مرگ بر ستمگر و حسرت یک زندگی معمولی در غرب

“مرگ بر ستمگر … ” دولتهای غربی را هم دست به عصا کرده است. داشتند ‘مذاکره’ شان را با ج اسلامی میکردند‌. ما قرار بود مقهور و مفتون  کنفرانسهای مطبوعاتی سران مهم دنیا، نفس از سینه مان درنیاید تا ببینیم این سرها چه معامله ای با آیت الله میکنند و چه خاکی بر سر ما  می‌ریزند. وقتی با آن قدرت ریختیم بیرون چرتشان بار دیگر پاره شد‌، بار دیگر انگشت بدهان شدند. حال امیدوار بودند ما برویم در خیابان جان بدهیم و “رضا شاه روحت …” یا “معصومه قمی …” بگوئیم یا این و آن آلترناتیو مطلوب سرمایه داری را روی دست و دهان بچرخانیم. “مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر” نا امیدشان کرد. آقایان و خانمهای روسای دول غرب ظاهرا حقوق بشر پرست از پشت پنجره کاخ سفید، الیزه و داونینگ … نیشی برایمان باز می‌کنند و دمبی تکان می‌دهند، دستی تکان میدهند ولی در جلو یا پشت پرده همچنان به مذاکراتشان با جمهوری توحش اسلامی ادامه میدهند. از حضور رادیکال ما بسیار بیشتر از جمهوری اسلامی در هراسند.  نگرانند که شعارهای انقلاب ما مبادا به شهروندان زحمتکش غرب سرایت کند. آخر مزدبگیر غربی هم به شومی سیاستهای خانه خراب کن ریاضت اقتصادی همین روسای جمهور حقوق بشر، امروزه روز در ‘حسرت یک زندگی معمولی’ است.
****
بی بی سی چرند میگوید، اوجلان نبود، منصور حکمت بود
سایت بی بی سی در مقاله ای ستایش آمیز از اوجلان تحت عنوان “ژن، ژیان، آزادی: از مردی تنها در سلول انفرادی تا خیابان‌های ایران” او را قبل از اینکه یک فعال کردستان باشد رهبر جنبش ‘رهائی زن’ در کردستان معرفی کرده است! حقیقت اما این است که کسی که روی لزوم اجرای حقوق برابر زن و مرد در بین پیشمرگان کردستان دست گذاشت و آنرا بسیار پیشتر از اوجلان در دهه ۸۰ میلادی عملی کرد، منصور حکمت بود. همین برقراری برابری حقوقی زن و مرد بود که حزب دمکرات کردستان نمیتوانست تحملش کند و بخاطرش با کومله وارد جنگ شد. اوجلان در دهه ۹۰ از الگوی کومله و سترونی مردسالارانه حزب دمکرات و شکستش درس گرفت. فهمید که جنبش رهائی زن در کردستان نفوذ کرده، مقابله با آن شکست بهمراه دارد، پس به آن پیوست اما نه در ابعادی که حکمت عملی کرد. شعار خنثای زن، زندگی، آزادی، که به تعبیر سازنده اش، اوجلان، معنای ناسیونالیستی دارد از این اداپشن در دهه ۹۰ نتیجه گیری شد.
نام منصور حکمت در بستر سوسیالیسم کارگری با رهائی زن چه در سیاست و تئوری  و چه در عمل، در  تاریخ ۴۰ سال گذشته در خاورمیانه بهم تنیده و ثبت شده اند. کسی نمی‌تواند حکمت و سوسیالیسم کارگری را از امر رهائی زن دور یا خط بزند.
****
نقد آری، انشا و روضه خیر
“سوسیالیست” های انشا نویس و روضه خوان لطفن قلم و میکروفون را برای به به و چه چه هدر ندهید! اعتراضات به روحیه احتیاج ندارند، به راهنمای سیاسی احتیاج دارند‌‌‌. معترضین در سوپر مارکت ‘تشکیلات’ نیستند که حق انتخاب نوع تشکلشان را دتشته باشند، با داده هایشان و با امکانات و فعالین موجود خیابانی به بهترین شکل سازماندهی میکنند طوریکه ما باید یاد بگیریم. انقلاب به معلم ‘متخصص’ انقلاب و ‘متخصص امور کارگری’ برای اعلام زمان اعتصاب و خواص اعتصاب احتیاج ندارد، به کسی که در کف کارخانه اعتصاب سازمان دهد احتیاج دارد‌. اینکه چه خوب شد مردم، جوانان، کارگران اعتراض کردند، ‘بعله پیروز میشویم’، ‘زنده باد اعتراضات و شعارهای جاری’، حتی نصایحی نظیر ‘بروید شورا درست کنید’ و ‘اعتصاب سیاسی کنید برایتان خوبه’ بدرد کارگر و معترض و انقلابی نمیخورد، آنها خود میدانند که مشغول اعتراض و انقلابند.
رفیق، اگر توده ایست نیستی و بواقع امکانات عملی دخالت نداری، حداقل قلم و زبانت را سوسیالیستی بکار بنداز، نقد کن! انشای بی‌خاصیت و حوصله سربر، مصاحبه ‘متخصص امور انقلاب و کارگر’ ننویس و راه ننداز. این جور کارها را بورژوازی و مدیاش صدبرابر بهتر و ‘تخصصی’ تر از تو داره انجام میده. اگر نمیتونی سوسیالیستی عمل کنی، حداقل سوسیالیستی حرف بزن و تبلیغ کن: نقد کن!
**‌**
در عکس العمل به پلاتفرم رقت انگیز همه با همی حککا به قلم بابک یزدی
چجوری آدم بگه که سو تعبیر نشود و توی سر مال زده نشود؟ اگر ما کمونیستها فراخوان تظاهرات داده بودیم و همین تعداد در تورنتو شرکت میکردند، پلیس کانادا به نیابت از دولت آمریکا مبهم اعلام میکرد یکی دو هزار نفر در تظاهرات شرکت کردند‌. مدیای غربی و من و تو و ایران ماستمال و رادیو آمریکا و بی بی سی و …. تظاهرات واشنگتن را برجسته میکردند و در شبکه های خودشان شبانه روز پخش میکردند، تظاهرات تورنتو بلک آوت زسانه ای میشد. حالا حککا افتخار میکنه رفته پشت حرکتی که توسط دولت کانادا به نیابت از غرب و برای سوار شدن به خیزش انقلابی سازماندهی شد.
****
کمونیسته داریم؟
وقتی میشنوم دست راستی ها قصد دارند فراخوان تظاهرات در تهران بدهند یادم میافتد که اصغر کریمی ١۵ سال پیش میگفت تلویزیون کانال جدید میلیونها بیینده دارد. از طرف دیگر حککا میگفت اگر تلویزیون دست ما باشد یکهفته ای مردم را هم رای خود میکنیم. حالا ١۵ ساله با “میلیونها” بیینده حتی یک دهات را هم رای خود نکرده اند، تهران پیشکش!
****
شکسته باد صف کاذب همه با هم
زنده باد صف مستقل سوسیالیستی کارگری
کسی که ما را از شعار “مرگ بر ستمگر …” بر حذر میدارد، برای انقلاب به خیابان نیامده، برای سانسور انقلاب، برای به شکست کشاندن انقلاب آمده است‌، او انقلابی نیست، ضد انقلاب است. هر چه زودتر آنها از صف ما جدا شوند، صف مستقل سوسیالیستهای کارگری سریعتر شکل میگیرد و *همگان* به آن میپوندند. آنها باید لخت و عریان در مقابل دید همگان قرار  بگیرند. ما خواهان شرکت همگان در صف مستقل خودمان در انقلابیم چون آنرا لازمه به پیروزی رساندن انقلاب میدانیم. بهمین دلیل مخالف سازش طبقاتی تحت عنوان همه با هم هستیم. همگان آری، همه با هم خیر!
****
انقلاب، هنر و هنرمند
انقلابیون هر هنرمند حرفه ای یا آماتور که با هر سبکی و هر درجه ای از تبحر برای انقلاب اثری تولید کند ارج می‌نهند و بزرگش میدارند. وقتی صحبت از نمایندگی انقلاب در موسیقی باشد، اما، معیار تشخیص دلبخواهی نیست. باید از توده انقلابی پرسید از چه موسیقی خوششان میاید و به چه اجرائی گوش میدهند. حدس قوی میزنم که موسیقی سنتی، حال با هر اجرائی از آن و به هر زبانی، نماینده یا نماد انقلاب در موسیقی نباشد.
*****
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate