آیا جنبش کارگران و مزدبگیران ضد سرمایه در وضعیت گذار به سوی خودیابی بسر می برند؟(٢)

علی برومند
June 15, 2019

علی برومند : در بخش اول این مطلب. بررسی کوتاهی از وضعیت جلیقه زردها و ورود آنها به خیابانها و دو تاثیر اندیشه ی واقتصاد نئولیبرالیسم در فرانسه وتن دادن اتحادیه های کارگری بخصوص ث- ژ—ت به این روند.

در بخش دوم یا آخر به جنبش های مختلف کارگری و ضد سرمایه داری بخصوص جنبش کارگری ایران نظری کوتا خواهیم داشت. در این بخش کوتاه به جنبش های ضد سرمایه داری برخی از کشورها و خودیابی جنش طبقه ی کارگر ومزد بگیران ضد سرمایه و تغیر روش مثبت چپ های منفرد نسبت به انقلاب اجتماعی و نقش اساسی شوراهای کارگری درحاکمیت سیاسی واقتصادی طبقه ی کارگر ومزدبگیران.

جنبش های ا جتماعی  ضد سرمایه داری

 

الف-- جنبش اشغال وال استریت چگونه شکل گرفت؟

برآمد جنبش ضد سرمایه داری اشغال وال استریت یا جنبش 99 درصدی ها از تاریخ 17 سپتامبز 2011 در آمریکا آغاز شد وتا مارس 2012 در جریان بود، این جنبش همراه با جنبش های خاور میانه یا بهار عربی در 2011، واین روند به جنبشی فرا ملیتی در اروپا و آسیا گسترش یافت. جنبش اشغال وال استرید در پیوند با دیگر شبکه های اجتماعی ادامه یافت. جنبش اشغال وال استریت جنبشی است که در منطقه ی قدرتمندترین و بزرگترین بانکداران وال استریت آغاز شد ودر بیش از صد شهر جهان، در آمریکا، اروپا و آسیا گسترش پیدا کرده بود.

اشغال وال استریت با شبکه های اینترنتی شکل کرفت. این جنبش، یک گروه از فعالین بودند که در روند مبارزه شکل گرفت و گسترش یافت.

جنبش وال استریت ارتباط تنگاتنگی با جنبش کارگری داشت. این جنبش در روند بحران سیاسی اقتصادی سیستم سرمایه داری جهانی درمرکز بحران زای جامعه ی آمریکا قد علم کرد و گستره ی آن به یونان، پرتغال، اسپانیا و انگلستان و ....گسترش یافت. این جنبش ضد سرمایه داری علیه سیاست های نئولیبرالیستی دولت ها به موضع گیری و مقاومت در مقابل این سیاست ها می پردازد. این روند به تحمیل هزینه های هر چه بیشتر بر نیروی کارو در یافت هزینه های بیشتر از مردم استوار است:

-کم کردن خدمات عمومی نظیر بهداشت، آموزش و پرورش وحمل و نقل.

-بالابردن سن بازنشستگی وافزایش ساعت ویا مدت کار.

-پایین آوردن حقوق، مزایا ودستمزد کارگران با بستن قرارداد موقت وایجاد رقابت بین آنها

-بالا بردن هزینه های عمومی مثل آب وبرق ودر کل انرژی

بالا بردن حقوق دولتی نظیز خدمات پست وغیرو.

روشن است که این مطالبات در پیوند با خواسته ها و مطالبات کارگران ومزد بگیران ضد سرمایه می باشد.

ب-- جنبش ضدر سرمایه داری کارگران ومزدبگیران ایران در سال 1396

 

مبارزه ی طبقاتی طبقه ی مزد بگیر ضد سرمایه هنوز بشکل گسترده تری شروع نشده است. مبارزه  کارگران ومزدبگیران حالت جنگ و گریز بخود گرفته است، حالتی است که اینجا و آنجا سرمایه را زیر سوال می برند، وارد خیابان ها می شوند، به کارخانه و مؤسسات خود برمی گردند تا دوباره  در مبارزه ای نوین به چگونگی رهایی خود فکر کنند و به شیوه خود سیستم سرمایه داری وحاکمیت سیاسی واقتصادی موجود را به چالش بکشد وسرنگونیش را یکسره کنند. اردوی کارحدودن ازدوسال قبل تا کنون  بصورت پراکنده اما مداوم در حال اعتصاب وتظاهرات خیابانی است. اعتصاباتش راچنان در پرده سازمان می دهد، که برای رژیم سرمایه داری وهمچنین برای چپ و راست رفرمیست حالت خودبخودی وبدون رهبری می نمایاند.اما تئوری چپ وراست رفرمیست که می پندارند، روند مبارزات طبقه ی کارگر ومزد بگیران ضد سرمایه در ایران روندی خودبخودی است، تفکری از بالانگر و از سویی پاسیفیستی است. اگرجنبش مزدبگیران خودبخودی می بود، می بایست با سرکوب های مداوم رژیم سرمایه، اعتراضات واعتصابات طبقه ی کارگر ومزد بگیران ادامه پیدا نمی کرد، در صورتیکه بیش از دوسال رویارویی با نظامیان و سرمایه داران، اعتصابات در اکثر کارخانه ها نه تنها متوقف نشده  بلکه ادامه دارد وبه کیفیت مبارزات افزوده شده است، چنانکه این جنبش درشهرهای مختلف به تظاهرات خیابانی تبدیل شده است. این سوال مطرح می شود، که کدام یک ازجنبش های خودبخودی با پلاکارد ها و همراه با شعارهای مطالباتی از قبل تهیه شده  وارد میدان مبارزه شده و به اعتصاب وتظاهرات ادامه داده اند. به باور من این جنبش  اوج بیشتری خواهد گرفت و تا براندازی رژیم ادامه خواهد داشت.

 بحران سیاسی واقتصادی سیستم سرمایه داری جهانی بربحران سیاسی و اقتصادی سرمایه داری درایران تاثیر گذاشته است، وازسوی دیگر مبارزات کارگران ومزد بگیران ضد سرمایه با کارفرمایان وسرمایه داران، از پوسته ی مماشات ومعامله به مرورخارج می شود، لذا نتیجه این پوست اندازی است که بالایی ها از وحشت ورود این طبقه به میدان مبارزه ی طبقاتی بجان هم افتاده اند. این روند بحران سیاسی واقتصادی درایران را پردامنه تروگسترده ترکرده است. وضعیت موجود بدون دلیل نیست.

نگاهی کوتاه به اعتصابات واعتراضات خیابانی در سالهای 1395-1396

 

باید این نکته را یاد آورشد، که دردی ماه 1395 کارگران هپکو شانه به شانه ی کارگران آذر شهر با اعتصاب و تظاهرات خیابانی خود وارد میداین شهر اراک شدند که با تهاجم نیروهای سرکوب گر سرمایه روبرو شدند. اما کارگران هپکو نشان دادندن که تا بدست آوردن خواسته هایشان مبارزه را ترک نخواهند کرد. 13 خرداد 96  هیپکو به شرکت هیدرواطس واگذارشد. اما کارفرمای جدید هم به تعهدات خود عمل نکرد. از این جهت کارگران در 12 و13 تیر ماه  دست به اعتصاب و راهپیمایی به سمت مرکز شهر وساختمان استانداری اراک زدند.

در تاریخ 11.11.1396 کارگران شرکت واحد در اعتراض به پروژه ی نیمه تمام مسکونی تعاون ومسکن روبه روی شهرداری تهران وحومه  برای سومین روزتجمع کردند.

هم اکنون ده روز است که کارگران پیمانی ابنیه فنی خطوط ریلی (تراورس) درود برای پرداخت نشدن مطالباتشان دههمین روز اعتصا بشان را گذرانده اند.

10.11.1396 بازنشستگان همدان در اعتراض به واریزحق بیمه ی درمان به خزانه ی دولت وارد خیابان شدند.

تجمع کارگران کیان کرد مقابل فرمانداری ملایر، اعتصاب کارگران روغن نباتی زنجان به دلیل حقوق عقب افتاده. تجمع چهار روز متوا لی کارگران بروجرد روبروی شهرداری.

شاخص های سیاسی واقتصادی در جهان نشان دهنده ی حاد شدن شرایط وکشاندن رویا رویی طبقاتی طبقه ی کارگر ومزد بگیران ضد سرمایه با سرمایه در سطوح مختلف را رقم می زند.مجله ی دنیای اقتصاد حال وآینده ی اقتصاد ایران را تا سال 1400 چنین بررسی کرده است: - فعالان اقتصادی  معتقدند شرایط فعلی اقتصاد ایران را می توان به غریقی تشبیه کرد که در تلاش است خود را روی آب نگه دارد.  دراین رابطه می توان خیزش کنونی را نتیجه ی بحران های موجود سیاسی واقتصادی ایران دانست و منتظر خیزشهای بعدی با لرزشی عظیم تر بود.

کارگران نیشکر هفت تپه بعداز هفت روز اعتصاب، پس از پرداخت حقوق آبانماه وتعهد کارفرما به پرداخت حقوق آذرماه  به اعتصاب خود پایان دادند.

هم اکنون یعنی چهارم اسفند ماه کارگران صنعت فولاد در ادامه ی پنج روزه ی اعتصاب خود وارد خیابان های اهواز شده اند وشعار می دهند : حساب ما پرنشه اهواز قیامت میشه. اعتراض واعتصاب بخشهایی از کارگران هفت تپه چند روزی است که ادامه دارد همچنین اعتصاب وتظاهرات هایی که هروزه ویا هرهفته در جامعه ادامه دارد.

 کارگران فولاد با دریافت دستمزدهای عقب افتاده ی خود فعلا به اعتصاب وتظاهرات خاتمه داده اند و تولید را ادامه می دهند.  امروز 8 فروردین  1397برابر با 28 مارس کارگران نیشکر هفت تپه دست به اعتصاب زده اند. با تمام این مسایل ما باید کاملا هشیار باشیم، که رسانه های سرمایه داری ما را دچار اغتشاش فکری نکنند.

رفقای و همکاران کارگر، رفقای کمونیست و سوسیالیست، امروز سیاست های سرمایه داری امپریالیستی بگونه ای توانسته است نه تنها در ایران، بلکه در آنجایی که جنبش های طبقاتی طبقه ی کارگر ومزد بگیران ضد سرمایه در حال اوجگیری است را با استفاده از رسانه ها ی خود اغتشاشات فکری را دامن بزند. بعنوان مثال برآمد جنش کارگری ایران. با روی کار آمدن بولتون از سوی تمام رسانه های امپریالیستی خطر حمله ی نظامی به ایران و کره ی شمالی را از سوی آمریکا به دروغ چند برابر جلوه می دهند. در صورتی که شواهد موجود در صحنه اقتصاد جهانی وتوان نظامی امریکا وناتو وجوجه های آنها  ازعربستان گرفته تا اسرائیل ودیگر مرتجعین منطقه در جنگ سوریه ، عراق، افغانستان ویمن نشان می دهد که امپریالیسم آمریکا، متحد ین اروپایی و مرتجعین منطقه توانایی شروع  ودامن زدن به جنگ دیگری را ندارند. اینها اگرحزب الله هه لبنان، حوثی ها در یمن، سپاه قدس در سوریه وجولان و ملیشای شیعه ی عراق را توانستند سرکوب کنند، به ایران هم حمله خواهند کرد اما  ما باید در جنگ تبلیغاتی دولت های ارتجاعی جمهوری اسلامی و دولت ارتجاعی آمریکا دوچار اغتشاشات فکری نشده، بلکه تمرکز مبارزه ی خود را بر روی عروج  شوراهای انقلابی کارگران ومزد بگیران ضد سرمایه برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی قرار دهیم، زیرا جنبش انقلابی شوراهای کارگری است که رژیم مرتجع جمهوری اسلامی را از پای در خواهد آورد نه بوق وکرنای امپریالیست ها، مرتجعین منطقه، مجاهدین، سلطنت طلب ها و....

چرا کارگران ومزدبگیران با چنین وضعت بد اقتصادی وسیاسی انقلاب نمی کنند؟

شماری از رفقا وهمکاران مبارز وضد سرمایه داری برایشان این سؤال مطرح است، که چرا در وضعیت اقتصادی بحران زای ایران و وجود سطح تورم که تا 2018 به 31،17 درصد رسیده بود (و امروز بیش از این رقم می باشد) همچنین این تورم وگرانی بر زندگی، باعث شده که اکثرکارگران ومزد بگیران با وجو دو شغل یا بیشتر نتوانند خانواده ی خویش را تامین کنند. با وجود این وضعیت اسفناک، چرا کارگران ومزدبگیران به انقلاب وتغییر این رژیم فکر نمی کنند. البته نمی شود برای این فرایند نسخه ای پیچید، اما می شود در این رابطه به علت ها ویا فاکتورهایی اشاره کرد که بتواند در رهگشایی اینگونه سؤالات کمکی کرد وره یافتی را ارائه وپیشنهاد کرد. اگر ما بتوانیم دراین را بط  بحران کنونی ایران را عمیق تر و درارتباط با بحران جهانی برسی کنیم و فاکتورهای بدست آمده را در کنارهم بگذاریم، شاهد این موضوع خواهیم بود، که سؤال ریشه ای ما (یعنی چرا گارگران و مزدبگیران ایران به انقلاب فکر نمی کنند؟) تنها مختص ایران نبوده، بلکه این وضعیت در کشورهایی مثل یونان، اسپانیا، پرتغال، ایتالیا وفرانسه هم صدق می کند. بنا براین درکشورهای نامبرده بخصوص یونان وفرانسه از سال 2008 یعنی گسترش بحران سرمایه داری جهانی حدودن وضعیت مشابه ای مثل گرانی، تورم، بیکاری بخصوص بیکاری در بین جوانان و زنان... حاکم است اما با وجود  صدها اعتصاب عمومی  وتظاهرات خیابانی نتوانسته اند تغییر اساسی در جامعه بوجود بیاورند، اما ظاهر قضیه این است که این جنبش دارد به این همه بی عدالتی واستثمار تن می دهد!!! وخیلی ها در انتظار انقلاب ویا تغیراساسی دراین کشورهاهستند. باید یاد آور شد همانطوریکه شاید برای برخی روشن است که تغییرات مورد نظرما ویا دگرگونی اساسی در یک جامعه حتمن با وجود فقر و تنگدستی طبقه ی کارگر به انقلاب منجر نمی شود. از سویی وجود این نوع بحران ها می توانند به انقلاب منجر شوند واز سوی دیگر ما شاهد انقلاباتی با هدف دگرگونی جوامع بر بستربحران های اقتصادی سیاسی قرن بیستم در کشورهایی مثل روسیه، چین،کوبا و انقلاباتی در گوشه و کنار دنیا را شاهد بوده ایم، می خواهم بگویم که قوانین انقلابات اجتماعی عینن قواعد ریاضی دو+ دو مساوی چهارعملی نیست،  اینکه وجود بحران وتورم اقتصادی حتمن به انقلاب بینجامد و برعکس.. اما بیچارگی و فقرو سیه روزی طبقه ی کارگر ومزد بگیران نمی تواند علت اساسی انقلاب در یک کشور باشد. مهمترین فاکتور انقلاب در یک کشور آگاهی طبقاتی است و وجود شرایط انقلاب در جامعه می باشد( باید اشاره کنم که  بر بستر بحران های اقتصادی وشناخت طبقه از این بحران در کوران مبارزات ضد سرمایه داری، آگاهی طبقاتی سرعت عمل بیشتری دارد وهر دو برهمدیگر تاثیر می گذارند ودریک واحد بیان می کنند). که البته این آگاهی تنها از طریق کتاب خواندن ویا یادگیری تئوری بدست نمی آید بلکه درکوران مبارزات سیاسی، اقتصادی ودیگر مطالبات بین مزدبگیران و سرمایه داران در سطح جامعه بدست می آید.

آگاهی طبقاتی طبقه ی کارگر ومزدبگیران رابطه ی مستقیمی با بحران های سرمایه داری را دارد. اما من به چرا یی طرح سؤال فوق در بحران های اقتصادی وحتی سیاسی در کشور هایی مثل ایران و... وچرا یی نبود رخدادهای انقلابی درادامه ی این مطلب اشاره خواهم کرد.

 

منفردین چپ همراه با جنبش کارگری در حال گذار وخودیابیست

تجربه ی تاریخی ومبارزه ی طبقاتی در قرن گذشته  به ما یاد داد که قبله ی عالم شرق نه سوسیالیسم بود و نه آنچه را که فریاد می زدنند متعلق به ما بود( منظور احزاب وسازمانهای هیرارشیک ونه دیکتاری حزبی که بنام دیکتاتوری پرولتاری تبلیغ و ترویج می شد ).  همانطوری که در جنبش های ضد سرمایه داری سعی کرده ام که خود یابی جنبش کارگری را بگونه ای بیان دارم و روش و سازمانیابی که خود طبقه  و جنبش کارگر بدون نقش احزاب چپ خود مدیریتی و سازمان می دهند، همچنین با شعارها یش،  شورا های ی کارگری را به عنوان  تنها بدیل برای نوع حکومتی خود در مقابل نابودی سیستم سرمایه داری می داند. ما این خواسته را  و این نوع از دموکراسی مستقیم را هم در جنبش وال استریت، جنبش کارگری ایران از سال 1398 و هم در جنبش کارگری جلیقه زذها مشاهده می کنیم.

گذار و خود یابی در جنبش کارگری لزه بجان احزاب وسازمان های چپ کلاسیک انداخته است

بخشی از جریان چپ جهانی کم کم دریافت که مثل گذشته نمی تواند به زندگی سنتی خود ادامه دهد و تا زه در نیمه راه به این نتیجه رسیده اند، که حاکمیت یک حزب غیر ممکن ونشدنی است و حاضرند که قدرت را تقسیم کنند. البته این تقس هنوز نه قواعدش ونه پاراگراف هایش منتشر شده. هنوز در حد یک تئوری باقی مانده است، زیرا اگر روشن می بود، می بایست ما شاد اتحاد عمل این پلورالیسم باشیم.

من در نوشته ها ومطالب مختلفی به باز یابی، خودیابی وخود مدیریتی جنبش کارگری و بخصوص به جنبش کارگری ایان پرداخت ام. این نوشته ها ومطالب درآرشیو آزادی بیان قابل دست رسی است.

 

 جنبش اعتراضی جلیقه زرد ها به روشی دیگر رهبری وهدایت میشود.

 روند وشیوه ی مبارزه ی این جنبش چه از نظر سازماندهی وچه از نظر رهبری  با جنبش های کلاسیکی که بوسیله ی اتحادیه های کارگری ویا بوسیله ی احزاب چپ فرا خوان داده می شود،هیچ شباهتی ندارد. شیوه ی رهبری این جنبش شیوه ای به سبک کمونی است. از حومه ها ی مختلف شهرستانها ودنیای وفضای مجازی از سوی آگاهان و تهیدستان این جنبش از پایین هدایت می شود. ناظران می گویند رهبری و مسئولیت ها در محل مبارزه ویا جایگاهی که فعالین هستند تعیین می شود واز طریق فیسبوبک ویا دیگر وسایل مجازی به حومه های دیگر ارتطبات برقرار می شود و رهبری جنبش سراسری هدایت می شود، اما هر حومه،  منطقه ویا شهری خود تصمیم گیرند ه می باشد.

جالب اینجاست، که از سوی احزاب چپ و راست ودولت های سرمایه داری، به این جنبش برچسب  پوپولیستی زده اند. آیا جنبشی که  خودسازمانده است و به احزاب چپ و راست و به اتحادیه های کارگی بوروکرات بی اعتناست، جنبشی پوپولیستی است؟. ناظران و گزارشگران می گویند که موتور محرک این اعتراضات  کارگران و تهیدستان ساکنان مناطق پیرامونی یعنی حلبی آباد ها بودند. در هرصورت  جنبش موجود جنبش بخشی از کارگران و تهیدستان است، رهبری جمعی، تیمی ،  با با ور به  دموکراسی مستقیم  و سازمان های افقی ونه  نردبانی، یکی از اساسی ترین اصول نگاهی است که این جنبش با خود حمل می کند.

 نظری کوتاه به منشور آنها می تواند در قضاوت ما نسبت به جنبش ضد سرمایه داری  جلیقه زردها تاثیرگذار باشد.

خواسته های جلیقه زردها

مانیفست: مطالبات جلیقه زردها

نمایندگان پارلمان فرانسه، ما به این وسیله دستورالعملهای مردم را به شما ارائه می دهیم تا آنها را تبدیل به قانون کنید.

نمایندگان، صدای ما در مجمع ملی باشید.

از خواسته های خلق تبعیت کنید! این دستورالعملها را اجرا نمائید:

-          بیخانمانی صفر: فورا

-          مالیاتهای تصاعدی بیشتر، یعنی سطوح بیشتر تصاعد مالیاتی

-          حداقل دستمزد: 1300 یورو خالص

-          حمایت از کسبه های کوچک در دهات و مراکز شهرها. توقف ساخت مراکز خرید بزرگ پیرامون شهرهای بزرگ که کسبه کوچک را خفه می کنند. پارکینگهای مجانی بیشتر در مراکز شهرها

-          عایق بندی منازل در سطح وسیع تا با صرفه جوئی انرژی در خانه ها اکولوژی مورد حمایت قرار گیرد

-          مالیات: بزرگها (مک دونالد، گوگل، آمازون، کاره فور...) باید مالیات بزرگ بپردازند و کوچکها (صنعتکاران، واحدهای کوچک و متوسط) مالیات کوچک.

-          نظام واحد بیمه های اجتماعی برای همه (از جمله در برگیرنده صنعتکاران و کارورزان مستقل)، از بین بردن بیمه های اجتماعی خودپرداز [خصوصی] (RSI).

-          نظام بازنشستگی باید مبتنی بر همبستگی باقی بماند و بر همین اساس اجتماعی [یا ملی] شود. لغو حق بازنشستگی بر اساس امتیاز.

-          مالیات بر سوخت نباید افزایش یابد.

-          حق بازنشستگی نباید کمتر از 1200 یورو باشد.

-          هر نماینده منتخبی حق برخورداری از حقوق معادل سطح میانی را خواهد داشت. هزینه های مسافرت مورد بازرسی قرار گرفته و در صورت موجه بودن باز پرداخت می شوند. حق رستوران و کوپن تعطیلات.

-          دستمزد تمام فرانسوی ها و همچنین حق بازنشستگی و سایر دریافتی ها بر اساس تورم تغییر کند.

-          حمایت از صنایع فرانسوی: ممنوعیت انتقال تولید. حمایت از صنایع ما به معنای حمایت از دانش و مشاغل ماست.

-          پایان ارسال کارگر: این عادی نیست که کسی که در قلمرو فرانسه کار می کند از مزد برابر فرانسوی ها برخوردار نیست و همان حقوق را ندارد. هر کس که مجاز است بر خاک فرانسه کار کند باید با یک شهروند فرانسه همسان تلقی گردد و کارفرمایش باید همان عوارضی را در مورد وی پرداخت کند که کارفرمای فرانسوی می کند.

-          برای حفظ مشاغل: قراردادهای مدت دار در واحدهای بزرگ باید بیش از این محدود شوند. ما قراردادهای دائمی بیشتری می خواهیم.

-          لغو "کوپن مالیاتی برای حمایت از رقابت پذیری و اشتغال" CICE. استفاده از این پولها برای حمایت از یک صنعت تولید اتومبیل با سوخت آبی در فرانسه (بر خلاف اتومبیل برقی حقیقتا اکولوژیک).

-          پایان سیاست ریاضت اقتصادی. توقف پرداخت بهره بر بدهی های تخمینی نامشروع و آغاز روند تسویه بدهی ها بدون دست بردن به پول فقرا و افراد کمتر فقیر، بلکه با تحقیق و تفحص در 80 میلیارد یورو مالیاتی که بالا کشیده شده.

-          مبارزه با دلایل مهاجرت اجباری.

15.06.2019

علی برومند

-          رفتار درست با متقاضیان پناهندگی. ما در مقابل آنها به تأمین مسکن، امنیت، تغذیه و همچنین آموزش برای خردسالان متعهدیم. همکاری با سازمان ملل برای تدارک تأسیس اردوگاههای اقامت در مجموعه ای از کشورهای جهان در جریان رسیدگی به پرونده های پناهندگی.

-          بازگرداندن پناهجویان ردی به کشورهای مبدأ.

-          عملی کردن یک سیاست واقعی انتگره کردن. زندگی در فرانسه به معنی فرانسوی شدن است – کلاسهای فرانسوی، کلاسهائی درباره تاریخ فرانسه و آموزش سهروندی همراه با مدرک در پایان کورس.

-          تعیین حداکثر دستمزدی 15000 یورو.

-          ایجاد مشاغل برای بیکاران.

-          بالابردن خدمات برای افراد معلول.

-          محدود نمودن اجاره ها. مسکن بیشتر با اجاره های مناسب. به ویژه برای دانشجویان و مشاغل حاشیه ای.

-          ممنوعیت فروش زمینها و مؤسساتی که در مالکیت فرانسه هستند – سدها، فرودگاهها و غیره.

-          تأمین مکفی منابع مورد نیاز برای قوه قضائیه، پلیس، ژاندارمری و ارتش. پرداخت اضافه کاری نیروهای انتظامی یا مرخصی معادل.

-          اختصاص تمام درآمدهای عوارض اتوبانها و راههای کشوری فرانسه به حفظ و مراقبت از آنها یا برای تأمین امنیت جاده ها.

-          از آنجائی که قیمت گاز و برق از زمان خصوصی سازی افزایش یافته اند ما خواستار آن هستیم که هر دو در مالکیت عمومی قرار بگیرند و قیمتها به همین ترتیب کاهش بیابند (اجتماعی کردن)

-          توقف فوری از رده خارج کردن خط آهنهای کوتاه و ادارات پست و بستن مدارس و تأسیسات زایمان.

-          رفاه برای سالخوردگان. ممنوعیت کسب سود از قبل سالخوردگان. "رفاه خاکستری" به جای "طلای خاکستری".

-          حداکثر 25 دانش آموز در هر کلاس در پیش مدرسه ها تا دبیرستان.

-          تأمین منابه لازم برای روان درمانی.

-          رفراندوم باید در قانون اساسی وارد شود. ایجاد یک وبسایت خوانا و مؤثر و تحت کنترل یک ارگان مستقل که مردم بتوانند آنجا پیشنهادهای خود را در زمینه قوانین وارد کنند. هر گاه چنین پیشنهادی 700 هزار حامی داشت، مجلس ملی باید آن را به بحث بگذارد، تکمیل کند و احیانا با پیشنهادات تدقیقی مزین کند. مجلس ملی موظف است که این پیشنهاد را به فاصله یک سال پس از ثبت 700 هزار امضاء در میان کل ملت فرانسه به رأی بگذارد.

-          بازگشت به دوره ریاست جمهوری 7 ساله. انتخاب نمایندگان به فاصله دو سال بعد از انتخاب رئیس جمهور سیگنال مثبت یا منفی ای را نسبت به سیاستهای وی صادر خواهد نمود. این در شنیدن صدای مردم مؤثر واقع خواهد شد.

-          تمدید نظام پرداخت سوبسید برای نگهداری از کودکان (Pajemploi) به بالای 6 سال و تا سن ده سالگی کودک.

-          حمایت از حمل و نقل ریلی.

-          لغو مالیات مأخذ.

-          توقف پرداخت مادام العمر رؤسای جمهور سابق.

-          لغو کارمزد پرداخت مشتریان با کارت اعتباری برای کسبه.

-          اخذ مالیات از سوخت گازوئیل کشتی ها و کروزین هواپیماها.

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com