه ۱۱ سپتامبر را بکمک آل سعود و خاندان سلطنتی حاکم بر عربستان، طراحی و اجرا نمودند، اوکراین را که قابلیت های تبدیل به یک کشور صنعتی را دارد به مشکلات ناشی از کودتاهای رنگی – مخملی گرفتار نموده و اکنون نیز با توجه به تغییر مراکز ژئو پلتیک جهان که سابقا اروپا محور بود، به آسیا و خلیج فارس و ایران، می خواهند سناریوی آسیای میانه – بزرگ را اجرا نموده تا علاوه بر در منگنه گذاشتن بیشتر روسیه، ایران را نیز به سرنوشت یوگسلاوی دچار نموده و هم اکنون در حال اجرایی کردن مقدمات این طرح به کمک پرسوناژهای رنگارنگ بوده و چنانچه ایران و مردمانش، با فراست و درایت کافی با آن مواجه نگردد، احتمال بروز فاجعه ای بزرگتر در منطقه می رود، زیرا ایران نیز در لیست سیاه کشورهایی بوده که باید توسط آدمکشان ناتو و اراذل یانکی مورد شبیخون قرار بگیرد و به این منظور، شعارهای توخالی و توجیهات دمکراسی – حقوق بشر، تنها سوخت مورد نیاز برای براه انداختن این جنگ بوده و ربطی به سیستم حکومتی و شیوه اداره جامعه در آن کشور ندارند.
در ادامه مستند، پوتین اشاره می کند که همزمان با فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ و بهم ریختن نظام دو قطبی – دو اردوگاهی در جهان، جورج بوش پدر علاوه بر تحریک صدام معدوم برای حمله به کویت و سپس حمله همه جانبه ائتلاف گرگ های بین المللی به عراق، یک نظام نوین جهانی را خارج از توافقات کنفرانس یالتا ( دوران پست یالتا ) و منشور سازمان ملل غیر متحد، جار زده و چنین بود که جهان را در مغاک فرو کشانده و اکنون نیز، تمامی قوانین قدیمی و تدارکات اندیشیده شده برای جلوگیری از بروز یک جنگ جهانی جدید – در دوران بعد از جنگ جهانی دوم – توسط یانکی ها یا همان شارلاتان های پشت اقیانوس، نادیده انگاشته شده و سعی دارند تا ثبات و امنیت جهانی را تحت لوای ادعاهای واهی، با چالش جدی روبرو گردانند.
مستند علاوه بر آوردن نمونه های مختلف از تباهی و ویرانی های بوجود آورده شده تحت عنوان برداشتن دیکتاتورها و تثبیت دمکراسی و حقوق بشر، با تعدادی از سیاستمداران و شخصیت های برجسته غیر روس از جمله، استراوس کان – سرکرده سابق صندوق بین المللی پول، شیمون پریز- دژخیم قانا که بعد از ساخت بمب اتمی برای رژیمک صهیون، جایزه صلح نوبل را به جیب زد، امیر کوستاریکا – کارگردان سینمایی از یوگسلاوی سابق، پرویز مشرف – پروکسی و دست نشانده آمریکا در پاکستان که توسط مردم فراری داده شد و همچنین الیور استون – کارگردان سینمای آمریکا، مصاحبه نموده و نظرات آنها را منعکس کرده است.
بنیاد کارلوس شما را به تماشای این مستند استراتژیک فرا می خواند.
مترجم : فریدون حسین زاده
لینک فیلم بهمراه ترجمه فارسی
https://vimeo.com/186094986