سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه اعتبار خود را از کارگران گرفته است !

نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران ــ خارج از کشور
June 14, 2020

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

اعتبار خود را از کارگران گرفته است !

(در رابطه با جوابیه فریدون نیکو فرد درایلنا

 و زدن اتهامات امنیتی به سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه)

بعداز انتشار نامه سرگشاده سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه ، در رابطه با متنی که بنام "آی یو اف" (کنفدراسیون بین المللی مواد غذایی) در سایت های مجازی منتشر شده بود،  فریدون نیکوفرد در سایت ایلنا جوابیه ای اعتراضی انتشار داده است. سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در تاریخ 20 خرداد 1399 با عنوان :" آقای نیکوفرد، انتخاب شما از طرف آن کنفدراسیون ارزانی خودتان باد!" به ذکر چند مورد در باره فریدون نیکو فرد و رضا رخشان پرداخته است . جوابیه نیکوفرد با تیترزیر در سایت ایلنا آمده است : "بنده به عنوان نماینده آن کنفدراسیون درجلسه دادگاه انتخاب شده ام و نه از طرف سندیکا".

 سندیکا خطاب به نیکوفرد نوشته است :

"این حق شماست که بعنوان"بنده" تابع فرمایشات ای یو اف و یا هر نهاد دیگری باشید. ما بعنوان سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در امر خصوصی شما و کارچاق کن های شما، دخالتی نمی کنیم.اما آنجا که از اعتبار سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، شما و دوستانتان ول خرجی کنید، حق خود می دانیم که از منافع تشکل کارگری سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه دفاع کرده و نشان دهیم که کار چاق کن های شما این حق را ندارند که در امور داخلی سندیکای کارگران  نیشکر هفت تپه دخالت داشته باشند.

همانطور که قبلا گفتیم، شما و رضا رخشان از طرف هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه اخراج شده اید.

 یکی از دلائل اخراج این بود که شما، آقای فریدون‌نیکو فرد و رضا رخشان برای بازگشت به کار، بصورت ثبتی و‌محضری به اداره اطلاعات و کارفرمای شرکت هفت تپه تعهد داده اید که در هیچ  فعالیت و اعتراض کارگری بر علیه کارفرمای شرکت هفت تپه، حضور نداشته باشید.

( در ضمن شما بطور رسمی استعفای خود را از سندیکا اعلام داشته اید)

پس به ادعاهای بی اساس خود پایان دهید، کارگران نیشکر هفت تپه به ماهیت شما و رضا رخشان آشنا هستند،حداقل با خودتان کمی رو راست باشید".

اما برای آشنایی با ماهیت و عملکرد فریدون نیکوفرد و رضا رخشان بد نیست به چند بخش در گیومه ازیادداشت ادمین سابق کانال رضا رخشان نیزمراجعه کنیم که در یادداشتی بتاریخ 17 خرداد با عنوان "رضا رخشان و فریدون نیکوفرد چه سرنوشتی خواهند داشت؟" درکانال سندیکا درج شده است. :

"این ۲ نفر یعنی فریدون نیکوفرد و رضا رخشان کسانی هستند که برای کارفرما کانال تبلیغاتی درست کردند و با آنها همراهی کردند. کسانی که جلسه مخفی با کارفرما می‌گرفتند. کسانی که برای اخراج کارگران هفت تپه به کارفرما پیشنهاد و گزینه معرفی می‌کردند: "من به مهندس اسدبیگی گفتم که بابا این چند نفر هوچی‌گر (یعنی اسماعیل بخشی، محمد خنیفر و.. سایر نمایندگان و فعالین کارگری) رو باید برداری بندازی بیرون تا بشه شرکت رو بچرخونی، ما کمکت می‌کنیم. تو فکر نباش برار( به لُری یعنی برادر )". آری این یکی از خوش خدمتی های زوج خیانت کار نیکوفرد و رضا رخشان به کارفرما بود که در جلسات متعدد و تلفنی و حضوری با کارفرما در رابطه بودند و به او مشورت میدادند که چطور باید اعتصاب را متوقف کرد و بین کارگران اختلاف درست کرد و چه کسانی فعال هستند و باید با آنها چه کرد.

آقایان نیکوفرد و رخشان که به دروغ میگفتید سندیکایی هستید در حالی که بعدا فهمیدیم رخشان از سندیکا اخراج شده بود و نیکوفرد هم جدا شده بود. اعتبار سندیکا و سابقا نماینده کارگری چقدر توان در مشورت دادن به کارفرما و نزدیکی به آنها و چقدر برای شما چقدر پول به ارمغان آورد؟ ما که از ساعات اضافه کاری و حق شیفت خبر داریم، اما کارت به کارت و مشتولوق ها را هم اطلاع داشتیم.. دریافت پول تنها برای گردن زدن کارگران برای شما نهایتا چه سودی داشت؟ دیدید عاقبت کار شما رسوایی در بین همه کارگران هفت تپه شد؟

فریدون نیکوفرد یادته چند میلیون برای اخراج مهندس کاظمی گرفتی؟ کاظمی که با همه جلسه میذاشت که اوضاع رو آروم کنه با شماها جلسه گرفت و احترام گذاشت، آخرش چقدر از رستمی پول گرفتی که به رستمی کمک کردی که یک روزه اخراجش کرد؟ (در یک جلسه تلفنی یک ساعته در پمپ استیشن شماره یک- زمستان ۹۷) و رستمی رو آوردید سر کار؟ فریدون نیکوفرد جریان رفاقت تو با عبداله اقبالی و پیمانکاری نی‌برها بر همه ما معلوم شد و درصدی که از اقبالی میگرفتی.( اقبالی که پیمانکار جنایتکاری که به صورت برده داری مضاعف کارگران هفت تپه رو استثمار میکرد و دست اخر با مبارزه بیرون انداخته شد ولی فریدون و رخشان همدست و هم کاسه آنها بودند و از این پیمانکارها کمیسیون میگرفتن). در این چهار سال اخیر حسابی موج سواری کردید

سعید ترابیان و علیرضا ثقفی و مهدی کوهستانی ماهیانه چقدر براتون پول میزنن؟ رخشان که افتخار میکنه اینا رفیق و حامی او هستن. کوهستانی یک فرد در کشور کانادا است که به رخشان کمک مالی میکرد و ثقفی یک فرد در تهران که علاوه بر حمایت مالی، حمایت فکری هم از رخشان میکرد و سفارشش رو به کوهستانی میکرد. ترابیان هم یکی از افراد فاسد بود که قبلا در سندیکای واحد بوده و اون هم درست مثل رخشان از سندیکا اخراج شده. اشخاص فاسد دور هم جمع بودن و نتیجه ش بدبخت کردن کارگران هفت تپه و همراهی با اسدبیگی و رستمی بود".

از اوائل دهه هشتاد شمسی در جریان اجرای سیاست های اقتصادی سرمایه داری جهانی در ایران (نئولیبرالیستی) ،که پیش شرط اجرای قرارهای بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی و سازمان جهانی کاربود، ایجاد نهادهایی در رابطه با مراکز کار، درچنین روندی در دستورکار دولت ایران قرار گرفت . اعتراضات کارگری روز از پی روز و در جریان خصوصی سازی ها و تعدیل نیروی کاردر برابربستن واحدها و بیکار سازی ها و عدم تمدید قرارداد ها ونیز احقاق حقوق های معوقه گسترش یافت . نساجی ها ومعادن وماشین سازی ها و کشت نیشکر وغیره بمرورشامل اجرای سیاست های خصوصی سازی و واگذاری به سرمایه گذاران خصوصی شد . گسترش اعتراضات کارگری وانواع و اشکال مبارزات کارگری ضرورت ایجاد تشکل های مستقل را فراهم کرد ودو تشکل سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه و نیز سندیکای کارگران نیشکرهفت تپه باز سازی و ایجاد شدند.

سندیکاهای مستقل نامبرده از همان آغاز کار با انواع سرکوب و تهدید روبرو شدند وفعالین و نماینده گان آن با انواع برخوردهای فیزیکی و دستگیری و شکنجه و زندان مواجه شدند . ربیعی و محجوب و صادقی و خانه کارگر و شورهای اسلامی سردمدارشناسایی فعالین و سرکوب و دستگیری نماینده گان کارگران شدند. فعالین تشکل های مستقل با پرداختن به چنین بهای سنگینی و با انواع اعتراض و اعتصاب غذا و تامین وثیقه های سنگین و اخراج از کار و تحت فشارهای امنیتی از تشکل های مستقل دفاع کردند .

اعتراضات بی وقفه کارگران در ایران ،که در تاریخ مبارزات کارگری بی سابقه بوده و هست، توانست صدای خود را از طریق فعالین کارگری داخل و خارج از ایران به گوش نهادهای کارگری در سطح بین المللی برساند و حمایت آنها را جلب کند. کارگران هفت تپه و گروه ملی فولاد اهواز در سال 97 با اعتراضات خیابانی و اعتصاب چند هفته ای بخش های مختلف جامعه را به حمایت از مطالبات متشکل و بر علیه خصوصی سازی ها در ایران با خود همراه کرد .

امنیتی کردن فعالیت نماینده گان کارگری و انواع شکنجه واعتراف اجباری نیز نتوانست اعتراضات کارگری را خاموش کند. بر عکس مبارزات کارگران و بخش های مختلف جامعه ،که با دو خیزش دیماه 96 و آبان 98 شهرهای ایران را به میدان جنگ علیه رژیم و سرمایه داری تبدیل کرد، توانست شکاف موجود بین اکثریت جامعه با حاکمیت را عمیق تر کند و نزد انواع بخش های مختلف سرمایه داری در قدرت و یا خارج از قدرت توانایی نیروی اجتماعی طبقه کارگردر مسیر تحولات جامعه را برسمیت بشناساند. طوری که انواع بخش های سرمایه داری و نماینده گانشان دراظهاراتشان در رابطه با ایران و عکس العمل در رابطه با سیر رویدادهای سیاسی آن بر خلاف تمایلشان قادر به چشم پوشی از مبارزات اجتماعی کارگران نیستند . دولت سرمایه داری در ایران با هر پسوندی که داشته باشد تنها با خنثی کردن طبقه کارگر میتواند بر جامعه تسلط داشته باشد و طبقه کارگر نیز تنها با اتکا به تشکل های مستقل کارگری و نماینده گی بخش های مختلف جامعه می تواند سرمایه داری را به چالش بکشاند.

رژیم اسلامی که ازابتدا انواع و اقسام روش ها برای ساکت کردن اعتراضات کارگری را بکار گرفته بود، این بار برای زیر ضرب قرار دادن تشکل های موجود در سندیکاهای واحد و هفت تپه و خدشه دار کردن استقلال آنها، که از اهداف اصلی و آرزوی قلبی کل بورژوازی ایران می باشد ، با توپخانه "عضویت در این دو سندیکا جرم امنیتی است " در تلاش برای کسب خاکریزآنها با اتکا به اعضای سابق آنها وایجاد شورای اسلامی در آن برآمد. اقدام مشابه آن پیش تر از طریق "سولیداری سنتر" (مرکز همبستگی آمریکا)، که پروژه سازمان سیا درفاسد کردن تشکل های مستقل کارگری از طریق تزریق پول است ، توسط آقای مهدی کوهستانی نژاد وخانم فرزانه داوری در رابطه با دو سندیکای واحد وهفت تپه صورت گرفته بود که توسط بخش های مختلف مدافع استقلال تشکل های کارگری به موقع افشاء شد.

سندیکای کارگران شرکت واحداتوبوسرانی تهران و حومه در تاریخ 28 مرداد 97 طی اطلاعیه ای پرده از فعالیت نهادهای دولتی ـ امنیتی از طریق وزارت کارو مدیریت شرکت واحد علیه سندیکای مستقل کارگران شرکت واحد برداشت. پروژه امنیتی سندیکاسازی دولتی از طریق دو نفر از عوامل دست نشانده بنام سعید ترابیان وحسن میرزایی در همکاری با وزارت کاراجرا شد که سالهاست درسندیکا ی کارگران مسئولیتی به عهده نداشته و بر عکس درخدمت حراست و کارفرما ونهادهای امنیتی ضد کارگری بوده اند. در چنین پروژه ای، که البته تیرش به سنگ خورد، آقای رضا رخشان همپالگی سعید ترابیان نیز به عنوان مهمان خوانده حضورفعال داشت.

اکنون در شرایطی که تحت فشار جامعه و اعتراضات کارگری بر علیه خصوصی سازی ها پرونده اختلاس ها و دزدی ها باز شده است دادگاه اسدبیگی و رستمی نیزدر جریان است . سربزنگاه فریدون نیکوفرد، که به همراه رضا رخشان درهمراهی با کارفرما و بر علیه کارگران هفت تپه از هیچ تلاشی دریغ نکردند، نماینده گی مجازی" آی یو اف" (کنفدراسیون بین المللی مواد غذایی ) را به عنوان نماینده اتحادیه صنفی کارگران هفت تپه برای حضور در دادگاه اسدبیگی و رستمی دریافت می کند. در حالی که سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه عضو کنفدراسیون بین المللی مواد غذایی است، این درخواست از فریدون نیکوفرد که در واقع دور زدن سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه است ،می بایست شفاف سازی شود و رابطه های داخلی و خارجی این درخواست افشاء شود . چرا که اسناد وشواهد و مدارک ،که در بالا بمواردی از آن اشاره شده است و هم در اسناد سندیکای هفت تپه تمام و کمال موجود است، با این اقدام مغاریت دارد و نشان می دهد که این امر از طریق واسطه گری و به منظور مخدوش کردن منافع کارگران و سندیکای مستقل آنها صورت گرفته است وهمچون نمونه های مشابه قبلی نامبرده در بالا اهداف خود را با از سر راه برداشتن تشکل های مستقل کارگران در واحد و هفت تپه گره زده است .

دفاع از سندیکای کارگران در واحد و هفت تپه و هر نوع تشکل مستقل کارگری امر حیاتی بخش های مختلف جنبش کارگری در ایران است و در این امر مهم درنگ جایز نیست . نهادهای همبستگی با جنبش کارگری، که فعالیت خود را با مبارزات و مطالبات کارگری در ایران گره زده است ،دفاع از استقلال سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه را اکنون با انجام اقدامات عاجل و ضروری جز وظایف خود قرار می دهد.

 

نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران ـ خارج از کشور

جمعه23 خرداد 1399 ـ دوازده ژوئن 2020

http://nahadha.blogspot.com/

https://t.me/nahadhayehambastegi


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com