جمهوری اسلامی عامل اصلی بیکاری و فقر در کردستان

در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی بیکاری و فقر از یک معضل اجتماعی به یک بحران اجتماعی مزمن تبدیل شده است. این بحران بیش از ۱۰ میلیون بیکار را با برزخ مرگ و زندگی روبرو کرده و زندگی زیر خط فقر و حتی خط فقر مطلق را به ۴۰ میلیون انسان تحمیل کرده است. جمهوری اسلامی یکی از مرتجع ترین حکومت های سرمایه داری است که قادر نیست کوچکترین بهبودی در زندگی و معیشت مردم  ایجاد نماید و با نرم های فرهنگی و خواست های سیاسی و اجتماعی امروزی مردم ایران فرسنگ ها فاصله دارد. گذشته از این ساختارهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی رژیم اسلامی دچار اختلال است و نه تنها قادر به حل نسبی بیکاری و فقر و سایر بحران های اجتماعی دیگر از قبیل اعتیاد، تنفروشی، کودکان کار و … نیست، بلکه حتی توان کاهش آنها را هم ندارد. این شرایط همه استانهای ایران را در بر گرفته و مردم کردستان ایران نیز بطور گسترده ای با این پدیده ها دست و پنجه نرم میکنند.
مردم کردستان نیز مثل سایر نقاط ایران از فقر و بیکاری بیسابقه و نگران کننده ای رنج میبرند. با توجه به گزارش مرکز آمار ایران، کردستان بالاترین نرخ بیکاری کشور را دارد، بطوری که در زمستان سال گذشته بیش از ۲۳ درصد گزارش شده است و این در حالی است که استاندار کردستان بیش از ۲۸ درصد ارزیابی میکند. تازه این در بر گیرنده زنان خانه دار نمی باشد. قطعا این آمار در کشوری که حکومتش بر مبنای سرکوب، فریب، دروغ و انکار واقعیت استوار است، نمیتواند درست باشد و تعداد بیکاران در کردستان نیز به مراتب از آمار و ارقام دولتی بیشتر است. کارشناسان اقتصادی در این مورد معتقدند که نرخ بیکاری در کردستان از آمار رسمی اعلام شده از سوی مرکز امار ایران که تنها مرکز رسمی انتشار آمار می‌باشد بیشتر است و نرخ بیکاری بسته به شرایط و فصل در این بخش از کشور از ۳۰ تا ۳۸ درصد در نوسان است.
بیکاری و فقر در کردستان نیز به بستر بسیاری از آسیب ها و آلوده گی های اجتماعی تبدیل شده است. اعتیاد به مواد مخدر یکی از آسیب های بزرگی است که بخش زیادی از مردم کردستان و بویژه جوانان، که در منجلاب حکومت اسلامی هیچ آینده ای برای خود نمی بینند، به آن گرفتار شده اند و هر روز نیز تعداد دیگری از جوانان که از سر فقر و بیکاری، افسرده و نامید میشوند، در معرض خطر ابتلا به این آسیب اجتماعی قرار میگیرند و به ناگزیر بخشی از این نیرو به دام قاچاقچیان مواد مخدر میافتند و به مصرف کننده، پادو و توزیع کننده این ماده جهنمی تبدیل میشود. سپاه پاسدارن یکی از عوامل اصلی به تباهی کشاندن جوانان و رواج اعتیاد در میان مردم کردستان است.
افزایش نرخ بیکاری در کردساتان آسیب های زیادی به خانوده های کارگری و اقشار کم در آمد رسانده و فقر را بطور بی سابقه ای گسترش داده است. ضریب افزایش سالانه بیکاری در کردستان بنا به گفته مسئولین دولتی بیش از تهران و سایر استان های بزرگ ایران است. این شرایط بخش قابل توجهی از بیکارن را مجبور کرده که برای یافتن کار و تلاش برای دسترسی به حداقلی از زندگی به کردستان عراق مهاجرت کنند و یا برای سیر کردن شکم خود و خانواده شان به شغل پر مخاطره کولبری روی بیاورند تا بلکه هنگام برگشت به خانه و کاشانه خود چند شبی را آسوده و با شکم سیر در کنار فامیل بگذرانند. افراد مسلح جمهوری اسلامی مردم زحمتکشی را که ازطرق کولبری معاش خود و خانواده هایشان را تامین می کنند، مورد اذیت و آزار قرارمی دهند، موارد زیادی نیز با هدف سیاسی و به منظور ایجاد فضای رعب و وحشت در کردستان آنها را به رگبار بسته اند. تا کنون تعداد زیادی از این انسانهای زحمتکش را به قتل رسانده اند و اموال آنها را غارت کرده اند.
مهاجرت به کردستان عراق و کار برای شرکت های خارجی یکی دیگر از راه های فرار از فقر و بیکاری در کردستان ایران است. این شرکت ها دستمزد بسیار ناچیزی به کارگران پرداخت میکنند و یک زندگی سختی را به آنها تحمیل کرده اند. جمهوری اسلامی نیز طی چند سال اخیر شرکت های زیادی را در کردستان عراق فعال کرده است که اکثرا به سپاه پاسداران تعلق دارند. موج وسیعی از مردم زحمتکش کردستان ایران که از فرط فقر و بیکاری بیسابقه راهی کردستان عراق میشوند، فرصتی را برای سپاه پاسداران ایجاد کرده که از طرق استثمار شدید این کارگران سود کلانی را به جیب بزند و همچنین در کردستان عراق نیز خود را گسترش دهد.  سران رژیم این پروژه سود اندوزی را طرح دولت اسلامی برای کا‌هش بیکاری در کردستان و آذربایجان غربی و کرمانشاه قلمداد می نمایند. استاندار کردستان نیز مدتی قبل بهره کشی شدید سپاه پاسدارن از نیرو کار ارزان این کارگران را دست آوردهای سپاه در ” محرومیت زدائی” از مردم کردستان ایران نامگذاری کرد. وقاحت استاندار کردستان بر کسی پوشیده نیست، چرا که بیکاری، فقر و محرومیت در  این سطح باور نکردنی نتیجه ۳۶ سال حکومت فاسد جمهوری اسلامی است.
این شرایط سخت و غیر انسانی که حکومت اسلامی به جوانان و کارگران بیکار تحمیل کرده گوشه ای از پیامدهای سیاست غیر انسانی و ارتجاعی جمهوری اسلامی علیه مردم سراسر ایران و منجمله مردم کردستان است و همچنین در راستای اعمال سیاست های سرکوبگرانه و امنیتی کردن فضای شهرها ی کردستان آن را پیش برده است. تداوم این سیاست در کردستان طی ۳۶ سال گذشته و آشکار شدن هر چه بیشتر ماهیت ضد انسانی جمهوری اسلامی تنفر عظیمی را علیه این حکومت شکل داده، تنفری که هر از گاه به بهانه های مختلف خود را در اعتراضات وسیع مردمی علیه رژیم نمایان میکند. محرومیت و بی حقوقی سرنوشت محتوم مردم ستمدیده کردستان نیست، باید به این شرایط جهنمی پایان بخشد. بدون شک کارگران و مردم زحمتکش در کردستان در این مبارزە و تلاش تنها نیستند و حمایت و همبستگی کارگران و مردم زحمتکش سایر نقاط ایران را نیز که از حاکمیت اسلامی بە تنگ آمدەاند با خود به همراە دارند.
دولت جمهوری اسلامی با عوام فریبی از ایجاد فرصت های شغلی جدید و کاهش نرخ بیکاری در آینده حرف میزند و از این طریق میخواهد امروز را به فردا برساند و شانه از زیر بار مسئولیت اوضاع نگران کننده کارگران و جوانان بیکار و فقری که با آن دست و پنجه نرم میکنند، خالی نماید و وانمود کند، نه تنها خودش موجد این شرایط نیست، بلکه در جهت ارائه راه حل این مسئله قدم بر میدارد. عوام فریبی های دولت روحانی چیز جز تکرار ملال آور دروغ های اسلافش در دولت های پیشین نیست. روشن است حکومت اسلامی که خود عامل تباهی مردم و بحرانهای مزمن اجتماعی ایران است، قادر نیست در جهت بهبود آن گام بردارد. جمهوری اسلامی نه تنها پروژه ای برای کاهش فقر و بیکاری در کردستان ندارد، بلکه در سایر نقاط ایران نیز در فکر ایجاد فرصت های شغلی و کاهش فقر و بیحقوقی نیست. هیچ کدام از جناح های حکومتی نه تنها قادر به ارائه راه حلی برای مشکلات مردم نیستند، بلکه خود عامل اصلی افزایش هر روزه فقر، بیکاری، اعتیاد و سایر محرومیت هایی هستند که به مردم تحمیل کرده اند. پیش شرط رهای از شرایط فلاکت بار امروز، سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی است.