پیروزی یا شکست ”آبرومندانه” ؟!

پیروزی یا شکست ”آبرومندانه” ؟!

بالاخره بعداز ۱۸ ماه مذاکره و چانه زنی و خط و نشان کشیدن و ادا و اطوار درآوردن های دیپلماتیک، دو طرف دعوا برسر ماجرای هسته ای، به ”تفاهم” رسیده اند. طرفین به تفاهم رسیده اند تا بعداز سه ماه مهلت و بجاآوری شرط و شروطی و انجام تکالیفی توسط جمهوری اسلامی، به ”توافق قطعی” برسند.

هر دو طرف خود را برنده دعوا می پندارند و تلاش دارند تا برای این ”بازی بُرد بُرد” بیشترین تماشاچی دست و پا بکنند و این ”موفقیت دوجانبه” را برای افکارعمومی جهان و بویژه مردم کشورهای متبوع شان قابل هضم کنند. اما کیست که نداند بازنده اصلی این کشمکش ۱۲ ساله، کدام طرف است؟!

اکنون که جمهوری اسلامی با ”نرمشی قهرمانه” در برابر طرف مقابلش زانو زده و قرار است ظرف سه ماه، وفاداری اش را به تعهداتی که به وی تحمیل کرده اند، ثابت کند؛ طرف مقابل و میدیای جانبدار، ”بزرگوارانه” تلاش دارند این شکست بزرگ جمهوری اسلامی را ”آبرومندانه” جلوه دهند تا سران حکومتی این رژیم، خِفّت کمتری ببینند!

جالب اینجاست که خود جمهوری اسلامی که طرف مغلوب این دعواست، ضمن برشماری یکی یکی عقب نشینی هایش، ژست پیروزمندانه بخود می گیرد و می خواهد وانمود کند که گویا بازی را بُرده است و مردم باید برایش کف بزنند و دست مریزاد بگویند و به گردن افراد هیئت مذاکره کننده اش هم حلقه گُل بیاویزند!

بغیراز خود سران حکومتی، ”انصافاً” طیفی از اصلاح طلبان رانده شده از حاکمیت و ناسیونالیست ها و شوونیست های ”اپوزیسیون” نیز، با آنها دم گرفته اند و بابت این ”پیروزی” و حفظ ”آبروی ملی”، ابراز خوشحالی می کنند!

واقعیت این است که این دعوای چند ساله بین جمهوری اسلامی و آمریکا و غرب که بیش از این نمیشد کش پیدا کند، به قیمت شدت استثمار هرچه بیشتر و گرسنگی کشیدن و از کار بیکار گشتن و دستمزد نازل گرفتن کارگران و بهم ریختگی زندگی توده وسیعی از مردم ادامه یافته است و خساراتش را کارگر و مردم محروم پرداخته اند و برکاتش هم نصیب کشورهای امپریالیستی و سرمایه دار خارجی و داخلی و بیش از همه مافیای نظامی و برادران قاچاقچی، شده است!

بی گمان اعلام پایان این دعوا که به آخر خط رسیده بود، اگرچه پایان دوره ای از نوعی کشمکش است، اما بهیچوجه به معنای پایان کشمکش های دیگر که بالقوه در شکل و قواره های دیگری موجودند، نیست و باید انتظار به فعل درآمدن و روآمدن شان را کشید.

قطعاً با لغو تحریم ها، گشایش قابل توجهی در کار تولید و تجارت و بنفع گردش سرمایه حاصل خواهد شد. اگر چه این ”توافق” خیلی از صاحبان سرمایه را که بعداز لغو تحریم ها بازارشان رونق بیشتری خواهد گرفت، خوشحال خواهد کرد؛ اما چنین توافقی، بهیچ وجه خوشایند آن دسته از مافیایی که نان چرب شان را از درون تنور داغ تحریم ها بیرون می کشیدند و از طریق شبکه های مافیایی و از راه قاچاق و در پناه قدرت نظامی پول پارو می کردند، نیست! که البته همین عدم رضایت آنها، سرآغاز تشدید اختلافات تاکنونی درون حکومتی و بالا گرفتن جنگ و دعواهای جناحی خواهد شد که در آینده نه چندان دوری شاهدش خواهیم بود!

اما چنین گشایش هایی که حتی ممکن است نیروی کار بیشتری را هم بخود جلب کند، بخودی خود و بدون راه افتادن تحرکی جدی و سازمانیافته و سراسری و طرح مطالباتی اساسی از سوی کارگران و توده های محروم مردم، منجر به هیچ درجه ای از گشایش سیاسی و بهبود اوضاع اقتصادی کارگر و کارکن و اقشار پائینی جامعه نمی شود.

جمهوری اسلامی بویژه در طول ده دوازده سال اخیر، با توجیه تحریم ها خواست و مطالبه کارگران و توده های مردم را بی پاسخ می گذاشت و هر اندازه گرانی و تورم و بیکاری و فقر مردم را نتیجه تحریم ها معرفی می کرد و با همین توجیه تحریم ها، اعتراض و مبارزه علیه گرانی و بیکاری و فقر و تورم را هم سرکوب کرده است.

بی گمان این رژیم از هم اکنون و در فردای لغو قطعی تحریم ها هم، با فرمول دیگری در برابر مردم ظاهر خواهد شد و آنان را تا بازسازی و ترمیم خرابی های ناشی از تحریم ها”، به صبوری و انتظار دعوت می کند و در خوشبینانه ترین حالت به آنان وعده های سرخرمن خواهد داد!

قدر مسلم شاخص بهبود وضع کار و زندگی کارگر و توده مردم محروم جامعه را در اعلام صِرف ”توافق قطعی تحریم ها” و یا در پس وعده و وعیدهایی که از این پس سران جمهوری اسلامی به مردم خواهند داد، نباید دید. در واقع شاخص حقیقی بهبود وضع کار و زندگی کارگران و توده های محروم جامعه را باید در کاهش قابل محاسبه میزان بیکاری ها، پایین آمدن نرخ تورم، بالارفتن سطح دستمزدها، افزایش قدرت خرید زحمتکشان، ارائه خدمات عمومی رایگان به جامعه و در یک کلام در اعلام رضایت وسیع ترین توده های اقشار فرودست جامعه دید!

طبعاً چنین ”توافقی”، مادام که منجر به رونق گرفتن سفره تقریباً خالی توده وسیعی از مردم نشود، تنها می تواند بنفع آن سرمایه داری که ارز و پولش در این بانک و آن بانک خارجی معلق شده اند؛ یا آن حاجی بازاری ای باشد که در این سالها و براثر تحریم ها اختلالاتی در حمل و نقل محموله های صادراتی و وارداتی اش ایجاد شده است!

با اینحال از آنجایی که کارگر و زحمتکش این مملکت هیچ نفعی در کشمکش های بر سر مسئله اتمی نداشته و ندارند و این را هم می دانند که در نتیجه همین کشمکش ها و به بهانه همین تحریم ها، حق و حقوق بسیاری از آنان پایمال شده است و هزینه سنگین صدها میلیارد دلاری این پروژه هم از نتیجه کار و زحمت آنها برداشت شده است، حق دارند از پایان گرفتن چنین دعوای پرهزینه ای، خوشحال باشند.

طبعاً خوشحالی توده های مردم زحمتکش جامعه در این رابطه در هر حدی که باشد، پایان این کشمکش را ”پیروزی در جنگ با آمریکا و غرب” نمی دانند و از این اتفاق، حقانیت جناحی را بر جناحی دیگر نتیجه نمی گیرند و به طرفداری از جناح ”اعتدال و امید” و پشتیبانی و حمایت از دولت روحانی ظاهر نمی شوند.

کارگران آگاه و مردم هوشیار همه اینها را سر و ته یک کرباس و شایسته سرنگونی می دانند. آنان باین فکر می کنند که از این پس و با به زمین افتادن حربه تحریم از دست رژیم، چگونه باید به میدان آمد تا بهبودی حقیقی در شرایط کار و زندگی خود ایجاد کنند!.

اگر چه حاصل این ”توافق” بلاواسطه و بخودی خود تأثیر آنچنانی بر وضعیت و موقعیت کارگر و زحمتکش و اقشار فرودست جامعه ندارد، اما از آنجایی که از این پس بهانه ای بنام تحریم، معنایی نخواهد داشت، همین خود می تواند بستر طرح مطالبات آنان را هموارتر سازد و حال و هوای دیگری به جنبش مطالباتی کارگران و زحمتکشان و مردم کارکن بدهد و این مردم با اعتماد به نفس بیشتری مطالبات شان را بخواهند.

مردم معترض، بحق باید این رژیم را که ”پیروزی” اش را جار می زند، بچالش بکشند و بگویند: تا دیروز اعتراض ما را به هر چیزی، با بهانه تحریم بی جواب می گذاشتی و با حربه تحریم در برابرمان می ایستادی و اعتراضات مان را سرکوب می کردی، امروز که خود را ”پیروز مبارزه با تحریم” می دانی، چه پاسخی برای ما داری؟ سهم ما از این ”توافق” و باصطلاح این ”پیروزی” چیست؟

قطعاً این رژیم تا جایی که بتواند نمی خواهد پاسخی جدی به مطالبات مردم بدهد و اگر واقعاً تحت فشاری جدی قرار نگیرد پول های آزاد شده و درآمدهای دیگرش را بیش از هر چیز صرف ماشین سرکوبش می کند و به مردم خواهد گفت که: فعلاً باید آثار و عوارض تحریم های چندین ساله را جبران کرد و شما باید ”فعلاً صبر کنید”

اما این کارگران و توده های محروم مردم اند که باید دست بردار نشوند و زیر بار توجیهات رژیم نروند و به فرمول فعلاً صبرکنید” رژیم وقعی نگذارند و با پیگیری مطالبات شان در شکل یک جنبش رادیکال مطالباتی، خواست های شان را به پشتوانه اتحاد و همبستگی سراسری شان، به رژیم تحمیل نمایند!

عطا خلقی چهارم اپریل ۲۰۱۵