ناتوانی در تداوم اعتصابات کارگری و شکست پذیری حنبش مطالباتی کارگری

ناتوانی در تداوم اعتصابات کارگری و شکست پذیری حنبش مطالباتی کارگری

مقدمه:

در حالیکه اعتصابات شرکت هفت تپه و صنایع فولاد با همه سختی ها ادامه یافته و فعالین کارگری توانسته اند حمایت  کشوری و جهانی بدست آورند .همانطور که پیش بینی می شد ، ادامه کاری این اعتصابات مسئله اساسی پیش روی همه فعالین جنبش کارگریست.

اعتصاب کارگری نمی تواند در یک منطقه و صنعت محدود بماند و شکست نخورد. خصوصا در فضای سرکوب رژیم اسلامی سرمایه داران ، یا باید جلو برود و سراسری شود یا حکومت با ابزارهای متعددی که دارد انرا شکست می دهد.

کارگری که بخاطر حقوق معوقه به میدان امده نمی تواند مدت زیادی بدون حقوق در کارهانه و خیابان بست بنشیند که اگر این امکانات را داشت دندان روی جگر می گذاشت و کارش را ادامه می داد! لذا با اغاز هر اعتصاب کارگری معضل این خواهد بود که ادامه کاری و گسترش ان از چه راهی ممکنست.

اعتصاب کارگران هفت تپه و پیوستن صنایع فولاد در خوزستان از قانون عمومی بالا جدا نیستند. اینها را هم رژیم سرمایه داران می توانند در هم بشکنند و هم تجارب بالائی دارند و هم ابزارهائی که طی زمان بکار گرفته اند و بکار خواهند گرفت.

بامزه است که چپ حاشیه ای بجای ارائه راه حلها و راه نشان دادنها مثل اینست که در انقلاب اکتبر پیروز شده دارد فریاد پیروزی سر می دهد و پایان سرمایه داری را اعلام می کند! من را یاد رجوی می اندازند عده ای از این چپها که وعده “دیدار در تهران” می داد و فکر می کرد با دو هزار نفر ادم از خود بیگانه و گیج قرار است از طریق جاده ها به تهران برسد و قدرت بدست بگیرد!

از این داستان چپ حاشیه ای بگذریم و ببینیم اعتصابات اخیر کارگری دچار چه معضلاتی شده اند و پاشنه اشیل این اعتصابات کجاست؟

(۱)صحنه های اول رویاروئی اعتصاب کنندگان با حکومت سرمایه داران:

صحنه های اول این رویاروئی بطور ساده ای تهاجم کارگران و جلو کشیدن فعالین کارگری و بستن این مراکز تولیدی بود و تجمعات و گردهمائی ها و سخنرانیهای پرشور رهبران کارگری مثل اسماعیل بخشی و اعلام خواستها.

به نظر می رسید رژیم اسلامی عقب کشیده و دارد این اعتراضات را و فعالینش را شناسائی می کند. رژیم فضا را برای تهاجم مستقیم اماده نمی دید . لذا بنوعی عقب نشینی مقطعی دست زد . نماینده فرستاد و راضی شد حتی دو ماه حقوق  کارگران را بدهد . اما با سایر خواستهای کارگران مثل پذیرش حق تشکل یا اداره کارخانه طبیعتا موافقت نکرد.

توی این فاز بود که سیل پیامهای حمایتی از نهادهای کارگری داخل و خارج کشور اغاز شد و چهره های فعالین کارگری به دنیا مخابره شد.کمپینهای حمایتی در خارج کشور در حد ان  از این جنبش دفاع کردند و خواست اعتصابات هفت تپه به گوش دنیا رسید. تا انجا که اخیرا  ۸۰ سندیکا و اتحادیه کارگری جهانی به دفاع از کارگران و معلمان پیوستند(۴)

اما کاملا قابل پیش بینی بود که این صحنه ها نمی تواند تداوم یابد و یا باید اعتصابات سراسری شود و بر سیاسی بخود بگیرد یا اینکه رژیم مثل همیشه انرا شکست خواهد داد.

(۲)اغاز فاز شکستن اعتصابات با استفاده از جنگهای روانی و کار امنیتی

از انجا که موازنه بین جامعه و حکومت اسلامی به هم خورده و این رژیم دچار بحران سراسریست، رهبران امنیتی رژیم درست ندانستند که با سرکوب مستقیم به اعتصابات پاسخ دهند. لذا این توهم را دامن زدند که ظاهرا رژیم شکست خورده و فردای سوسیالیزم نزدیک است! حکومت بدست شوراها! باور بفرمائید اینجور حرفها را در فیسبوک برخی زده اند!

اما عقل سالم حکم می کرد که پشت سیاست کج دار و مریض رژیم پشت نماینده فرستادن و تلاش برای مذاکره نظام امنیتی دارد هم شناسائی می کند و هم وقت می خرد .این مسلم بود.

در این فاز سر و کله اخوندهای دلسوز و “نمایندگان کارگری سازشکار” پیدا شد.تویتر و ارتباطات را بدست گرفتند و یک “الترناتیو” برای رهبری رادیکال اعتصابت ساختند که این “الترناتیو” تلاش می کند “طبق قوانین نظام” با در دست داشتن عکسهای رهبری اثبات کند که ضد نظام نیست و فقط مقداری حقوق می خواهد! به سرعت این “الترناتیو ” اسم هم پیدا کرد مثلا شورای اسلامی کار یا کمیته انظباطی یا یوسف بهمنی!(۲)

با دستگیری اسماعیل بخشی رژیم تلاش کرد که سر رادیکال جنبش را عقب بزند تا راحت تر بتواند “خودیهای” کارگری را جاسازی کند. یک عمل جراجی حساب شده!

جنگ روانی هدفش اینست که کارگر خسته و فقر زده و نا امید را به امید چندرغاز از کنار پیشروان کارگری دور کند فاصله بیندازد و “قطب بندی” درون کارگری بسازد. طبیعتا وقتی این قطب بندی شکل گرفت نظام امنیتی راحت تر به سرکوب فیزیکی خواهد پرداخت و در دنیا هم اعلام می کند که “دعوای دو جناح کارگری بود ما امدیم فیصله بدهیم”!

ما هم اکنون در این فاز قرار داریم! رژیم در حال ساختن “اپوزسیون خودی” است.! فعالین رادیکال به حق باید نگران باشند و چهره واقعی این نمایشنامه نویسی های امنیتی را افشا کنند.

(۳)فاز سوم و سناریوی بعد شکستن اعتصاب:

وقتی اعتصاب نتواند گسترش سراسری بیابد مرگش اغاز می شود.اعتصابات کارگری در ایران نمی توانند کلیت نظام را هدف نگیرند نمی توانند سراسری نشوند و امیدوار باشند اهداف اعتصاب تحقق بیابد.این رژیم سرمایه داری نوع دیکتاتوری است و زبانش سرکوب است نمی تواند باج بدهد.

لذا اگر رژیم بتواند با دامن زدن به دو دستگی ، بخشی از کارگران را به کار برگرداند ، فاز دستگیریها تسریع می شود ، فاز اخراجها به ان اضافه می شود و رژیم طبیعتا از این ماجرا درسی می سازد برای سایر واحدهای کارگری!

عین همین کار را رژیم با جنبش سال ۸۸ و اعتراضات خیابنی توده ای بعدش کرد. موسوی را انداخت جلو دو دستگی ساخت “جناح رفرمیست” حلو گذاشت و بعد با شناسائی قبلی به شکار فعالین رادیکال پرداخت. اینها کارشان را خوب بلدند!

شکستن اعتصابات خوزستان برای رژیم اسلامی اهمیت بسیاری دارد. نه فقط اهمیت داخلی بلکه اهمیتی بین المللی.

رژیم می خواهد نشان دهد که “تحریمهای ترامپ”(که خودش یک جنگ زرگریست) نمی تواند این رژیم را ضعیف کند. این را باید ثابت کند تا سالهای اینده بتواند خودش را در میان رهبران سرمایه داری دنیا بفروشد! اونها این رژیم را زمانی لازم دارند که بتواند “ارامش بسازد در فضای کار”! “جزیره ثبات لازم دارند تا به رژیم کمک کنند .

در داخل هم رژیم به شکستن اعتصاب در خوزستان نیاز دارد. باید نشان دهد که اگر از خم اعتراضات خیابانی گذشت ، از خم اعتصابات کارگری هم می گذرد و در جنگ روانی با جامعه وضعیت حاکم خود را حفظ کند.تا جامعه دوباره در لاک دفاعی فرو برود و چند صباح دیگر جانیان و دزدان را تحمل کند.

لذا زدن اعتصابات هفت تپه و فولاد یک هدف استراتژیک است بسیار فرارتر است یک مسئله محلی.

 

(۴)چاره چیست؟چه باید کرد؟

هر انچه فعالین داخل و خارج کشور تا بحال در حمایت از اعتصابات در خوزستان کرده اند بسیار موثر بوده اما بسیار ناکافیست. این اعتصابات اگر محلی بماند امکان ندارد پیروز شود.راز پیروزی طبقه کارگر در توسعه مبارزاتش می باشد.”محلی و منطقه ای” قومی و قبیله ای” نمی شود مبارزه کارگری را پیش برد.

اون سیل حمایتهای تشکلهای داخل کشور باید به عمل واحد یعنی گسترش اعتصابات کشوری و سراسری تبدیل شود. نوشتن اطلاعیه و حمایت ناکافیست! باید  اعتصاب سراسری پیوست.

اعتصاب سراسری دیگر نمی تواند سر چند ماه حقوق باشد باید اهدافش وسیعتر باشد باید سیاسی تر شود. طبیعتا در ایران هر اعتصاب  سمت سیاسی هم دارد اما سیاسی تر شدن یعنی کلیت رژیم را بعنوان نماینده سرمایه دار مخاطب قرار دادن و پایان رژیم و پایان سرمایه داری را فراخوان دادن.

داخل کشور باید بتواند رهبری کشوری بسازد. اعتصاب سراسری نیاز به سازماندهی سراسری دارد.

اعتصاب سراسری و سازماندهی سراسری هسته نهاد رهبری النرنایو کارگریست. تا این امر تحقق نیابد پایان رژیم عملی نیست و سرکوب بعد سرکوب نفس از طبقه کارگر خواهد گرفت.

لذا همان دهها نهاد داخل کشوری باید کنار هم جمع شوند و نقشه اعتصاب سراسری بریزند.اینجا استارت سیاسی تر شدن مارزه مستقل طبقه کارگر است برای سرنگونی رژیم ئ سازماندهی جامعه بدون استثمار یعنی سوسیالیزم.

اگر سوسیالیزم از درون نهادهای شورائی کارگری رهبری کننده اعتصابات بیرون بیاید ، سوسیالیزم حزبی و سوسیالیزم پلیسی و اعدام و سرکوب بنام طبقه کارگر نخواهد بود.نه فقط سرمایه داران و حکومتها بلکه اون چپی که فکر می کند “حزب طراز نوینش” قرار است از بالا جنبش کارگری را بدزدد هم بجائی نخواهد رسید و لذا “دیکتاتوری بنام پرولتاریا” جانشین دیکتاتوریهای تاریخ ایران نخواهد بود.

طبیعتا همانطور که در بحثهای قبلی گفتم اعتصابات سراسری هم پایان دهنده رژیم نخواهند بود و فاز قیام مسلحانه توده ای لازمست تا تکلیف رژیم و نظام سرکوبش معلوم شود.

لازم دیدم این نظراتم را در اختیار فعالبین کارگری رادیکال قرار دهم و قضاوت را به عهده انها فرار دهم.

انچه تاکیید دارم اینست که وقت را نباید از دست داد فرصت سوزی نباید کرد.

 

منابع بیشتر:

(۱)پروژه مناظره شماره ۱۶۴

نگاهی به گسترش جنبش اعتراضی کارگری در ایران و بحران برنامه برگزیت در اروپا  مصاحبه با سعید صالحی نیا،

با مدیریت : سیمین مجد

https://www.youtube.com/watch?v=CVF3npkwrWM&feature=share&fbclid=IwAR0tul-IR0ldfjpMoMjZahVnB7Jvv7VnmCBOdpn3Qdx7e6vtYk55B7Bs364

کلیپ فشرده شماره ۱۶۴ برای مشاهده در ایران

https://www.youtube.com/watch?v=zFvvw0TYanY&feature=share&fbclid=IwAR2TuCjWBe86XoaxPPwz7M3fiaeZkOLkfla2kCOSp5b0uejYDlUxpb48NVc

(۲)خنجری در پشت کارگران هفت‌تپه: توطئۀ خیانتکاران برای احیای «شورای اسلامی کار» و «کمیتۀ انضباطی»

کمیته عمل سازماندۀ کارگری

http://www.azadi-b.com/J/2018/12/post_223.html?fbclid=IwAR2pvXSUW1p3yzj3Dez3XF6GI6C3bNrz5rxqg0lZ1L_C7w6C3rhUivtJiWM

(۳) پیوند اعتصابات سراسری کامیونداران و معلمان و طلیعه مراحل بعدی آمادگی برای انقلاب !

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=70216

(۴) نامه ی بیش از ۸۰ سندیکا و تشکل کارگری در سراسر دنیا به علی خامنه ای در مورد سرکوب کارگران و معلمان

http://www.azadi-b.com/J/2018/12/post_215.html