نگاهی به پروژه “همگرائی پایدار” ، تلاشی برای ارائه فرمول همگرائی

مقدمه:

اینکه یکی از معضلات جامعه ایران و طبعا جنبشهای اجتماعی مختلف که وضع موجود را بر نمی تابند ، اینست که با هم هماهنگ عمل نمی کنند، فکر می کنم باید فرض گرفت. بسیاری اساسا قبول ندارند که بشود در سطحی حتی همگرائی داشت، دیالوگ داشت یا همکاری کرد. اونها که قبول دارند، برایشان همیشه معما شده که چرا با وجود تلاشهای بسیار، این همگرائی به نتیجه نرسیده و تلاشها  چه در چپ سیاسی و چه در راست و چه در میانه به جائی نرسیده؟

شکست این تلاشها دلایل زیادی باید داشته باشد. دلایلی که حتما باید شکافته شود. برخی معتقدند که وجود دره تضادهای طبقاتی در جامعه ایران، اساسا مبنائی برای همگرائی در هر سطحی، نمی گذارد. لذا پیشنهادشان یا اینست که اساسا حزب و گروه خودشان است که باید یک تنه مثل رستم دستان بکند و جلو بکشد و کار کارستان کند و “هژمونی” بدست بگیرد یا اینکه حداکثر در سطح ساختن بلوکهای چپ ، راست و میانه باید عمل کرد .

طبعا یکی از پایه ای ترین سوالاتی که در ابتدای هر بحث در موضوع همگرائی مطرح می شود اینست که مبنای چنین همگرائی باید چه باشد؟ روی چه لولائی این همگرائیها می تواند استوار شود؟ همگرائی کی ها برای چه و در چه جهت؟ بسیاری همینجا از هم جدا می شوند! یعنی در جریان ارائه راه حل برای همگرائی از هم جدا می شوند و این کمدی تراژدی بحثهای همگرائی است! خود بحث در مورد همگرائی به واگرائی می انجامد!

وقتی در سطحی وسیعتر به جوامع پیشرفته تر نگاه می کنیم ، می بینیم که جوامع متمدن تر روی میثاقها و توافقهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی فراسیاسی شکل گرفته اند.نوعی توافق گقته شده و گفته نشده در زیر ساخت جامعه بوجود آمده که حاصل چندین نسل کار فرهنگی و سیاسی است. چپ و راست اون جوامع درون فضای توافقهای اجتماعی با هم تداخل می کنند . دریچه های مبادله افکار و دیالوگها بین گرایشات و جنبشها باز است و داد و ستد تجربه ها و اندیشه ها انجام می شود. در جوامع پیرامونی جهان سومی که عموما در وضعیت گذار مانده اند (منجمله ایران) این وضعیت مشاهده نمی شود. سنگرهای مبارزه طبقاتی به گونه ای چیده شده که نه خود مبارزه طبقاتی بیان و زبان شفاف دارد و نه حتی مدعیان پیشبرد مبارزه طبقاتی کالیبرهای کشاندن گفتمانهای خود به سطح توافقهای اجتماعی را!

بواقع در جوامع پیش مدرن، به علل متفاوت از جمله دیکتاتوریهای ماندگار و ناتوانی “اپوزسیونها” ، فرهنگ تلاش برای ایجاد فضا برای گفتمان فراسیاسی جهت ایجاد همگرائیها حتی موقت و دوره ای مشاهده نمی شود و شکافهای فرهنگی و سیاسی فقط زخمهائی هستند که توان ترمیم ندارند!

من بعنوان یک فعال کمونیست کارگری ، مدتهاست به مسئله ناتوانی چپ جامعه ایران برای ساختن بلوک چپ پرداخته ام (۱) از دید من ، نه تنها ساختن بلوک چپ در جامعه ایران ممکنست و لازم بلکه ساختن فضای همگرائی فراسیاسی حتی بین چپ و راست که روی مدرنیته توافق داشته باشند امکانپذیر است. این نوع همگرائیها مبارزه طبقاتی را  کند نمی کند بلکه اتفاقا چلو می برد و امکان ایجاد می کند که جامعه در این تلاشها و دیالوگها و مناظره ها اتفاقا بیشتر و بیشتر مرزها و تفاوتها را ببیند و انتخابهای بهتر انجام دهد. لذا نفس تلاش برای همگرائیها در هر سطح ابزار متمدنانه رشد گرایشاتی است که پاسخهای بهتری برای مسائل متفاوت دارند و باید استقبال شوند.این فرهنگ و دیدگاه را باید در جامعه رشد داد و تقویت کرد.

در این مقاله کوتاه من نگاهی مختصر می اندازم به یکی از تلاشها برای سازماندهی همگرائی که توسط مسعود اسماعیل لو و همفکرانش چند سالیست آغاز شده (۲). ابتدا نگاهی می اندازم به متد برخورد ایشان به راه حل همگرائی که “همگرائی پایدار” نامیده می شود و سپس نقدهای خود به ضعفهای این پروژه را ارائه می دهم. هدف من اینست که نشان دهم : در عین اینکه پروژه های همگرائی یک حلقه مفقوده در فعالیت آزادیخوهان ایرانست ، این پروژه مسعود اساعیل لو از دید من در ارائه زیر بنا برای همگرائی ناتوانست:

(۱)مبانی ” همگرائی پایدار ایرانیان” از دیدگاه مسعود اسماعیل لو:

مسعود اسماعیل لو ، تاکیید دارد که تلاش دارد تا یک “سیاست الترناتیو” سازمان دهد و یک پارادایم رفتاری جدید در جامعه رشد دهد. مبنای پروژه “همگرائی ایرانیان” را چنین فرموله می کند:

پایه‌های تشکیل‌دهنده فضای «همگرایی پایدار ایرانیان» با در نظر گرفتن و احترام به تفاوت‌های فکری، مرامی، عقیدتی و سیاسی اعضای آن بدین قرارند:١- به حقوق انسانی و حقوق ملّی و لزوم بهره‌گیری از این حقوق، مخصوصا حق اشتراک یا اختلاف در دیدگاه و اندیشه، برای همگرایی پایدار و رشد جامعه‌های بشری باور داریم و مقابله با نقض این حقوق را وظیفه خود می‌شناسیم.٢- نه تنها انسان که سایر موجودات زنده و طبیعت را نیز حقوقمند می‌شناسیم. نگاهبانی و کوشش در پایداری خانه مشترکمان، زمین را، وظیفه همگانی می‌شماریم.٣- فعالیت‌های «همگرایی پایدار ایرانیان» معطوف به آزادی و استقلال فردی و اجتماعی و آبادی ایران است.۴- انتخاب آزاد اندیشه و باور را حق شخصی هر انسانی می‌دانیم. لازم است که این حق از طرف جامعه و دولت، هر دو، رعایت گردد و از همین رو با رسمی شناختن هر باور خاصی از طرف دولت مخالفیم.۵- ما تنها منشاء مشروعیت حاکمیت را اراده ملّت و برآیند رأی آزاد شهروندان می‌دانیم و خواستار دولتی لائیک و مبتنی بر حقوق بشر، حکومتی قانون‌مدار، دستگاه قضایی مستقل و عدالت‌گستر و مجلس تصمیم‌گیرنده متشکل از نمایندگان انتخاب شده از طرف مردم از راه انتخابات آزاد هستیم.۶- ما طرفدار صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز و عادلانه همه کشورها با هم هستیم و با سیاست‌هایی مخالفیم که زمینه‌ساز جنگ، تشنج و دخالت کشورها در امور داخلی یکدیگر باشد.٧- ما مخالف کاربرد خشونت برای حل اختلاف‌ها و مشکلات سیاسی- اجتماعی هستیم.٨- با احترام به هستی و حق حیات و آگاهی به نسبی بودن دانش و نیروی داوری انسان‌ها، ما با مجازات‌های جبران‌ناپذیر مانند مجازات مرگ و قطع عضو مخالفیم. افزون بر این، برخورداری متهم و شاکی از دادرسی عادلانه را پیش‌شرط تحقق عدالت قضایی می‌دانیم.٩- این جمع در راه همگرایی پایدار ایرانیان، کوشش در درک متقابل از طریق گفتگو و گسترش بحث‌های آزاد را، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر می‌داند.١٠- لازمه نتیجه‌بخش بودن کوشش‌ها در جهت نزدیکی به یک همگرایی پایدار ملّی، رفع انواع تبعیض‌های حقوقی و اجتماعی از جمله جنسی، قومی، مذهبی و طبقاتی است. عدالت اجتماعی شاخصی برای سنجش میزان رفع تبعیض‌هاست.”

خلاصه پیشنهاد مسعود اسماعیل لو در مورد مبانی “همگرائی” همان رئوس گرایش راست میانه ایران است.تاکیید بر هویت ملی ، استقلال و عدالت اجتماعی و محیط زیست و آبادی ایران! مسعود اسماعیل لو در این طرح بحثی در مورد ریشه های تولید بی عدالتی و نابسامانی های اجتماعی نمی کند ، نظام اقتصاد سیاسی عامل این مصیبتها را نشان نمی دهد و به کلماتی کلی بسنده می کند.معدلی می گیرد که در نقطه راست میانه می نشیند و شاید تلاشی است عمدی شاید چونکه فکر می کند که راست میانه نوعی “معدل” است برای جنبشهای متضاد اجتماعی!

(۲)هویت  ایرانی ،کارپایه پروژه مسعود اسماعیل لو:

در جای دیگر ، مسعود اسماعیل لو مفهوم هویت ایرانی را بعنوان مرکز “طرح همگرائی پایدار ایرانیان ” مورد بررسی قرار می دهد که به گفته او:( ۲)

هویت ایرانی شامل عوامل زیر است:(عوامل سرزمینی، اقلیمی و زیست محیطی) عامل‌های فرهنگی و معنوی؛ عامل‌های تباری، قومی، نژادی،عوامل حسی و سیاسی

اینجا هم خمیر مایه راست میانه کاملا پیداست.مسعود اسماعیل لو ، وجه اشتراک مردمی که در جغرافیای ایران زندگی می کنند را “هویت ایرانی” می نامد که فرمول ناسیونالیزم فارس است. این فرمول شناخته شده، معیارهائی انتخابی را از انسنهائی که کاملا بطور اتفاقی و غیر ارادی در سرزمینی زاده شده اند و زیر حکومتهای معینی مغزشوئی شده اند که “هویت ایرانی” بگیرند، معیار “همگرائی” قرار داده!

(۳)”سیاست آلترناتیو”؟! یا همان تکرار سیاست راست؟

طبعا نقد و بررسی بحثهای مسعود اسماعیل لو در این مقاله کوتاه بپایان نمی رسد.اما تا همینجا روشنست که ایشان و دوستانش برای ساختن فضای “همگرائی پایدار” نقطه ای شناخته شده در سیاست راست میانه را انتخاب کرده اند و آنرا مبنای همگرائی پایدار اعلام می کنند و یقیه را فرامی خوانند در این نقطه ، “سیاست آلترناتیو” را شاهد باشند.من فکر می کنم مبانی همگرائی پیشنهادی ایشان به هیچ وجه سیاست الترناتیو نیست بلکه بخشی از سیاست شناخته شده موجود راست میانه ایرانست که بر پایه شعارهای مبهم “استقلال عدالت اجتماعی و آبادی ایران” و “هویت ایرانی” سالها تلاش داشت در “جبهه ملی ایران” یا “جبهه متحد خلق حزب توده ایران” جمع شود. از دید من آن لولائی که ایشان برای همگرائی پایدار انتخاب کرده ایراد دارد!

(۴) مبانی همگرائی فراسیاسی چه می تواند باشد؟

از دید من “سیاست آلترناتیو” نمی تواند روی راست میانه بایستد.نمی تواند روی سیاستهاهای تا کنونی گرایشات پوزسیون و اپوزسیون موجود بایستد. باید جهانی و رو به اینده باشد.باید از گفتمان موجود راست که اصلا الترناتیو نیست بیرون بیفتد:

الف: هویت انسانی مبنا قرار گیرد.انسان که دارای حقوق جهانی است که حق آزادی و برابری و شادی دارد و هویتش به مکان و چفرافیای خاص تعریف نمی شود.

ب: همگرائی حول پایان دوران استثمار انسان از انسان و جامعه بهره کشی استوار باشد

ج: همگرائی روی پایان دوران تمرکز قدرت در دولتها و حکومتها و سازماندهی جنبش برای اعمال مشارکت و کنترل مستقیم جامعه استوار باشد.

د: همگرائی باید بر اساس گفتمان مدرنیته انهم بر نقد پیشروی مدرنیته تا کنونی استوار باشد . چرا که مدرنیته تاکنونی هم در مقابل دیوارهای سرمایه داری جهانی شده به بحران رسیده و رنسانس دیگر لازمست.

از دید من چهار رکن اساسی بالا می توانند در کالیبری قرار گیرند که بطور واقعی “سیاست الترناتیو” نامیده شوند.چرا که سیاست تاکنونی را زیر سوال می برند و راه را برای ارائه فرهنگ و دیالوگی جهانی شده باز می کنند. جنبشها و نیروهای سیاسی و فرهنگی که چهار رکن بالا را بپذیرند درون کانتکس “سیاست الترناتیو” قرار می گیرند و حرفهائی نو دارند!

خلاصه:

از دید من کار فکری و نظری حول سازماندهی فکری و عملی “همگرائی ” فراسیاسی امری لازم و ضروریست و ما در جنبش آزادیخواهی در این مسیر تاخیر جدی داشتیم.مسعود اسماعیل لو و همفکرانش تلاشهائی در ارائه این ایده کرده اند که از دید من باید با استقبال و نقد همراه شود و سایر گرایشهای سیاسی هم در این گفتگوها دخیل شوند. این گفتگوها می تواند راه را برای حرکات عمیقتر باز کند و بدون این تحولات در تفکر و اندیشه آزادیخوهان ، من حرکت نهائی برای انقلاب و تحول اجتماعی را شکست خورده می بینم.

منابع بیشتر:

(۱)برخی از مقالات این نویسنده در خصوص پروژه اتحاد چپ:

(۱)چسبیدن به متدهای گذشته سد مهم سازماندهی قطب چپ

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۶۹-چسبیدن-به-متدهای-گذشته-سد-مهم-سازماندهی-قطب-چپ

(۲)سعید صالحی نیا:انتخابات رژیم اسلامی و ناتوانی چپ انقلابی:
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=41959
(۳)سعید صالحی نیا: کمونیزم متحد کننده چپ جامعه:
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=39868
(۴)حق با حسن حسام است. چپ نمی تواند حول یک حزب متحد شود(سعید صالحی نیا)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=39713
(۵)سعید صالحی نیا:آفتاب آمد دلیل آفتاب (تحلیلی بر شکست تئوری حزب بزرگ)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=39396
(۶)در حمایت از نشستهای اتحاد چپ انقلابی-بخش دوم(سعید صالحی تیا)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=39245
(۷)سعید صالحی نیا: در حمایت تلاش مداوم برای ایجاد وحدت در قطب چپ
http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/10718-b.html
(۸)سعید صالحی نیا: کمونیزم متحد کننده چپ چه خصلتهائی باید داشته باشد؟
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=39868

(۲)منابعی در موضوع پروژه همگرائی پایدار:

سایت همگرائی پایدار:
http://hampairan.net/fa/category/%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D9%88-%D9%85%D9%81%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85/

درباره همگرائی پایدار(مسعود اسماعیل لو)
http://hampairan.net/fa/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84%D9%88/

درباره مفهوم پایداری(مسعود اسماعیل لو)
http://hampairan.net/fa/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9