آیت‌الله کاظم صدیقی امام جمعه تهران دزد و تبه‌کار است یا امین مردم!؟

در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، برخورد با دزدها، کاملا متفاوت است بدین معنی که قوه قضاییه این حکومت، فرمان بریدن انگشتان دست دزدهای فلاکت‌زده و ناچار را صادر می‌کند اما دزدان کلان و میلیاردها دلاری اموال عمومی مردم را، تشویق می‌کنند و ارتقا مقام هم می‌دهند. نمونه کاملا تازه و تازه این دزدی مربط به آیت‌الله صدیقی و خانواده اوست.

C:\Users\Testman\Pictures\Sedighi3.jpg

کاظم صدیقی چشم و چراغ «رهبر»

کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران، رئیس امر به معروف و نهی از منکر جمهوری اسلامی، واعظ مخصوص در بیت «علی خامنه‌ای» که در اواخر سال ۱۴۰۲ به «دزدی» و «زمین‌خواری» متهم شد، نماز جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳ را در تهران اقامه کرد و مومنان را به «تقوا و عمل صالح» فرا خواند و از طرح اتهامات علیه خود از تریبون نماز جمعه گلایه کرد.

روزهای آخر اسفند ۱۴۰۲، اسنادی مبنی بر انتقال ملک «باغ گیلاس» در «اُزگل» تهران به موسسه‌ای که صدیقی، پسران و دیگر اقوامش عضو آن هستند، افشا شد.

صدیقی یک هفته پس از انتشار این اسناد در نامه‌ای به دادستان اعلام کرد که او امضا نکرده و امضا او جعل شده است. اما بعدا و پس از دو اطلاعیه مدرسه علمیه امام خمینی تهران که کاظم صدیقی متولی آن است،‌ مشخص شد که او شخصا به دفترخانه رفته و سند انتقال زمین را امضا کرده است.

در شرایطی که دیگر جایی برای تکذیب باقی نمانده بود، صدیقی پذیرفت که مرتکب خطا شده است و از «علی خامنه‌ای» طلب «عفو» کرد.

ارزش این زمین «حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان» برآورد شده است اما بعدا با انتشار سند انتقال زمین معلوم شد که این باغ «۱۵۰ بار ارزان‌تر از ارزش واقعی» به امضای خود آقای صدیقی در دفترخانه به کاظم صدیقی و پسرانش منتقل شده است.

پیش‌تر مسیح مهاجری،‌ مدیر مسئول «روزنامه جمهوری اسلامی» «استغفار و عذرخواهی کاظم صدیقی» را کافی ندانست و از صدیقی خواسته بود «از مسئولیت‌هایی که برعهده دارد استعفا بدهد و با این کار به افکار عمومی عملا اعلام کند فردی که به تعبیر خود ایشان اهل غفلت، آنهم در این اندازه بزرگ است نباید در چنین جایگاه‌هایی حضور داشته باشد.»

احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه ایران از سکوت مقامات قضایی در قبال این پرونده انتقاد کرد که به گفته او افکار عمومی را جریحه‌دار کرده است. او هشدار داده بود که سکوت دستگاه قضایی «اعتماد عمومی را به قوه قضائیه خدشه‌دار می‌کند.»

 

C:\Users\Testman\Pictures\Sedighi1.jpg

حوزه علمیه خمینی به سرپرستی صدیقی

با این وجود، امروز کاظم صدیقی خطیب نمازه جمعه تهران بود. او از خطبه‌های نماز جمعه تهران، استفاده کرد و در توجیه افشای اسناد مربوط به دزدی‌ها و فسادش، «امت مومن و با بصیرت» و هم‌چنین «نفس ضعیف» را به «تقوای الهی» توصیه کرد و گفت: «در این چند روز اخیر، شبکه‌های مجازی قتل‌گاه جوانان و مسلخ آبروها شده و این طلبه و سرباز ناچیز آن‌ها را بهانه قرار دادند و در اثر یک غفلت موجب شدند که دل مردم شکست.»

در حالی که کاظم صدیقی پیش‌تر هم «اقرار» کرده و گفته بود که در اثر اعتماد به یک شخص «معتمد» و «غفلت» این زمین به شرکت خودش و پسرانش منتقل شده است.

عبدالرضا داوری، مجری سابق تلویزیون جمهوری اسلامی ایران و فعال رسانه با انتشار عکس‌هایی از خلوتی نماز جمعه امروز در تهران نوشت:‌ «در ابرشهر ۹ میلیونی تهران،‌ فقط ۱۴۲ نمازگزار تا پایان خطبه اول کاظم صدیقی در نماز جمعه امروز حضور یافتند. یعنی از بین هر ۵۰ هزار شهروند تهرانی بالای ۱۵ سال، فقط یک نفر در نماز جمعه به امامت کاظم صدیقی حاضر شده است.»

داوری که در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد مدتی مشاور رسانه‌ای او بود در ادامه نوشت: «حتی حزب‌اللهی‌ها و مذهبی‌های سنتی هم به امامت صدیقی معترض‌اند.»

احمد زیدآبادی،‌ فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ایران، بازگشت کاظم صدیقی به نماز جمعه را «دهن کجی به مردم» و ایجاد «آشوب در اذهان» آن‌ها خواند.

احسان بداغی، روزنامه‌نگار هم با انتشار عکس‌های نماز جمعه خلوت امروز در شبکه ایکس نوشت: «کاظم صدیقی در نماز جمعه تهران گفته: کم نبودند افرادی که ما را می‌دیدند گریه و می‌کردند. حاج آقا! کل جمعیتی که حاضر هستند پای خطبه شما بیایند این است. مردم دیگر برای شما و آبروی شما تره هم خرد نمی‌کنند، چه برسد به گریه.»

«چقدر دروغ؟! چقدر تزویر؟! چقدر نفاق؟!»

خبرگزاری فارس و تسنیم بعدا عکس‌هایی منتشر کردند که حضور تعدادی سرباز وظیفه را در این مراسم نشان می‌داد.

شرایط دینی امام جمعه

امام جمعه، پیش‌نماز جمعه، بر پایه فتواهای فقیهان، عدالت، حلال‌زادگی، ایمان، بلوغ و مردبودن از شرایط تصدی امامت جمعه است. بر اساس گزارش‌های تاریخی، محمد پیامبر اسلام و علی اما اول شعیان، خود نماز جمعه را می‌خواندند یا افرادی را برای اقامه آن تعیین می‌کردند.

در حکومت‌های اسلامی، امامت جمعه منصبی حکومتی هم بود. از این‌رو حاکمان خود نماز جمعه را اقامه می‌کردند یا امامان جمعه را منصوب می‌کردند. از جمله در حکومت‌های امویان، عثمانیان و صوفیان امامان جمعه را حاکمان منصوب می‌کردند.

در جمهوری اسلامی ایران، «شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه» که اعضای آن را رهبر منصوب می‌کند، امور نماز جمعه شهرها را مدیریت می‌کند.

قطع دست دزدان

قطع دست مجازاتی است که براساس قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران و آیه ۳۸ سوره مائده، در مورد دزدها اعمال می‌شود.

براساس ماده ۱۹۸ قانون مجازات اسلامی، حکم قطع دست درباره سارقی اجرا می‌شود که به حد بلوغ شرقی رسیده باشد، در حال سرقت عاقل باشد و بداند که مال غیر است و ربودن آن حرام است. هم‌چنین در این قانون آمده‌است که سرقت در سال قحطی و مال دزدی از اموال دولتی و وقف و مانند آن که مالک شخصی ندارد نباشد و ارزش آن هم از یک چهارم گرم طلا بیش‌تر باشد.

در ماده ۲۰۱ قانون مجازات اسلامی «حد سرقت در مرتبه نخست، قطع چهار انگشت دست راست سارق» و در «مرتبه دوم، قطع پای چپ سارق»، «در مرتبه سوم حبس ابد است» و در مرتبه چهارم، متهم به سرقت به اعدام متهم شده است.

مجازات‌هایی مانند سنگسار، قطع اندام‌های بدن و شلاق، که حقوقدان‌ها آن‌ها را مصداق‌های تنبیه‌های غیرانسانی و مغایر فرهنگ قضایی جهان می‌دانند، در قانون جمهوری اسلامی وجود دارد و گاه به اجرا گذاشته می‌شود.

C:\Users\Testman\Pictures\Sedighi2.jpg

اجرای حکم بریدن دست دزدان

در تاریخ ۲۸ دی ۱۳۹۶ حکم قطع دست یک نفر که در سال ۱۳۹۰ به اتهام دزدی گوسفند دستگیرشده بود و در آن زمان ۲۸ سال داشت در زندان مرکزی مشهد به اجرا درآمد.

در تیرماه ۱۳۹۶ برای فردی که متهم به دستبرد به خانه یک قاضی در تهران است، حکم قطع دست صادر شد. در تحقیقات انجام شده مشخص شد که متهم پیش از این به جرم سرقت در زندان بوده و در ایام مرخصی در خارج از زندان اقدام به سرقت می‌کرده ‌است.

در ۲۹ فروردین ۱۳۹۶ یک زندانی با اتهام قتل و سرقت، در طندان عادل‌آباد ده روز پس از اجرای حکم «قطع دست»، اعدام شد.

در ۵ دی ۱۳۹۵ حکم قطع چهار انگشت دست دو برادر زندانی در ارومیه اجرا شد.

در ۲۸ آذر ۱۳۹۴ حکم قطع انگشتان دست یک سارق در شیراز، در ملاء عام اجرا شد.

در ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ حکم قطع دست و پای یک نفر در زندان مشهد به‌اجرا درآمد.

حکم قطع دست دو سارق در مشهد اجرا شد. در ۷ تیر ۱۳۹۴.

در ۷ بهمن ۱۳۹۱ دادستان انقلاب مازندران اعلام کرد قطع چهار انگشت یک «سارق»، در زندان ساری شد.

در ۵ بهمن ۱۳۹۱ حکم قطع چهار انگشت دست یک «سارق» در شیراز اجرا شد.

در ۲۴ آذرماه ۱۳۹۱ غلامحسین حیدری، رئیس کل دادگستری استان یزد، از «اجرای حد اسلامی و قطع چهار انگشت دست» دو نفر در یزد و در ملاء عام خبر داد.

در ۲۵ شهریور ۱۳۸۹ پس از قطع دست پنج نفر در زندان همدان به جرم دزدی، دادستان همدان گفت بهتر بود اجرای این حکم در ملاعام صورت می‌گرفت؛ ولی به باور محمد مصطفایی حقوق‌دان ساکن تهران اجرای چنین احکامی تبلیغ علیه ایران است.

در ۱۲ تیر ۱۳۸۹ قطع دست یک نفر در زندان ملایر اجرا شد.

در ۲۶ فروردین ۱۳۸۶ رسانه‌های ایران به نقل از دادستان ماهشهر گزارش کردند که دست و پای یک زندانی که همدست یک سارق مسلح اعدام شده در این شهر بود، قطع شده‌ است.

در ۴ تیر ۱۳۹۹ حکم قطع چهار انگشت دست راست سه زندانی به نام‌های هادی رستمی، مهدی شاهیوند، و مهدی شرفیان هفت‌چشمه به اتهام «چهار فقره سرقت حدی» توسط دیوان عالی کشور تایید شد.

روز پنج‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ سازمان عفو بین‌الملل با انتشار گزارشی از مقامات ایرانی خواست بی‌درنگ اجرای احکام قطع انگشتان دست شش زندانی به‌نام‌های هادی رستمی، مهدی شرفیان، مهدی شاهیوند، کسری کرمی، شهاب تیموری آینه، و مهرداد تیموری آینه را متوقف کند.

شامگاه دوشنبه، ۲۹ دی ۱۳۹۹ هادی رستمی محکوم به قطع چهار انگشت دست راست در زندان ارومیه در اعتراض به تداوم نگه‌داری در بند امن زندان ارومیه با خوردن شیشه شکسته «اقدام به خودکشی کرد». وی به بیمارستان منتقل شد.

روابط عمومی دادگستری مازندران از قطع دست یک «سارق حرفه‌ای» در زندان ساری خبر داده‌است. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، آبان ۱۳۹۸، بر اساس اطلاعیه‌ای که دادگستری مازندران منتشر کرده، این فرد «اقرار به ۲۸ فقره دزدی از منازل مردم» کرده بودو اکنون «حکم حد سرقت» در مورد او اجرا شده است.

سازمان حقوق بشر ایران روز پنج‌شنبه ۱۹ بهمن‌ماه ۱۴۰۲ گزارش داد، به اطلاعات جدیدی دست یافته که بر مبنای آن «روز ۲۶ تیرماه سال جاری حکم قطع انگشتان دست یک زندانی به اتهام دزدیدن پنج گوسفند، در زندان مرکزی قم به اجرا درآمده است.» این گزارش زندانی یاد شده را «یوسف ط» و  ۳۵ ساله معرفی کرده است.

در همین خصوص، یک منبع مطلع به سازمان حقوق بشر ایران گفت که این زندانی «۳۴ ساله بود که به اتهام سرقت ۵ راس گوسفند در یک دامداری متعلق به یکی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت شد. یوسف بنا بود و در آن دامداری مشغول ساخت یک اتاق بود.»

این منبع مطلع تاکید کرده که یوسف «در تمام طول ۱۳ ماهی که در زندان بود، بر بی‌گناهی خود اصرار داشت و اتهام سرقت را رد می‌کرد.» به گفته این منبع مطلع: «در شهریور ماه امسال نیز حکم قطع انگشتان دست یک زندانی دیگر در این زندان به اجرا درآمد.»

راوینا شامداسانی، سخن‌گوی دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد تیرماه سال ۱۴۰۱ اعلام کرد حداقل ۲۳۷ نفر از اول ژانویه ۲۰۰۰ تا ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۰ در جمهوری اسلامی به قطع عضو محکوم شده‌اند و دست‌کم  ۱۲۹ مورد از این احکام اجرا شده است.

کاظم صدیقی کیست؟

کاظم صدیقی‌(با نام کامل کاظم رجبی صدیقی) اول  فروردین ۱۳۳۰ در شهرستان ابهر از توابع زنجان به دنیا آمد. او در ۱۲ سالگی راهی حوزه علمیه شد.

آیت‌الله کاظم صدیقی پست‌های مهم و مختلفی در جمهوری اسلامی داشته است. او در راستای امور تبلیغاتی به سایر کشورها در آسیا و اروپا نیز سفرهای زیادی داشته است و به اصطلاح در گسترش معارف اهل بیت تلاش کرده است.

صدیقی پس از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی، توسط آیت‌الله قدوسی به قوه قضاییه رفته و در دستگاه قضایی حکومت فعالیت داشته است. از جمله مسئولیت‌های او در قوه قضاییه می‌توان به ریاست محاکم عمومی تهران و ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات اشاره کرد. او هم اکنون نیز مشاور رئیس قوه قضاییه است.

آیت‌الله صدیقی حوزه علمیه امام خمینی را در محله ازگل تهران در سال ۱۳۸۳ تاسیس کرد، او علاوه بر اداره این حوزه به تدریس دروس خارج فقه نیز می‌پردازد.  او عهده دار تدریس دروس «امر به معروف و نهی از منکر»، تفسیر قران، اخلاق اسلامی و درس خارج فقه شد. هم‌چنین در مسجد جامع ازگل تدریس درس اخلاق را به صورت هفتگی آغاز کرد.

مدرسه علمیه‌ای که او تاسیس کرده و تولیتش را بر عهده دارد، همواره مورد نقد بوده است چرا که در یکی از گران‌ترین نقاط ایران و تهران و با معماری بسیار شیک ساخته شده است و منتقدان آن را مدرسه لاکچری می‌دانند…

 شهرت او وقتی عمومی شد که به امامت جمعه موقت تهران منصوب شد و خطبه هایش که گاه همراه با وعظ و اشک و توصیف دیدارهای رهبر با امام زمان بود، مورد توجه عموم قرار گرفت. در سال ۱۳۸۸ توسط خامنه‌ای، به‌عنوان امام جمعه موقت تهران منصوب شد.

صدیقی در سال‌های اخیر، سخنانی گفته که بسیار مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. از معروف‌ترین ادعاهای وی، باز شدن چشم آیت‌الله مصباح و نگاه مهربانانه وی حین غسل میت بود. 

«آیت‌الله مصباح یزدی را در خانه غسل دادند و کسی غسل  داد که آیت‌الله حق شناس را غسل داده بود؛ دامادد داماد ایشان آقای دکتر محمدی جزو مریدان آیت‌الله حق‌شناس بود او تعریف کرد آیت‌الله جاودان به ما پیام داد که اگر از آقای مصباح یک کرامتی دیدید به ما بگویید. غسال روایت می‌‌کند وقتی این پیام را دریافت کردم آرزو کردم که ای کاش آیت‌الله مصباح  در آن دنیا شفاعتی بکند. تا این آرزو را کردم دیدم آیت‌الله مصباح چشمان‌شان را باز کردند و یک نگاه مهربانانه‌ای کرد و دوباره چشمانش را بست.»

بعد از موج انتقادها، صدیقی حرف خود را پس گرفت و گفت: «شاید آن غسال به دلیل این که محبتی داشته است برایش توهمی پیش آمده است.»

دو سال قبل هم در خطبه‌ها  گفت: «اگر مردم خدا را در نظر می‌گرفتند مبتلا به مشکلات معیشتی نمی‌شدند»!
این سخن نیز مورد انتقاد قرار گرفت و منتقدان او را متهم کردند که مشکلات اقتصادی را به گردن مردم و عدم توجه آن‌ها به خداوند می‌اندازد.

یک بار هم گفته بود: «آقای رئیسی در این شرایط به موقع حقوق کارکنان را می‌دهد و این امداد الهی است. 

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛ ۱۸/۰۲/۱۳۹۹، «حجت السلام و المسلمین کاظم صدیقی امام جمعه تهران در شبکه یک سیما در مورد فردی که موفق به دیدار رو در رو با امام زمان شده صحبت کرده است؛ امام جمعه تهران به نقل از آن فرد روایتی را درباره نظر موافق امام زمان‌(عج) درباره  رهبری نقل کرده بود. «پرسیدم آقا، حضرت آقا در نظر شما چطور هستند؟ حضرت فرمودند ایشان از مایند.» امام جمعه تهران، سپس می گوید: «به قدری این جریان من را شارژ کرده. ما رهبری داریم که قماش‌(از جنس) حضرت است.»

حجت‌السلام کاظم صدیقی در تیرماه ۹۱ هم از قول یک روحانی مورد اعتماد خود مدعی شد که «آیت‌الله خامنه‌ای(رهبر انقلاب اسلامی)… مکرر خدمت حضرت تشرف داشته است، ولی نشناخته»، و افزود: «وجود مبارک امام زمان ـ‌ارواحنا فداه‌ـ در عرفات با اسم ایشان‌(رهبر) را دعا می‌کرد.» حجت‌السلام صدیقی در ۶ مهر ۹۸ هم گفته بود اساسا «خدا در وجود رهبری تجلی کرده است.»

سمت‌ها:

* مؤسس و تولیت حوزه علمیه امام خمینی

* نائب رئیس شورای مدیریت حوزه علمیه تهران

*امام جمعه موقت تهران از سال ۱۳۸۸

*مشاور عالی رئیس قوه قضاییه

*دبیرکل بنیاد بین‌المللی غدیر

*رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور

*عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی

C:\Users\Testman\Pictures\maxresdefault (2).jpg

مقامات ریز و درشت و همه جناح‌ها و کسانی که در جمهوری اسلامی بودند و یا هنوز هستند و ۴۴ سال است همه روزنه‌های امنیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و انسانی را بسته و مرگ و نابودی پیشه کرده‌اند بی‌شرمانه و وقیحانه دم از «برکت جمهوری اسلامی ایران» و «امنیت» «دینداری» و «عدالت دم می‌زنند.

 دها هزار مبارز و جوان زد و مرد را به دستور شخص خمینی و با موافقت سران حکومت بدون محاکمه به پای دار بردند و تیر باران کردید و حتی جنازه‌هایشان به خانواده‌هایشان تحویل ندادند. هنوز هم روزی نیست در ایران به بهانه‌های مختلف چند نفر را اعدام نشود. روزی نیست انسان‌های معترض به این وضع موجود که حکومت فراهم آورده است دستگیر و زندانی و شکنجه نشوند. روزی نیست اعتراضات بر حق کارگران به دلیل به تعویق افتادن حقوق خود، مورد هجوم وحشیانه نیروهای سرکوبگر قرار نگیرند و با ضرب و شتم دستگیر و روانه زندان نشوند.

این همه گروه‌های وحشی حزب‌الله، خواهران زینب، سربازان گمنام امام زمان، بسیجی، نیروی انتظامی، لباس شخصی‌ها، حراست و نهی از منکر و دها سازمان علنی و مخفی جنایت‌کار و مفت‌خور، به جان و مال و زندگی مردم تعرض می‌کنند.

روزی نیست زنان جامعه ایران را مورد تحقیر و بی‌حرمتی و بی‌حقوقی مطلق و تعرض فیزیکی قرار ندهند. روزی نیست جلوی دختران و زنان آزادی‌خواه و برابری‌طلب در خیابان و سایر اماکن عمومی گرفته نشود و مزاحمت برایشان پیش نیاورند.

این حکومت جانی و تبه‌کار و فاسد، هیچ شکلی از امنیت و آزادی در ایران باقی نگذاشته‌اند چرا که رمز بقای حاکمیت سیاه و اعمال و سیاست‌های جنایت‌کارانه است. این حکومت دشمن درجه یک آزادی و برابری و جامعه حق‌طلب کارگران، زنان، جوانان، بازنشستگان، دانشجویان، معلمان و همه کسانی است که تشنه آزادی و برابری و امنیت و رفاه هستند.

کلیت جمهوری اسلامی به دلیل این همه جنایت، وحشی‌گری، کودک‌کشی و سلب امنیت اکثریت شهروندان در این چهل و چهار سال، ذره‌ای حقانیت و جایگاه انسانی و اجتماعی و اخلاقی ندارد و تنها جایش گورستان تاریخ است!

شنبه بیست و پنجم فروردین ۱۴۰۳- سیزدهم آوریل ۲۰۲۴

بهرام رحمانی

bahram.rehmani@gmail.com 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate