به بهانه ۸ مارس

با نگاهی به تاریخ مبارزات زنان در جوامع پیشرفته می بینیم تمامی دستاوردهایی که زن امروز از آن برخوردار است مدیون پیشروی جنبش مترقی و چپ و منسجم بودن مبارزه ای مداوم حول یک استراتژی متحد کننده و رهایی بخش بوده است. در زمینه نقاط قوت و ضعف جنبش زنان مشکلات زنان در زمینه های مختلف نظیر قانون، خانواده، جامعه و محل کار صدها کتاب و هزاران تحقیق مستند وجود دارد که کار زنان نسل امروز را در جوامع غرب آسانتر می کند. گرچه آنان نیز سرمایه داری را چون یک دشمن ددمنش در مقابل خویش دارند اما جای چنین مبارزه سازماندهی شده ای در جنبش آزادیخواهی . چپ زنان در ایران خالی است. حتی بیشتر تحلیلها درباره موقعیت زنان و اطلاعات و آمار داده شده موجود درباره جنبش زنان در شرق توسط نویسندگان غربی ارائه شده است و بدیهی است که هیچگاه یک زن روشنفکر اروپایی هر چند چپ و رادیکال نمیتواند انقیاد زنان را در جوامع خاورمیانه و مذهبی به تصویر بکشد. 
علیرغم مبارزات وسیع زنان در سه دهه اخیر در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و “نه” گفتن به سیستم ارتجاعی مذهبی در هر فرصتی و با هر امکانی، اما باز هنوز اندر خم یک کوچه ایم. با نگاهی گذرا بر مبارزات زنان در سالهای اخیر می بینیم دو جبهه متفاوت مبارزه با هم در تقابل بوده اند. جبهه ای که تلاش دارد در قالب چهارچوب نظام موجود و فقط با تغییر رنگها و گدایی مشروعیت خویش از فلان و بهمان آخوند، به حقوق پایمال شده زنان در حد ممکن دست یابد و این حد ممکن فقط نیازهای زن طبقه متوسط جامعه را می بیند. می خواهد در انتخابات پارلمان نظام موجود شرکت کند، مشارکت اجتماعی – سیاسی نظام موجود را می طلبد، آزادی بیان را برای طبقه خویش می خواهد و دیگر سرنوشت میلیونی زنان خانه دار کارگران بی اجر ومزد ، زنان بیسواد وکم سوادو کارگر که قربانیان اصلی نظام سرمایه داری هستند از دغدغه هایش نیست. گرچه تلاش برای گرفتن هر حقی به نفع زنان هر چند کوچک در نوع خود مثبت است، اما این نوع افق فقط حکایت رنگ و لعاب دادن به خانه ای است که از پای بست ویران است.
جبهه دیگر مبارزات زنان جبهه چپ و رادیکالیسم است که معتقد است رهایی زن در گرو رهایی طبقه کارگر است و با نظام موجود هیچ سر آشتی ندارد و هیچ گاه حقوق از دست رفته زنان را از بانیان بی حقوقی زن طلب نمیکند. هیچ توهمی ندارد که سیستم سرمایه داری برای بقای خود به استثمار زن بعنوان بخش عظیمی از طبقه کارگر نیاز دارد.

از این منظر ۸ مارس برای من فراتر از یک شعار و یک سمبل است و نیازمند تحلیل وضعیت جامعه ای است که علیرغم عدم تمکین زنان به سیستم سیاه مذهبی بعد از سی سال باز زن در آن بی حقوق است. نقد اینکه چه موانع و سبک کاری باعث این امر شد که افق دیروز ما زنان (زنان رادیکال چپ که پرچمدار جنبش علیه اعدام، قتل ناموسی و ۸ مارسهای بی نظیر تاریخ ایران) با وضعیت موجود امروز زنان در ایران درتناقض و حتی قدمها رو به عقب باشد درخور بحث دیگری است. با نگاهی اجمالی می بینیم که دستگاه ارعاب و وحشت در ایران درسالهای اخیر عقب نشینی قابل توجهی به جنبش رادیکال زنان تحمیل کرده است. اجرای طرح پوشش دختران تا اعمال سهمیه بندی جنسیتی به ضررآنان، برچیدن طرح کنترل جمعیت و تنظیم خانواده، سرکوب هر نوع صدای آزادیخواهی و معترض و متوقف نشدن دستگاه کشتار و اعدام بخشی از این عقب نشینی است. و حتی فراتر از این هم داریم؛ در سیل عظیم اعتراضات مردم در هند، مصر بر علیه تجاوز زنان شاهد بودیم که وضعیت زنان در ایران بسیار اسفبارتر از این کشورها است. اعلام تجاوز به زنان در ایران هنوز یک تابو است و پرده پوشی و مخفی کردن آن یک نرم است. در ایران هیچ اعتراض سازماندهی شده ای را علیه تجاوز به زنان در شهرهای شمال ایران ومشهدو … دردوره ی اخیر شاهد نبوده ایم.
همه اینها نشانگر تحمیل عقب نشینی واقعی به جنبش رادیکال زنان است. و این سوال را پیش روی ما فعالین کمونیست و پیشروان حقوق زن میگذارد که چگونه میتوان در این دوره با ارائه راهکارهایی نوین برای بازسازی نیروی زنان مترقی و چپ توازن قوای موجود را به نفع رادیکالیسم تغییر دهیم. با علم به اینکه با همه وجود درک کرده ایم که اساس ایدئولوژیک حکومت اسلامی ایران بر پایه انقیاد زنان استوار است و دیگرهیچ سیاه و سبزی نمیتواند مبارزه ما را به بیراهه بکشاند و با داغ کردن بازار ۸ مارس و ظهور افراد باربط و بی ربط به جامعه، با سر دادن شعار دفاع از زنان گوی سبقت از یکدیگر بربایند تلاش کنند تا دستاوردهای عظیم جبهه چپ و مترقی زنان را به نام خود ثبت کنند. باید تمامی تلاشمان را بر این داریم که مرزهایمان را با جریانات ارتجاعی و راست که سنگ دفاع از حقوق زن را به سینه می زنند هر چه روشنتر نگاه داریم.
قطعا موفقیت ما زنان در گرو شکستن نظام سرمایه است که زن را به اشکال مختلف در سراسر دنیا از غرب تا شرق گرفته بعنوان جنس دوم لازم دارد.
۸ مارس امسال باید شروعی باشد تا بار دیگر صف مبارزاتی مان را از هر نوع توهمی که سرنوشت ما زنان کارگر و بیحقوق را به ناکجاآباد می برد بزداییم و ترفندهای سرمایه داری را که تلاش دارد مبارزات زنان را از مبارزات طبقاتی جدا کند نقش برآب کنیم.
گرامی باد ۸ مارس ، دستاورد مبارزات زنان کمونیست و ننگ بر سیستم سرمایه.
دیبا علیخانی
۴ مارس ۲۰۱۳