ادامه بحران سرمایه داری جهانی وتاثیرش بر ایران

علی برومند
July 26, 2018

علی برومند : درگیری های تجاری موجود بین سرمایه های آمریکا، چین واروپا به زودی با امتیازاتی خاتمه پیدا خواهد نمود. اما جدال ورقابت برای تخفیف بحران بین سرمایه داران ادامه خواهد داشت.

 واما توضیح عمیق تر بحران سرمایه داری از سال 2008 تاکنون عامل اصلی اش گرایش نزول سود سرمایه جهانی است وجنگ های مختلف مثل جنگ نیابتی در خاورمیانه، جنگ در افقانستان، وتهدید آمریکا به بالا بردن عوارض گمرکی اروپا، چین وکانادا ودر کل درگیریهای ورقابت های تجاری بین دول سرمایه داری، محا صره های اقتصادی کشورهایی مثل روسیه، کوبا، ونزوئلا ومسائلی این چونینی بعنوان معلول ونه عامل بحرانهای سیاسی واقتصادی موجود می باشد. برای جبران نزول سود،  بین سال 2012  تا 2016 آمریکا با 33 درصد، روسیه با 23 درصد د ، چین با 6،2  درصد، فرانسه با 6 درصد ، آلمان با 5،6 درصد، انگلستان با 4،6 درصد و بقیه کشورها مثل اسرائیل، برزیل و ... 21،6 درصد به خاورمیانه ودیگر کشورهای جنگ زده صادر کرده اند . تنها آمریکا  سلاح های به بیشتراز 100 کشور سلاح فروخته است ونیاز آنهارا برای آدمکشی  تأمین کرده واین روند ادامه دارد  ( منبع هندلز بلات        Handelsblatt روزنانه ی آلمانی چهارشنبه 20.02.2017 )

من  درچند سطر زیرسعی خواهم کرد  بیشتر عامل اصلی بحران را مورد توجه قرار دهم .

وقتی سرمایه داری نمی تواند انباشت کند معنی اش این است که سودش کما کان گرایش بنزول دارد و ارزش اضافی کمتری بدست می آورد وکمتر میتواند برای اجیرکردن نیروی کار جدید سرمایه گذاری کند که بتواند سود بیشتری ببرد. پس بهر حال باید این کم بود را جبران کند.سرمایه داری خوب می داند که بالابودن سطح مبارزه ی طبقاتی طبقه کارگر ومزدبگیران در گرایش نزول سود تاثیر دارد. هم چنین روشن است که روند رشد مبارزه ی طبقاتی خود مانعی درتأمین سود ویا ارزش اضافی برای انباشت است. همانطوری که اشاره شد بخش عظیمی از طبقه ی کارگر ومزدبگیران در روند مبارزات  روزمره ی خود آگاه ترشده  وبرای بدست آوردن مطا لباتشان  با اعتصاب واعتراضات درصدی ازسهم ارزش اضافه  ویا سودی را که سرمایه غصب  کرده است  پس می گیرد،  از سویی سرمایه  مواجه  با نیروی دیگری به انم رقابت بی امان میشود که اخلال دربردن سهم بیشتر سود را دارد وآن همپالگی های خود یعنی سرمایه داران کشور خودی  وسرمایه های چند ملیتی بزرگ می باشند که با مدرنیزه کردن ابزار و وسایل تولید،  کالای ارزانتر وارد بازار می کنند واین روند هم به سهم خود د ر نزول سود کمک می کند. از این جهت است که آقای ترامپ در یافته است که بیش از حد ممکن نمی تواند ساعات کار کارگران ومزدبگیران  آمریکارا بالا ببرد وبا مدرنیزه کردن وسایل تولید به استثمار مطلق بکشد، که از این طریق جلوی نزول سود را کند کرده ویا مانعش شود. اما او با اهرم هایی که در دست دارد سعی می کند که سرمایه داران جوامع دیگر را برای تامین سود، تحت فشار بگذارد. می دانیم که آمریکا از این اهرم ها برای تحت فشارگذاشتن چین واروپا با بالابردن تعرفه های گمرکی استفاده کرد. که بتواند با تحت فشار قرار دادن رقبای خود گرایش نزول سودش را مانع ویا تخفیف دهد. نمونه ومثال زنده، همین امسال با بالابردن تعرفه های گمرکی آمریکا در برابر چین و کشورهای اروپایی است. با این روش طبقه ی سرمایه دار اروپا وچین را  برای کند کردن نرخ نزول سود تحت فشار می گذارد. اما کمدی تراژدی در این است که خود این جوامع هم همانند سرمایه داران آمریکا دچار تناقض مشابه ای هستند و درکل سرمایه جهانی در مخمصه ی نزول سود گیر افتاده  است. اما لازم به اشاره است، که ارزش اضافی ساعات کاراضافی ایست که از سوی سرمایه دار به کارگر ویا مزد بگیران پرداخت نمی شود وبه جیب سرمایه داران ریخته می شود. از دیگاه اقتصادی افزایش ویا کاهش انباشت سرمایه ویا ارزش اضافی به تعداد نیروکار اجیر شده از سوی سرمایه درکل جامعه بستگی دارد. بنا به تجزیه تحلیل ومثال مارکس درکاپیتال، کارگری که هشت ساعت در روز کار می کند مزد چهار ساعت کارخود را برای تجدید نیروی جسمانی وتأمین زندگی خود از سرمایه دار دریافت می کند وچهار ساعت باقیمانده بصورت ارزش اضاافی  برای سرمایه دارمی ماند یا بمفهوم دیگر کارگر نصف ساعات کاری را که در روز کار می کند به او پرداخت می شود. که البته ازاین ارزش اضافی درصدی برای مخارج  و تامین زندگی کارفرما ویا سرمایه دار خرج می شود ودرصد باقیمانده ی آن را برای تجدید تولید بصورت سرمایه صنعتی ویا سرمایه مالی انباشت می کند وهمانطوری که قید شد،این انباشت نتیجه ساعات کاراضافی یا ارزش اضافی است که به کارگر پرداخت نکرده است. سرمایه دار دوباره ارزش اضاافی که بصورت انباشت باقی مانده است را  سرمایه گذاری میکند واز این طریق با اجیر کردن نیروی کار جدید ارزش اضافی بیشتر بجیب بزند وسرمایه بیشتری را انباشت کند.  اما رقابت بی امان بین سرمایه داران و رشد صنعت وفن آوری توانسته است این روند را معکوس کند، یعنی اینکه فرایند رشد سرمایه ثابت وسرمایه متحرک جا عوض کنند، بدین معنی که به جای اینکه سرمایه متحرک(تعداد کارگران) به مرور رشد کند در مقطعی در تاریخ قرن بیستم وبخصوص دردهه هشتاد قرن بیست به بعد، تعداد کارگر تولید گر ویا مولد  بمرور کمتر شد و در عوض به تعداد کارگران ومزدبگیران خد ماتی  اضافه شد و از سویی رشد فن آوری در فرآیند تولید وخدمات اجتماعی به روند رشد سرمایه ی ثابت  دامن زده است. امروزه در تمام کشورهای صنعتی وسرمایه داری دنیا رقم سرمایه ثابت (ابزار و وسائل تولید حدودا 80 در صد است) و سرمایه متغیر ( کارگران ومزدبگیران 20 درصد است. از سویی این روند خود مهمترین عامل بحران بیکاری وبا پایین آوردن سطح درآمد توده ی کارگر، بحران فقر را در جامعه و از سوی دیگر رشد فن آوری بخش مزدبگیران خد ماتی را در تمام شاخه های صنعتی وغیر صنعتی بالا برده است. آمارها گویای این است، که در اکثر کشورهای صنعتی بین 50 -60 درصد کارگر مزد بگیر خد ماتی، کارگران تولیدگر  یا مولد کمتر از 50 در صد تولید ناخالص را بعهده دارند.  دو عامل مهم در وضعیت بحرانی موجود نقش دارند. یکی دامنه ی رشد مبارزات طبقاتی طبقه ی کارگر است و دیگری رقابت بی امانی که از سوی خود سرمایه داران  برای بردن سود بیشتردامن زده می شود. این دو خود تاثیردر گرایش نزولی نرخ سود وکند کردن انباشت نقشمند اند. هرچه مبارزه ی طبقاتی اوج بگیرد، کم و بیش بهمان اندازه سود وارزش اضافی نزول خواهد کرد.

 با نگاهی کوتاه به تولیدات ناخالص جوامعی که در جنگ تجاری هستند، می توان گمانه زنی کرد که چرا  باج خواهی ها شروع شده است.

 

از 100 در صد تولید ناخالص دنیا سهم کشورهای تولید کننده به قرار زیر بوده است:

                     1970 تولید ناخالص                  2015 تولید نا خالص

آمریکا                         27،8  درصد                                 25،4 در صد

چین                            0،9  در صد                                  10 در صد

28 کشور اروپا             37،8                                             26،3

کشورهای دیگر             33،5 در صد

هند، برزیل،

 کره ی جنوبی و.... 

در جنگ تجاری ترامپ روئیاهای دهه 80 رونالد ریگان را در سردارد. هم اکنون مشاوربازرگانی ترامپ، رابرت  لایتزر robert lighthhizer  همان مشاور بازرگانی رونالد ریگان بود. لایتز در آن زمان برای موازنه تجاری با ژاپن، دولت ژاپن را تهدید به افزایش تعرفه های تجاری بر کالاهای الکترونیکی کرد ودر این راه موفق شد. آمریکا در آن دوران کسری 23 میلیون دلاری با ژاپن داشت به همین دلیل دولت ریگان حدود300 میلییون دلار تعرفه  بر کالاهای وارداتی قرار داد.

چین در 15 فروردین(چهارم آپریل) در پاسخ به تعرفه های گمرکی دولت آمریکا بر روی واردات کالاهای چینی در پاسخ بر 50 میلییارد دلار از کالاهای آمریکایی، سویا، هواپیما وخودرو .. تعرفه 25 درصدی اعمال خواهد کرد. درواکنش به این اقدام تلافی جویانه چین، ترامپ خبر از  تعرفه گذاری  به میزان 100 میلیارد دلار داد.

چین اعلام کرد که بر واردات خودرو ازآمریکا تعرفه 40 در صدی اعمال  خواهد کرد وبرای دیگر کشور ها تعرفه ی خود را از 25 در صد به 15 در صد کاهش خواهد داد( منبعonline   focus مجله هفتگی آلمان  09.07.2018)  

جنگ تجاری آمریکا با اروپا: از امروز 1 ژوئن 18 یا11 خرداد 1397  آمریکا بر واردات فولاد 25 درصد و واردات آلومینیوم 10 در صد عوارض گمرکی گذاشته است. در این زمینه می توان صفحه ها نوشت.

 

در ایران چه می گذ رد

بحران سیاسی واقتصادی سیستم سرمایه داری جهانی بر بحران سیاسی واقتصادی سرمایه داری درایران  تاثیر گذاشته واز سویی مبارزات طبقه ی کارگر ومزد بگیران ضد سرمایه  از پوسته ی مما شات و معامله برای دریافت دستمزد ومزایای بیشتر خارج می شود و دراینجا وآنجا این پوسته را شکسته و وارد مرحله ی مبارزات خیابانی ورویا رویی با رژیم سرکوب گرسرمایه شده است. باید اشاره کرد که که وقتی پایینی ها دیگر نمی خواهند مثل گذشته زندگی کنند، عکس العمل و وقوع تغییر وتحولات درحاکمیت سیاسی رژیم وقت برای مهار کردن مبارزات رادیکال ضد حکومتی وارد مراحلی می شود، که در مرحله ی اول برای سوار شدن بر جنبش ضد سرمایه داری ، ابتدا حاکمیت سیاسی به جان هم می افتند وهمدیگر را مقصروضع بد اقتصادی مثل فقر وبیکاری بی مسکنی و...  دانسته، ولی وقتی میفهمند که حنایشان پیش توده های کارگران ومبارزان ضد سرمایه داردیگر رنگی ندارد ، برای سرکوب همه جانبه ی مبارزات واعتراضات با همدیگر متحد می شوند. ما کارگران ومزدبگیران خودرا در مرحله ی دوم می بینیم زیرا ندای وحدت دو جناح مرتجع اصولگرا  و اصلاح طلب  بلند شده است وندای وحدت را می دهند. در ایران  شرایط آماده باش طبقه ی کارگر لمس واحساس می شود ومی رود که قدم به قدم سازمانهای ارتجاعی ودست نشانده گان جمهوری اسلامی را مثل شوراهای اسلامی، انجمن های اسلامی  وتمام سازمانهای ضدکارگری وابسته به ارتجاع سرمایه داری را براندازد و شوراهای واقعی خودرا بعنوان حکومت شوراها در سراسر ایران بگستراند.

بنا اطلاع رسانی مرکز آمار ایران، در سال 1396 نرخ بیکاری 12،1 درصد است ( در اینجا باید اشاره کنم که کسانی که در روز یک ساعت، دوساعت، ویا سه ساعت در روز کار میکنند  کارگر شاغل محسوب می شود واز آمار کارگران بیکار کم می شود) بر بستر این بر رسی کارشناسان کارگران بیکار را از یکونیم برابر تا دوبرابر برآورد می کنند.

نرخ بیکاری جوانان  در استانهای کشور متفاوت است. اما مجموعه ی نرخ بیکاری جوانان بین 15 تا 29 سالگی 25،3 درصد است

اما مسئله اساسی برای ما کارگران مبارزوسوسیالیسم تمرکز مبارزه برروی نابودی سیستم سرمایه داری در ایران به حاکمیت جمهوری اسلای است.  ما کارگران با ارائه بدیل شوراهای سراسر، فراخوان به تشکیل شوراهای انقلابی کارگران در کارخانه ها، مؤسسات، محلات، دانشگاها و مدارس و خواهان اعمال حاکمیت سییاسی واقتصادی  شوراها ی انقلابی وضد سرمایه داری در سراسر کشور هستیم.

 

تیرماه 1397

علی برومند

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com