انتقادی رفیقانه و صمیمانه به طرح یک شعار
به رفیق جعفر عظیم زاده و رفقا اتحادیه ازاد کارگران ایران
با سلام و درود به شما عزیزان، رفقا و دوستان ارزشمند و شریف در اتحادیه ازاد کارگران ایران:ضمن تقدیر از کار ارزشمند شما و با آرزوی موفقیت و پیروزی جنبش کارگری ، یک انتقاد خیلی صمیمانه و رفیقانه را دارم. البته و یقینا مطمئن نیستم که این شعار توسط شما رفقا و دوستان گرامی در “اتحادیه آزاد کارگران” ، و یا رفیقمان “جعفر عظیم زاده” عنوان شده است!
در هر صورت این شعار فعلا و ظاهرا توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران و بصورت پوستر رسمی و در رابطه با اعتصاب غذا و آزادی زندانی سیاسی جعفر عظیم زاده منتشر شده است. . متن شعار در زیر پوستر جعفر عظیم زاده اینگونه است: “حذف اتهام اقدام علیه امنیت ملی از پرونده فعالین صنفی و اجتماعی”
بحث و سوال من و یا شاید همفکران دیگر، نقد به شعار زیر پوستر است! اگر چه از نظر کلی تفاوتی در این نیست که این نوع شعار و یا موضع از جانب اتحادیه آزاد کارگران ایران، و یا شخص جعفر عظیم زاده مطرح شده باشد. اگر اشتباه نکنم، قاعدتا هر موضع و شعاری بدون دیدگاه و نقطه نظرات فکری یک فرد و یا جریان سیاسی عنوان و مطرح نمیشود، و یقینا دید و خواست طبقاتی در ورای شعار مورد نظر خواهد بود!
اگر که حتی طرح چنین شعاری و یا چنین موضوعی بخواهد بعنوان یک امر حاشیه ای و یا علل السویه ، نفی و یا نفس شعار کمرنگ جلوه داده شود و بحث آزادی زندانی سیاسی و یا فعالین جنبش کارگری ، مد نظر و یا اکسپوز بشود، منتها بحث بر سر تحلیل و یا خواسته ها و مطالبات رادیکال جنبش کارگری ایران در قبال یک حکومت طبقاتی، و یک رژیم فاشیستی مذهبی و سرمایه داری حاکم بر سرنوشت کارگران و مردم ایران است. هرگز نمی توان نه اتحادیه آزاد کارگران ایران را صرفا و بعنوان یک نهاد و یا جریان “صنفی اجتماعی” برای توده کارگران و یا جنبش کارگری ایران توجیه و تعریف نمود و نه جعفر عظیم زاده ماهیتا، یک فعال عرصه “جنبش صنفی، اجتماعی” است! !
نقد من به شما رفقا و دوستان محترم ، و فعال سیاسی جنبش کارگر، و مضافا به جعفر عظیم زاده در رابطه با شعار عنوان شده و اساسا محتوای راست روانه این شعار می باشد!، براستی چرا در چنین شرایطی حتی انسانهای شریف و فعال جنبش کارگری و یا حال اتحادیه آزاد کارگران، ضمن کار ارزشمند و پر پتانسیل خود، با طرح چنین شعاری میخواهند در قبال خواسته های به حق، در دوران فزونی گرفتن رادیکالیسم جنبش کارگری ایران، شان نزول نموده و با راست روی و طرح شعاهای همسو با خانه کارگری های رژیم، (شوراهای زرد کارگری!) ترمز چنبش کارگری را بکشند!؟
أیا فکر نمی کنید چنین موضع، و یا بار سیاسی این نوع ادبیات و عبارت پردازی ها ، (ضمن تقدیر از کار پر ارزش و تا کنون شما، و جعفر عظیم زاده، و یا دیگر فعالین و رهبران عملی جنبش طبقه کارگر ایران!) خاک پاشیدن به چشم جنبش کارگری ایران و عقب نشینی در قبال خواست حکومتی ها ، و نشان دادن حسن نیت و قول به رژیم جمهوری اسلامی و مفهوم آن این است که جنبش کارگران ایران ، نه یک مبارزه سیاسی و طبقاتی، که صرفا مبارزه ای صرف صنفی ، اجتماعی، و در در راستای إصلاح بعضا حقوق صنفی و اجتماعی کارگران می باشد و لاغیر!!
آیا واقعیت مبارزات جنبش طبقه کارگر ایران و سازمان های چپ، سوسیالیستی و کمونیستی حامی آن ، یک واقعیت تاریخی و مبارزاتی به قدمت تاریخ جنبش کارگری است و یا خیر!؟ تنزل دادن لیبرالیستی مبارزات چند دهه جنبش کارگری ایرانً به یک خواست صرفا صنفی ، اجتماعی ، و نگاه لیبرالیستی ملی-مذهبی و خلقی و پوپولیستی به این جنبش و مخدوش نمودن مرز طبقاتی با طیف های مذکور،جز توجیهات رأست روانه این شعار، از جانب هر فرد و یا نیرو و نهاد کارگری، چیزی جز باج و امتیاز دادن به جمهوری اسلامی از موضع همان ملی مذهبی ها نخواهد بود!
جنبش و مبارزات طبقه کارگر ایران هرگز و نه تنها جنبشی صنفی، اجتماعی نبوده ، بلکه در ابتدا جنبشی سیاسی طبقاتی و رادیکالیسم مبارزاتی این جنبش بر علیه تمامی مناسبات طبقاتی ضد کارگری، بر علیه تمامی مناسبات و ستم جنسی و زن ستیزی ، و بر علیه تمامی مناسبات ضد انسانی حاکمیت سرمایه داری و مذهبی در ایران است
کاربرد اینگونه شعارها در سطح جنبش کارگری ایران و توسط انسانهای شریف و رهبران این جنبش عظیم کارگری و طبقاتی و انسانی، به تامل بیشتری نیاز دارد! اطلاق حکم راست و یا سازش طبقاتی،و اینگونه ادبیاتی به اتحادیه آزاد کارگران ایران و یا رهبران و فعالین ارزشمند طبقه کارگر ایران، چون جعفر عظیم زاده ، ذهنیت فکری، و یا محتوای نقطه نظرات
اینجانب و این نقد بعنوان یک منتقد نیست،
منتها و به دور از هر تعارف، اگر امروز و در اوج گیری مبارزه طبقاتی در ایران و بویژه اوج گیری مبارزه طبقه کارگر ایران ، به اینگونه شعارهای با محتوای راست نقد و یا ضرورت پرداخت به این نقطه نظرات مطرح و یا عنوان و یا نقد نشود، آنگاه در یک پروسه مبارزاتی ، و در سکوت و کیش شخصیت سازی و تقدس گرایی فردی،سازمانی، و حزبی، و اتحادیه، فردایی نه چندان دور، از منویات و تلاقی منافع طبقاتی ، اینگونه شعارها، دچار بهت و شوک خواهیم شد!
سراسر تاریخ مبارزه طبقاتی ، بعینه و تجربه، و از جمله در تاریخ جنبش طبقه کارگری ایران بوفور شاهد چنین عینیت و تجربه ای از مبارزه و سازش طبقاتی بوده و خواهد بود! میدان مبارزه طبقاتی پر فراز و نشیب، و بویژه در رابطه با جنبش کارکری ایران و جنبش چپ و کمونیستی ایران تاریخا چنین مبارزه ای ، سازش های طبقاتی را بارها و بارها به خود دیده است!
هیچ پدیده ای مقدس نیست ، نگاه تقدس گرایانه جز گلایه و شکوایه پس از شکست، منفعتی را برای جنبش کارگری ایران و انقلاب در بر نخواهد داشت! در مبارزه طبقاتی هیچگونه تعارفی در رابطه با منافع طبقه کارگر ایران و انقلاب کارگری نبایستی لحاظ شود. لنگ زدن در این امر مهم یقینا و باز هم به کج راهه رفتن جنبش کارگری ، و نشان از بی ربطی مضامین و محتوای شعارهایی خواهد بود که رابطه با جنبش طبقاتی و کارگری ایران مطرح شده و یا میشود. نقد به محتوای کیفی و نه کمیتی چنین شعارها و مواضعی است !
ادبیات جنبش کارگری را ، با ممشات و سازش لیبرالیستی و عقب نشینی در قبال جمهوری اسلامی و صرف ازادی فعالین و رهبرانً طبقه کارگر از زندانهای جمهوری اسلامی، نباید محدود، خلاصه و یا حاشیه ای نمود و صرف اینکه اینگونه شعارهایی بطور تکنیکی، نیاز و ضرورت امروز آزادی رهبران و فعالین کارگری از بند زندان های رژیم متوحش و بربر سرمایه و مذهب است، توجیهی منطقی و مستدل و به دور از شائبه های راست روی امروز و فردا نخواهد بود! جمهوری اسلامی در حال عقب نشینی در مقابل مبارزات و اعتصابات به حق طبقه کارگر و دیگر أقشار اجتماعی جامعه است!
صدها مارک و اتهام جاسوسی و امنیتی هم به فعالان و رهبرانً عملی و علنی جنبش کارگری ایران و إیجاد رعب و وحشت إیجاد کردن ، دردی از زوال حکومت رو به اضمحلال جمهوری اسلامی را کاهش نخواهد داد.در چنین شرایطی ، جمهوری اسلامی توسط جنبش طبقه کارگر ایران و نه اقشار راست و لیبرال ملی-مذهبی و اصلاح طلب حکومتی مجبور به عقب نشینی و پذیرش حداقل بخشی از مطالبات کنونی طبقه کارگر ایران است. پیروز باشید.
زنده باد اتحاد، مبارزه، و اعتصابات جنبش طبقه کارگر
، مرگ بر جمهوری اسلامی ایران