اول ماه مه و معضل اساسى طبقه کارگر!

عبدالله شریفى : روز جهانى کارگر نزدیک است. ما در آستانه روز همبستگى جهانى طبقه کارگر هستیم. روزى که سالیان است طبقه کارگر جهان، علیه نظام سرمایه دارى خیابانها را تحت سیطره خود در میاورد. در این روز موج انسانى در ابعاد جهانى براه می افتد تا  آرزوهاى انسانى بشریت معاصر را براى لحظاتى نمایندگى کند۔

 قاعدتا در این روز، علیرغم هویت تراشى هاى قلابى، علیرغم رقابت و کینه و نفرت درست کردن، در وراى معمارى افکار روزانه دستگاه سازمانیافته سرمایه دارى، گوشه اى از اتحاد و همبستگى شورانگیز به نمایش در میاید. در این روز، مرزها و هویتهاى جعلى ملى و مذهبى و جنسى و هر گونه خرافه را در فضاى انسانى همبستگى، براى ساعاتى ذوب میکنیم. به آنچه که قرار است ما را از طریق قانون و شرع و ارتش و سازمان عظیم افکار سازى تعریف کنند، وقعى نمى نهیم و چهره انسان نوعدوست، رفاه طلب و آزادیخواه را به نمایش میگذاریم.

در این روز در کنار هم و دست در دست هم علیه نظام بردگى مزدى، علیه استثمار و جنگ و ترور، علیه کشتار و شکنجه، علیه فقر و بیکارى، علیه تبعیض و ستم براى یک لحظه سیماى انسانى جامعه را تجربه میکنیم. در این روز حداقل براى چند ساعاتى در سایه قدرت متحد خود از تصویر از خود بیگانه شده انسان، فاصله میگیریم.

اما در دنیاى واقعى امروزى در دنیاى فقر و بحران و جنگ و ویرانى در دنیاى مسخ انسانیت نظام سرمایه، نمیتوان تنها به شورانگیز بودن همبستگى این لحظات خیال خود را آسوده کرد۔ پیام این روز در غبار و تیره گى جهالت و خرافات گرفته نشده است. ریشه هایش در اسطوره و افسانه نیست. زنده است. امروزى است. مادى است و قطعا ریشه درمسائل  ضرورى امروز دارد۔

این روز میگوید کار مزدى نباشد، میگوید استثمار ممنوع است، میگوید دولت و سرکوب گرى نباشد، میگوید خرافه مذهب و جهالت و نفرت و تفرقه هاىملی موقوف، میگوید ستمکشى جنسى ممنوع، میگوید ما همه از کودک و جوان و پیر، از زن و مرد یکسان هسیتم و۔۔۔۔

این نه گفتن ها را باید در قالب اتحادى پایدار و تشکل و افق طبقاتى مادیت پیدا کند۔

امروز بحران اقتصادى جهانى نظام سرمایه دارى بار سنگین خود را بر دوش طبقه کارگر انداخته است۔ طبقه کارگر و میلیاردها انسان محروم جامعه بشریت در نا امن ترین شرایط قرار داده است۔ سیر بیکارى و ابعاد فقر با شتابى غیر قابل تصور بر جهان گسترده شده است۔ تعرض به معیشت کارکنان جامعه و سر کیسه کردن دسترنج طبقه کارگر ، عقب راندن بیشتر سیاسى و اقتصادى امرى است که نظام بورژوازى بدنبال آن است۔

ادعاهاى موجود دول قدرتمند در مورد این بحران سرا پا دروغ و غیر واقعى است۔ بشریت تا کنون به این اندازه توان تولیدى و قدرت خلاقیت نداشته است، هم اکنون نعمات مادى تولید شده دست بشر  قادر است که کل این کره خاکى را به بهشت مبدل کند ۔ اما ولع و حرص استثمار بیشتر و بیشتر، آز و طمع سود آورى روز افزون، از یکسو و مبارزه براى بقا و تلاش براى حداقل معیشت از سوى دیگر تناقضى ذاتى این نظام است۔

مهم ترین معضل امروز که در واقع بزرگترین ضعف طبقاتى طبقه کارگر است، مساله فقدان ابزار اتحاد و مبارزه و دنبال نکردن افق طبقاتى است۔ این مصاف اساسى پیشاروى با این بحران جارى ضرورى تر شده است۔ بعید نیست امسال اول مه با تحرک ریاکارانه و هدفمند جناح چپ بورژوازى در جهت اشاعه فضاى تسکین دهنده به مارش هاى اول مه مواجه شود۔ افزایش جمعیت و مارش هاى قدرتمند در سطح جهان ممکن است اما در غیاب افق طبقاتى و حزب کارگرى مسیر آن را قطعا جریانات و زوائد "فعال" شده دوران بحران در بستر غیر کارگرى تعیین خواهند کرد۔

در این روز طبقه کارگر علیه نظام مزدى، علیه استثمار و علیه نظام نابرابر سرمایه دارى اعتراض میکند. جناحهاى متفاوت بورژوایى نیز بیکار نخواهند نشست، قصد دارند حرکت این روز را بى ضرر و جشن براى آرزوهاى دست نیافتنى تبدیل کنند. اردوى خود را سازمان میدهند تا خصلت آنرا از محتوى تهى کنند. اگر دستشان برسد، بر این مارش انسانى خون مى پاشند و اگر توازن اجازه نداد خود را طرفدار کارگر و جامعه جا میزنند. کسانى که در روزهاى که جبهه مردم دست بالا دارد دم از کارگر میزنند در دوران اختناق و سرکوب در دوره عقب نشینى جبهه آزادیخواهى شمشیر از رو میبندند و حتى مخالفان خانوادگى جبهه خود را به اتهام هوادارى طبقه کارگر سرکوب میکنند. نمونه هاى تاریخى در جهت صحت این ادعا فراوان است، براى نمونه به یک تجربه معاصر اکتفا میکنم . همه کسانى که سن و سالشان قد میدهد و به یاد دارند که در روز اول مه ١٣۵٨ خمینى سر دسته قداره بندان لمپن اسلامى گفت "… لاکن در این روز خدا هم کارگر است …" و مدتى بعد در جریان قتلهاى جمعى و سرکوبها، همین جنایتکار بود که در مقابل خواست کارگران و مردم گفت "… اقتصاد زیربناى خر است …". 

جهان هیچگاه به اندازه امروز نیاز به رها شدن نداشته است، در صورت عدم توفیق به این معضل اساسى  دور نماى گسترش فقر و فلاکت و تعرضات پى در پى و عقب راندن بیشتر طبقه کارگر و جامعه بشرى مخاطرات جدى زندگى اکثریت مردم خواهد بود۔

این مساله در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامى و در شرایط تحرکات پراکنده مبارزاتى طبقه کارگر و تحمیل شدن فقر و مصائب غیرقابل وصف به مراتب ضرورى تر است۔ روز جهانى کارگر در ایران تقابل جبهه آزادیخواهى و رهایى ازشر مذهب و مصائب با نظام جنایتکار اسلامى است. این روز میتواند مردم متحد را قدمها به امیال انسانى خود نزدیک کند، بگذارید مارش اول مه در تاریخ سازندگان آینده برابر و مرفه نقش خود را حک کند.

abe_sharifi@yahoo.com

١٨ آپریل ٢٠٠٩