جهان / بنفشه کمالی

شعر
March 15, 2020

جهان
جهان، بسان شهری بی دفاع
شهرو کاشانه ام
پناهگاه من، ما
دنیای من، تو، ما
جهان دردمند 
سوخته، نفس بریده  تب دار
جهان درد، قرنطینه، گسستگی
غارت  شده
بیمارغرقه دردرد خویش
رها شده، بیکس، برهوت

خالی ، خلوت
بی دفاع، شلاق خورده
تب کرده،  بیمار
جهان

در
گستره  بیکران، بی دفاع
تب کرده از شرق تا غرب
شمال تا جنوب
می سوزد در تب، خستگی،
نفس بریده گی
شهرِِدردمند
بی مرزدریکسانی دررنج ...درد

خسته
ز درد، تب

 مرزهای ساختگی را درنودیده
اتحاد، بی مرزی، همبستگی، یگانگی دردرد
شهر بی دفاع ی زخم خورده
از شلاق سود و سرمایه
ولنگاری گی صاحبان زور و زر

دهکده

جاده
کوچه

 خانه
خیابان‌ها ی
بی دفاع
شهرها بیمار
مردمان بیمار

شهر بی دفاع
جهان، شهِرِِ بی دفاع
سوخته، نفس بریده،  تب دار
جهان درد، قرنطینه، گسستگی
 غارت  شده جهان
بیمار، غرقه دردرد خویش
رها شده، بیکس در برهوت
بی دفاع، شلاق خورده
تب کرده بیمار
جهان
شهر بیکران، بی دفاع
شهر بزرگ، گسترده از شرق تا غرب
شمال تا جنوب
می سوزد در تب، خستگی،
نفس بریده گی
شهر دردمند
بی مرز... پر ز درد ،مرگ
مردمان بیمار، نفس بریده خسته
جهان بیمار من
می سوزد در تب داغ
در تنگی ی نفس

دلم هوای تازه می خواهد
آه جهان بی دفا ع
مردمان بی دفا ع
معصوم، مظلوم، میلیونی
در شهری که دیگر شهر نیست
زندان است
در
ووهان
تهران 
میلان
اسلو،
کپنهاک،
رشت،
بارسلونا
قاهره
داکار
رباط
مرییلند
جهان زیبای من بی دفاع ست
جهانِِ کودکی، نوجوانی و بزرگسالی مان
بی دفاع است
دنیای یاران ام
رفقایم، کارگران، قهر مانان بی نان و نشان
کودکان کار، درد، بی خانمان
در وحشت مرگ
دنیای احتکار، ترس وحشت ز مرگ
از شیکاگو تا میلان
تهران تا هوان
لندن و کپنهاک
برلین
پاریس
الجزیره
قاهره
سئول
بی دفاع ست
آه ، جهان بی دفاع ست
در حسرت هوای تازه

در انتظارِِ

بهار، پرواز پرنده
فشردن دست همکار
بوسیدن یار. آغوش دلدار
هوایی تازه، پر پر می زند
جان-
دلتنگ در رثای
جهان
جهان بی دفاع ی تب کرده ام
در حسرت نفسی تازه

در انتظار بهار
می دانم
بی شک سازند ه گان بی باک جهان
چهره به سوی روشنایی
قلب روی به سوی خورشید
جنبند ه گان خورشید
فراخوان دهنده گان-
من درد مشترک ام
مرا فریاد کن
می سازند دوباره شهر بی دفاع را
به ارمغان آرند جلا را شکوه را

شادی و شور را
با بهار، شکفتن غنجه ها
شکوفه های بادام و گیلاس
شهر،
شهر بی دفاع جان خواهد گرفت
و ما باز می گردیم
زمستان می گذرد
مبارزه، همبستگی، انسانیت
پاسخی به ناامیدی، بیماری، ترس
قرنطینه، گسستگی  است
پاسخ ما

هست
درد مشترکیم، ما را فریاد کن
رساترازهمیشه فریاد می شود
شهر بر می خیزد
شهر بر می خیزد
خورشید چهره خواهد گشود
ما باز می گردیم  

زمستان می گذرد

شفا می یابیم

زنده گی شکست نمی پذیرد

 ما درد مشترکیم، ما را فریاد کن
قوی از همیشه فریاد می شویم
شهر بر می خیزد
شهر بر می خیزد
خورشید چهره خواهد گشود
ما باز می گردیم

شفا می یابیم

ریشه هایمان هزاران سال در خاک

با زنده گی نور خورشید

با بهارپیوندی جاودانه دارد

ریشه هایملن را دریابیم

ما شکست ناپذیریم

جهان شکست ناپذیرما بر می خیزد دوباره

بنفشه کمالی

۱۵ مارچ ۲۰۲۰   

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com