عوامل جمهوری اسلامی آبیدر را آتش زدند و مردم سنندج آن را خاموش کردند.

غروب روز جمعه ۱۲ تیرماه عوامل وابسته به حکومت یکبار دیگر آبیدر، “قبلگاه” مردم شهر سنندج را به آتش کشیدند. یکشنبه شب ۲۴ شهریور ماه سال ۹۲ وقتی که عوامل وابسته به سپاه پاسداران، در ادامه آتش زدن عمدی طبیعت زیبای کردستان، برای چندمین بار جلوه های طبیعت زیبای کوه آبیدر، مشرف بر شهر سنندج، نماد مبارزه و مقاومت، گردشگاه دیرین و تاریخی مردم این شهر و میعادگاه عاشقان رهائی از جهل و خرافه حاکم بر ایران و کردستان را به آتش کشیدند، نوشتم “آبیدر سیاه پوش و سنندج ماتم زده شد.”

 روز جمعه ۱۲ تیرماه ۹۴ در حالیکه برای دومین بار در سال ۹۴ عوامل وابسته به حکومت یکبار دیگر “آبیدر” قلب سنندج را طعمه آتش کردند، اینبار اما، مردم شهر سنندج ماتم را به همبستگی و خشم تبدیل کردند. مردم این شهر و در پیشاپیش آنان جوانان دختر و پسر با وجود وزش باد شدید نه تنها با دستان خالی آتش را مهار کردند بلکه،بدون هیچ تردیدی انگشت اتهام را بسوی دستگاههای امنیتی و اداری جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران که با آنهمه امکانات سرکوب نظاره گر آتش سوزی آبیدر بودند، دراز کردند. مردم سنندج نه تنها با فعال کردن تلفن های همراه و استفاده از دیگر شبکه های اجتماعی به سوی آبیدر سیاه پوش شتافتند بلکه، در چند روز گذشته در تلفن های همراه و شبکه های اجتماعی گفتند و نوشتند: جنایت جدید جمهوری اسلامی علیه طبیعت زیبای کردستان تنها محدود به آبیدر نیست بلکه با مقاصد سیاسی – امنیتی از ایلام تا سردشت در جریان است. در همین روزها شبکه های اجتماعی مملو از عکس های آبیدر سیاه پوش شد و مرزهای کشور را در نوردید و به اقصی نقاط جهان رسید. بنا بر آخرین گزارشات منتشر شده در سال جاری علاوه بر آتش سوزی در مراتع و جنگلهای ایلام، کرمانشاه، مریوان ۸۴ مورد آتش سوزی در جنگلها و مراتع زیبای شهر بانه گزارش شده که ۲۰۰ هکتار از مراتع این شهرستان را طعمه حریق کرده است. با هر آتش سوزی انگشت اتهام بسوی نیروهای سپاه و بسیج نشانه می رود.

خبر آتش زدن عمدی آبیدر توسط عوامل حکومتی از طریق شبکه های اجتماعی بسیار سریع در ابعاد گسترده ای انعکاس یافت و باعث شد که مقامات و مسئولین محلی حکومتی در شب حادثه برای مهار خشم جوانان درگیر با شعله های آتش تشکیل جلسه بدهند و به آبیدر لشکر کشی کنند. برخی اظهار نظر ها و گزارشاتی که در این باره منتشر شده است، گواهی براین ادعاست.

“پیمان باباپیری” مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کردستان در رابطه با آتش سوزی جدید کوه آبیدر می گوید : امسال این دومین بار است که کوه آبیدر دچار آتش سوزی شده است که بار اول آتش سوزی در وسعت ۸۰۰ مترمربع در منطقه “گویزه کور” آن اتفاق افتاد.” باباپیری علت آتش را سوزی را عامل انسانی و غیر طبیعی خواند. اما معما اینجاست که، او نمی گوید چه کسانی عامل آتش زدن جنگلها و طبیعت زیبای آبیدر هستند. در موارد قبلی ادعاها و شواهد مردمی ثابت کرد که، عوامل وابسته به سپاه پاسداران عامل آتش سوزی در آبیدر بوده اند. در حالیکه عوامل وابسته به سپاه پاسداران از ایلام تا پیرانشهر و آنطرفتر هم عامل آتش زدن جنگلها و مراتع کردستان هستند، تردید وجود ندارد که، عامل آتش زدن پارکهای جنگلی و مراتع و زیبائی آبیدر اینبار هم عوامل سپاه و دستگاههای امنیتی وابسته به دولت هستند.

در رابطه با نقش مردم در مهار آتش و بی تفاوتی عمدی و دستوری دستگاههای اداری، امنیتی،  سپاه و بسیج جمهوری اسلامی خبرگزاری مهر ناخواسته گزارش خبرنگار خود در محل را منتشر کرد و بخشی هائی از آن خواندنی است :

خبر نگار خبرگزاری مهر در باره این حادثه می نویسد: نکته جالب توجه در خصوص حضور مردم برای مهار آتش سوزی آبیدر در منطقه پشت شهرک زاگرس سنندج حضور بانوان در این منطقه بود به گونه ای که افراد با وسائل دم دستی و با در دست داشتن سطل های آب به دنبال مهار آتش بودند. او به اظهار نظر فرماندار سنندج اشاره کرده است که گفته بود :  “خوشبختانه به دلیل حضور به موقع مردم این حادثه کنترل شد ولی آبیدر خسارت های جدی دید.”

او ادامه می دهد: همزمان با تلاش های مردمی برای مهار آتش سوزی، رسانه های مختلف از تشکیل جلسه ستاد مدیریت بحران استان به ریاست استاندار کردستان خبر دادند و زاهدی در این نشست از همه ادارات و سازمان های دولتی درخواست کرده بود که نیروها و تجهیزات خود را راهی آبیدر کنند تا در امر مهار آتش سوزی مشارکت داشته باشند. ترافیک سنگین در دامنه کوه آبیدر و صعب العبور بودن منطقه برای حضور وسائل نقلیه به ویژه در نزدیکی های قله کوه آبیدر کار مهار آتش را دو چندان مشکل کرده بود. استاندار کردستان که به همراه معاونین خود در کوه آبیدر حضور پیدا کرده بود از نزدیک در جریان تلاش مردم قرار گرفت و به همین دلیل از غیرت و تلاش جوانان سنندجی برای مهار آتش سوزی قدردانی کرد.”

این گزارش که در محل تهیه شده است نشان می دهد که، نه آتش نشانی، نه سپاه و بسیج هیچکدام در مهار آتش سوزی آبیدر نقشی نداشتند. رسواتر از این، واکنش مقامات محلی است که در حالیکه وزش باد جبهه های آتش سوزی را از یک جبهه به چهار جبهه افزایش داده بود و در شرایطی که مردم و جوانان با دستان خالی و بدون هیچ امکاناتی با تن و جان خود به جنگ آتش رفته بودند مقامات محلی استان( ستاد مدیریت بحران ) تشکیل جلسه می دهند و تصمیم می گیرند که چگونه خشم و نارضایتی مردم را مهار کنند. در مراحل پایانی مهار آتش سوزی آنهم نه برای مهار آتش بلکه، با هدف مهار خشم و نارضایتی مردم  به همراه نیروهای گارد ویژه راهی آبیدر می شوند. البته که حضورشان با اعتراض جوانان و مردم روبرو شد.

در رابطه با نقش عوامل وابسته به سپاه و دستگاههای امنیتی در آتش سوزی آبیدر اسناد و داده های فراوانی در شبکه های اجتماعی پخش شد. در باره بی تفاوتی دستوری ارگانهای مربوط در مهار آتش سوزی نیز خود دست اندرکاران محلی و برخی از کارگزاران رژیم در مجلس هم به اظهارنظر پرداختند. به  موارد فوق اکتفاء می کنم و جهت یادآوری خوانندگان این مطلب یکبار دیگر گوشه هائی از مطلبی را که به مناسبت آتش زدن جنگلهای آبیدر در سال ۹۲ نوشته بودم ضمیمه این مطلب کرده ام.

***

… مسئولین حکومتی در حالیکه نظاره گر سیاه شدن قلب طبیعت زیبای آبیدر و ناله های غمگین و دلخراش “کبک های خوشخوان” و “خرگوشهای ناز و دوست داشتنی ” و خاموشی چهچه “قناریهای خوش آواز” حاشیه چشمه زارهای قله های بلند آبیدر بودند، تا زمانیکه حرکت خودجوش مردم برای مهار آتش سوزی آغاز نشده بود و دامنه حریق به نزدیکی آنتهای ارسال پارازیت و فرستنده سیمای کردستان نرسیده بود، دست به اقدامی نزدند. بی تفاوتی کارگزاران رژیم در سنندج، عدم ارسال به موقع واحدهای آتش نشانی و بی عملی مسئولان اداره کل منابع طبیعی و شهرداری سنندج و اقمارشان طوری بود که صدای اعتراض برخی از خبرگزاریهای داخلی را نیز دنبال داشت. توگوئی دستوری از نهادی قدرتمند حمل بر بی تفاوتی آنها صادر شده که بجای واکنش نظاره گر باشند.
آنچه که دست داشتن عوامل وابسته به سپاه پاسداران در این آتش سوزی را به یقین تبدیل می کند، استمرار آتش سوزی عمدی جنگلها و طبیعت کردستان و عدم واکنش و بی تفاوتی عملی و پوشش خبری بسیار ضعیف خبرگزاریهای وابسته به این نهاد مردم ستیز در کردستان، در رابطه با این رویداد مهم، احساسی و مورد توجه مردم شهر سنندج و کردستان است.
برکسی پوشیده نیست که سپاه پاسداران، بویژه سپاه بیت المقدس این سپاه در کردستان و لشکر عملیاتی ۲۲ وابسته به آن ( سپاه رزم ) که مرکزش در سنندج است، دارای امکانات عظیمی در زمینه ترابری و ترانسپورت زمینی و هوائی، و نیروی انسانی فراوان و امکانات مهار آتش سوزی است. پرسش اینجاست؟ چرا و در حالیکه این نهاد با اینهمه امکانات نظاره گر مرگ یکی از دوست داشتنی ترین طبیعت مردم شهر سنندج بودند، از خود واکنشی نشان ندادند.
به باور شما اگر سپاه و نیروی واکنش سریع( لشکر ۲۲ عملیاتی آن) بجای آتش سوزی در آبیدر، خبر حضور یکدسته از پیشمرگان کومه له را بر قله های بلند آبیدر شنیده بودند، از خود چه واکنشی نشان می داد؟
به باور شما اگر در آستانه ۲۶ بهمن (سالروز اعلام موجودیت علنی کومه له) روز جهانی زن، اول ماه مه، و سالگرد بمباران شیمیائی شهر حلبجه و جانباختن رفقای گردان شوان بودیم و سپاه پاسداران زمزمه برگزاری مراسمی را در محوطه بیرون پناهگاه آبیدر شنیده بود، با چه قدرتی وارد عمل می شد؟ پاسخ روشن است. ابتداء حکومت نظامی اعلام می کرد و از زمین و هوا و از مسیر روستاهای “حسن آباد”  “نه وره” و “گه رماش”، “کرجو” و “دادانه” و “مه ربزان” و از مسیر شهر و “مبارک آباد” آبیدر را به محاصره در می آورد و از زمین و هوا به آن حمله میکرد، و تمام امکانات جنگی خود و دوائر دولتی را برای نابودی آن دسته پیشمرگ و برهم زدن آن مراسم و دستگیری برگزارکنندگانش را بکار می گرفت. اما بنا به گزارش خبرگزاریهای داخلی، در مهار آتش سوزی طبیعت زیبای آبیدر و ۷۲ نهالی یادبودی که مردم شهر بیاد ۷۲ پیشمرگ جانباخته کومه له از گردان شوان بر قلب آبیدر کاشته اند، سپاه پاسداران تنها نهادی بود که حتی با نزدیک شدن حریق به نزدیکیهای شهر از خود واکنشی نشان داد. نه تنها این، بلکه پایگاه اطلاع رسانی سپاه بیت المقدس، روز دوشنبه ۲۵ شهریور یک کلمه در باره این رویداد مهم ننوشت و بجای آن خبرهای مربوط به سوریه را پوشش داده بود. خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران در حالیکه چرندیات امامان جمعه شهرهای قروه، بیجار، سنندج و مریوان و … را هر هفته بدون کم و کاست پوشش می دهد، خبر آتش سوزی آبیدر را تنها در چند سطر آنهم به نقل از “پیمان بابامیری” مدیرکل منابع طبیعی کردستان، منعکس کرد و نه بیشتر. همه این شواهد نه تنها دشمنی سپاه پاسداران با مردم کردستان، بلکه با طبیعت و نشاط این مردم بستوه آمده از ستم این نهاد و نظام اسلامی حاکم بر ایران را نشان می دهد. در اندوه سیاه پوش شدن آبیدر نماد مبارزه و مقاومت، و معیادگاه مناسباتهای مبارزاتی مردم سنندج علیه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی خود را شریک می دانیم. اما بر این باورم تا آبیدر برپاست، مبارزه مردم کردستان علیه بانیان جهل و خرافه حاکم بر ایران تداوم می یابد و سرسبزی آبیدر زنده و چهچه قناریها بر شاخه درختانش شنیده می شود.

اینبار هم سپاه و واحدهای عملیاتی اش با آنهمه امکانات سرکوبی که در اختیار دارند نظاره گر زبانه کشیدن شعله های آتش در آبیدر بودند. مردم کردستان و سنندج تمام این جنایتها را در ذهن و تاریخ مبارزاتی خود علیه این رژیم ثبت خواهند کرد.