سی امین سال مرگ خمینی و رهبریِ خامنه ای

حزب كمونيست ايران (م - ل - م)
June 10, 2019


سی امین سال مرگ خمینی و رهبریِ خامنه ای
جمهوری اسلامی به دست مردمی آگاه و مصمم برای ایجاد یک جامعه سوسیالیستی نوین باید سرنگون شود

پیروزی ضد انقلاب بر انقلاب در سال 1357 بزرگترین فاجعه جامعه ما در نیم قرن اخیر است و این فاجعه با نام خمینی و قشر روحانیت شیعه درهم تنیده است. به قدرت رسیدن خمینی و بنیادگرایانِ اسلامی با کمک روشنفکران ملی-مذهبی یک ضد انقلابِ کامل با نام لوث کردن «انقلاب» بود. بر خلاف تصور عامیانه، قدرتهای امپریالیستی جهان (بهخصوص آمریکا) از چند ماه قبل از بهمن 57 به این نتیجه رسیده بودند که شاه باید برود و خمینی بیاید. در واقع بدون راه گشایی ایالات متحده و امپریالیستهای اروپای غربی، خمینی و دارودستهاش نمیتوانستند به قدرت برسند. ژنرال هویزر آمریکایی که روزهای قبل از افتادن سلطنت برای زد و بند با همدستان خمینی مخفیانه به ایران آمده بود بعدها در خاطرات خود نوشت که شاه را از پریز برق درآوردیم و خمینی را به پریز زدیم!
آگاهی از این فاجعه و علل آن موضوعی سرنوشتساز برای جامعه ما است. انقلاب یا ضد انقلاب قبل از هر چیز مربوط به آن است که کدام طبقه و نمایندگان سیاسی آن قدرت را بهدست میگیرند. در زمانه ما قدرت سیاسی یا دولت فقط میتواند حاکمیت یکی از دو طبقه بورژوازی یا پرولتاریا باشد. با سرنگونی رژیم شاه حاکمیت طبقات و قشرهای تحت ستم و استثمار جامعه برقرار نشد بلکه اسلامگرایان با آموزۀ حکومتیِ دینمدار فاشیستی به قدرت رسیدند و  انحصار خود را بر روبنای سیاسی و ایدئولوژیک اعمال کردند. انحصاری که طی چهل سال گذشته عمدتا با محوریت سرکوب نظامی و امنیتی برقرار و تحکیم شد و تداوم پیدا کرد. در واقع با استقرار جمهوری اسلامی هیچچیز عوض نشد و صرفا یک قشر از طبقه سرمایهداران بزرگ و کارگزاران دولتی آن، جای خود را به قشر جدیدی از همین طبقه و کارگزاران دولتی آن دادند.
جمهوری اسلامی، تجسم و نماد یک نظام اجتماعی ستمگر و منسوخ و حافظ منافع طبقۀ سرمایهدار استثمارگر است. رژیمی که نقش تاریخیاش سرکوب انقلاب ضد سلطنتی و نابود کردن آمال رهاییبخش و ظرفیتها و استعدادهای مردم ما بود. این رژیم شهروندان را بر حسب باورها و جنسیت و ملیتشان ردهبندی کرد و زنان و غیر شیعیان و غیر مسلمانان را در جایگاه مادون شهروندی قرار داد. از همان فردای بهمن 57 تیغ به دست و کف به دهان، دارهای اعدام و اتاقهای شکنجه بر هر کوی و برزن استوار کرد، منابر جهل و خرافه بر پا کرد و مرگ و آوای سوگواری و فغان و بانگ نحس «اللهاکبر» نواخت. همان روش و رویکرد تبهکارانه و ضد بشریِ اداره جامعه که توسط خمینی بنا نهاده شد و سه دهه پس از مرگ او توسط علی خامنه ای و تمامیت دولت جمهوری اسلامی ادامه پیدا کرده است. ثمرۀ چهل سالۀ درخت خبیثه ای که خمینی و یارانش کاشتند، چیزی جز فقر و فلاکت، آوارگی و جنگ افروزی، شکنجه و اعدام و زندان، جهل و خرافه، نابودی محیط زیست و امید و آیندۀ اکثریت مطلق مردم ایران و برخی از توده های مردم منطقه نبوده است.
جمهوری اسلامی باید برود. سرنگونی انقلابی این دولت یک ضرورت عاجل است که باید از سوی مردمی آگاه و مصمم، پاسخ بگیرد. مردم آگاه به خصلت و اصول جامعهای که بنیادا با چیزی که در چهل سال گذشته تجربه کردیم، متفاوت است و مردمی مصمم به سرنگونی انقلابی این رژیم و بر آوردن یک دولت و جامعه نوین. تنها راه به دست آوردن چنین جامعهای، به پیروزی رساندن یک انقلاب واقعی یعنی انقلاب کمونیستی و استقرار جمهوری سوسیالیستی نوین ایران است. هیچ تغییری کمتر از این، زخمهای عمیق این چهل سال را التیام نخواهد بخشید.
حزب کمونیست  ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست)
14 خرداد 1398/ 4 ژوئن 2019
 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com