فلسفه ای که در خدمت به انسان_ واقعیت و آزادی نیست، مفهوم گوهری فلسفه را از دست داده است!

فلسفه ای که در خدمت به انسان_ واقعیت و آزادی نیست، مفهوم گوهری فلسفه را از دست داده است!

نظم و بی نظمی در فلسفه. ادامه‌ی خواندن

در برابر متافیزیک(٣) … مطلب به زبان کردى + توضیح فارسى

قسمت سوم در برابر متافیزیک را به مبحث متافیزیک و زیبایی اختصاص داده ام. شرح کوتاه موضوع از اینقرار است که ایدئولوگها_قدرتها_ ساختارها_ ادیان ومذاهب وخلاصه ساختار کلی ایده آلیسم، از پدیداری به نام « زیبایی» نهایت سوء استفاده را کرده است واینکار ادامه دارد. از اینرو پرده برداری از این موضوع، از نظرمن حایز اهمیت است. ایده آلیسم در اشکال گوناگونش، همواره تلاش کرده است که آثار وعملکرد خود را زیبا سازد! واز اینطریق توانسته است، در فرهنگها وافکار جامعه ی جهانی، نفوذی ژرفناک داشته باشد. ادامه‌ی خواندن

در برابر متافیزیک(٢) … مطلب به زبان کردى + توضیح فارسى

دراین نوشتارتلاش کرده ام تاپرده از بعضی موضوعات متافیزیکی بردارم. پرده های سیاهی که در طول هزاران سال وهم اکنون نیز، از انسان و اجتماع جهانی انسانی، یک وسیله ساخته است.
متافیزیک از نظر من، قویترین ضربه ها رابر جوامع زده است. اما این ضربه هاو شکنجه ها، بدون در دست داشتن اهرمهایی ایده آلیستی ، وترویج وتکثیر همواره ی آن در میان افکار و اجتماع جهانی، نمی توانست ونمی تواندپیروز میدان باشد. ادامه‌ی خواندن

در برابر متافیزیک(١) … مطلب به زبان کردى + توضیح فارسى

مطلب به زبان کردی است اماشرح کوتاه آن از این قرار است که متافیزیک، در اشکال گوناگون، بدترین ضربه ها رابه نظام اجتماعی وارزش های انسانی زده است. ناگفته پیداست که مفاهیم ایده آلیستی وافلاطون باوری، در قالب افکار و آراء پدیدارهای« قدرت» و سیستم های محافظ قدرت و حکومت، ودرشیوه های بسیار متنوع، نمود پیدا کرده اند. این افکار و اندیشه ها، به واسطه ی دردست داشتناهرم تبلیغات ورسانه های گروهی مانند تلویزیون و نظام آموزش و پرورش در کشورها، تاثیر بسیار ژرفناکی در پدیدار« فرد» وکلیت اجتماع گذاشته واین روند ادامه دارد. اندیشه های پسامدرن امروزی، در رویارویی با« متافیزیک»جنگی بسیاروحشتناک را به نمایش می گذارد. برای نمونه ترور افراد وخاصه ترور افکار و اندیشه ها که توسط نظام دافع متافیزیک، هر روزه تکرار می شود. آخرین نمونه ی این درگیری خونین، ترور روزنامه نگاری است به نام، «کاوه گرمیانی» در شهر سلیمانیه ویا کشتارهای دسته جمعی واعدام آزادی خواهان درجمهوری اسلامی ایران. نوشتار« در برابر متافیزیک» بر روی سه موضوع خم شده است. ۱_ پدیدار ترور_ کشتن واعدام. ۲_ فنومن بسته . ۳_ فنومن آزاد ادامه‌ی خواندن

فەرهەنگی ڕاشکاو

پێشەکی ئەبێ ئیشارە بەوە بکەم کە نووسینی کوردی من، بە هۆێ کەم کار کردن لە کۆردیدا، هێندە بە هێز نیە وڕەنگە لە هەڵبژاردنی ووشە کوردیەکاندا، تووشی هەڵە بووبێتم. هەروا کە پێشتر، بە جێ ووشەی ” ڕاشکاو”، ووشەی” ڕەوا”م، بە کار هێنابوو، کە جێا لە نادرووستی وهەڵە، مەبەستی منیشی بۆ بابەتەکە تێکدابوو.( لەم نووسراوەیە، ئەو هەڵەیەم ڕاست کردووتەوە). هەڵبەت نووسینی فەلسەفی بە زووانی کۆردی، زۆر زۆر کەمە و نووسەرو زووان ناسەکانی کورد، لەم بابەتەوە، کەمتەرخەمیان کردووە. یان لە ناخدا بۆ بڕێک ووشەی تازە، بە ناچاری، هەر ووشە ئەسڵیەکەی خۆی، بە کار دێنم. وەکوو ووشەی فنۆمن، لە دەزگای فیکری ئیدمۆند هۆسرل، بە ناووی فنۆمنۆلۆژی. (بۆ فنۆمنۆلۆژی، ڕەنگە بتووانین ووشەی” دیاردە ناسی” بە کار بێنین، بەڵام من هێشتا لە سەری ساخ نەبوومەتەوە)! ادامه‌ی خواندن

معرفی یک شاعر جوان و با احساس , ژیان ناصری وسه سرودەی کوتاه از او

بیشتر از یک سال پیش، کاک ژیان ناصری، قطعاتی از کارهای ادبی خود را برایم خواند. در همآن نگاه اول، حس شعور و شاعری را در پشت واژگان به کار رفته ی او، در آن قطعات ادبی، درک کردم واز او خواستم که بیشتر و بیشتر، وبسیار جدی تر ، مطالعه ی متون ادبی را، دنبال بگیرد. واقعیت اینکه از لحاظ ساختار ادبی و فنون بلاغت واوزان وکارکرد فنی اشعارش، مقداری ضعف دیدم و بی پرده به او نکاتی را یاد آور شدم ومدتی بعد کتاب« بدعتنها وبدایع نیمایوشیج»، نوشته ی اخوان ثالث وهمچنین « صناعات و بلاغات ادبی» نوشته ی جلال الدین همایی را به ایشان دادم تا بادقت مطالعه کند. ادامه‌ی خواندن

به یاد فرزندان راستین طبقه ی زحمتکش وستمدیده، رفقای گردان شوان.

پیش ازهر چیز یاد آوری این نکته ضروری است که رفقای گردان شوان، همگی در دل خانواده های کارگران وزحمتکشان، پرورش یافته واصالتا به طبقه ی زحمتکش و کارگرمربوط هستند. جایگاه واقعی آنها از لحاظ طبقاتی، تنها و تنها طبقه ی کارگر استثمار شده است. ادامه‌ی خواندن

جواب به پنج سوال فلسفى(مطلب به زبان کردى)

ئه وه ی له ژێره وه دێت، وڵام به چه ن پرسیاری دۆکتورنه بی فه تاحی له باری فه لسه فیه وه که بۆ هه وه ڵ جار، به زووانی کوردی ئه ینووسم. نووسراوه که بۆ چاپ و نه شر، له سایته کوردیه کان، ئاماده کراوه. ئاگاداری ئه ویش هه م که له بابه تی تایپه وه و هه ر وه ها رێزمانی کوردی خاڵی له هه ڵه نیه. به س هیوادارم له باز کردنی بڕێک مه سائیلی فه لسه فی پیرۆزبووبێت._ ئه وه یش ایزافه که م،ئه م باسه ته کمیل و ته تواو نیه! ادامه‌ی خواندن