جمهوری اسلامی بازنده این جنگ است

جنگی را که جامعه با جمهوری اسلامی شروع کرده است، عاقبت خوبی برای جمهوری اسلامی در چشم انداز ندارد. در این یادداشت کوتاه بررسی کل این جنگ و همه جبهه‌های وسیع آن مد نظر نیست. فقط به جبهه جنگ کارگران با این رژیم اشاره کوتاهی خواهم کرد.

سایت حزب اعتماد ملی، سحام نیوز، در یکی از خبرهایش از حضور حسین طائب، فرمانده سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در جمع طلاب بسیجی قم خبر میدهد که ایشان آنجا به درز یک گزارش به بیرون اشاره می‌کند که آنجا گفته بوده: “به لحاظ اقتصادی دوره سختی را در پیش داریم، به هرحال ما یک تنه در برابر نظام سلطه در جهان ایستاده‌ایم و این کار ساده‌ای نیست، این وضعیت در سال جدیدی که در پیش است اثرات خود را نشان می‌دهد و می‌تواند ما را وارد یک بحران اقتصادی کند اما کارشناسان هم دارند فکر می‌کنند که چگونه از این مرحله عبور کنند.” وقتی که یکی از اطلاعاتی‌های مهم یک رژیم چنین گزارشی از وضعیت دولت متبوعش بدهد، دارد اقرار می‌کند که توی گل گیر کرده‌اند. اما جوابی را که “کارشناسان”شان به این بحران می‌دهند، انجماد دستمزدها در مقابل وضعیت وحشتناکی که با حذف سوبسیدها برای مردم درست کرده‌اند می‌باشد! فشار بر فعالین کارگری برای ارعاب جنبش کارگری است. این اما نمی‌گیرد. رژیم در برابر فشار اتحاد کارگران پوشالی است. کارگران پتروشیمی تبریز با اعتصاب و ادامه آن تا عقب راندن رژیم، این را ثابت کردند. این رژیم ورشکسته است. رژیمی که قادر نیست ابتدائی‌ترین و جاافتاده‌ترین موضوع در جوامع امروزی یعنی پرداخت دستمزد کارگران را تأمین کند، نمی‌ماند. فقط در یک فقره از اخبار در ساوه از زبان یکی از عواملش در خانه کارگر مطلع شدیم که حداقل ٢۴ واحد تولیدی دستمزدی به کارگرانش پرداخت نمی‌کنند!

رژیم در طی همین مدت عزت نوری زاد و افشین ندیمی، دو تن از کارگرانی را که در اعتراضات مشخص کارگری، در سال‌های گذشته نسبتا دورتر شرکت کرده بودند، روانه زندان کرد. منصور اسانلو را بیش از ۴ سال است که در زندان نگه داشته اند؛ مرتب در زندان مورد اذیت و آزار قرار داده‌اند. سه رگ قلبش مسدود شده اند؛ دیسک کمر گرفته است؛ چشمهایش که در زندان عمل شده پی در پی عفونت می‌کنند، یک بار هم به مرخصی نرفته است و فقط ٢ تا ٣ ماه از حکم زندانش باقی مانده است، با این حال و علیرغم توصیه پزشک قانونی خود زندان برای آزادی وی، اجازه نمی‌دهند به بیرون زندان برای معالجه برود. می‌داند که کارگران می‌آیند و با توپ پر می‌آیند. با مطالبات فرموله شده و با تشکل‌هایشان می‌آیند. منصور اسانلو را هم، رضا رخشان و ابراهیم مددی و بهنام ابراهیم زاده و شیوا نظرآهاری و نسترن ستوده و همه زندانیان سیاسی دیگر را هم که با اتهامات واهی پارانویای اسلامی، اقدام علیه امنیت ملی، زندانی هستند، آزاد خواهند کرد. کارگران در اتحاد با دانشجویان و مردم میبد به رئیس حکومتشان گفتند: دیکتاتور حقیر کوچک و دروغگوی بزرگ. دولتی که با جامعه‌ای عاصی روبرو است، بازنده است. دولتی که هم در خارج و هم در داخل منزوی است و فکر می‌کند با زور سرنیزه می‌تواند یک جامعه ٨٠ میلیونی را تسلیم کند، دولت ساقط شده‌ای است که خبر سقوطش را هنوز همه اجزائش نشنیده‌اند. رژیمی که هیچکسی نمی‌تواند دو خبر مثبت به حالش را در اخبار پیدا کند، رفتنی است. جامعه‌ای که رژیم اسلامی کارخانه‌های آن مملکت را پادگان کرده بود و امروز دیگر تمام خیابانهای شهری مثل تهران را با گله حزب الله اش قرق می‌کند، در جنگ با این جامعه بازنده است.
١١ مارس ٢٠١١