فراخوان برهان عظیمی، یک مارکسیست لنینیست استالینیست مائوئیست به کمونیستهای ایران !

فراخوان برهان عظیمی، یک مارکسیست لنینیست استالینیست مائوئیست به کمونیستهای ایران !

نگاهی به دستورات برهان عظیمی به کمونیستهای ایران!

از: سعید صالحی نیا

۱۹ ژوئن ۲۰۱۶

مقدمه:

برهان عظیمی از بقایای مارکسیست لنینیست استالینیست مائوئیستهائی است که از چند نسل بجا مانده اند! نسلی که در حال انقراض است. عمرش را می کند و می رود دنبال کارش. اگر هست بخاطر اینکه عمرش را کرده و دیگر در خودش هم امکان عوض شدن نمی بیند.قصد دارد بقیه عمر پر افتخارش را هم با همین هویت بامزه برای خودش سپری کند. ایرادی نیست!

برهان عظیمی در مقاله ای (۱) به کمونیستهای ایرانی فراخوانی داده که یادشان نرود که دیکتاتوری پرولتاریا مهم است! فکر می کنم علتش اینست که او هم احساس کرده این مذهب خود ساخته دیگر خریداری ندارد. همانطور که جنتی نگران از دست رفتن اسلام راستین محمدی است ! برهان عظیمی و بخشی از کمونیستهای ایدئولوژی زده یا در حال احیای مارکسیزم لنینیزم اتروتسکیزم هستند یا مشعول احیای مارکسیزم لنینیزم استالینیزم و مائو ئیزم! خلاصه همه این قبیله ها فهمیده اند حداقل مذاهبشان در حال مرگ هستند و گرنه نه تلاش برای احیاش می کردند و نه فراخوانهای اینچنینی می دادند!

من فرض می گیرم که برهان عظیمی و چند نفر حواریونش با خودشان عهد کرده اند تا اخر عمر به این مذهب بمانند.لذا خطابم به ایشان نیست. در این مقاله چند ایراد در منطق ایشان را برای خوانندگان بر می شمرم:

(۱)مارکس گفته دیکتاتوری پرولتاریا بعدش لنین گفته پس؟ همه کمونیستها بگویند هر کی نگفت کمونیست نیست کافر است!

برهان عظیمی یک جمله کلی از مارکس در مقاله اش آورده (۱) که معمولا حامیان دیکتاتوری بنام پرولتاریا انرا تکرار می کنند. این جمله کلی توضیحی بر شکل مشخص اعمال اراده جامعه نیست.توضیح نمی دهد که ایا واقعا باید یک حزب و رهبرش خودش را نماینده جامعه بداند؟ توضیح نمی دهد که سانسور مخالف حتی وقتی رفیق بغل دستی بود هم دیکتاتوری پرولتاریاست؟ ایا حکومت تک حزب یعنی دیکتاتوری پرولتاریا؟ اعدام نمایندگان کارگران کرونشتات به اتهام نوکری امپریالیزم؟ ایا اینها را مارکس گفته؟

طبیعتا انچه لنین انجام داد سیاستهائی که بنام معوهم فلسفی دیکتاتوری پرولتاریا شکل گرفت نمی شود بنام مارکس حقنه دنیا کرد! مشکل برهان عظیمی دقیقا اینست! تلاش او اینست که از جمله کلی مارکس توجیه شرعی بسازد برای همه انچه بنام او انجام شد که نامش “مارکسیزم” است!

(۲) استفاده از حرفهای کلی مارکس برای حمایت از جنایات استالین و مائو!

دنیا امروز می داند که میلیونها کمونیست و فعال کارگری و مبارز ازادیخواه توسط استالین و مائو قتل عام شدند به دادگاههای نمایشی فرستاده شدند .چین و شوروی صحنه کثیف ترین جنایتها بنام مارکسیزم بود. نه سیاستهای استالین و نه مائو ربطی به انچه مارکس می خواست نداشت.دو گفتمان کاملا متضاد بودند اینها.مارکس متعلق به گفتمان مدرن عقل گرا انسانگرا و علم گرائی بود که ازادی انسانها را می خواست.انچه استالین و مائو انجام دادند رویای ناسیونالیزم روس و چین بود برای توسعه و راحت ترین راهش دیکتاتوری بود بنام پرولتاریا!

برهان عظیمی مشکلش اینست که فکر می کند در قرن ۲۱ می شود استالین و مائو را حتی لنین را بعد از به دست گیری قدرت چسباند به چند جمله فلسفی مارکس! خوب ایشان اخر کار زندگی سیاسیش هست ازش این انتظار بیشتر نیست.معمولا ادمهای ایدئولوژی زده اول خرد خود را قربانی باورهاشان می کنند!

(۳) خواست برهان عظیمی از فعالین سندیگائی:

برهان عظیمی می فرماید:

“ در ارتباط با نکته اخیر دیکتاتوری پرولتاریا سؤال اساسی از فعالین جنبش کارگری ایران این است که آیا فعالین به کمونیسم معتقدند؟ آیا حتی در فعالیت‌های سندیکایی‌شان برای استقرار دیکتاتوری پرولتاریا و محو چهار کلیت بر مبنای یک رویکرد علمی مبارزه می‌کنند؟”

از دید برهان عظیمی کار سندیکا اینست که دیکتاتوری استالینی و مائوئی بسازد! ایشان حتی فرق فعالیت سندیکائی در جامعه سرمایه داری با یک جنبش شوسیالیستی را نمی داند!

اینهمه سال کمونیست بودن و اینقدر ناتوانی در درک فعالیتهای مطالباتی؟ انتظار یک کمونیست از فعالین علنی کارگری چه باید باشد؟ انتظار باید چلو کشیدن خواستهای مطالباتی کارگری با خواستهای معلم و دانشجو و پرستار و سایر مزدبگیران باشد.باید از اونها انتظار داشت که اتحادیه سراسری بزنند.باید انتظار داشت مجامعه شورائی را در محیط های کار سازمان دهند. باید انتظار داشت حکومت را با ابزارهای خود به چالش بکشند.

کار فعالین کمونیست در ایران البته اینست که پرچمدار اعتراض سیاسی سازمانیافته باشند.اتحاد جنبشهای مطالباتی را فراهم کنند و بدیل جامعه کنونی را در طرح معین سوسیالیستی که هدفش ازادی انسان باشد جلوی جامعه بگذارند.

برهان عظیمی نه تنها بیمورد نظریه فلسفی مارکس در مورد دیکتاتوری پرولتاریا را به لباس انچه در روسیه و چین انجام شد می خواهد بلکه فعال سندیکائی را مامور می کند که دیکتاتوری پرولتاریای استالینی مائوی را اجرا کند!

(۴) برهان عظیمی نماینده چه کمونیزمی است؟

برهان عظیمی نماینده کمونیزمی است که هرگز جدی گرفته نشده.هرگز جدی گرفته نخواهد شد.چرا که تاریخی شکست خورده و خونین را می خواهد بنام مارکس حقنه جامعه کند.چامعه ایران جامعه دیکتاتور زده است و گوشش از سفسطه های ناسیونالیستها و اسلامیها پر است . جامعه ایران و فعالین کمونیست بسیار سخت تر از هر زمان توجیهات ایدئولوژیک برای بازتولید دیکتاتوری را می پذیرند!

مشکل برهان عظیمی اینست که کمونیزمی را می خواهد احیا کند که شانسی در ایران و جای دیگر ندارد.اگر این کمونیزم شانس داشت به تاریخ گذشته نمی پیوست! سقوط کمونیزم روسی و چینی سقوطی جاودانه است.گذشته را نمی توان برگرداند! کمونیزم قرن ۲۱ باید کمونیزم ازاد سازی انسان و توسعه ازادیها باشد!

منابع بیشتر:

(۱)برهان عظیمی:سخنی با رفقای فعال کمونیست جنبش کارگری ایران ارتباط دیکتاتوری پرولتاریا با محو ۴ کلیت

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=59061

(۲)آرشیو نقد لنینیزم:

http://monazere-siasi.com/در-نقد-برنامه-دنیای-بهتر

(۳)شماره ۹۳کلیپ صوتی مناظره سیاسی ۱۸ ۹۳ سوسیالیسم و دیکتاتوری پرولتاریا با شرکت حسن معارفی ، علا احمدی و سعید صالحی نیا و مدیریت رویا غیاثی

https://www.youtube.com/watch?v=aFj3CnHVSvU&feature=youtu.be

(۴)آرشیو پروژه مناظره در موضوع آزادی:

پروژه مناظره شماره ۱۰۳: موضوع: ریشه آزادی در دیدگاه چپ و راست، موانع و ابزارهای توسعه ازادی چیست؟

با شرکت سعید صالحی نیا و علا احمدی و با مدیریت رویا غیاثی

https://www.youtube.com/watch?v=HAJcOfX_Ug4&feature=share

کلیپ فشرده برای مشاهده در ایران