نظام جهانی سرمایه وفرو پاشی جوامع انسانی وکشورها

نظام جهانی سرمایه وفرو پاشی جوامع انسانی وکشورها

نظام سرمایه داری زمانی بقدرت رسید که جوامع پیش مدرن وفتودالی را در هم شکست. کشور سازی وتمدن  یکی از مشخصات این نظام بود. این نظام قرار بود جهان کهنه ونظام ضد بشری گذشته را پشت سر بگذارد وانسان را به آزادی ورهایی سوق دهد. تئوریسینهای این نظام همواره مدعی بودند وهستند که فقط نظام سرمایه داری میتواند انسان وجهان را نجات دهد والترناتیو دیگری وجود ندارد.

واقعیت در نظام وجهان سرمایه داری –فروپاشی جوامع بشری

مقایسه فروپاشی قرن ۲۰ و۲۱

در قرن بیستم کشورها وجوامعی از هم پاشیده شدند اما جوامع وکشورهای جدیدی جایگزین آنان شدند. مثلا امپراطوری عثمانی وپروس بعد از جنگ اول جهانی از هم پاشیدند اما کشورهای نوینی جاگزین آن شدند. کشورهای بلوک ” کمونیستی” شرق وروسی از هم پاشید واین جوامع به کشورهای دیگری تبدیل شدند.

اما از اواخر قرن ۲۰ وشروع قرن ۲۱ فروپاشی کشورها به فروپاشی کل آن جوامع تبدیل شد.

مشخصات کلی از هم فروپاشیدگی جوامع

وقتی  صحبت از فروپاشیگی جوامع میکنیم منظور جوامعی هستند که دیگر در آن دولتی وجود ندارد. دستجات مسلح بر جان ومال اکثریت مردم حاکمند. ارگان ودولتی وجود ندارد که مسئول تامین امنیت ومایحتاج اولیه مردم باشد. انسان ، خانواده وکل جامعه از هم پاشیده وهیچ ارگانی خودرا مسئول زندگی مردم نمیداند. یک جامعه سناریوی سیاهی بوجود آمده که تمام شیرازه جامعه از هم پاشیده. قانون جنگل حاکم است.

نمونه آخرین این نوع جوامع سوریه ولیبی است. در اینجا میلیونها نفر جان ومال خودرا از دست داده ودر بهترین حالت آواره شده اند.

امروز بیش از سی واندی کشور را میتوان یافت که بطور کلی از هم پاشیده شده ودهها کشور دیگر هم در شرف از هم پاشیدگی است.

نمونه های کشورهای از هم پاشیده شده در سالهای اخیر عبارتند از : سوریه –لیبی- عراق -افغانستان -پاکستان- اتیوپی- اریتره- سومالی- یمن- سودان شمالی وجنوبی- مالی ودهها کشور مشابه که اکثرا توسط نیروهای اسلامی از داخل وخارج قرق شده . در آمریکای مرکزی هم چندین کشور از هم پاشیده ودر حال از هم پاشیدگی وجود دارند که توسط باندهای قاچاق مواد مخدر کنترل میشوند.

دلایل اصلی از هم پاشیدگی کشورها در سالهای اخیر

در انقلابات بهار عربی دولتهای سرمایه داری به خصوص در غرب با خطر جدی از طرف انقلابیون شدند. دولتهایی که دهها سال در قدرت بودند وحافظ نظام سرمایه داری در منطقه بودند یکی بعد از دیگری سرنگون ودر حال سرنگونی شدند. این دولتها هر طور شده باید جلوی این انقلابات را میگرفتند تا شعله  های آتش انقلاب این نظام را به کام خود نکشد.

بطور مثال از هم پاشیدگی کشورهای لیبی، سوریه ویمن مستقیم بخاطر سیاستهای دول سرمایه داری بود تا بتوانند بوسیله آن این انقلابات را از درون عقیم سازند. اگرچه تمام از هم پاشیدگیهای قبلی جوامع هم مستقیما بخاطر منافع وسیاستهای ضد بشری-انقلابی همین دول بود.

نظام سرمایه داری وبن بست فروپاشیدگی

اگر چه فروپاشیدگی مستقیما بخاطر سیاستهای دول غربی بوجود آمده اما این نظام خودش را در بن بستی میبیند که باید جلوی این وضعیت را بگیرد. سیل عظیم آوارگان از جوامع از هم فروپاشیده به غرب از یکطرف وعروج جریانات فوق ارتجاعی از قبیل داعش ودست بالاگرفتن آنان در منطقه عملا منافع نظام سرمایه داری وبخصوص نظام مسلط غربی را به مخاطره انداخته که در بیشتر مواقع قابل مهار نیستند وبرای سهم خواهی بیشتر منافع این نظام مسلط را مستقیم وغیر مستقیم به مخاطره انداخته اند.

فروپاشیدگی جوامع نتیجه مستقیم سیاستهای ضد بشری جوامع سرمایه داری است برای مبارزه با انقلابات وخواسته های بر حق مردم در منطقه وجهان. اگر سیاستهای فروپاشیدگی را اتخاذ نمیکردند احتمالا منطقه با انقلابات اجتماعی این نظام را به ورطه میکشید.

نظام جهانی سرمایه جز نابودی بشر وزندگی آنان نمیتواند استمرار یابد. هیچ انسان شریفی با عقل سلیم وهوشیاری کامل امروز نمیتواند ادعا کند که سرمایه داری ونظامش  بتواند حتی وضع موجود ضد انسانی را حفظ کند تا چه رسد مردم را به سوی زندگی بهتر وآزادی انسانی برساند. این نظام از درون پوسیده است. وضعیت طوری اسفناک است که احتمال از هم پاشیدگی کشورها در سالهای آینده خیلی بیشتر از آن است که یکی از دهها کشور از هم پاشیده شده بتواند به وضع قبل از فروپاشی برگردد. فروپاشیدگی کشورها وجوامع انسانی  نتیجه ومیوه طبیعی این نظام بغایت ضد انسانی درقرن ۲۱ است.

راه حل واقعی مردم وجوامع انسانی نابودی نظام جهانی سرمایه  توسط انقلابات اجتماعی وبر قراری سوسیالیسم وجوامعی آزاد وبرابر است. نظام سرمایه داری بیش از هر وقت کاملا به بن بست رسیده. دلایل طرفداری از این نظام برای نجات بشریت وجامعه انسانی در این موقعیت تاریخی فقط میتواند یک جوک تاریخی باشد.