خشم و اعتراض سفارشی‎

شرایط امروز منطقه خاورمیانه به واسطه رژیم های ضد مردمی ٬ فاسد و بی لیاقت ٬ سیکل تازه یی از نا آرامی و هرج و مرج را تجربه می کند. از موش و گربه بازی رژیم در برنامه اتمی تا دور جدید سرکوب  فعالان سیاسی ٬ روزنامه نگاران ٬ اقلیت های قومی و مذهبی ٬ صدور احکام تازه اعدام و قتل و عام بی ترمز رژیم تا عرض اندام شبه نظامیان اسلامگرای افراطی در عراق ٬ ادامه جنگ و کشتار و آوارگی در سوریه ٬ و درگیری نظامی اخیر مابین گروه شبه نظامی حماس و اسرائیل و دهها گرفتاری خرد و کلان از این دست ٬ منطقه را در دور تازه یی از توجهات رسانه یی بین الملل قرار داده است.

 نهادهای مدافع حقوق بشر ٬ فعالان مدنی با صدور بیانیه ٬ جمع آوری امضاء نیز درصدد جلب توجه توجه بین المللی نسبت به فجایع تازه منطقه از آن جمله درگیری نظامی اخیر در منطقه غزه بوده اند.

در ایران نیز خشم سفارشی جمعی از هنرمندان سینما و تلویزیون هم سو با جو سازی دستگاه تبلیغات رژیم به قالب بیانیه در آمده و رویدادهای اخیر منطقه غزه را محکوم نموده اند … از آن جمله تهمینه میلانی کارگردان سینما نیز در اعلامیه ی جداگانه یی  بحران در منطقه غزه را محکوم و رئیس دولت اسرائیل را داعش یهود عنوان داده است.

ابراز انزجار از جنگ و خونریزی ٬ ابراز همدردی و یاری رسانی به قربانیان آن امری انسانی و پسندیده است ٬ کیست که نداند. اما درست از آن جا که چنین موضع گیری هایی فراگیر نیست و به کلیت  نقض حقوق بشر    اشاره یی ندارد و در حقیقت به سفارش ٬ مصلحت و هم سو با تبلیغات و خواست رژیم ٬ متوجه گروه ٬ مسلک و جغرافیای خاصی میگردد قابل اعتنا نمی باشد. و باز از آن جا که این فرم از بیانیه ها از کانال تبلیغاتی رژیمی منتشر میگردد که خود قصاب آزادی و همواره از ناقضان اصلی و سیستماتیک حقوق بشر بوده هیچ اصالتی نیز ندارد… در حالی که  اعلامیه هایی از این دست به فجایع غزه اشاره دارد  ٬ قصابی حاکمان جنایت پیشه دمشق بر علیه مردم بی دفاع سوریه و تراژدی اخیر عراق هیچ صدایی از هنرمندان مورد اشاره بر نیاورده است.

و باز در حالی که اعلامیه هایی از این دست متوجه بحران در هزاران کیلومتر فراتر از مرزهای کشور است ٬  نقص عریان و فراگیر حقوق اولیه ٬ طبیعی و روزمره شهروندان ایران توسط رژیم  ٬ بازی با آینده ملت ٬ غارت سرمایه های ملی و توزیع گسترده فقر و زبونی ٬ نابودی ارزش های اجتماعی ٬ به کوی و برزن کشاندن سرکوب گری و مفسده های بی شماری از این دست ٬ نه تنها به قهر و اعتراض این گروه از هنرمندان همراه نبوده ٬ بلکه به شکل تلویحی نیز در آثار و اظهاراتشان انعکاسی نداشته است. و همان بهتر .. دلسوزی و اعتراضی که ابتدا به ساکن متوجه نقض حقوق همسایه و شهروندان نباشد اعتراض نیست بلکه  راه کاری ست برای یافتن فرصت های ایده آل تر و کسب منافع بیشتر از کانال توزیع آن .. نان به نرخ روز خوردن و عروسک قدرت بودن  ٬ وگرنه چه طور می توان باور نمود که حساسیت هنرمندانی به سرکوب گری و جنایت آن حد بالا باشد که نقض حقوق انسان   را هزاران هزار  فرسنگ آن سو تر ببیند اما سرکوب گری عریان رژیم و خوار شدن و فلاکت مردم را در زیر پای خود نبیند؟