جلال ملکشا ،شاعری در دو برهۀ زمانی

بهروز شادیمقدم
November 02, 2020

جلال ملکشا ،

شاعری در دو برهۀ زمانی .

" تو مرا میشناسی

من عصارۀخشمرنجبرانجهانم

من از سلالۀ ستاره های کهکشانم . " جلال

 

رفیق غیر کردی در فیسبوک نوشت :

Jasmien Azadi :

یادش گرامی باد . !ز قیافه اش مشخص است که چقدر رنج کشیده .و شاید رنجهای بیشمار دیگری. ای داد و بیداد. چرا اشعار این شاعر  گمشده را در زمان زندگیشان نشنیدیم ؟ کسانی که با شعرهای این زنده یاد آشنایی دارند .لطفا"شعرهابش را هم  برای ما منتشرکنید .

با خواندن این کامنت بسیار متاسف شدم که جلال در زبان فارسی شاعری گمنام و "شاعر گمشده" است .

در آخرین ویدئوی منتشر شده از شاعر در جایی گفته است که : "بعد از انقلاب به کردی نوشتم . من شاید اگر به فارسی مینوشتم موفق تر بودم تا اینکه به کردی مینوشتم . اما با تمام وجود عاشق کردستان بودم . عاشق سرزمینم ."

این جمعبندی و نظر ملکشا کاملا" درست است .

در اوایل دهۀ پنجاه شعر نو فارسی رسالتش را به انجام رسانده بود و غیر اشعار انقلابی شاملو در رثاء مبارزین شعر قابل توجهی وجود نداشت .

در عوض عده ای جوان در ادامۀ همان شعر جدید با اشعار غنایی و پر بار خود نوید بخش دوران دیگری در شعر فارسی بودند . جلال ملکشا یکی از آنان بود . سروده های اجتماعی و عاشقانه اش در مجلۀ فردوسی توجه خواننده ها را جلب میکرد . زیباترین سروده ها بود .

قیام ایران دفتر این سروده ها را بست ! در اینترنت هم از این اشعار و شعرهای فارسی جلال هم خبری نیست . آخرین اشعار زیبای فارسی جلال مربوط به دوران جنبش مقاومت کردستان است .

شکست جنبش و دستگیری جلال و رویدادهای آن دفتر اشعار فارسی او را هم بست .

زندان و عوارض شکنجه های شدید در آن مقطع شاعر جوان را که میرفت یکی از سرآمد های شعر نو ایران باشد در هم شکست و در خود فرو برد . واقعیت این است که آن اندیشه و احساس ضربه خورد و آن کلام فرو ریخت .

رشد ملی گرایی در کردستان و نتایج عوارض زندان در او بازده اش و انعکاسش روی آوری به شعر کردی بود . از آن پس او شاعر ملتی رنج دیده شد . شاعر محلی شد و در عرصۀ شعر غیر محلی شناخته شده نیست . بررسی و تحلیل شعر کردی جلال در ادبیات کردی وظیفۀ دیگریست .

برشت و لورکا و ... شاعران جهانی اند . شعر شیرکو بیکس با درون مایۀ قوی انسانی و فرا ملیش و زبان سرکش و اندیشۀ بغایت ناسیونالیستی و افراطیش هم فرا ملی و تا حدودی محلی نیست .

آخر کلام ، شعر زیبا و غنایی فارسی ملکشا فدای رشد ملی گرایی و عوارض شکنجه دوران زندان شد .

" قلبم برای تو میتپد ای دورترین انسان رنج دیدۀ زمین

قلبم برای تو میتپد

و شعر بزرگ آزادی را با خون خویش برای تو میسرایم . " جلال

 

بهروز شادیمقدم

1.11.2020


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com