چند روز پیش در فیس بوک به تقاضای شخصی به نام خالد محمود زاده جواب مثبت دادم و نام ایشان را به لیستم اضافه کردم لحظاتی بعد ایشان پس از معرفی و احوالپرسی از طریق چت به من پیشنهاد مصاحبه دادند که من هم پذیرفتم کاک خالد از هر دری سخن گفتند و نظر مرا در مواردی چون کنگره چهارده کومله جریانات مختلف اپوزسیون مانند حزب دمکرات تا منشعبین از کومله و کمونیست کارگری جویا شدند.
در بخشی از مصاحبه از من سؤال شد که آیا من فرمانده کومله بوده ام که جوابم منفی بود و اضافه کردم که  پیشمرگ بوده و در تدارکات تسلیحات روابط عمومی تا فرا رسیدن فراکسیون کمونیست کارگری عبداله مهتدی و منصور حکمت فعالیت می کردم .در سال ۱۹۹۱ با دستور دارو دسته مهتدی بعد از پلنوم ۱۶ و پس ازخلع سلاح شدن علیرغم میل شخصی و به اجبار به ترکیه فرستاده شدیم و اسناد مخالفت ما با عبداله مهتدی در آنزمان نزد من موجود است  و در صورت لزوم در اختیار عموم قرار خواهد گرفت.
در بخش دیگری از مصاحبه کاک خالد از جنگ حزب دمکرات و کومله پرسید و گفت چکید ه ایی از آنرا در روزنامه منتشر خواهد کرد من از ایشان خواستم قبل از انتتشار نسخه ایی از آنرا برایم بفرستند که ارسال کردند و من ملاحظه ایی نداشتم .پس از یک روز از طریق دوستانم متوجه شدم که کاک خالد در مصاحبه و در معرفی من نوشته اند که گویا من( ستار اویهنگ )  فرمانده کومله بود ه ام !  سریعأ به سایت بیان اطلاع دادم و از طریق ایمیل و فیس بوک کاک خالد به ایشان اعتراض کردم که این غیر واقعی است و من چنین دروغی نگفته ام و متأسفانه پس از دو روز کاک خالد و از طریق ایمیل برای من نوشتند که اشتباه از طرف ایشان بوده است .این خبرنگار یا سهوأ  و یا عمدأ وشاید به خاطر بازارگرمی برای روزنامه اش مرا مورد غضب وحمله عده ایی مرتجع و فرصت طلب قرار دادند کسانی که رهبرانشان در تاریخ فعالیتشان بارها و بارها به دروغ متوصل شده اند و به خون هزاران انسان شرافتمند که صاقانه در راه آرمانشان جان باختند خیانت کردند. کسانی که مانند رهبرانشان از گذشته خود و کمونیست بودنشان شرم دارند.
و اما در مورد جنگ حزب دمکرات و کومله من هرگز عقیده نداشتم برادرکشی بوده این یک جنگ طبقاتی بود .هر چند من با جنگ و آدم کشی مخالفم و برای کسانی که ابزار انسان کشی را فراهم میکنند لعنت فرستاده و میفرستم و با زندان و شکنجه مخالفم اما آن جنک را برادرکشی قلمداد نمیکنم.
جنگ حزب دمکرات و رزگاری از یک طرف و کومله و سازمان پیکار در جبهه دیگر برادر کشی نبود اینها هر کدام منافع طبقه ایی را نمایندگی می کردند حزب دمکرات در مسجد گازرخان کامیاران در سال ۱۳۶۰ پیشمرگ اسیر کومله مظفر عزیز زاده (مظفرره ش) را اعدام کرد من خود آنجا حضور داشتم .در ناحیه مهاباد رفقای ما را در حالیکه از مذاکره با خود حزب دموکرات برمیگشتند از پشت  به رگبار بستند. در بوکان با آرپی جی ۳ دکتر سازمان پیکار را قتل عام کردند و ۱۳ نفراز پیشمرگان آموزشی کومله را کشتند و در بیمارستان هورامان ۱۲ نفر پیشمرگ زخمی و مریض کومله را به آتش کشیدند
همچنین توسط این حزب  چهارپیشمرگ کومله در شلیر عراق شهید شدند.رحمان رمضانی (سدبار) پس از بازگشت از ملاقات با خانواده اش دستگیر شد و اعدام شد در صورتیکه آنزمان کومله آتش بس یکطرفه را اعلام کرده بود.حتی به جنازه رفقای دختر آزیتا شریفی و شهین ساعدی هم رحم نکردند اینها و دهها نمونه دیگر از جمله جنایات حزب دوکرات بود که در جریان جنگ با کومله ازنیرو های آنها سر زد .
ممکن است انسان های بی افق امروز که به گذشته خود پشت کرد ه اند بگویند سهندی ها را به کردستان آوردند آشوب بپا شد و جنگ دمکرات و کومله سر گرفت .این آدم های ناصادق فراموش کرد ه اند که حزب دمکرات مجاهدین خلق بهمراه بنی صدر و پیروان برنامه هویت شورای ملی مقاومت را بوجود آوردند .
میگویند منصور حکمت عامل بوجود آوردن این جنگ بود و من وجدان پیشمرگان ارگانهای ستادی را در اردوگاه مرزی کومله در مالومه (۱۳۶۴) را شاهد میگیرم که همگی شاهد سخنرانی عبدالله مهتدی بودیم که آنروز گفت اگر ششش میلیون کرد ایران بگویند این جنگ را تمام کنید من عبدالله مهتدی به تنهایی میگویم نه خوشبختانه نوار این سخنرانی موجود است و آنزمان در رادیوی صدای ایران رادیو کومله پخش شد. یا پیام عبد الرحمن قاسملو که به شاپور فیروزی داده و در تصرف آژوان ۲ به دست تشکیلات افتاد که در آن قاسملو به فیروزی گفته بود تو نیروها را نگه دار وبه آنها روحیه بده ما نیروی کمکی را از شمال و مکریان با فرماندهی سرگرد کریم علیار برای نابودی کومله خواهیم فرستاد.
برای اثبات ادعا هایم میتوانید نگاهی بیندازید به نوشته های فرماند ه ها و مسؤلین سابق حزب دموکرات حاتم منبری منصور ایراندوست سرهنگ چیا کریم خالدار فتاح احمدی و غیره  در مورد جنگ حزب دمکرات و کومله.

در پایان باز یادآوری میکنم که من نه در مصاحبه با خالد محمود زاده و نه درهیچ جای دیگر چنین ادعایی نداشته ام که گویا فرمانده کومله بوده ام.ایکاش کسانی که با فرصت طلبی این اشتباه کاک خالد را و سیله ایی برای حمله به کومله و من قرار داده اند با همین “نکته بینی” به خروارها کذب و دروغ “رهبرانشان” بنگرند.

ستار فتحی
Starf1955@hotmail.com