“دادخواهی” بی حقوقی یک و نیم میلیون کارگر خباز

“دادخواهی” بی حقوقی یک و نیم میلیون کارگر خبازتوسط کانون سراسری انجمن های صنفی کارگران نانوائیهای ایران به ریاست جمهوری بارها مورد آزمون و محک قرار گرفته است. این کانون میتواند به هر مقام و ارگانی نامه بنویسد. هیئت مذاکره بفرستد! اما برای جنبش کارگری و بویژه برای کارگران خباز که درد و رنج کار “از طلوع آفتاب تا پاسی از شب در پای کوره آتش به خدمت رسانی مشغولند، اما خود از دریافت حداقل دستمزد و مزایای قانون سخت و زیان آور محرومند” قبول نکردن این وضعیت و دادخواهی واقعی برای بیرون آمدن از این بی حقوقی و بردگی کار و سرمایه به کدام سو خواهد رفت! یک و نیم میلیون کارگر خباز همراه با چند میلیون از وابستگان آنها(همسر و فرزندانشان) از اجرای مصوبه دستمزدهای سال ٨٩ و بهره مندی از مزایای قانون بازنشستگی مشاغل سخت و زیان آور، محرومند. 
نامه کانون خبازان  یک واقعیت تلخ را نیز بیان میکند. فشار اقتصادی بر روی کارگران سنگینی میکند. طبقه کارگر در موقعیت بسیار سخت و تهدید کننده ای برای ادامه تامین زندگی روزانه و معیشت خود و خانواده هایش قرار گرفته است. هر روز بر میزان افزایش بالا بودن نرخ مایحتاج عمومی و روزانه مردم افزوده میشود. گرانی و عدم دسترسی به حقوق و مزایای کامل برای تامین حداقل زندگی روزانه سرنوشت میلیونها کارگر و خانواده هایشان را تهدید میکند. وضعیت نا بسامان و فشار فقر و فلاکت و عدم امنیتی محیط کار و در یک کلام جنبش کارگری را در موقعیت دفاع از حق زندگی و معیشت کارگران قرار داده است. با وجود این موقعیت دفاعی اما ما در چند سال گذشته شاهد تحرک و اعتراضات پر دامنه جنبش کارگری هستیم. افق دخالت در سرنوشت جامعه هم به روی کارگران باز شده است.
شرایطی که جنبش کارگری ایران در آن قرار دارد این است که یک حکومت بسیار مستبد و خشن سرکار است که اجازه هیچ نوع تشکیلاتی را نمیدهد، تشکلهای کارگری، شوراها، سندیکاها و احزاب کارگری جزو اولین نهادهائی هستند که این حکومت ممنوع کرده و بشدت سرکوب میکند.
کارگران قدرتشان در اتحاد و تجمع است. کارگر بی تشکل و منفرد را میتوانند سرکوب کنند. ولی توده وسیع کارگری و بخصوص اجتماعات وسیع کارگری و تصمیمات اجتماعی کارگری را نمیتوانند نادیده بگیرند، کارگران بارها قدرت اجتماعات و اعتراض وسیع و توده ای خود را به جمهوری اسلامی تحمیل کرده اند. حتی در اوج قدر قدرتی جمهوری اسلامی کارگران نشان داده اند که وقتی مجمع عمومی کارگری تشکیل میشود و کارگران کیفرخواست خود را اعلام میکنند، نماینده کارگران و کسانیکه توسط کارگران انتخاب میشوند، بدرجه زیادی مصونیت سیاسی پیدا میکنند. و از حمایت سایر نهاد و کانونها و مراکز کارگری برخوردار میشوند.
راه حل یک و نیم میلیون کارگران خباز و خانواده هایشان برای رسیدن به خواستهای بر حقشان  در گرو ایجاد تشکل های کارگری و تجمع و ایجاد مجمع عمومی است. 
نسان نودینیان