اکبرپونز درساعت ٢۵ !

ذهنم خسته بود وپیگیرموضوعی سرشاراز تناقض بودیم . تناقضاتش هوارمیکشد وازبرق حقانییت هرامام ایلمیجکی روشنتراست . حواسمان جمع است…. ما هم میدانیم احساسات یعنی چه ؟ و هم بازیهای کثیف وسوء استفاده ابلهانه ، با احساسات دیگران را خوب تشخیص میدهیم ! به موقعش….
 چند روزی میخواستم به هیچ چیزغیرمهمی فکرنکنم ، ولی مگرمیگذارند این جنبنده های دنیای سیاست ؟ گروه پنج به علاوه یک خوشحال است که با محمودی ویا امام زمان ملوسشان ، یعنی خامنه ایی همچنان میتواند مذاکره کند . خب اینقدربکنند تا بواسیرشان بزند بیرون ! ولیعهد بریتانیا با دوست دخترش ازدواج میکند ! خب به من چه …..خامنه ایی برای بارسوم به قم رفت ! خب به تو چه ؟
شخصی به نام اتاوایی هم قراراست نقش نداآقا سلطان را بازی کند ! خب این هم بکند ویا بدهد ، مشکل چیست ؟ گنده ترازاین افراد درحال گائیدن دنیا هستند . حالا یه خونی ویا خونهایی ریخته شده وهرکس ازهرزاویه ایی وبه اندازه وسعش نانش را توی خون دیگران تیلیت میکند و میخورد .
اما جالبترازهمه سخنان اخیراکبرگنجی است . سخنانی که عده ایی را متعجب کرد اما به جان عزیزانتان من یکی هیچ تعجبی نکردم . انتخاب اکبرگنجی ازروز اول هم مسیرش روشن بود . نه تنها گنجی بلکه تمام وامانده های حکومت اسلامی که درخارج کشوراصلاح طلب اپوزسیون سبزتخمی شدند .
اکبرگنجی درآخرین مواضعش مدعی شده که : جنبش اخیرمردم ایران نه اجتماعی بوده ونه سیاسی ونه….اصلا جنبشی درکارنبود ! مردم فقط به تبعیضی که احمدی نژاد وخامنه ایی اعمال کردند یه انتقاداتی داشتند که اونهم وارد نبود !
 
اکبرگنجی یک پاسداردونبش سابق ویک اصلاح طلب سه نبش فعلی ….کارش را با پونزو سوزن زدن به لبهای مردم ازسال ۱۳۵۷ آغازکرد . این موضوع را چهره بی بدیل تاریخ اسلام یعنی جونوری به اسم الله کرم ، همین چند وقت پیش اعلام کرد وحتی تصریح کرد که دراون زمان ، یعنی سالهای فاز سیاسی این اکبرگنجی که معروف به اکبرپونز بود ، خیلی ازهمه ماها رادیکالتر بود . به زبون اسلامی یعنی ماها پیش اکبرگنجی( ملقب به اکبرپونز) سوسکم نبودیم .
 این اکبرپونز به مدت یک دهه همون کارایی رو کرد که بقیه لشگرآدمکشان اسلامی به آن مفتخرند وازآن دوران به عنوان دوران طلایی یاد میکنند . بعد با سرخپوشان اختلاف پیدا کرد وبه هتل اوین رفت وزیرفشارهای معنوی چندین کتاب ومانیفست نوشت وبعد سرحال و قبراق اززندان آزاد شد اول به کرملین رفت و یه قلم طلایی جایزه گرفت به پاس پونزکاریهاش که به مردم زده بود .
 بعد به فلورانس رفت وجای دوست ودشمن را نشان داد وعنوان تخم شهروندی افتخاری گرفت . وبعد خیلی جاهای دیگه…تا نهایتا سرازبنیاد میلتون فریدمن درآورد وجایزه نیم میلیون دلاری را ربود وبعد اعلام کرد : سرنگونی حکومت اسلامی به نفع خودش و رئیس بزرگ نیست وحالا هم گفته : اصلا و کلا کدوم جنبش ؟ جنبشی درکارنبود ونیست و…..
چنین مسیری واعمالی ازطرف اکبرپونز کجایش تعجب برانگیزاست ؟ مگرمیشود به زورکسی را واداشت تا انسان شود وانسان بماند ؟ مگرمیشود به زورکسی را واداشت تا درزمین سیاست درکنارمردم ایران بماند حتی اگربی نام وبی مواجب ومستقل وبا شعور…..وهمشیه درسختی باشد . زن وبچه نان میخواهد دیگربرای این جماعت اسلامی چه اهمییت دارد که این نان به خون ندا آغشته باشد یا به خون هرآزادیخواه دیگری ؟ اصل جنس بوی گند میدهد آرمانهای اسلامی امام راحل بوی خون میدهد وارزشهای محمد وبقیه رسولان جاکش بوی لجن وخیانت ودریوزگی !
اصل آگاهی وانسان ماندن ، قبل ازهرچیزیک انتخاب است که گنجی ازذاتش چنین چیزی اگرقرار بود بیرون بزند مسیرش ازهمان اوین عوض میشد . کسانی که زیرتخم امام راحل رشد کردند حتی وقتی اصلاح طلب میشوند بازهم جنسشان عوض نمیشود بازهم خیانت و دریوزگی سیاسی و جهالت وتفکرات ضد انسانی شان عوض نمیشود . البته ما منکراصل انتخاب نیسیتم ولی چرا حتی یک نمونه اصلاح طلب پیدا نمیشود که بعد ازخارج شدن فیزیکی ازحکومت اسلامی انسان شده باشد وانسان بماند ؟
سخنان اخیراکبرگنجی یک اتفاق نیست . سیرحرکت گنجی به طورقانونمند به چنین جایی وبازهم جاهای دیگرخواهد رسید . آگاهی وانسانیت هم چیزهایی نیستند که به زوربه کسی حقنا کرد مگرسوژه انسان نباشد وچرچیل نسخه اش را بپیچید !
آن کنفرانس تاریخی چرچیل و روزولت واستالین درتهران را اگردرتاریخ خوانده باشید موضوع خوراندن سس خردل به سگی را هم باید خوانده باشید اگرم نخوندید الان بخونید . من این حکایت را به گنجی تقدیم میکنم باشد تا آینه ایی برایش به جاودان بماند .
نوشته بودند که درکنفرانس تهران روزی چرچیل وروزولت واستالین برای خوردن شام دورهم نشسته بودند . درکنارمیزشان سگی ساکت نشسته بود وبه آنها نگاه میکرد . چرچیل خطاب به همراهانش گفت : میدانید سگ ازسس تند خردل بدش میآید ولی آیا این را هم میدانستید که چطورمیشود این سس را به او خوراند ؟
روزولت گفت من بلدم . مقداری سس را روی گوشت مالید وگوشت را جلوی سگ انداخت . سگ گوشت را بوکرد وشروع به خوردن کرد اما دهانش سوخت وازادامه خوردن سرباززد .
استالین اعلام کرد چنین کاری با زبون خوش انجام نمیشود سپس گردن سگ را به زور گرفت تا سس را به حلقش بریزد . سگ بیچاره هم با زحمت خودش را ازدست استالین خلاص کرد وسس را تف کرد بیرون .
دراین میان چرچیل به هردوی آنها خندید و گفت دوستان شما باید کاری کنید که خودش آن را بخورد . بعد مقداری ازسس را با دستش به درکون سگ مالید ، این عمل باعث شد که سگ درصدد تمیزکردن کون خودش برآید . بنابراین تمام سس مالیده شده به کونش را با اشتها لیسید .
آن جایزه ها که به اکبرپونزی گنجی وبقیه اصلاح طلبان حکومتی درخارج مالیده شد نتیجه اش همین مواضعی  است که امروز میبینید . همه با اشتیاق مشغول لیسیدن کون خودشان هستند و توجیه تمامی جنایتهای حکومت اسلامی !
 اتل متل توتوله…
اکبرپونزچه جوره ؟
نه غم داره نه غصه…
جایزه میزنه تا دسته…
هی میبرنش هندوستون…
میچپونن تا دسته….
نطق میکنه کارستون…
 
 
اسماعیل هوشیار
ژنو
۲۶ آبان ۱۳۸۹
 
info.tipf.www