عذر از گناه‌ بدتر است , پاسخى به‌ دروغ پردازى آقاى “ایرج آذرین”

صدیق جھانى

آقاى "ایرج آذرین"‌ طى نوشته‌اى تحت عنوان "روزگار سپری شدۀ چپ کاغذی" که‌ در سایت "آزادى بیان" منتشر شده‌ است، به‌ "سایت اتحاد کارگرى" ھم حمله‌ور شده‌‌ و به‌ نا حق این سایت را به‌ ھوادارى از "احزاب کمونیزم کارگرى" منتصب کرده‌ است.

اولا سایت اتحاد کارگرى، مطعلق به‌ ھیچ جریان سیاسى خاصى نیست و ھمانطور که‌ مى بینید یک سیاست معینى را در چھارچوب مسائل کارگرى دنبال مى کند و مطابق آن تا بحال عمل کرده‌ و تاکنون ھیچ مطلبى از شعبه‌ ھاى کمونیزم کارگرى را نشر نداده‌ است. دوما، اگر منظور وى گذاشتن نظر خواھى از جانب این سایت در دفاع از جان مبارزین تساوى طلب داخل مى باشد، برداشت غلطى است زیرا دفاع از امنیت جانى مبارزین، به‌ معناى ھمگراى با این یا آن حزب سیاسى نیست. بنابرین، موضعگیرى شما در قبال سایت اتحاد کارگرى مشمئز کننده‌ و نادرست است.

اما ماجرا چیست؟ ھمانطور که‌ اطلاع دارید، آقاى "ایرج آذرین" طى نوشته‌اى در وبلاگ "تریبون مارکسیسم"، امنیت جانى تعدادى از مبارزین داخل را به‌ خطر انداخت‌ و در تقابل با آن تعدادى دست به‌ قلم بردند و به‌ حق این عملکرد ضد انسانى وى را محکوم کردند.

حالا بعد از سپرى شدن یک ھفته‌، آقاى "آذرین" از خواب بیدار شده و بجاى معذرت خواھى دارد اصل مسئله‌ را به‌ بیراھه‌ مى برد. آقاى "آذرین" مدعى شده‌ که‌‌ وى و یارانش از این ماجرا ھیچ اطلاعى ندارند. این ادعا دروغ محض است زیرا آقاى "حمید قربانى" سر به‌ محفل ایشان که‌ مسئول ارسال نامه‌ھاى محفل ایڕج آذرین است، براى اولین بار با مایل :hamidgho2002@yahoo.se در روز دوشنبه ١٩ ماى ٢٠٠٨ ساعت ١۶:٢٧ مطلب مورد نظر را در فرمات Word و نه آدرس وبلاگ براى سایت اتحاد کارگرى ارسال نمود. ما از سایت اتحاد کارگرى نه‌تنھا مطالب" تریبون مارکسیم"را منتشر نکردیم بلکه‌ طى نامه‌اى از آقاى "حمید قربانى" خواستیم که‌ مسئول وبلاگ و ھمچنین نویسنده‌ مقاله‌ را به‌ ما معرفى نمایند، که‌ در این رابطه‌ ھیچ جوابى دریافت نکردیم.

ببین ما نمى دانیم به‌ دم خروس باور کنیم یا به‌ قسم حضرت عباس، از نظر ما مسئله‌ روشن است و ما ھیچ شکى نداریم که این مطلب‌ به‌ قلم آقاى "ایرج آذرین" نوشته‌ شده‌ است. اگر توجه‌ کرده‌ باشید، ایشان در جوابیه‌اش ھم نه‌تنھا‌ منکر مطالب "تریبون مارکسیسم" نیست بلکه‌ آن را تئوریزه‌ مى کند و این ھیچ احتیاجى به‌ تحلیل و حدس و گمان کسى نیست. اگر بیاد داشته‌ باشید، چند سال پیش و در شرایطى که‌ "منصور حکمت" در بیمارستان بسترى بود، آقاى "عبدالله‌ مھتدى" بنام"امین صادقى" یک مجموعه‌ قضعبلات را نوشت و ھمان لحظه‌ ما فھمیدیم که‌ این "امین صادقى" وجود خارجى ندارد و با صراحت اظھار داشتیم که‌ کاتب آن پرخاشگرى "مھتدى" بود.

در مورد مطلب مندرج در "تریبون مارکسیسم" ھم ھمین قانون صدق مى کند زیرا ھمه‌ى ما مى دانیم که‌ "عبدالله‌ مھتدى" و "ایرج آذرین" از یک متدلوژى خاص پیروى مى کنند. اما خنده‌دارتر از ھر چیز این است که‌ "ایرج آذرین" دوستان قبلى خود را به‌ "چپ کاغذى" متھم مى کند. این در حالى است که خود ایشان بنیان گذار این "چپ" و احزاب "کاغذى" بوده‌ است.

در واقع چپ کاغذى ایشان ھستند و شعبه‌ھاى "کمونیزم کارگرى" نیز کپى آن مى باشند. در فرھنگ و زبان کردى، یک مثال وجود دارد که‌ مى گویند "کلاغ به‌ کلاغ" مى گوید رو سیاه‌. ببین، در مبارزه‌ سیاسى شما بارھا پیمان شکنى کرده‌ و بارھا رو سیاھى خودت را به‌ نمایش گذاشته‌اید. در نتیجه‌، توصیه‌ مى کنم بجاى این تندروى و آلوده‌ نمودن فضاى جامعه بھترآن است که‌‌ مقدارى تعمق کنید و به‌ گذشته‌ات فکر نماید. دوست عزیز، ما در سایت اتحاد کارگرى نه‌تنھا از "کمونیزم کارگرى" حمایت نمى کنیم بلکه‌ ١٨٠ درجه با آنھا‌ اختلاف سیاسى داریم. اما در مقابل جمھورى اسلامى ما به‌ وظیفه‌ خود مى دانیم که‌ با چنگ و دندان از جان "عبدالله‌ دارابى" و یارانش دفاع کنیم.

دوست عزیز، در نوشته‌ھایت معلوم است که‌ بخودت خیلى مى نازید. اما بھتر این است این قضاوت را به‌ مردم واگذار کنید. راستش شما در مقابل ماھا ھیچ عددى نبوده‌ و نیستى و در بھترین حالت شما با امکانات و زحمات کادرھا و پیشمرگھاى صادق کومه‌له‌، خودت را مطرح کردید و وقتى از آنھا فاصله‌ گرفتید با کله‌ به‌ عمق گودال شیرجه‌ رفتید. نمونه‌ این واقعیت، سقوط کنونى شماست.

٢۶ ماى ٢٠٠٨