مواظب باشید در این کمپین ضد کموینستی نیفتید!

مواظب باشید در این کمپین ضد کموینستی نیفتید!
موجی از تنفر و بی پرنسیبی به بهانه ” نقد” دو نوشته جدید امین قضایی در فیس بوک بر علیه وی به راه افتاده است. بیشتر این بی پرنسیبیها از جانب افرادی ناآگاه نیست که چون علم و دانش کافی برای درک و تجریه و تحلیل مسائل را ندارند، دست به تخریب شخصیت می زنند و از طریق اتهام زدنو دستاویز شدن به زندگی شخصی کمونیستها، فعالین سیاسی، روشنفکران و هر کسی که نظری متفاوت را دارد وارد موضوع می شوند.. بلکهو متاسفانه بیشتر از طرف انسانهای ” آگاه و مدرن” و همفکران و دوستان جدید امین و بخشا هم دوستان قدیمی و دابی وی است.
انصافا تعدادی از دوستان قدیمی ش که ١٨٠ درجه تغییر موضع داده اند و نسبیت سیاسی هم با امین ندارند، نسبت به همفکران و هم خطهای جدید امین بسیار با پرنسیبانه تر برخورد کرده اند و این نظرات امین را بهانه و دستاویزی برای مسائل و گله و پنداشت های قدیمی یا جدید و یا دخالت در زندگی خصوصی امین نکرده اند، بلکه نقدش میکنند و دلیل نقدشان را هم توضیح میدهند.
باور این مسئله برای من آسان نیست که یک عده کمونیست تیر و رادیکال به این شیوه غیر صمیمانه و به صورت دسته جمعی به عنوان ” نقد ” به یک کمونیست انقلابی و رادیکال از جنس خودشان حمله کنند.
چندین نفر از این ” منتقدان ” بعد از اینکه انواع اتهامات از قبیل راسیست و اسلامی و ضد زن را بهش زده اند و تعدادی که در کمال بی مسئولیتی، نوشته امین را به زندگی خصوصی وی ربط داده اند ، در پایان این اتهامات نوشته اند که “ما از نظراتت ناراحت نشد ه ایم بلکه بیشتر نگران حال و وضعیتت هستیم! ”
اگر این نوع برخورد و نگرانت هستیم ها و … از سر نادانی نباشد قطعا یک دروغ و شارلاتانیسم محض است. این فقط می تواند یک عرض اندام و خود نمایی کردن در برابر شخصیتی مثل امین باشد که زمانی بیشتر این “منتقدان” منتظر بودند که مطلب بعدی امین در نشریه خاک منتشر شود و بخوانندش و با فلسفه و ماتریالیسم دیالکتیت آشنا شوندو بهش افتخار کنند!
از یک رفیق و یک انسان کمونیست بعید است که بدون حرف زدن صمیمانه و از قبل با رفیق کمونیستش که اگر اشتباهی ازش سر زده یا اگر نظر متفاوتی که به نظر آنها بوی راسیستی یا ضد زنی می دهد ، بهش حمله کند.
شما اگر نگران حالش هستید ، اگر فکر میکنید این نظراتش نشات گرفته از سرخوردگی، آشفتگی فکری و وضعیت بد روحی اش است، چرا قبل از اتهام زدنتان با خودش حرف نزدید و احوالش را بپرسید و کمکش کنید؟ فرض را بر این بگیریم که امین دچار این مسائل که شما نگرانش هستید شده است، آیا عکس العمل شما باید اینچنین باشد ؟ آیا از این مسئله خیالی شما باید برای کوبیدن همفکرتان سو استفاده کنید و قبیحتراینکهنوشتهاشرابهزندگیخصوصیشربطدهید. آیا هیچ راه دیگری غیر از همسو شدن با لیبرالها، ناسیونالیست ها، سوسیال دمکراتها و … نبود؟ خبر دارید نوشته امین و ” نقدهای شما” در صحفات زیادی در تلگرام دست به دست می چرخد و بسیاری آن را بهانه ای برای حمله به کمونیستها کرده اند!
قصد من اینجا تائید یا رد این نوشته امین(در باب مهاجرت) نیست . با وجود اینکه متوجه منظور کلی امین در نوتشته اش بودم اما چون تعمیم کلی داده بود تائیدش نکردم. اگر مشکلی با نظرش دارم یا اگر ابهامی در نوشته اش می بینم و یا اگر ” فکر میکنم” که این مسئله شخصی و خانوادگی است” ، به جای حمله کردن، باهاش تماس میگرم و ازش می پرسم آیا منظورت این یا آن بوده. آیا این نشات گرفته از زندگی خصوص ات است اگر دیدم که بله اینطور است و اگر خودم را رفیق و همسنگرش میدانم، سعی میکنم کمکش کنم که بیشتر در این اشتباه فرو نرود نه اینکه من هم سوار موج نفرت و اتهام بشوم.
در مورد نوشته قبلی ش هم در مورد هنرمندان باز این اتفاق اما نه تا این حد برایش افتاد. خیلی واضح و روشن است که منظور امین از ورزشکاران و هنرمندان چه کسانی هستند. خیلی حقیرانه و چیپ است که منظور امین را به میلیونها انسانی که روزانه برای سلامتی و شادابی شان یا هر دلیل دیگه ای به جز سوپر استار شدن، بالا پائین می پرند، می دوند، شنا ، دوچرخه سواری ، فوتبال و…. میکنند و یا هنرمندانی که ساز می زنند ، فیلم و مستند می سازند ، نقاشی میکشند ، کار دستی درست میکنند، آواز می خوانند و یا هر کار دیگه ای که دلشان می خواهند انجام می دهند ، تعمیم داد.
این نوشته امین بعد از جشنواره فیلم کن و جایزه شهاب حسینی بود کهآن را به ” امام زمان” هدیه کرد. پر واضح است که منظور امین، سوپر استارهای ورزشی و هنری ، مدلینگ و … است که بیش از ۹۹ درصد شان با باند و باندبازی و با حلقه به گوشی سرمایه داران و دولتها برای سرگرم کردن ۹۹ درصد مردم و با هزینه های میلیاردی و حقوق های میلیونی از امکانات و نعمات جامعه،سوپر استارشان میکنند. یکی مثل کن لوچ از این قاعده استثنا بیرون آمده و توانسته است مستقل کار کند، والا این همه هنرمند آوانگارد و انقلابی داریم که اجازه و امکان کار و فعالیت و بالا آمدن را ندارند.
دفاع من از امین صرفا به خاطر کمونیست و انقلابی بودنش و یا احیانا هم خطی و هم جهتی بودن نیست ، به خاطر سواد و دانش بالایش در مورد مارکسیسم ، فلسفه و ماتریالیسمدیالکتیک هم نیست. کم نیستند کسانی که تئوری های مارکس را از برند اما از احزاب اکثریت و توده سر بیرون می آورند. پس خواهشا مسئله را ایدئولوژیک نکنید ، به خاطر آشنایی و رفاقت قدیمی هم نیست و البته به خاطر ” معصومیت و اینکه امین را قربانی بدانم هم نیست” امین انسان قوی و منطقی است، خودش می تواند از خودش دفاع کند و کسانی که اینچنین بهش می تازند را درک میکند. کسی که مسائل شخصی را در نظرات و نوشته هاش منعکس کند همین فکر را در مورد شخصیتی مثل امین هم میکند. به همین سادگی!
دفاع من از امین به خاطر مقابله با بی پرنسیبی ، اتهام زدن هایی مثل، اسلامی ، ضد زن ، نژادپرست و …به بهانه نقد به کسی است که در مقابل با اسلام ، نژادپرستی ، زن ستیزی ، جمهوری اسلامی ، سرمایه داری و در دفاع از کمونیسم و باورهای آزادی خواهانه و برابری طلبانهکوهی ازنوشته ، کتاب و جزوه دارد و سالیان سال است که فعالیت میکند ، به خاطر حفظ حرمت شخصی و زندگی خصوصی فعالین سیاسی از هر طیف و از جمله امین است ، برای مقابله با اشاعه عدم اعتماد به رفیق و همفکرت است که مبادا روزی اگر رفیق دیگری نظری متفاوت از نظر رفیق بغل دستی اش را داشت زندگی خصوصی اش را بهانه ای برای نقدش نظراتش بکند . و در نهایت به خاطر متوجه کردن اشتباه فاحش این دوستان است که با این رفتارتان دشمنان امین و دشمنان کمونیسم را خوشحال کردید. احتمالا باید منتظر باشیم که کامنت های آن دسته که قبیحانه به وی حمله کرده اند را در روزنامه های داخلی ببینیم ، چه بسا تا الان هم چاپ شده اند و هیچ بعید نیست که قهقه “کارمندان ساختمان های سه راه ضراب خانه “به گوش همسایه ها رسیده باشد!
امین و هر نظریه پرداز کمونیست دیگری می توانند اشتباه کنند و نظری متفاوت و از دید ما عجیب و غریب و یا اصلا غیر مارکسیستی را داشته باشد. برای جلوگیری از تکرار اشتباه ، بدون چون و چرا باید نقدشان کرد، نه حمله دسته جمعی و بایکوت کردن و مارک اسلامی و راسیست و ضد زن را زدن. تعدادی از دوستان خیلی صمیمانه اما در عین حال جدی و بدون تعارف نظرات وی را نقد کرده اند . که این به خودی خود نه فقط ایراد ندارد بلکه خیلی هم سازنده است.
اگر نقد سازنده نباشد ، اگر رد و بدل کردن نظرات و مباحث نباشد، با صرف مطالعه و دانش بالای مارکسیتسی که امین، امین نمی شود ، چه به لحاظ بالا بردن دانشش چه به لحاظ چهره شدنش. شخصیتهای سیاسی کمونیست معمولا از دو طریق چهره می شوند یکی از طریق دانش و تئوری و توانایی تجزیه و تحلیل و در عین حال نقد و و بررسی نظرات از طرف کمونیستهای دیگر و رفقایشان و دومی از طریق حمله و اتهام و توهین و …. مخالفان و دشمنان، که اگر کمونیستها و انقلابیون، روزانه این را از دشمنان طبقاتی خود نشنوند بعید است! و ضمنا چهره و محبوب هم نمی شوند.
بختیار پیرخضری
هفتم ژوئن ۲۰۱۶