اقدامی قابل تحسین در کار هنری

هوشنگ کامکار، یکی از اعضای شورای عالی خانه موسیقی ایران و سرپرست گروه موسیقی کامکارها گفته است: “این گروه موسیقی معتبر ایرانی، به هیچ دلیلی تن به برگزاری کنسرت بدون نوازندگان و هم خوانان زن، نمی دهد.اگر نهادهای شهر اصفهان یک میلیارد دلار بخواهند به کامکارها بدهند و بگویند بیایید کنسرت بدهید اما بدون صبا و قشنگ و‌هانا ما کنسرتی برگزار نمی‌کنیم. ما نوازنده خانم داریم، همخوان خانم داریم و هیچ‌وقت زیر بار این نمی‌رویم که این عزیزان را از روی صحنه پایین بکشیم و بگوییم که حالا شما روی صحنه نروید بگذارید کنسرت را برگزار کنیم تا پولمان از بین نرود. هر جایی که امکان داشت با همین افرادی که هستیم کنسرت می‌دهیم، اگر چنانچه نگذاشتند کنسرت نمی‌دهیم دیگر به آن خانم گروه نمی‌گوییم شما از روی صحنه پایین بیا، این بزرگترین توهینی است که یک خواننده به آن گروه می‌کند.”

هوشنگ کامکار همین موضوع را دلیل محدودیت اجراهای داخل کشور گروه کامکارها دانست و توضیح داد: “مثلا ما سال گذشته به شهرکرد رفتیم و یکی از بهترین اجراهایمان بود. نزدیک اصفهان هم هست و تعداد زیادی هم از اصفهان آمده بودند. مشخصا جاهایی که امکان کنسرت نداریم نمی‌رویم!”

…….

بیش از سه ده و نیم است که در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی هر آنچه که بوی هنر، موسیقی، شادی، رقص و بویژه صدای خواننده زن را بدهد رعشه بر تن حاکمان اسلامی می اندازد. برای اسلام موجودیت انسانی زن، صدا و موی او بخودی خود کیان اسلام را بخطر میاندازد. یکی از این میدانها ترانه سرایی و خواندن آواز و نواختن سازهای موسیقی است که اسلام بقدمت ظهور و موجودیتش از هر گونه صدا و نوایی که از حنجره زنان چه به تنهایی و چه بصورت همخوانی در کنار مردان اجرا شده باشد از آن واهمه و هراس داشته است.

حضور زنان در عرصه، آواز، ترانه و اجرای کار هنری طی سالیانی که حکومت اسلامی بر ایران حاکم بوده است، میدان و عرصه ای از رویارویی موسیقی آنهم با حضور زنان در تقابل با جمهوری اسلامی بوده است. جمهوری اسلامی همانند دیگر عرصه های تقابل سیاسی و اجتماعی در جامعه که بارها پوزه اش بخاک مالیده شده است، در زمینه هنر و موسیقی نیز بخصوص وقتیکه زنان بطور برجسته ای ابراز وجود میکنند شکستهای زیادی متحمل شده است. بچالش کشیده شدن فرهنگ و سنتهای عقب مانده عصر حجری اسلامی از سوی جوانانی که با اقتباس از فرهنگ غربی و در گروههای زیرزمینی فعالیت دارند یکی از آنها است. تلاش جمهوری اسلامی برای به انقیاد درآوردن عرصه کار هنری نه تنها در میان زنان بلکه سبک موسیقی مدرن و یا حتی سنتی ترین نوای آواز و موسیقی هنرمندان، خوانندگان و نوازندگان در میان مردان نیز نه تنها هیچگاه موفق نبوده است، بلکه رواج و گسترش موسیقی در هر شکل و شمایلی پایه های فرسوده نظام جمهوری اسلامی را هر چه بیشتر دچار شکاف و فرو ریختن کرده است. فرقی نمیکند که موسیقی و اصولا کار هنری متعلق به هنر نو، سبک پاپ، راک یا هر سبک غربی باشد یا اینکه قدیمی ترین ترانه های دوره مشروطیت بوده باشد. اسلام و جمهوری اسلامی ذاتا و ماهیتا در تقابل با هر آنچه که به اسم هنر ارائه میشود قرار دارند. هم جنسان جمهوری اسلامی نظیر دولت اسلامی عراق و شام ( داعش ) که قدیمی ترین آثار هنری سده های گذشته را در موصل، شنگال و مناطقی در سوریه را منفجر کردند و از بین بردند، با جمهوری اسلامی که تا مغز استخوان در ضدیت با هنر، موسیقی و رقص و شادی است و باندهایش را علیه شاد زیستن بسیج میکند از یک منبع الهام میگرند و آنهم فرهنگ، سنت و فرامین بغایت عقب مانده و ضد انسانی اسلام ناب محمدی است. حمایت هنرمندان از حضور زنان و ایفای نقش هنری آنان در موسیقی و در تمامی عرصه های دیگر ارزشمند و عمیقا قابل تحسین است.

۳۰ خرداد