مصطفی تاجزاده اخیرا در یك برنامه تلویزیونی اعلام كرده است كه «به این جمهوری اسلامی اعتقادی ندارم، اما گزینه بهتری هم از این نظام سراغ ندارم»! «حاج آقا» مجتبی ذوالنوری هم به همراه تعداد دیگری از نمایندگان مجلس خواستار «عزل و مجازات شدید» حسن روحانی شده‌اند. این تكان‌ها در بالای نظام، رعد و برق در آسمان بی‌ابر نیست. گزارش اخیر مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در خصوص افزایش نرخ فقر و شكاف طبقاتی پس از شیوع كرونا، ابعاد اجتماعی طغیان دوباره مردم علیه حاكمیت را گوشزد كرده است و شورش‌های اجتماعی را پیش‌بینی می‌كند!

از این نقطه نظر، تاجزاده به‌حق نگران است؛ نگران سرنوشت نظام و آتیه سیاسی آن است؛ تلاش می‌كند خود را در افكار عمومی، اپوزسیون و منتقد نظام جا بزند، با دستی نظام را بزند و با دست دیگر زیر بغلش را بگیرد. هرگاه كشتی جمهوری اسلامی در طول حیاتش به صخره سقوط نزدیك شده است صف رنگارنگی از این بازندگان «اپوزیسیون» درون‌حكومتی، رگ «شجاعت»شان باد می‌كند و پلیدی‌ها و زشتی‌های نظام‌شان را به مصاف طلبیده‌اند.

تاجزاده یكی از این پهلوان پنبه‌های «خدمت‌گذار» نظام است كه تا دیروز معاون وزیر ارشاد در دولت موسوی و معاون پیشین دولت خاتمی بوده است و علیرغم میل باطنی‌اش، بعد از دودشدن مفتضحانه «اصلاح‌طلبان» در عرصه سیاست ایران، ظاهرا امروز از سنگر دشمنی با مردم پا به فرار گذاشته است. با یك تیر دو نشان می‌زند: هم به امام دخیل می‌بندد و هم نیروی اپوزسیون را به رخ مقامات می‌کشد. مسئولین را پند و اندرز می‌دهد که بهتر است به برخی «خطاها و اشتباهات» گذشته اقرار کنند. تا بالاخره شرایطی مهیا شود كه در آن همه اعضاء خانواده سر سفره حاكمیت شرفیاب شوند.

به هر اندازه این عناصر «خائن» به نظام در بنیان‌گذاری خونین جمهوری اسلامی سهم بیشتری به عهده گرفته‌اند، به همان میزان هم امروز در رهبری این «اپوزسیون حکومتی» برای خودشان كسی شده‌اند. هرچه میزان دخالت‌شان در سازماندهی به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی و در حاكمیت‌ماندن آن که به بهای یك نسل‌كشی تاریخی شکل گرفت، بیشتر بوده باشد، به همان مقدار هم مقام‌شان در رهبری این شبکه از ناراضیان نظام، بالاتر است. اینها عمری در حكومت‌داری و مهندسی اختناق و استبداد، «تجربه» كسب كرده‌اند و در واقع نسخه بروزشده دیروز جمهوری اسلامی‌ اند؛ قوانین و حاكمیت و ابزار سركوب «جدیدی» نیاز دارند كه بتوان با تكیه بر آن توقعات امروز نسل پرشور و انقلابی که تحت حاکمیت ارتجاع اسلامی آقایان، از ابتدایی‌ترین امکانات زندگی انسانی محروم شده را بكوبند. نمی‌توان و نباید مقام و منزلت شامخ این تفاله‌های دور ریخته‌شده جمهوری اسلامی را در این «اپوزسیون» ندیده گرفت.

تاجزاده نگران است؛ اقرار كرده است كه اساسا دیر شده است؛ از زبانه‌كشیدن دوباره جنبشی نگران است كه از دیماه ۹۶ حكم به سرنگونی كامل نظام داده است و با عروج طبقه كارگر از هفت‌تپه تا فولاد و شركت نفت، پرچم سیاسی خود را به اهتزاز درآورده است.

تاجزاده نگران است؛ در این جنبش، جایگاهی ندارد؛ نسلی كه زیر قوانین منحوس اسلامی و ماشین حكومتی اینها بزرگ شده است، طبقه كارگری كه امروز می‌رود كه متحد و یكپارچه شود و در فریاد اعتراضش به فقر و بیكاری، پاشنه آشیل نظام آقایان و اپوزیسیون واقعی جمهوری اسلامی شود را نمی‌توان با مقام امثال تاجزاده‌ها و مشتریان ناراضی نظام یكی دانست.

تاجزاده به صورت خود خنج می‌كشد؛ خیال می‌كند می‌توان جامعه را از حركت انداخت؛ مردم را به خفت و رضایت به وضع موجود كشاند؛ «به این جمهوری اسلامی اعتقادی ندارم اما گزینه بهتری هم از این نظام سراغ ندارم»، حرف نشد! این شعبده‌بازی‌ها آشنا است؛ تف سربالا است! جمهوری اسلامی «گزینه» نیست، بلكه یك دستگاه تا بیخ دندان مسلح و سركوبگر است!

گزینه واقعی نزد ماست؛ نزد ما و میلیون‌ها انسانی كه در تدارك نقشه بزیر كشیدن این نظام در یك انقلاب كارگری و سوسیالیستی هستیم. گزینه رهایی و برابری نزد جنبشی است كه به كمتر از جارو كردن این طبقه سیاسی حاكم و جناح‌های فاسد آن رضایت نمی‌دهد؛ چشم اسفندیار نظام تاجزاده‌ها، در اعتصابات قدرتمند كارگری است؛ در امید و امیال میلیون‌ها زنی است كه برای آتش زدن قوانین اسلامی و آپارتاید جنسی، لحظه شماری می‌كنند.

ایران امروز، صحنه میدان‌داری ارتجاع اسلامی دهه ۶۰ نیست؛ صحنه «اصلاح‌طلبی»گری این و آن جناح نیست؛ آن دوران گذشت. جامعه امروز با پرچم «اصلاح نظام» به میدان نیامده است. مقهور تبلیغات «زنده باد» ناتو و ترامپ و تحریم اقتصادی نشده است. با پرچم «رضاشاه روحت شاد» به حركت در نیامده است.

محتوای سرنگونی جمهوری اسلامی برای مردم چیزی جز رفاه، آزادی و امنیت، محیط زیست سالم و تحكیم حقوق جهانشمول انسان، لغو قانون اعدام و مبارزه با فساد و اختلاس، زن آزاری و کودک آزاری، زندان و مستندسازی و ... نیست. این واقعیت را امروز به روشنی می‌توان در هر دم و بازدم مبارزاتی جامعه دید. عروج این انتخاب از پایین و ریزش در صفوف مقامات در بالا، مهمترین شاخص اوضاع امروز در جامعه ایران است.

تاجزاده به چه زبانی اعلام كند كه نگران سرنگونی به شیوه یك انقلاب‌كارگری و تسخیر قدرت توسط كمونیست‌ها است.

۲۲ اكتبر ۲۰۲۰