وارونه‌نمایی، تناقض و ندامت‌گویی‌, در نقد اظهارات اخیر رفیق ابراهیم علیزاده(۴)

پویا محمدی
September 02, 2020

وارونه‌نمایی، تناقض و ندامت‌گویی‌

در نقد اظهارات اخیر رفیق ابراهیم علیزاده

(۴)

 

 

در قسمت قبلی این نوشته به وارونه‌نمایی و تحریفی که رفیق ابراهیم علیزاده طی مصاحبۀ خود با رادیو«دیالوگ» در خصوص «اختلاف سیاسی» در تشکیلات کومه‌له و حزب کمونیست ایران به آن متوسل شده‌اند، پرداخته شد. آنطور که نشان داده شد ایشان طی دو مرحله مصاحبه با رادیو دیالوگ به هیچ عنوان اشارۀ مشخصی به موارد اختلاف نکرده و به این ترتیب به روال گذشته این موارد را پنهان نمود.

آنطور که در قسمت قبل توضیح داده شد رفیق ابراهیم در صحبت‌های خود جای هر دو طرف درگیر در این تشکیلات حول «اختلاف» را عوض می‌کند. خودشان همراه با دیگر رفقای رهبری امروز کومه‌له نظراتی مخالف با برنامه و استراتژی سیاسی کومه‌له و حزب‌ کمونیست پیدا کرده‌اند و هنگامی هم که از سوی دیگر رفقا با صراحت مورد نقد قرار می‌گیرند، فریاد وادمکراسی سر داده و به دیگران می‌گویند که «دارند ذره‌بین بر روی مغزمان می‌گذارند، گرایش‌تراشی می‌کنند، رفتار غیردمکراتیک می‌کنند،...!» سپس ادعا می‌کند که خط روشنی هم ندارند.

رفیق ابراهیم در حالی چنین ادعایی دارد، که خود ایشان بهتر از هر کس دیگری می‌داند که این رفقا همان خط برنامه و استراتژی انقلابی و کمونیستی کومه‌له و حزب کمونیست را نمایندگی می‌کنند، خود ایشان بهتر از هر کس دیگری می‌داند که ‌بخشی از اسناد و گزارشات حزبی مصوب در کنگره‌ها و پلنوم‌ها که تقریباً طی ۳۰ سال گذشته به خط و جهت کومه‌له و حزب کمونیست تبدیل شده‌اند را رفیق صلاح مازوجی نوشته‌اند. البته که این خود، محصولی متعلق به کل حزب محسوب می‌شود، ولی هنگامی که با یک چنین وارونه‌نمایی و تحریفی روبرو می‌شود، بایستی به ناچار آن را جلو چشم‌ها گرفت. هم اینک از مجموع ۶ مورد «سخن روز» که روزانه از تلویزیون و دیگر ارگان‌های تبلیغی کومه‌له و حزب کمونیست به عنوان خط، تحلیل، و مواضع سیاسی این جریان انتشار می‌یابد، ۴ مورد آن را رفیق صلاح به همراه دو تن دیگر از رفقایی که این چنین به بی‌خطی منتسب می‌شوند، می‌نویسند. اگر ادعای بی‌خطی در مورد چنین رفقایی را از سوی رفیق ابراهیم بپذیریم، به طریق اولی خود ایشان از همه بی‌خط‌ تر محسوب می‌شود.

قبل از پرداختن به آنچه که رفیق ابراهیم از آن به عنوان رفتار غیردمکراتیک نام می‌برد، به این مسئله بپردازیم که چه کسی در این تشکیلات نظر مخالف پیدا کرده و چه کسی باید به قول ایشان نظر مخالف خود را بر روی یک برگ «کاغذ آچهار» بیاورد.

در این باره بایستی گفت که این خود رفیق ابراهیم و رفقای هم‌فکرش در رهبری امروز کومه‌له هستند که با تجدید‌نظر در دیدگاه‌ها و مبانی فکری و سیاسی و مواضع انقلابی و کمونیستی کومه له، در حال حاضر مجموعه‌ای از نظرات، مواضع و عملکردهای مغایر و متضاد با مصوبات رسمی و برنامه و استراتژی سیاسی کومه‌له و حزب کمونیست ایران را نمایندگی می‌کنند که می‌باید همۀ آنها را که در واقع اختلاف سیاسی به شمار می‌آیند به روی کاغذ بیاورند.

به عنوان مثال:

  • ایشان هستند که بایستی دیدگاه‌ها و مواضع سیاسی امروزی خود مبنی بر تلاش برای کسب توافق استراتژیک با احزاب ناسیونالیست به منظور ادارۀ امور کردستان توسط آنان در دورۀ گذار پس از جمهوری اسلامی که در اصل زمینه‌ساز حاکمیت احزاب در کردستان است و در سخنرانی رسمی‌شان در مراسم اخیر روز کومه‌له(برگزار شده در مقر مرکزی) اعلام می‌شود را به روی کاغذ بیاورند. در حالیکه برنامۀ کومه‌له، بر اصل استقرار فوری و بلافاصلۀ شوراها در جامعۀ کردستان و حاکمیت و ادارۀ امور(در هر دوره‌ای) به دست این شوراها استوار است، نه تسلط و حاکمیت احزاب.
  • ایشان هستند که بایستی دیدگاه‌ها و مواضع سیاسی امروز خود مبنی بر عدم به رسمیت‌شناسی موانع ناظر بر امر اتحادهای پایدار و استراتژیک با احزاب بورژوا ناسیونالیست که کاملاً با مصوبات کنگره‌های کومه‌له در تضاد است و در سخنرانی رسمی این رهبری در مراسم روز کومه له در سال ۲۰۱۸ (برگزار شده در مقر مرکزی) اعلام می‌شود را به روی کاغذ بیاورند. رفیق حسن رحمانپناه به نمایندگی از رفقای رهبری در جریان سخنرانی مزبور، در رابطه با عدم شرکت کومه‌له در «مرکز همکاری احزاب کردستان ایران» که خود موضوعی است در چهارچوب «اتحادعمل‌های پایدار و استراتژیک» با این احزاب؛ گفتند که عدم شرکت کومه‌له در آن مرکز به دلیل وجود اختلافات استراتژیک کومه‌له با آن احزاب و جریانات نیست. ایشان ضمن توضیحات نابجایی در این باره، مشکلاتی چون عدم هماهنگی و آماده‌کاری‌های لازم از سوی احزاب برای تشکیل چنین مرکزی را به عنوان دلیل عدم شرکت کومه‌له در آن دانستند. یعنی از نظر ایشان و رفقای هم‌فکرش در رهبری کومه‌له چنانچه آماده‌کاری‌های لازم مدنظر ایشان تأمین می‌بود، ایشان نیز خود را در کنار دیگر احزاب ناسیونالیست در مرکز همکاری می‌دیدند.
  • ایشان هستند که بایستی مواضع و عملکرد‌های امروز خود مبنی بر سکوت، سازش، مماشات و تسلیم‌طلبی در قبال سیاست و اعمال ضدمردمی احزاب ارتجاعی و ناسیونالیستی که در تضاد و مغایرت با استراتژی سوسیالیستی کومه‌له در کردستان می‌باشد را به روی کاغذ بیاورند. یکی از ارکان اصلی سند مصوب استراتژی کومه‌له در کردستان «تلاش بی وقفه برای جدایی تودەهای کارگر و زحمتکش از استراتژی، افق، آرمان‌ها و سیاست‌های احزاب بورژوایی در کردستان، تقویت گرایش و افق سوسیالیستی در تقابل با افق ناسیونالیستی در مقیاس اجتماعی» است. همین رکن، در سند مصوب برنامۀ کومه‌له برای حاکمیت مردم در کردستان، به عنوان یکی از «ملزومات اصلی تحقق این برنامه» و «شرط لازم پیشروی جنبش انقلابی مردم کردستان» مورد تأکید قرار گرفته است. اما این رفقا امروزه با پشت کردن به این همه سند مصوب کومه‌له، رکن بکار‌گیری «زبان نرم» و استراتژی «سکوت و انفعال» را جایگزین این بخش از استراتژی انقلابی کومه‌له در کردستان نموده‌اند. در این راستا، در همان سخنرانی رسمی خود در سال ۲۰۱۸ اعلام می‌کنند که «کومه‌له خواهان بکارگیری زبان نرم در قبال تمامی نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی است». این یعنی تسلیم‌طلبی ‌آشکار در مقابل ارتجاع و ناسیونالیسم در کردستان، همان آرزوی دیرین حزب دمکرات که با سال‌ها جنگ علیه کومه‌له نتوانست آن را به کومه‌له تحمیل نماید و زبان کومه‌له را به زعم خود «کوتاه» کند!

رفیق ابراهیم و رهبری امروز کومه‌له چنانچه به هر دلیل خواهان بکار‌گیری زبان نرم در قبال احزاب اپوزیسیون هستند، ابتدا بایستی در چند صفحه کاغذ به نقد «زبرزبانی»‌های گذشتۀ کومه‌له در همۀ عرصه‌های مبارزه و رویارویی با ارتجاع و ناسیونالیسم در کردستان پرداخته و آن تجارب و رویکردهای مبتنی بر زبرزبانی را همچو اظهارات و مواضع امروز خود، «تقبیح» و از آنان «تبری» جویند. در غیر اینصورت نمی توان به گذشتۀ پر از مقاومت و قاطعیت کومه‌له و به عبارت دیگر به «زبان‌درازی و زبرزبانی»های گذشته آن افتخار کرد، اما امروز در عمل، همان رویکردهای «زبرزبانی» را تقبیح و رفقا را به خاطر آن سرزنش نمود و کومه‌له را از بکارگیری آن منع کرد.‌ بسیار روشن است که اتخاذ زبان نرم که معنای عملی آن چیزی جز سکوت و بی‌زبانی نیست، به طور مستقیم به افسارگسیختگی احزاب، حاکمیت احزاب، مشروعیت به بکارگیری اسلحه از سوی احزاب در مقابل هر صدای مخالف و منتقد، و در یک کلام به تروریسم در جامعه منجر خواهد شد.

در قیاس با قاطعیت و سرسختی‌های تاریخی کومه‌له در دفاع از کمونیسم و منافع کارگران و زحمتکشان، امروزه استعاراتی چون «بکارگیری زبان نرم»، «امروزی برخورد کردن»، «پرهیز از برخورد ایدوئولوژیک»، «علمی برخورد کردن»، و ... که به ورد زبان رفیق ابراهیم و دیگر هم‌‌جناحی‌های او تبدیل شده‌اند؛ همگی در اصل اسم رمز دوری از کمونیسم و انقلابی‌گری، چرخش به راست و درغلطیدن به ورطۀ سوسیال‌دمکراسی است. بی‌دلیل نیست که این رفقا در عین حال که اینچنین به مروج و تئوریسین زبان نرم تبدیل شده‌اند، همۀ نرمی و لطافت خود را به احزاب راست و بورژوا ناسیونالیست و ارتجاعی مبذول داشته و در مقابل، هر چه زبری و خشونت در چنته دارند، نثار احزاب چپ و کمونیست و جناح چپ منتقد خود در تشکیلات می‌نمایند. پس ایشان هستند که باید در مورد این رویکردهای نخ‌نما و متناقض خود هم چند صفحه‌ای بنویسند.

  • ایشان هستند که بایستی نظر خود مبنی بر بکارگیری احتیاط در تبلیغ و ترویج بدیل سوسیالیستی در جامعه که «مبادا نزد مردم تجارب روسیه یا چین تداعی شود»، موکول کردن سوسیالیسم به آینده‌ای دست‌نیافتنی‌، بی‌باوری به تحقق بدیل سوسیالیستی در ایران از زاویۀ بی‌باوری و نفرت‌پراکنی علیه احزاب و نیروهای چپ و کمونیستی ایران، بی باوری نسبت به امکان تحقق سوسیالیسم در یک کشور، غیرعملی‌دانستن سازماندهی اقتصاد سوسیالیستی در ایران، بی‌باوری و تردید نسبت به تحقق حاکمیت شورایی در کردستان؛ را به روی کاغذ بیاورند.
  • ایشان هستند که بایستی مواضع و عملکرد مغایر خود با سیاست رسمی حزب کمونیست و مصوبات کنگره‌های کومه‌له و حزب مبنی بر تلاش برای ایجاد قطب چپ و سوسیالیستی و اتخاذ امر همکاری و اتحاد عمل میان احزاب و نیروهای چپ و کمونیستی را به روی کاغذ بیاورند، هنگامی که امروزه با عقیم دانستن و بی‌باوری‌های خود‌ به امر همکاری میان احزاب چپ و کمونیست و آن طور که رفیق ابراهیم آن‌ را «خود را دنبال نخود سیاه فرستادن» نامیده است، به روی کاغذ بیاورند و بگویند که چرا در ظاهر ژست مدافع اتحاد عمل میان این احزاب را به خود می‌گیرند، اما در عمل شدیداً به تخریب همکاری‌های صورت گرفته و نیز سلب اعتبار از آنان می‌پردازند.
  • ایشان هستند که بایستی دلائل آن همه پرداختن‌شان به طبقۀ متوسط جامعه در روند تحولات امروز و آینده ایران را به روی کاغذ بیاورند. آنچنان شیفتۀ این طبقه شده‌اند که اظهار می‌دارند در کردستان طبقۀ متوسط و طبقات بالا از لحاظ تعداد و جمعیت از طبقۀ کارگر بیشترند و توازن طبقاتی به لحاظ جمعیت در این جامعه به نفع طبقه کارگر نیست!
  • ایشان هستند که بایستی دلائل به زیر پا نهادن قطعنامۀ مصوب کنگرۀ دهم کومه‌له مبنی بر محکومیت استفاده از نام کومه‌له برای سازمان موسوم به زحمتکشان را به روی کاغذ بیاورند. با وجود این سند مصوب کنگره، نام کومه‌لۀ زحمتکشان را برای این جریان به کار می‌برند و با این کار خود عملاً به تمامی تلاش و مقاومت‌های صورت گرفته در طی ۲۰ سال گذشته در برابر این جریان در راستای حفاظت از ارزش‌ها و آرمان‌های کمونیستی کومه‌له و مصالح و منافع مردم کارگر و زحمتکش، دهن‌کجی می‌کنند.
  • ایشان هستند که بایستی مطابقت و اشتراک نظر سیاسی امروز خود با جریان موسوم به فراکسیون فعالیت تحت عنوان کومه‌له که از جمله خواهان انحلال حزب کمونیست ایران بوده و حدود ۱۲ سال قبل از این تشکیلات جدا شده‌اند را به روی کاغذ بیاورند. ایشان هستند که بایستی در راستای ندامت‌گویی‌های امروز خود مبنی بر اینکه ۱۲ سال قبل در قبال این جریان مرتکب تصمیم و برخورد اشتباه شده‌اند را به روی کاغذ آورده و به نقد تصمیمات و اسناد مکتوب کنگره و پلنوم‌های کومه‌له و حزب در این باره بپردازند. ایشان هستند که بایستی دلائل فراخوان امروزی خود به طیف بریده از کومه‌له یعنی آنهایی که تحت عنوان مخالفت با حزب کمونیست ایران، حداکثر از ۲۰سال قبل راه خود را در راستای مخالفت با برنامه و استراتژی کمونیستی کومه‌له از این تشکیلات جدا کردند را به روی کاغذ بیاورند.
  • ایشان هستند که بایستی دلائل مخالفت عملی خود را با سند مصوب «تحکیم حزبیت»، در پیش گرفتن روند تضعیف حزب و به عبارت دیگر روی تاقچه نبودن برنامۀ انحلال حزب کمونیست را به روی کاغذ بیاورند.
  • این رفقا هستند که بایستی دلائل مخالفت خود در قبال بکارگیری عبارت «اسلام سیاسی» در ادبیات کومه‌له و حزب کمونیست را به طور مکتوب ارائه دهند، هنگامی‌ خیلی کوتاه اظهار می‌دارند «عبارت اسلام سیاسی، نادرست و بی معناست، اسلام سیاسی و غیر سیاسی وجود ندارد، همه‌اش یکی است». با یک چنین مواضعی، شعار مهم کمونیست‌ها یعنی «جدایی مذهب از دولت» نیز بی‌معنا خواهد بود.

رفیق ابراهیم علیزاده و جناحش در رهبری امروز کومه‌له برای ابراز همۀ این نمونه نظرات و مواضع انحرافی و راست‌روانه‌شان، روش شفاهی را برگزیده‌اند و تاکنون به طور مکتوب یک صفحه نوشته در این باره انتشار نداده‌اند. ایشان هر از گاهی گوشه‌ای از آن مواضع و نظرات خود را روبه بیرون و در قالب مصاحبه و گفتگوهای رادیویی و تلویزیونی و یا سخنرانی‌هایی در اینجا و آنجا بیان می‌دارند و همچنانکه تا به حال و به کرات شاهد بوده‌ایم، این خود برای آنها شگردی است که بتوانند در صورت مواجه با هرگونه نقدی، به تفسیر و تعبیر و یا توجیه اظهارات شفاهی خود بپردازند و به منتقدین خود بگویند که «حسن نیت ندارید، از حرف‌های ما برداشت خراب کرده‌اید، وگرنه منظور ما این نیست که شما برداشت کرده‌اید».

(البته رفیق جمال بزرگپور چند سال پیش در دو مورد، نظرات خود را به طور مکتوب در میان اعضای حزب انتشار دادند که همان موقع از جانب رفقا مورد نقد جدی قرار گرفت، سپس ایشان از آنجایی که متوجه شدند نمی‌توانند در مقابل آن نقدها به دفاع از نظرات خود بپردازند و نیرویی حول آن گرد آورد، ظاهراً و به قول خودشان آنها را به بایگانی و یا روی تاقچه سپردند. ایشان در یکی از آن نظرات مکتوب خود در واقع خواهان انحلال حزب کمونیست ایران و ادامۀ فعالیت در قالب سازمانی کومه‌له بودند، و در دیگری از جمله با ناکارا دانستن برنامۀ کومه‌له برای حاکمیت مردم در کردستان، خواهان تغییر این برنامه در جهت پرداختن به نقش احزاب در ادارۀ جامعه کردستان و لزوم استیلای احزاب بر جامعه در آنچه که او از آن به عنوان دورۀ گذار بعد از جمهوری اسلامی نام برده است، شده بودند. با آنکه ظاهراً چنین نظراتی به بایگانی سپرده شده بود، اما همواره و بدون وقفه به شیوه‌های خزنده در متن توازن قوای تشکیلاتی و سیاسی به پیش برده شده است.)

با توجه به موارد اشاره شده فوق می‌توان گفت که این گونه نظرات و مواضع و دیدگاه‌های جناح راست در تشکیلات کومه‌له و حزب کمونیست، بی‌ربط به جامعه و تمایلات و روندهای سیاسی معین در آن نیست. تمامی آن موارد، در خارج از این تشکیلات، روندهای عینی و سیاسی‌ای هستند که اساساً در تقابل با کمونیسم و جنبش مبارزاتی طبقۀ کارگر، قرار دارند.

در متن یک چنین مواضع و عملکردهایی است که:

۱. رهبری امروز کومه‌له به جای مبارزه و تلاش برای به میدان آوردن صف مستقل طبقۀ کارگر در کردستان به عنوان رهبر مبارزات علیه تمامی بی‌عدالتی‌ها و مصائب و ستم‌های موجود در این جامعه از جمله ستم ملی، به میدان آوردن هر چه بیشتر کارگران و زحمتکشان به مثابه نیروی محرکۀ جنبش انقلابی مردم کردستان، پرداختن به جنبش مستقل طبقۀ کارگر و جنبش سوسیالیستی آن، به راه انداختن یک جنبش شورایی قدرتمند در کردستان؛ به رواج پوپولیسم و «جنبش همه با هم» مشغول شده‌‌اند.

۲. جنبش در کردستان را یک جنبش واحد، و کومه‌له را جناح چپ این جنبش معرفی می‌کنند. تحت لوای ایجاد وحدت در میان مردم، کل برنامه و پروژه‌های خود را بر اساس مماشات و سازش با احزاب بورژوا ناسیونالیست تنظیم کرده، جامعه را از وجود احزاب مسلح مرعوب کرده تا به این ترتیب از یک سو برای خود مجوزی به منظور نزدیکی وافر و اتحاد عمل با ارتجاعی‌ترین حزب و جریان حتی آنهایی که از سردادن شعار سرنگونی رژیم اسلامی هم پرهیز می‌کنند، دست و پا کنند و از سوی دیگر نقش احزاب و اراده و تصمیمات آنان را در به اصطلاح ادارۀ جامعه و برقراری امنیت و آرامش در آن برجسته نمایند. به جای تلاش عملی و نقشه‌مند برای به میدان آوردن توده‌های مردم و تضمین حضور حداکثری آنان در صحنۀ مبارزه سیاسی، موضوع «احزاب» را برجسته می‌کنند و چنین القا می‌کنند که راه چارۀ مردم کردستان در دست احزاب است. بی‌دلیل نیست که طی چند سال اخیر این همه انرژی و وقت خود را صرف موضوع احزاب نموده‌اند.

۳. رفیق ابراهیم در راستای زیرپا نهادن مرزبندی‌های مصوب کومه‌له، برای آنچه که خود از آن به عنوان «اجماع»، میان کومه‌له و دو شاخۀ سازمان زحمتکشان و دو شاخۀ حزب دمکرات یاد می‌کند، برای تأمین رضایت خاطر آنان، به ارائۀ «فرمول کومه‌له و دمکرات» روی می‌آورد. مدتی برای آن به تبلیغ و بازارگرمی مشغول می‌شود، اما احزاب مذکور تنزل بیشتری از او طلب می‌کردند و در این راستا آنطور که در جریان صدور بیانیۀ مشترک در خصوص تحریم نمایش انتخابات رژیم در سال۱۳۹۶مشاهده شد، سازمان ارتجاع اسلامی «خبات» را هم به فرمول ایشان تحمیل کرده و در کنار دست ایشان نشاندند. رفیق ابراهیم با وجود مخالفت رفقای کمیتۀ اجرایی حزب مبنی صدور چنین بیانیۀ مشترکی، به امضای آن بیانیه از جمله با سازمان ارتجاع اسلامی«خبات» اقدام نمود و به این ترتیب ضمن ثبت خطا و تاکتیکی غلط برای کومه‌له، این تشکیلات را با انتقاد و نارضایتی بسیار از سوی تمامی احزاب چپ و کمونیست در ایران و نیز از سوی فعالین و هواداران در داخل کشور مواجه نمود.

۴. برای نهاد موسوم به «کنگرۀ ملی کرد» که مجمعی از احزاب ناسیونالیستی و اسلامی به رهبری پ.ک.ک بوده، از بالای سر مردم کردستان خود را کنگرۀ ملی این مردم نامیده، در خدمت بلوک‌بندی قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی قرار گرفته، استراتژی بقای جمهوری اسلامی را در پیش گرفته و در رابطه با کردستان ایران در پی غالب نمودن خط سازش و تسلیم بر جنبش انقلابی مردم کردستان می‌باشد؛ اعتبار و اتوریتۀ خاصی قائل و برای حضور و شرکت در آن و نهادهای ذی‌ربطش یعنی «کمیتۀ دیپلماسی مشترک» و «کنفرانس رایزنی ملی» سر از پا نمی‌شناسند.

۵. هنگامی‌ که درج نام کومه‌له در لیست بلندبالایی از احزاب بورژوایی و جریانات ارتجاع اسلامی و ناسیونالیستی منطقه در قطعنامه‌ای صادره از سوی کمیتۀ دیپلماسی مشترک، با انتقادات و اعتراضات جدی‌ای روبرو شد، با اینکه به مدت یک ماه از انتشار چنین قطعنامه‌ای در سایت‌های اینترنتی وابسته به آنان و نیز در شبکه‌هایی اجتماعی می‌گذشت، با اعلام بی‌خبری از آن، وجود امضای کومه‌له در آن را ناشی از یک سوءتفاهم و یا اشکال فنی از سوی صادر‌کنندگان آن دانسته و گفتند که در تماسی دوستانه با آنان، نام کومه‌له از آن لیست حذف شده است. با وجود چنین موضع سست و ضعیف و متناقضی اما برخلاف گفتۀ آنان، نام کومه‌له همچنان در آن لیست و به مدت یک ماه دیگر(جمعاً دو ماه) باقی ماند. تنها پس از اعتراض و فشار و پیگیری رفقایی در این تشکیلات بود که نام کومه‌له از آن لیست برداشته شد. چند ماه بعد مجدداً نام کومه‌له در یک چنین لیستی و این بار در خصوص تقاضا از کشورهای امپریالیستی جهانی و  اعضای «ناتو» برای ایجاد منطقۀ پرواز ممنوع بر فراز خاک کردستان سوریه و تحت فشار قرار دادن دولت ترکیه، قرار گرفت!

۶. در شرایطی که خیزش سراسری مردم در دی‌ ماه سال ۹۶ قطب بندی‌های سیاسی و طبقاتی را تشدید نموده بود، از یک سو ظاهراً به پروسۀ همکاری و اتحاد‌عمل احزاب چپ و کمونیست در کردستان وارد شده بودند و از سوی دیگر برای وارد شدن به مرکز همکاری احزاب ناسیونالیست در کردستان سر از پا نمی‌شناختند. همزمان به پ.ک.ک متمایل و به مجامع تحت رهبری آن وارد می‌شدند. سپس در فرصتی مناسب ادامه‌کاری نهاد نوپای مربوط به همکاری احزاب چپ و کمونیستی در کردستان را با بن‌بست روبرو کرده و برای گرویدن به کمپ ناسیونالیسم در منطقه عملاً گریبان خود را از «مزاحمین» خود در آن نهاد یعنی حزب کمونیست کارگری و حزب کمونیست کارگری-حکمتیست خلاص نمودند.

۷. در شرایطی که جنبش سراسری مردم ایران برای سرنگونی رژیم اسلامی وارد فاز نوینی شده بود، در تضاد با این روند و در تضاد با تمامی مواضع و سیاست‌های اتخاذ شدۀ کومه‌له و حزب کمونیست در قبال این جنبش؛ به طور مخفیانه همراه با احزاب ناسیونالیست در کردستان وارد پروسۀ شکل‌گیری مذاکره با رژیم اسلامی شده بودند. در یک چنین موقعیت متضاد و متناقضی، از سوی دیگر با سایر احزاب به صدور فراخوان برپایی اعتصاب عمومی توسط مردم کردستان در شهریورماه سال ۹۷ نیز اقدام نمودند.

۸. اصول و پرنسیپ کومه‌له مبنی بر «علنی بودن کل پروسۀ مذاکره» را زیر پا نهاده و به طور مخفیانه همراه با هر دو شاخۀ حزب دمکرات و هر دو شاخۀ سازمان زحمتکشان مشغول چانه‌زنی با دلالان این مذاکره شده بودند. اما در ادامه توسط این دلالان از آن پروسه کنار گذاشته می‌شوند. به مدت یک سال‌و‌نیم این موضوع را از تشکیلات و از چشم جامعه مخفی نگه داشتند و تنها پس از آنکه اخبار انجام آن به اصطلاح مذاکره میان احزاب ناسیونالیست و رژیم اسلامی(در کشور نروژ) در شبکه‌های اجتماعی درز کرد، از اینکه مبادا حضور مخفیانۀ ایشان هم در پروسۀ مذکور آشکار شود، پیش‌دستی کرده و طی مصاحبۀ تلویزیونی، با بیاناتی مخدوش و متناقض به چنین حضوری اقرار کردند.

۹. هنگامی که این بندوبست احزاب ناسیونالیست با رژیم (که به طور آشکار در راستای تأمین منافع رژیم و ضربه زدن به جنبش انقلابی مردم کردستان قرار گرفته بود)، با موج وسیعی از محکومیت و تنفر و انزجار عمومی چه در داخل و چه در خارج از ایران مواجه شد، نه تنها این اقدام ضدمردمی احزاب ناسیونالیست را محکوم نکردند، بلکه برای این دوستان دروغین مردم ابراز امیدواری می‌کردند که بلکه در آن نشست خود با رژیم، خوب عمل کرده باشند! ایشان بر خلاف اسناد و مصوبات حزبی ناظر بر امر همکاری مابین احزاب، نه تنها هیچ تأثیری بر روابط و همکاری‌های خود با احزاب مذاکره‌چی وارد ننمودند، بلکه در موضع ضعف، خواستار تداوم هرچه بیشتر روابط و همکاری‌‌های خود با آنها شدند. در ادامه رفیق ابراهیم به توجیه انجام چنین زدوبندهایی پرداخت و در شرایطی که مبارزات سرنگونی‌طلبانۀ مردم ابعاد هرچه گسترده‌تری می‌یافت، اعلام نمود که «این احزاب حق دارند بر سر منافع حزبی خود مانند مسائلی چون مبارزۀ مسلحانه و یا فعالیت در چهارچوب جمهوری اسلامی با رژیم به مذاکره بنشینند.» مطابق یک چنین موضع‌گیری بیگانه با کومه‌له، بایستی تمامی نشست و گفتگوهای مخفیانۀ حزب دمکرات و سازمان زحمتکشان طی سالیان گذشته با مأموران رژیم را جایز و مشروع به حساب آورد! از سوی دیگر، پس رهبری امروز کومه له هم می‌تواند مجاز باشد بر سر آنچه که منافع حزبی می نامد، با رژیم به گفتگو و مذاکره بنشیند!

۱۰. هنگامی که افشای طرح ترور شماری از اعضای رهبری حزب کمونیست کارگری-حکمتیست از جانب سازمان زحمتکشان، با موج وسیعی از محکومیت و ابراز تنفر مردم در داخل و خارج کشور مواجه شد (با آنکه تشکیلات کومه‌له خود نیز قبلاً هدف چنین اعمالی از جانب سازمان زحمتکشان قرار گرفته بود)؛ نمی‌خواستند که در این باره موضعی بگیرند. تنها تحت فشارهای وارده از درون و بیرون تشکیلات بود که سرانجام ناچار شدند موضع رسمی خود را اعلام کنند. با اینحال نه تنها آن طرح ترور از سوی سازمان زحمتکشان را محکوم نکردند، بلکه با صدور اطلاعیه‌ای سعی در تخفیف فشار و اعتراضات وارده بر آنان نمودند.

۱۱. به بهانۀ اینکه نام رسمی کومه‌له یعنی سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، «طولانی» است، در پی تغییر این نام بوده و  با ارئۀ قراری در این خصوص به کنگره ۱۷ کومه‌له کوشیدند که آن را به تصویب کنگره برسانند که با مخالفت اکثریت مطلق کنگره روبرو می‌شود. رفیق ابراهیم علیزاده یکی از کسانی بود که به این قرار رأی مثبت داد.

۱۲. در مقابلِ چند فقره قتل زحمتکشان نواحی مرزی توسط سازمان پژاک، سکوت کامل اختیار کرده و تداوم روابط صمیمانه خود با آنها که در اصل شاخه‌ای از پ.ک.ک به حساب می‌آیند و مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی را در دستور ندارد، بر پایمال نمودن حقوق مردم زحمتکش در کردستان توسط ایشان، ترجیح می‌دهند.

۱۳. تشکیلات کردستان حزب را از چارت سازمانی و اتوریتۀ تشکیلاتی حزب کمونیست جدا کرده، کمیتۀ مرکزیِ آن هیچ تبعیتی از کمیتۀ اجرایی حزب به عنوان عالی‌ترین مرجع تشکیلاتی (در فاصلۀ دو کنگره) نمی‌نماید و به این ترتیب به طور دوفاکتو کومه‌له را از حزب کمونیست جدا کرده‌اند.

هر یک از نمونه موارد فوق، به نوبۀ خود لطمات جبران‌ناپذیری بر وجهه و اعتبار اجتماعی، سیاسی و تشکیلاتی کومه‌له و جنبش مبارزاتی کارگران و زحمتکشان و مردم ستمدیدۀ کردستان وارد نموده است.

از آنجایی که ماهیت نظرات و مواضع جناح به رهبری رفیق ابراهیم علیزاده، راست‌روانه و ناسیونالیستی و بیگانه با سیاست‌های انقلابی و کمونیستی کومه‌له می‌باشد، در عرصۀ رفتار و برخورد با منتقدین خود در درون تشکیلات هم، بیگانگی آنها با اسلوب و فرهنگ انقلابی و کمونیستی به وضوح نمایان است. نمونه موارد فوق، در کنار بسیاری دیگر از این دست، چالش‌های سیاسی‌ای بوده‌اند که طی چند سال اخیر، چالش‌های تشکیلاتی فزاینده‌ای را هم با خود به دنبال آورده‌اند. جناح مزبور توان یک مواجهۀ سالم با نقدهای موجود را نداشته‌اند، در مقابل همواره به روش‌های ناسالم و توطئه‌گرانه(فرهنگ راست) توسل جسته است. موارد، بسیارند که از حوصلۀ این نوشته خارج است. اما به عنوان نمونه:

  • چند سالی است که کمپین نفرت‌پراکنی و تخریب و ترور شخصیت علیه رفقای جناح مقابل در جریان است. «اینها می‌خواهند اردوگاه کومه‌له را برچینند»،«علیه کومه‌له کار می‌کنند»،«مشغول کودتا علیه دبیراول کومه‌له هستند»،«طرفدار حزب کمونیست کارگری بوده و می‌خواهند حزب را به طرف آنان ببرند»؛ محورهایی از این آژیتاسیون و کمپین است. در حول و حوش کنگرۀ ۱۷ کومه‌له با توسل به چنین کمپینی توانستند ضمن مهندسی کردن انتخابات مربوط به نمایندگان حوزۀ تشکیلات کردستان، به حذف رفقای منتقد خود(در این انتخابات) بپردازند. تا جایی که ناظر کل انتخابات در سراسر تشکیلات، در صحن کنگره ضمن اعتراض به چنین اعمالی، اعلام می‌کند که در حوزۀ کردستان، انتخابات مهندسی شده است. در اعتراض به یک چنین بی‌پرنسیپی‌ و اعمال زشتی بود که بسیاری از رفقا خصوصاً کادرهای پرسابقۀ رهبری کومه‌له، حاضر نشدند برای انتخاب شدن در کمیتۀ مرکزی، خود را کاندید نمایند. چون آن رفقا نمی‌خواستند با کاندید کردن خود و با حضور در کمیته مرکزی به مهندسی کردن انتخاب نمایندگان به منظور حذف تعدادی از کادرهای کومه له مهر مشروعیت بکوبند. این رفقا در صحن کنگره با صراحت اعلام کردند که در اعتراض به این روش‌ها و در اعتراض به مهندسی سیاسی انتخابات، خود را کاندید نمی‌کنند.
  • ضربات این کمپین به تضعیف کومه‌له و حزب کمونیست منجر شد و شکاف و دودسته‌گی عمیقی در آن به وجود آورد.
  • دبیرخانۀ تشکیلات کردستان، به نهاد سانسور و ممیزی تبدیل و از انتشار نامه‌ها و اظهار نظرات انتقادی اعضای خارج از کشور در میان اعضای تشکیلات کردستان جلوگیری به عمل آورده است. به سهم خود چند بار و به طور مکتوب نسبت به این سانسور و رفتار غیردمکراتیک اعتراض خود را ابراز داشته بودم.
  • به دلیل انتشار پاره‌ای مطالب در مورد وجود اختلاف سیاسی و نقد گرایش راست و انحلال‌طلب در ضمیمۀ یکی از شماره‌های نشریۀ جهان امروز (نشریۀ سیاسی حزب)، جناح راست علاوه بر فحاشی و ابراز خشم علیه این نشریه و رفیق سردبیر آن، کمپین جمع‌آوری امضا علیه نشریه و درخواست برخورد تشکیلاتی به رفیق سردبیر آن که عضو کمیتۀ اجرایی حزب نیز می‌باشد به راه انداختند.
  • به دلیل انتشار مطلبی از سوی رفیق عباس منصوران عضو کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران در نقد حضور مخفیانۀ کومه‌له در بخشی از پروسۀ مربوط به مذاکره با رژیم اسلامی، جناح راست علاوه بر فحاشی و ابراز خشم علیه این رفیق، کمپین جمع‌آوری امضا علیه ایشان و درخواست اخراج او از تشکیلات را به راه انداختند.
  • کمیتۀ تشکیلات خارج کشور حزب که در قبضۀ جناح راست قرار دارد، با صدور ابلاغیه‌ای فرمان سرکوب علیه اعضایی که نظرات انتقادی خود در قبال سیاست‌های رهبری را در دنیای مجازی انتشار می‌دادند، اعلام نمود و آنان را به اخراج و تعلیق عضویت تهدید نمود.
  • در تشکیلات کردستان، رفیق جمال بزرگپور مسئول وقت دبیرخانۀ کومه‌له، همراه با کمیتۀ خارج کشور به سرپرستی رفیق عادل الیاسی با انجام یک سلسله کار پلیسی، اختیارات و حریم خصوصی رفقا در دنیای مجازی را پایمال نموده و با رصد حساب کاربری رفقا خصوصاً در شبکه جهانی فیسبوک، علیه آنها به پرونده سازی اقدام نمودند. در این راستا شماری از اعضای حزب در خارج کشور که در نقد خط راست حاکم بر رهبری کومه‌له، به نحو دلخواه خود ابراز وجود کرده و مثلاً مطالبی را در این زمینه، لایک و یا به اشتراک گذاشته بودند، مورد توبیخ، تعلیق عضویت و یا اخراج قرار گرفتند. به این ترتیب تفتیش عقاید و سلب آزادی بیان توسط جناح راست وارد فاز دیگری شد.
  • شمار چشمگیری از رفقا در اعتراض به این سرکوب درون تشکیلاتی، مجبور به استعفا شدند. دهها تن از رفقا با ارسال نامه‌ای اعتراضی به کمیتۀ خارج کشور، خواهان لغو آن حکم سرکوب و پایان دادن به آن اعمال شنیع شدند، اما ارابۀ حذف و سانسور همچنان به کار خود ادامه داده است.
  • رفیق جمال بزرگپور تعدادی از رفقای پیشمرگ را به دلیل اینکه در صفحۀ فیسبوکی خود نوشته‌ای از رفیق عباس منصوران را «لایک» کرده بودند، به دبیرخانه احضار کرده، ضمن تهدیدات شفاهی علیه آنان، به طور کتبی نیز به بازجویی آنان پرداخته، از رفقا درخواست کرده که باید از عمل خود پشیمان شده و به طور کتبی نیز اقرار کنند که کارشان اشتباه بوده است. این اقدامات وی با برپایی دادگاه تفتیش عقیده هیچ فرقی نداشت. هنگامی که یکی از رفقا، در مقابل این بازجویی و تفتیش عقیده، با بیان اظهاراتی از خود دفاع می کند؛ ایشان با ابراز خشم آن رفیق را از محل بیرون می‌راند.
  • از یک سو از تمامی بی‌پرنسیپی و اعمال مجرمانه‌ای که خود مرتکب می‌شوند، چشم‌پوشی می‌کنند، اما در مقابل، رفقایی که در این باره انتقاد و یا اعتراض خود را ابراز می‌دارند، با حربۀ «اتهامات غیر واقعی»، بلافاصله مورد برخورد و یا اخراج و سلب عضویت قرار می‌دهند.
  • تشکیلات خارج کشور حزب به فعال مایشاء تبدیل شده، هیچ تبعیتی از ارگان مافوق یعنی کمیتۀ اجرایی حزب نمی‌نماید.
  • جناح راست به رهبری رفیق ابراهیم علیزاده با اکثریت خواندن خود در حالی که این ادعا در کنگرۀ حزب به عنوان عالی‌ترین مرجع حزبی رسمیت پیدا نکرده است، بیش از دو سال است که قرارهای کمیته مرکزی حزب و کمیته اجرایی حزب را زیر پا می‌گذارند و آشکار دست در دست کمیتۀ خارج مواضعی انحلال‌طلبانه در پیش گرفته‌اند. در حالی که مطابق اساسنامۀ حزب کمونیست ایران، اخراج اعضای حزب باید به تأیید کمیته اجرایی حزب برسد؛ آنها به رغم مخالفت کمیته اجرایی حزب، چند نفر از اعضای مخالف سیاسی خود را اخراج کرده‌اند.
  • تشکیلات خارج کشور، علیه رفقا به استراق سمع نیز متوسل شده و فایل صوتی جلسه‌ای مابین تعدادی از رفقا را در میان تشکیلات و نیز تشکیلات داخل کشور انتشار می‌دهد.
  • در ارگان تلویزیون کومه‌له، رفیق محمد کمالی تهیه‌کننده و مجری برنامۀ «دیالوگ»(در خارج کشور) و رفیق مهدی حسینی تهیه‌کننده و مجری برنامۀ «روانگه»(در تشکیلات کردستان) را تحت فشار قرار داده‌اند که بایستی برنامه‌هایشان را تعطیل کنند. در حال حاضر سانسورچیان جناح راست در تلویزیون، موفق شده‌اند برنامۀ روانگه با سرپرستی رفیق مهدی را به تعطیلی بکشانند. سال گذشته نیز که رفیق مهدی حسینی در یکی از برنامه‌های خود در مورد اختلافات سیاسی در تشکیلات، نظرات خود را بیان کرده بود، رفیق جمال بزرگپور با احضار وی به دبیرخانه، او را به برخورد تشکیلاتی تهدید می‌کند. سپس به مدت یک ماه، برنامه روانگه متوقف می‌شود.
  • رفیق ابراهیم و دیگر اعضای کمیتۀ مرکزی کومه‌له، دو تن از اعضای کمیتۀ اجرایی حزب مستقر در تشکیلات کردستان را با وجود اینکه ارگان مافوق ایشان هم محسوب می‌شوند، اما به جلسات خود راه نمی‌دهند. با توسل به روش‌های سخیفانه علیه ایشان که هر دو از چهره‌های معتبر و شناخته شده‌ای در جامعۀ کردستان هستند، وارد عمل شده‌اند.
  • سانسورچیان جناح راست در ارگان تلویزیون، طی روزهای اخیر از پخش مصاحبه‌‌ ای از رفیق محمد کمالی به عنوان مسئول تهیۀ برنامه دیالوگ با رفیق حسن شمسی در مورد اختلافات درونی در تشکیلات کومه‌له و حزب، جلوگیری به عمل آورده‌اند. این در حالی است که مصاحبۀ خود رفیق ابراهیم در همین زمینه با رسانۀ دیگری با نام رادیو دیالوگ را در چند قسمت از طریق تلویزیون کومه‌له پخش نموده‌اند.
  • ..... .

بله! چنین است عملکرد جناح راست هنگامی که در انظار عمومی ژست «برخورد و رفتار دمکراتیک و رفیقانه و انتشار آزادنۀ نظرات و مباحث» را به خود می‌گیرند. با یک چنین عوامفریبی‌ای یعنی «اعمال سرکوبگرانه اما ادعاهای دمکرات‌مآبانه» است که امروزه جناح راست پروژۀ حذف و تسویه حساب با جناح مقابل -بخوان با برنامه و استراتژی انقلابی و‌ کمونیستی- را در این تشکیلات به اجرا در می‌آورد. هنگامی که «شر این مزاحمین» را هم از سر خود کم کردند، آنگاه نوبت قلع و قمع اسناد برنامه‌ای هم می‌رسد!

ناسیونالیسم مانند ویروسی همواره در این تشکیلات وجود داشته و بنابه شرایط مساعد در محیط پیرامون خود، به تحرک درآمده است. آنچه که امروزه بحران درون تشکیلات کومه‌له و حزب کمونیست را این چنین پیچیده و پرمخاطره نموده است، این است که هیچگاه ناسیونالیسم در درون این تشکیلات به مانند امروز دست‌بالا را پیدا نکرده است.

این است بلایی که جناح راست و انحلال‌طلب بر سر تشکیلات کومه‌له و حزب کمونیست آورده‌اند و کماکان هم نمی‌خواهند که جامعه از آن مطلع شود!  قطعاً که کارگران و توده‌های آگاه و انقلابی، فعالین چپ و کمونیست در این جامعه چنین اعمالی را از رهبری امروز کومه‌له نخواهند پذیرفت!

ادامه دارد...

 

پویا محمدی

۱۲ شهریور ۱۳۹۹

۲ سپتامبر۲۰۲۰

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com