درس های تاکنونی از انقلاب در منطقه – ومورد لیبی

هنوز بیش از چند هفته نیست که از خیزش انقلابی مردم منطقه خاورمیانه وکشورهای عربی میگذرد که درسهایی را به همه مردم آزاده وانقلابی جهان  آموخته است .درذیل چندین موارد را که میتوان از این خیزش های انقلابی آموخت مختصرا بیان میکنم :
.۱ –برخلاف تمام تبلیغات سرمایه داری جهانی ونظریه پردازانشان همراه با میدیا ونوکران جهانی ریز ودرشتشان، که سالها موعظه میکردند که دیگر دوران انقلاب در جهان به پایان رسیده وباید از راه دمکراسی ورفرم حکومتها وسیستم های موجود به “حق ” خود رسید را، مهر بطلان زد.
۲- خیزش انقلابی بهمه جهانیان آموخت که بحران سرمایه داری یک بحران ساختاری است وغیر قابل رفرم است. این بحران از آمریکاوژاپن گرفته وتا مصر وایران وبنگلادش را بهم پیوند میدهد. رشد سرمایه در حقیقت با زندگی اکثریت قاطع تولید کنندگان سرمایه (پرولتاریا) در تضاد کامل است. یعنی هر قدر سرمایه وسرمایه دار بیشتر رشد میکند، فقر وفلاکت اکثریت مردم جهان افزون ترمیگردد.
۳-نشان داد که اقتصاد وبحران اقتصادی زیر بنای جنبش های طبقاتی در جوامع جهانی است. برخلاف نظریه پردازان سرمایه داری واسلامی که مذهب ،ناسیونالیسم ، نژاد والاغ را زیر بنای جامعه بشری می پنداشتند.
۴- نشان داد که مبارزه طبقاتی موتور تاریخ است. وهر دستاورد وتکاملی در جامعه تحت الشعاع این مبارزه قرار دارد، حتی کوچکترین دستاوردها ی انسانی از این قاعده مثتثنی نیست. بطور مثال حتی قول دادن دمکراسی در هفته های اخیر در مصر وعربستان وبحرین بدون این مبارزات امکانپذیر نبود.
۵- نشان داد که مردم متشکل ومبارز میتوانند بزرگترین دیکتاتوری های جهانی را به زانو در آورند وکشورهای غربی مدافع این دیکتاتوری وارتشها وسازمان های اطلاعاتی آنان را به دمکراسی خواهی متقاعد کنند. بطور مثال میتوان حداقل در این چند هفته از بزرگترین شکنجه گران در مصر وعربسان، بحرین ، یمن ولیبی  ….قول دمکراسی گرفت. اگرچه هنوز با جت ، تانک ، خمپاره، مسلسل ، چاقو ودشنه ، شتر وموتور…هر روزه دارند مردم را سر به نیست میکنند.
۶- نشان داد که سیستم دمکراسی غربی ودیکتاتوری شرقی سر وته یک کرباسند وآن کرباس سرمایه داری است.  نشان داد که بدون دیکتاتوری “جهان سومی” امکان دمکراسی غربی پوچ وبی معنی است. نشان داد که دمکراسی غربی بدون کار ارزان ودیکتاتوری عریان  “جهان سومی” امکان پذیر نیست. نشان داد که دمکراسی غربی مدیون رضا شاه ها ، خمینی ها ، ملک فیصل ها ، مبارک ها وقذافی ها است. وبالاخره نشان داد که انقلابیون جهان از مصر، ایران ، یمن، چین وویسکانسین آمریکا برای آزادی ورفاه وحقوق حقه خود یک دشمن مشترک دارند.
۷-بیش از پیش نشان داد که دمکراسی در کشورهای جهان سومی یعنی پارلمان مبارک وبن علی ،مالکی وکرزای یا دمکراسی -اسلامی  (انتخاب بین موسوی۶۷ واحمدی تیرخلاص) ویا حداکثر بزرگترین دمکراسی جهان یعنی کشور هند که حداقل سالی ۱ یا ۲ میلیون نفر از گرسنگی بهلاکت میرسند وجنازه هایشان را هر روز صبح از خیابان به قبرسان منتقل میکنند( دمکراسی هندی)
۸-نشان دادکه هربار مردم در هر منطقه از جهان برمیخیزند که حقوق حقه خودرا از دیکتاتورها بگیرند، سرمایه داری غربی وجهانی به تکاپو میافتد که هرچه زودتر با قول دمکراسی دادن از دست نشانده های خود در منطقه یکجوری “قائله ” انقلاب را خاموش کنند اگرچه کشتار وقول دمکراسی مکمل هم ادامه دارد.
۹- در مصر وتونس نشان داد که دیکتاتورممکن است ساقط شود اما دیکتاتوری هنوز برقرار باشد ومانند قبل مشغول سرکوب وقول دادن دمکراسی باشد.  آش همان آش، کاسه همان کاسه وفقط ممکن است پیاز داغ  سیرداغ  شود ویا بلعکس.  معلوم شد که شعار  ” مرگ بردیکتاتور” فقط یک شعار مرحله ای است که تا پایان نابودی کل سیستم سر مایه داری ودستگاههای سرکوبش ( زندان-ارتش – سپاه – شکنجه ..)  باید ادامه یابد.معلوم شد که مثلا شعار مرگ برجمهوری اسلامی ” یک شعار همه جانبه تر میباشد.
۱۰- نشان داد که بدون رهبری انقلابی کمونیستی- کارگری ، تمام نیروهای ارتجاع جهانی ووطنی در تکاپوی از بین بردن وخاموش کردن حریق انقلاب هستند وهر لحظه در صدد آپسوزیون سازی ضد انقلابی در داخل جنبش انقلابی میشوند تا بلاخره بتوانند مردم را از کرده خود پشیمان کنند وبه خانه هایشان بفرستند.نشان داد که تمام دستگاههای جاسوسی ومیدیا وایدولوگها ودست اندرکاران سیاسی شب وروز خواب وآرام ندارند ودر صدد خاموش کردن شعله های انقلاب هستند.
مورد لیبی :
۱۱-نشان داد که ” ضد امپریالیست” چه خمینی ،چه ناصر وچه قذافی در حقیقت به اندازه شاه ،مبارک وبن علی ضد انسان و انقلاب مردم هستند، وتمام زراد خانه های غربی وشرقی خودرا برای همین روزهای انقلابی تهیه دیده بودند که مردم مبارز وبپاخاسته را از هوا ،زمین ودریا به توپ وگلوله ببندند. شعار ضد امپریالیستیشان فقط برای گمراهی مردم بوده ودر صورت بروز جنبش انقلابی ، تمام تضادشان با امپریالیست به فراموشی سپرده میشود.
۱۲-نشان داد که کشورهای سرمایه داری وقتی که قیام مردم شروع میشود تمام اختلافهای خودرا با امثال قذافی کنار میگذارند ودر عمل به او حداقل چراغ سبز نشان میدهند که تا وقت از دست نرفته این جنبش را سرکوب کند وخودرا بظاهراز دخالت مبرا میدارند.
۱۳- نیروهای انقلابی در لیبی بی جهت به کمک نیروهای غربی جهت کمک رسانی به آنها در مورد تسخیر طرابلس دلخوش کرده بودند.
این نیروها قبل از اینکه مطمئن شوند که خودشان میتوانند حکومت قذافی را سرنگون کنند به حمله نظامی تمام عیار وزود رس به طرابلس ودیگر شهرهای نزدیک دست زدند. اینان تصور میکردند که حکومت های غربی در صورت لزوم به کمک اینان برمیایند وقذافی را سرجایشان مینشانند در حالیکه قضیه برعکس شد. حکومت های غربی خیلی بیشتر از این جنبش انقلابی در منطقه وحشت دارند تا قذافی که صدها میلیارد دلار فقط پول اسلحه به اینان پرداخته.
۱۴-کشورهای غربی در صدند که هر چه زودتر انقلابیون را به شکست بکشانند واز کرده خود پشیمان کنند واگر نشد بقدری آنان را ضعیف وفرسوده کنند که بتوانند خواسته های خود ورهبری طرفداران خودرا بر آنان تحمیل کنند وجنبش انقلابی را به بیراهه بکشند.در این میان تاکنون دست قذافی را باز گذاشته اند که تا میتواند به قصابی خود ادامه دهد. هیچ انتظار دیگری نمیتوان از آنان داشت. حکومتهایی که طالبان،خمینی آریامهر،پینوشه،سوهارتو،مبارک ،بن لادن ، ملک فیصل  …. تربیت میکنند، انتظار کمک برای سرنگونی انقلابی یک حکومت مرتجع مثل قذافی خیالی بسیار خام است که متاسفانه نیروهای انقلابی بی تجربه ما در لیبی به آن توهم داشتند.
۱۵- فقط در سالهای ۹۰ تعداد هواپیماهای جنگی لیبی بیشتر ازهواپیماهای جنگی کشور انگلیس بود( ان –پی- آر). من مطمئنم که قذافی امروز بیش از آن زمان هواپیما از کشورهای غربی خریده. نیروهای انقلابی باید میدانستند که قذافی این زراد خانه را در صورت سرنگونیش حتما بکار خواهد برد ، و دول غرب هم هیچوقت بکمک انقلابیون نخواهد آمد. امروز قذافی نیروی کافی انسانی برای حمله به شهرهای بن غازی واطراف آن وتسخیر آنان را ندارد، ولی میتواند با بمباران هوایی ودریایی وزمینی این شهر ودیگر شهر های تسخیر نشده را به خاک وخون بکشاند تا انقلابیون تسلیم شوند وبعد همه را سلاخی کند. در این میان دولتهای غربی تا میتوانند انقلابیون بی تجربه را گمراه میکنند و منتظر میمانند که روی اسب برنده شرط بندی کنند ودر آخر بیشترین منافع رانصیب خود سازند. ناگفته نماند که امروز قذافی برای حمله به بن غازی ، در طرابلس مشغول خریدن مزدور وسرباز گیری اجباری وغیر اجباری است وقول داده که بعد از تسخیر بن غازی دمکراسی ورفرم برقرار خواهد کرد( واشینگتن پست).
۱۶- وبلاخره اگر قرار باشد مردم محروم ومحکوم منطقه وجهان از این بیحقوقی ، فقر وبی حرمتی انسانی نجات یابند، راهش فقط ادامه این انقلابات ودرس گیری از اشتباهات گذشته است. به امید آزادی وبرابری برای تمامی بشریت.