کیارستمی نه ستایشگر زندگی که ستایشگر وضع موجود بود

هرچند سبک و ساختار سینمایی فیلم های عباس کیارستمی مثل نماها و سکانس های طولانی، کارکردن در محیط های ساده روستایی، استفاده از نابازیگربه جای بازیگرحرفه ای، ملودرام نبودن فیلم ها و دوری جستن از احساساتی کردن تماشاگران، نزدیکی هایی با سینمای سهراب شهید ثالث دارد، اما نگاه شهید ثالث در سینما با نگاه کیارستمی دو نگاه کاملا متفاوت به انسان و زندگی‌ است. فیلم های شهید ثالث درعین سادگی متفکرانه اند، شهید ثالث در فیلم طبیعت بی جان، در زندگی ساده و یک نواخت سوزنبان قطار، راکد بودن زمان را نشان می دهد و اینکه حتا سرعت زمان هم نسبت به شرایط زیستی آدمها متفاوت است… شهید ثالث نسبت به زندگی آدمهای ساده روستایی نگاه جانبدارانه دارد و دغدغه هایش برای این آدمها از پشت دوربین حس می شود در حالیکه کیارستمی دقیقا در نقطه مقابل نگاه شهید ثالث، نگاه توریستی به این آدمها و به زندگی شان دارد. هرچند این نوع نگاه پست مدرنیستی به ظاهر سیاسی نیست ولی‌ در واقع سیاسی‌ترین نگاه در هنر و سینما است. ادامه‌ی خواندن

این همه هیاهو برای “جدائی نادر…” از چیست؟

هر سال صدها فیلم در قد و قواره فیلم “جدائی…” و چه بسا با تکنیک و داستان پردازی بسیار قویتر در اروپا و آمریکا ساخته می شود. این فیلم حتا در مقایسه با فیلمهای سینمای جمهوری اسلامی هم فیلمی بسیار معمولی است چرا که در سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی سالانه دهها فیلم از این دست با کیفیت و پرداخت بهتر ساخته می شود؛ فیلمهأیی که معضلات خانوادگی و مشکلات روابط میان زن و مرد را نه‌ با فوکوس بر ریشه‌های اصلی‌ آن که همان بی‌ عدالتی و فاصله طبقاتی حاکم بر جامعه ایران است، بلکه تنها از زاویه اخلاق ریاکارانهمذهبی‌ و فرهنگ طبقه حاکم تصویر می‌کنند. ادامه‌ی خواندن