انقلاب وسرنگونی شاه مصر، مبارک

مقدمه : از تاریخ مصر بیش از ۵۰۰۰ سال است که میگذرد. در حقیقت اولین تمدن بشری در این منطقه در دو سوی رودخانه نیل و در بین النهرین تشکیل شد.
تمدنی که همراه خودش دولت وطبقات را تشکیل داد که با ارتش ودادگاه ودیگر ارگانهایش حافظ منافع طبقه برده دار جدید گردید. دولتهای فراعنه بیش از ۲۰۰۰ سال در مصر حکومت کردند واین مردم محروم ومحکوم را به بردگی کشاندند. بعد نوبت دولت هخامنشین رسید که مصر توسط کمبوجیه متصرف شد و۲۵۰ سال هخامنشیان این مردم را به زنجیر استثمار واستعمارکشاندند. بعد از سرنگونی دولت هخامنشین ، اسکندر وجانشینانش حدود ۲۰۰ سال بر مردم مصر حکومت کردند.نوبت رومیها وحکومت اسلامی که تا قرن نوزده ادامه داشت.وسپس نوبت امپراتوری انگلیس رسید که تا کودتای سرهنگ عبدالناصر ادامه داشت. عبدالناصر این بار با ژست ناسیونالیست عرب شروع به استثمار وبیحقوقی کرد ، وجانشینانش چون سادات ، مبارک با دولت آمریکا راه اورا ادامه دادند.
دوران تاریخ ساز کنونی : ۱۰ روزی که دنیا را تکان داد.
شاید در طول تاریخ ۵۲۰۰ سال مصر هیچگاه طبقه محکوم ومحروم اینچنین طبقه حاکم را به چالش نکشیده باشد.تو گویی مردم به جان آمده دارند انتقام بیش از ۵۰۰۰ سال را در این چند روز از طبقات حاکمه میگیرند.
دولتهای غربی وبخصوص دولت آمریکا در ۴۰ سال اخیر کاملا از دولت مصر حمایت بی چون وچرا کردند. دولت مبارک مانند شاه ایران در حقیقت به ژاندارم و کارگزار دولت سرمایه داری آمریکا در منطقه بدل شد.ارتش ناسیونالیستی مصرونیروهای پلیس وامنیتی مصر مستقیما در خاک آمریکا و زیر نظر مستقیم ارتش وسازمانهای اطلاعاتی آمریکا تعلیم وتربیت میشدند.مستشاران نظامی وامنیتی آمریکا مستقیم  در ارتش وسازمانهای دولتی وامنیتی مصر مشغول حراست از دولت فاشیستی مبارک بودند. وهیچگاه وهیچوقت هیچ انتقادی از دولت مصر وحکومت شبه فاشیستیش به زبان نیاوردند.
در حقیقت دولت مبارک حافظ منافع دولت سرمایه داری آمریکا وسراییل در منطقه خاورمیانه وشمال افریقا بود. چرا باید از چنین دولتی انتقاد کرد؟
انتقاد دولت اوباما از مبارک
در ۱۰ روز اخیرتمام پارامتر ها ومعادلات سرمایه داری جهانی وآمریکا بهم ریخته شده. سرمایه داری آمریکا ودولت وارتش وسازمانهای اطلاعاتی وتمام تئوریسین های ریز ودرشتش شبانه روز در مصر وآمریکا بدون وقفه جلسه دارند واعلامیه وقطعنامه صادر میکنند. همگی دارند بدون وقفه راهی پیدا میکنند که از این مخمصه بیرون آیند. این شروع یک گرداب است که سرمایه داری آمریکا ودولتش خودرا با آن مواجه میبینند.
این گرداب یک خیزش مردم به ستوه آمده از حکومت آمریکایی مبارک است.
این یک خیزش انقلابی مردمی است که میخواهند مثل انسان با آنان رفتار شود. زندان ،شکنجه واعدام نمیخواهند.نان میخواهند مسکن میخواهند، حرمت انسانی میخواهند. به خیابان آمده اند که با زبان خوش اینها را وصول کنند. نه خشونت میخواهند نه اسلحه ای در دست دارند. خیلی ساده میگویند مبارک برود. مثل ما ایرانیان که در سال ۵۷ میگفتیم شاه باید برود.
 این جبهه مردمی است که میخواهند زندگی کنند.
اما ببینیم در جبهه دیگر چه خبر است؟مبارک با پلیس فاشیستیش به تظاهر کنند گان حمله میکند وصدها نفر را بخاک وخون میکشاند وهزاران نفر را زخمی میکند.  دولت آمریکا واسراییل از مبارک مثل ۳۰ و ۴۰ سال گذشته حمایت میکنند.اما وقتی معلوم شد این مردم قرار نیست بترسند ومثل قدیم بخانه هایشان برگردند ،عاقلان کل مصر واسراییل وآمریکا که اینروزها ۲۴ ساعته در فکر ضد انقلاب هستند، تصمیم میگیرند که پلیس را از صحنه بیرون ببرند ودوباره با لباس شخصی بجان مردم بیاندازند ودر ضمن از ارتش بخواهند که فعلا بعنوان داور وسط، با تانک وتوپ ومیگ وقانتوم ” بیطرف” مشغول شمردن گلهای زده وخورده طرفین باشند.
مردم میگویند ما نان میخواهیم ، دولت  تانک ،پلیس وارتش میاورد. مردم میگویند ما میخواهیم آزادانه حرف بزنیم دولت شمشیر ، لباس شخصی ، اسب وشتر کوکتل مولوتف میاورد. مردم میگویند مبارک بی مبارک دولت ارتش وتانک وتوپ حواله میدهد. مردم میگویند ما مبارک نمیخواهیم مبارک به دستور آمریکا برای خودش نایب انتخاب میکند. شاید کمدی بنظر میرسد. اما واقعیت است. وقتی مردمی بلند میشوند که قیام کنند کمدی بورژوازی بیش از پیش هویدا میشود. رهبران ،سیاستمداران وتئوریسین ها به کمدین مبدل میشوند. در ایران انقلابی ، احمدی نژاد ودیگر آخوندها بی اغرار کمدین جنایتکارند. رابطه سینه زنان وزلزله ، چاه چمکران ، هاله نور در سازمان ملل و……
دمکراسی در مصر
یکدفعه اوباما یادش میافتد که در مصر در ۳۰ سال اخیر دمکراسی نبوده. در عرض ۳ روز خودش وسخنگویش ۱۰ بار اعلام میکنند که ما تازه متوجه شدیم در مصر دمکراسی نبوده. از مبارک میخواهند که پشت تلویزیون برود وبگوید من نایب انتخاب کردم و۷ ماه دیگر مهمان شما هستم. ووقتی مردم بخانه نرفتند. باز اوباما اعلام میکند مبارک باید بیشتر دمکرات شود . اما از آنطرف هم ارازل واوباش مبارکی را بجان ومال مردم میاندازند تا شاید مردم کوتاه بیایند.
در جبهه ارتجاع وضد انقلاب مسئله این است که چطور این مردم ( بردگان) را بخانه بفرستند . در جبهه انقلاب مسئله این است که چطور مردم بحق انسانی خود برسند.
انقلاب جشن توده هاست ، ودر عین حال ناقوس مرگ سرمایه داری است.

روند اوضاع در مصر ومنطقه :
هنوز ده روزی نیست که جنبش اعتراضی به خیابان آمدن مردم شروع شده ، که بورژوازی جهانی بخصوص اعراب ومصر وآمریکا خودرا در سراشیبی سقوط میبینند. جدا نمیدانند که چه بکنند. برای تئوریسین ها ونیروهای نظامی واطلاعاتیشان تریلیونها دلار در سالهای اخیر خرج کردند برای چنین روزهایی ولی حالا دارند دست به عصا راه میروند. میخواهند حالا که مبارک گندش در آمده اورا مانند شاه فدا کنند. اما از عواقب آن واهمه دارند. میترسند مردم باز بخانه نروند وخواهان رفتن کل نظام باشند.
با جناح میانه رو  اخوان المسلمین در حال مذاکره اند. با البرادعی ( شیرین عبادی مذکر) در حال مذاکره اند. با دیگر سران ارتش وآپسوسیون در حال مذاکره اند تا شاید اگر مبارک رفتنی باشد از میان ضد انقلاب یک رهبری مثل خمینی در ایران بتراشند ، تا بردگی مردم بشکل جدید ادامه یابد.
اسراییل در روزهای اول جنبش انقلابی اعلام کرد مبارک بهر قیمتی باید حکومت کند، اما از روز جمعه به اینطرف نتانیهاهو، رهبر اسراییل، برکناری مبارک را منتفی ندانست وخواهان دمکراسی شد. صحرای سینا که بر طبق معاده صلح وبعد از جنگ ۱۹۷۳ منطقه غیر نظامی اعلام شده بود، اینروزها اسراییل اجازه داده که بزرگترین انبار ارتش مصر به آنجا منتقل شود وتمرینات نظامی اجراء شود.
آمریکا از این وحشت دارد که انقلاب به دیگر کشورها سرایت کند. تئوریسین ها وکارشناسان نظامی وسیاسی آمریکا رسما اعلام کرده اند که این یک
جنبش انقلابی مسری است. ممکن است از مراکش تا لیبی تا اردن وایران وکل خاورمیانه را در کام خود فروبرد. باید هر طور شده این شعله انقلاب را در نطفه خاموش کرد ومردم را با وعده و وعید دمکراسی وغیره بخانه فرستاد.
 
ضعفها ونقاط قدرت انقلاب :
نقاط قدرت انقلاب این است که بالاخره بعد از ۵۲۰۰ سال این مردم در این ابعاد بیسابقه ویا کم سابقه بمیدان آمده وکل حاکمیت وحامیان بین المللی را به چالش کشیده. در ایران، ما در صد سال اخیر حداقل بیش از ۴ الی ۵ انقلاب وخیزش انقلابی داشتیم، در کل جهان عرب شاید یک نمونه انقلاب از این نوع ونوعهای نظیرش نداشته ایم. در عرض یکهفته تا بحال  دو جنبش انقلابی در تونس ومصر وهنوز ادامه دارد ……
برای تئوریسین های بورژوازی جهانی این یک سونامی بیسابقه تلقی میشود ، که اصلا انتظارش را نداشتند.بخصوص که بعد از فرو پاشی شوروی پایان تاریخ را اعلام کرده بودند.خیزش انقلابی ۲ سال اخیر ایران تمام تئوری های ضد انقلابی اشان را بر باد داد ، اما تازه داشتند فراموشش میکردند که این انقلابات در مناطقی اتفاق میافتد که که در چنین ابعادی تاریخا بیسابقه بوده.
ب- نقطه قوت دیگر این جنبش این است که تا اینجای کار مردم گول پوزسیون وآپسوسیون ارتجاعی را نخورده اند وهنوز به خواست حداقل خود که رفتن مبارک است پای میفشارند. در این جنبش هنوز خمینی وموسوی وشیرین عبادی ها … جایی ندارند. اگر خمینی بیشترین ضربه را به مردم وانقلاب زد ولی الحق بزرگترین خدمت را هم به انقلاب آتی منطقه نمود وآن واکسیناسیون اسلامی به انقلاب بود. امروز رهبران جنبش های اسلامی در کشور مصر وتونس باید قسم وآیه بخورند که مثل خمینی نیستند ، حکومت اسلامی نمیخواهند و.. غیره ولی مردم قبولشان نمیکنند. فقط در خبر است که آمریکا با اخوان المسلمین در مذاکره است ، برای خاموش کردن انقلاب. ناگفته نماند اگر چه اخوان المسلمین در دوره مبارک نیمه قانونی بود ولی همیشه توسط حکومت مبارک قابل تحمل بود . ودر خیلی موارد نمایندگانی در پارلمان فرمایشی هم داشت . وتا زمانیکه قابل تحمل بود مورد غضب مبارک نبود.

نقاط ضعف جنبش انقلابی :
این جنبش خواست های مشخص انقلابی ندارد. شعارهایی که خواسته های اقتصادی وسیاسی مشخصی را ارایه دهد در بین نیست. این برمیگردد به فقدان یک تشکل انقلابی کمونیستی کارگری که احتمالا مثل انقلاب ۵۷ ایران نطفه هایش هنوز تشکیل نگردیده. مردم فقط یک خواست عمده سلبی دارند که بیشتر در شعارهایشان ظاهر میشود . وآن این است که مبارک باید برود. واین البته بخودی خود نمیتواند حتی کوچکترین خواست انقلاب را بر آورده کند. فقط در صورتی مثبت است که در مرحله بعدی خواستهای پیشرفته تری را ارایه دهد.
البته دلیل فقدان یک آلترناتیو انقلابی وکمونیستی برمیگردد به سرکوب وقلع وقمع کردن چند ده ساله حکومت ناسیونالیست ناصر وسادات ومبارک.
نتیجه :
امروز مرزهای کشوری بخاطر پیشرفت صنعت وتکنولوژی مخابراتی واطلاعاتی از هم دریده شده. دنیا دیگر مثل یک دهکده کوچکی است که هر فرد ونیروی انقلابی میتواند دستاوردها وامکانات و تجربه هایش را خیلی سریع در اختیار دیگر مردم وانقلابیون جهان قرار دهد.
کمونیستهای کارگری در ایران وعراق وظیفه دارند که این تجربه انقلابی را به انقلابیون مصر ودیگر کشورهای عربی منتقل کنند.باید احزاب کمونیست کارگری در کشورهای عربی بوجود آیند. بخصوص اینکه رهبری یک بخش از کمونیست کارگری که انقلاب را نمیدید و بورژوازی را دست بالا میدید ،خوشبختانه از رهبری کنار زده شده  وراه را برای اتحاد عمل سرنگونی انقلابی دولتهای ایران ومنطقه باز تر کرده . به امید پیروزی انقلاب در ایران ومنطقه.

مجید آذری        mjazari7@yahoo.com