برخورد استراتژیک به “طرح رسیدگی به دارایی مقام‌ها و مسئولان کشور” مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام

برخورد استراتژیک به “طرح رسیدگی به دارایی مقام‌ها و مسئولان کشور” مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام

در تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ (دوشنبه مصادف با ۱۲ اکتبر ۲۰۱۵) مجمع تشخیص مصلحت نظام ۵ بند از مصوبه‌ای در مورد “طرح رسیدگی به دارایی مقام‌ها، مسئولان و کارگزاران جمهوری اسلامی” را تصویب نمود.

در ماده ۵ آن مصوبه نوشته ‌شده است:

«فهرست دارایی‌های افراد مشمول و نیز اسناد و اطلاعات مربوط به آن به‌جز در مواردی که در این قانون و آیین‌نامه ذیل آن تعیین‌شده است، محرمانه بوده و هر یک از مسئولان و کارکنان که حسب وظیفه مأمور تهیه، ثبت، ضبط حفظ فهرست دارایی‌های افراد مشمول یا اسناد و اطلاعات مرتبط با آن، موضوع این قانون باشند و یا برحسب وظیفه اسناد مذکور در اختیار آنان قرار گیرد، اگر عالماً عامداً مرتکب افشاء یا انتشار مندرجات این اسناد شوند یا خارج از حدود وظایف اداری در اختیار دیگران قرار دهند یا به هر نحوی دیگران را از مفاد آن‌ها مطلع سازند، به یکی از مجازات‌های درجه ۶ مقرر در ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ محکوم خواهند شد. همین مجازات در مورد کسانی نیز مقرر است که با علم و اطلاع مبادرت به افشاء، چاپ و یا انتشار اطلاعات مزبور نموده و یا موجبات افشاء، چاپ و یا انتشار آن‌ها را فراهم نمایند.

چنانچه افشاء اطلاعات براثر عدم رعایت نظامات اداری غیرعمد باشد مرتکب و یا مرتکبین به یکی از مجازات‌های از درجه ۸ مقرر در ماده ۱۹ قانون فوق‌الذکر محکوم خواهند شد.»

طبق این بند “فهرست دارایی‌های افراد مشمول و نیز اسناد و اطلاعات مربوط به آن به‌جز در مواردی که در این قانون و آیین‌نامه ذیل آن تعیین‌شده است، محرمانه بوده..” و اگر هر کس و یا هر مقامی و یا فردی دارایی مقام‌ها و مسئولان کشور را “عالما عامدانه” افشا و انتشار دهند “یا خارج از حدود وظایف اداری در اختیار دیگران قرار دهند یا به هر نحوی دیگران را از مفاد آن‌ها مطلع سازند، به یکی از مجازات‌های درجه ۶ مقرر در ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ محکوم خواهند شد. “

خون هر ایرانی آزاده که به طرق مختلف از این نظام ناراضی‌اند با دیدن این مصوبه باید به جوش بیاید… چون همه رنج‌های کمرشکن تحمیلی این نظام ریشه در عملکرد نظام سرمایه‌داری حاکم دارد…

بقول مارکس حق چیزی بیش از قدرت نیست.
در نظام سرمایه داری حق، قانون و حقوق بالاتر از مناسبات تولیدی نهادینه شده توسط  سوخت و ساز چنان نظامی و قدرت سیاسی که آنرا نمایندگی می کند نمی تواند باشد. 

در خبر دیگری می‌خوانیم” نمایندگان مجلس جمهوری اسلامی ایران امروز سه‌شنبه ۲۱ مهر (۱۳ اکتبر) با ۱۶۱ رأی موافق در مقابل ۵۹ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع، طرح “اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام” را به تصویب رساندند.” (ایلنا)

زمانی که طرح رسیدگی به دارایی مقام‌ها و مسئولان کشور مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام را در پرتو مصوبه امروز (۲۱ مهر ۱۳۹۴) مجلس در موردتوافق هسته‌ای در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که نه‌تنها این دو رخداد باهم ارتباط دیالکتیکی دارد، بلکه مصوبه دیروز مجمع تشخیص مصلحت نظام تنها یک روز قبل از تصویب اجازه مجلس ایران به دولت روحانی در اجرای توافق هسته‌ای هست. این مصوبه برای قانونی شدن باید به تصویب شورای نگهبان برسد. روشن است که شورای نگهبان هیچ مخالفتی با چنین مصوبه ندارد. اما از طرف دیگر نباید فراموش کرد که طرح دیروز رسیدگی به دارایی مقام‌ها و مسئولان کشور مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام در پرتو تصویب امروز مجلس جمهوری اسلامی به دادن اختیار به ” دولت در اجرای برجام” برای تحت شعاع قرار دادن، رسانه‌ای نشدن و از دید توده‌های تحت ستم پنهان کردن طرح رسیدگی به دارایی مقام‌ها و مسئولان کشور مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام است!

در واقع با باز شدن پای شرکت های امپریالیستی در ایران بعد از رفع تحریم‌ها بر متن تصویب و تایید دولت در اجرای برجام از طرف مجلس، کلیت مافیای مالی سرمایه داری فاسد ایران با اتکا به بازوهای نظام همچون بازوی قانونگذاری(قوه مقننه)، ارگان اجرایی آن قوانین( قوه مجریه) و همچنین با اتکا به قدرت ارگان‌های قضایی (قوه قضائیه) و دیگر نهادها و سازمان های پلیسی، امنیتی، ارتشی و سپاهی و خانه اسلامی کارگری زمینه را برای محرمانه نگاه داشتن ثروت مسئولین و ایجاد امنیت خاطر برای تثبیت  سرمایه گذاران امپریالیست( کارتل ها و تراست‌ها)از طرف این نظام فراهم می شود. این قانون در واقع به محرمانه نگه داشتن ثروت (دزدی ارزش اضافی تولید شده توسط کارگران) شرکت های امپریالیستی منجر می شود که بتوانند با فراغ خاطر به استثمار و چپاول و غارت بپردازند!

جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷ طی انقلابی ناتمام و صرفاً سیاسی( و نه در یک انقلاب اجتماعی رادیکال که دستگاه و ماشین دولتی را داغان نماید) پایه‌ها و زیرساخت‌های رژیم پهلوی را حفظ نمود. و بر این پایه یک طبقه معین جامعه، خود را به قیمت محصور(حبس کردن) و اسیر کردن برده‌وار اکثریت مردم تحت ستم و استثمارشونده، به حاکم همگان بدل کرد.

نظام جمهوری اسلامی طی ۳۶ از عمر ننگینش منابع طبیعی را با مشارکت دولت‌های سرمایه داری-امپریالیستی غارت کردند، مردم تحت ستم و به‌ویژه طبقه کارگر را استثمار کردند، کارگران را زیرخط فقر نگه داشتند، اقلیت‌های ملی (آذری، کرد، بلوچ و عرب و لر ووو) مختلف را چپاول کردند هرگونه صدای حق‌طلبی را سرکوب کردند و قوانین ارتجاعی مردسالارانه ضد زن را طبق قوانین “شرع اسلام” نهادینه کردند…. به علت اینکه حاکمان نظام سرمایه‌داری جمهوری اسلامی‌اند ازیک‌طرف قوانینی علیه طبقات تحت ستم و استثمار، ملل تحت ستم،  زنان و دانشجویان و به‌ویژه طبقه کارگر وضع می‌کنند و از طرف دیگر  چون حکومت را در دست دارند و طبق کارکرد نظام سرمایه‌داری‌شان امروزه قوانینی در حمایت از ثروت و دارایی‌هایی که به خاطر استثمار و غارت و چپاول اکثریت مردم تحت ستم ایران به دست آورده‌اند را محرمانه اعلام می‌کنند! هیئت حاکمه ی جمهوری اسلامی خود را در چنان موقعیت مالی قرار داده‌اند که امروزه مصوبه و قانون تصویب می‌کنند که هیچ‌کس حق ندارد که دارایی مقام‌ها و مسئولین نظامشان را علنی و افشا کند و هر کس چنین کند “به یکی از مجازات از درجه ۸ مقرر در ماده ۱۹ قانون فوق‌الذکر محکوم خواهند شد.”

بقول مارکس “انقلاب رادیکال تنها می‌تواند انقلاب نیازهای رادیکال باشد، نیازهایی که فقدان پیش‌شرط‌ها و زادگاه‌هایشان ظاهراً هویداست.”

انقلاب کمونیستی رادیکال موردنظر مارکس رسالت تاریخی پرولتاریاست.

و بنابراین مهم‌ترین وظیفه کمونیست‌های انقلابی و دیگر نیروهای آزادیخواه مترقی غیر کمونیست( و نه  سوسیال‌دمکرات‌های لیبرال رفرمیست یا پان ترکیستها و کردیستها این ناسیونالیست‌های هویت طلبِ افراطی و  نه “چپ نوین” اصلاح‌طلب روحانی چی)، این است که به مردم بگویند نه‌فقط باید این مسائل را به نحوی صحیح و علمی درک کنند بلکه باید بفهمند جایگاه تک‌تک نیروهای طبقاتی مختلف جامعه(و در کل دنیا) در این تصویر بزرگ از عملکرد نظام کجاست.
بخصوص وظیفه‌ی ما کمونیست‌ها این است که بدون درغلطیدن به ماتریالیسم مکانیکی به توده‌ها نشان دهیم که گرایش طبقات و قشرهای گوناگون در واکنش به رخدادهای مختلف جامعه و دنیا چگونه است و چرا.

این به آن مفهوم است که توده‌های مردم ضرورتی ندارد رنج بکشند. منظورم این است که وقتی توده‌ها دریابند آنچه بر آنان روا می‌شود ــ آنچه این نظام بر سرشان می‌آورد ــ «خواست خدا» و «نظم طبیعی امور» یا نتیجه کارکرد یک قدرت شکست‌ناپذیر اجتماعی یا ماوراءالطبیعه نبوده بلکه از کارکردهای خود این نظام سرچشمه می‌گیرد، و مهم‌تر اینکه وقتی دریابند می‌توان با سرنگون کردن این نظام، وضع را به‌طور ریشه‌ای عوض کرد، آنگاه تشخیصِ امکان دست زدن به عمل تغییر ــ و میل به عمل در آن جهت ــ بسیار قدرتمندتر می‌شود. بارها و غل و زنجیرهای بزرگی بر ذهن توده‌ها سنگینی می‌کند. یکی از آن‌ها، این باور است که تغییر بنیادین ممکن نیست زیرا نیروهایی که در برابر ما ایستاده‌اند بسیار قدرتمند شده‌اند و برای حفظ قدرتشان از هیچ جنایت و شکنجه‌ای خودتری نمی‌کنند. باور دیگری که با این احساس درهم‌آمیخته و بر ذهنیت توده‌ها سنگینی می‌کند این است که هیچ بدیلی در مقابل نظم کنونی امور وجود ندارد و حداکثر کاری که می‌توان کرد این است که وضع خود را در چارچوب همین نظم بهبود بخشید یا در سکوت زجر کشید و در دین یا چیز دیگری که به همان اندازه «مفری یا اصلاح‌کننده و خالق عادی» تخیلی است پناه جست. اما هر چه بیشتر ماهیت و کارکرد واقعی نظام عریان و به طرق گوناگون و به‌طور زنده و مؤثر افشا شود و هر چه بیشتر مردم درک کنند که این نظمِ طبیعی امور نیست و فقط به خاطر عملکردهای یک نظام (که نظامی پر از تضاد است) به نظم امور تبدیل‌شده، آنگاه بیشتر می‌توانند احساس کنند که باید دست به عمل زد. و بیشتر این ضرورت را احساس خواهند کرد. اگر مردم چنین درکی نداشته باشند، حتی بهترین تلاش‌های ما برای بسیج توده‌ها جهت دست زدن به عمل، دیر یا زود به دیوار محدودیت‌هایش برخورد کرده یا به ضد خود بدل خواهد شد. یعنی تبدیل به چیزی خواهد شد که نظام موجود و این احساس را که هیچ کاری برای تغییر ریشه‌ای امور نمی‌توان انجام داد، تقویت می‌کند.

درک ماتریالیستی از جهان، آنچه در تفکر مردم و جامعه باید تغییر نماید و چگونگی چنان تغییری، بسیار خطیر است. هر چیزی دیگری به‌غیراز یک رویکرد واقعاً علمی جهان آن را به همین شکلی که است، نگه می‌دارد. موضوع خطیر این است که بشریت به یک انقلاب کمونیستی برای حل‌وفصل تضاد اساسی عصر کنونی نیاز دارد.

جهت‌گیری و هدف استراتژیک ما در تمام این مسیر ساختن جنبشی برای انقلاب، من‌جمله درزمینهٔ معطوف ساختن توجه منظم به ساختن حزب به لحاظ کمی و کیفی، باید این باشد که انقلاب و کمونیسم را در بین جوانان توده‌های تحتانی، زنان و به‌طورکلی در بین جوانان و دیگران در سراسر جامعه، به یک‌قطب جاذبه قدرتمند تبدیل کنیم و آنان را به چالش بگیریم تا این جهت‌گیری را اتخاذ کنند و به رها کنندگان نوع بشر تبدیل  شوند.

فعالیت کمونیستی را باید بر درک پایه‌ای از آموزش “چه باید کرد؟” لنین در موردنیاز توده‌های مردم فرودست و زحمتکش به تکامل آگاهی کمونیستی استوار کرد. و آن را در پروسه مبارزه طبقاتی جسورانه و پیگیر عمیق و عمیق‌تر نمود. به این مفهوم که وظیفه کمونیست‌ها نه‌تنها عمدتاً افشای همه‌جانبه خصلت و جوانب نظام سرمایه داری-امپریالیستی جهانی به رهبری امپریالیسم آمریکا( ازجمله افشای اهداف انقیاد گرایانه و استثمارگران امپریالیسم آمریکا در لیبی و مصر و سوریه با اتکا به نیروهای ارتجاعی کهن) برای به انقیاد کشاندن و استثمار زحمتکشان جهان و تحمیق آن‌ها تحت عنوان “دخالت بشردوستانه” برای وقت خریدن در اجرای “نظم نوین” امپراتوری آمریکا و از دستور روز خارج کردن انقلابات اجتماعی کمونیستی، بلکه همچنین افشای همه‌جانبه خصلت و برنامه‌های تمامی  نیروها و حکومت ارتجاعی منطقه ازجمله جهادیستهای اسلام، دولت ارتجاعی و دیکتاتور بشار  اسد،  اسرائیل، عربستان، قطر، بحرین، عراق، ترکیه  و بخصوص جمهوری اسلامی به‌عنوان جزئی تفکیک‌ناپذیر از نظام سرمایه داری-امپریالیستی جهانی برای ادامه حیات ننگینش پرداخت، و ارائه روشن اعتقادات، اهداف، دیدگاه و روش کمونیسم به شیوه‌ای سیستماتیک و همه‌جانبه به توده‌های فرودست زحمتکش و به‌ویژه طبقه کارگر صورت بگیرد.

 

این کار توسط یک حزب پیشاهنگِ سازمان‌یافته انجام می‌شود که مبارزه را در هر مقطع زمانی معین به هدف استراتژیک انقلابی متصل و به‌سوی آن منحرف و هدایت نماید، و درعین‌حال سؤالات و مسائل اساسی انقلاب را در برابر فرودستان قرار دهد، آنان را درگیر ساختن ابزار حل این تضادها و پیشبرد مبارزه انقلابی کند. به‌این‌ترتیب جهت‌گیری استراتژیک پایه‌ای و ضروری برای پیشبرد فعالیت انقلابی، تسریع این فرایند و در حین انتظار کشیدن برای تکوین یک اوضاع انقلابی و ظهور ده‌ها میلیون‌ مردم انقلابی، و سپس استفاده از چنان اوضاعی که (شرایط انقلابی) که سرانجام فرا خواهد رسید و کسب توانایی جنگیدن و پیروز شدن در آن شرایط، تکوین می‌یابد، و در بطن مبارزه طبقاتی صیقل و تکامل بیشتر می‌یابد.

تنها با سرنگونی نظام سرمایه‌داری جمهوری اسلامی و یک انقلاب اجتماعی رادیکال می‌توان جامعه نوین بنا نمود.
زنده‌باد انقلاب کمونیستی.

انقلاب تنها راه ممکن برای تغییر شرایط دهشتناک حاضر است.

برهان عظیمی

۲۱ مهر ۱۳۹۴ مصادف با ۱۳ اکتبر ۲۰۱۵

لینک جزییات طرح رسیدگی به دارایی مقام‌ها و مسئولان کشور چنین است:

http://www.ilna.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-3/312110-%D8%AC%D8%B2%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85-%D9%87%D8%A7-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1

لینک خبر “مجلس در جلسه امروز طرح اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام را پس از تصویب برای اعلام نظر نهایی به شورای نگهبان ارسال کردند.”:

http://www.ilna.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-3/313130-%D9%85%D8%B5%D9%88%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D9%87%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%B4%D8%AF

لینک دیگر همان خبر:
با رای موافق نمایندگان؛

جزئیات طرح برجام در مجلس تصویب شد+متن مصوبه

http://www.ilna.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-3/312917-%D8%AC%D8%B2%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%A8-%D8%B4%D8%AF-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D9%85%D8%B5%D9%88%D8%A8%D9%8