وارونه‌نمایی، تناقض و ندامت‌گویی‌ , در نقد اظهارات اخیر رفیق ابراهیم علیزاده (۲)

پویا محمدی
August 24, 2020

وارونه‌نمایی، تناقض و ندامت‌گویی‌

در نقد اظهارات اخیر رفیق ابراهیم علیزاده

(۲)

 

 

 

همانطور که در ابتدای قسمت اول این نوشته اشاره شد، رفیق ابراهیم علیزاده پس از چند سال کتمان و یا انکار وجود اختلاف سیاسی در تشکیلات، سرانجام تحت فشار واقعیات جاری در درون و بیرون از تشکیلات به وجود اختلاف سیاسی در کومه‌له و حزب کمونیست ایران اقرار نمودند. این، ناکامی‌ آشکاری برای ایشان و جناح تحت رهبری‌اش محسوب می‌شود. رفقا محقند از ایشان بپرسند شما که تا دیروز منکر اختلافات سیاسی بودید و آنرا غیر واقعی و یا دسیسۀ احزاب دیگر می‌دانستید و در این باره کلی انرژی و وقت تلف کردید، اکنون چه شده است که به وجود آن اقرار می‌کنید؟!

رفیق ابراهیم در مصاحبۀ خود با رادیو اینترنتی «دیالوگ» می‌گوید:

«بله، وجود اختلاف در میان حزب کمونیست ایران واقعی است، هر چند اطلاعات جمهوری اسلامی، تا حدی هم مخالفین سیاسی ما تلاش می‌کنند بزرگتر از آنچه که هست نشانش دهند و گسترشش دهند، اما با اطمینان اکثریت قاطع تشکیلات حزب و کومه‌له متحدند و در این باره نگرانی‌ای نداریم.»

چند سال قبل و از بدو شروع نقدها به نظرات و مواضع راست‌روانۀ معدودی از رفقای رهبری کومه‌له، رفیق ابراهیم ظاهراً خود را مسکوت نشان می‌داد. روشن بود که سکوت ایشان در قبال یک چنین نظراتی نشان از رضایت و سمپاتی به آنان است. بعد از مدتی که نقدها ادامه پیدا کرد، رفیق ابراهیم همزمان با انکار وجود اختلاف سیاسی، به بهانۀ چگونگی «شیوۀ برخورد به نظرات مخالف» ضمن به میان آوردن مباحثی، به سرزنش و حتی تحقیر رفقایی که با حساسیت به دیدگاه‌های راست‌روانه و انحلال‌طلبانۀ موجود در رهبری کومه‌له می‌پرداختند، روی آورد. از آنان به عنوان «مالیخولیایی و مریض»، «ذره‌بین‌‌گذار بر مغزها»، «کاشف گرایشات»، «سر کار گذاشتن خود»،  «تحقیر کردن خود»، و ... نام می‌برد. مدتی گذشت و با تعمیق اختلافات، این بار رفیق ابراهیم به طور آشکار این رفقا را به «حزب کمونیست کارگری» منتسب کرد. وقتی این هم کارساز نبود، در مرحلۀ بعد موضوع  «دشمن و جمهوری اسلامی» را به میان آورد.

تمام این تلاش‌های عبث به این خاطر بوده و هست که ایشان از همان روز اول می‌دانست که نقدها صرفاً به نظرات راست‌روانۀ رفیقی چون جمال بزرگپور محدود نمی‌ماند و به زودی رفقا در دفاع از سیاست‌های کمونیستی کومه‌له، نقدهای خود را مستقیماً متوجه خود ایشان خواهند کرد. پس در صدد این بود که بلکه بتواند در هر مرحله‌ای رفقا را به عقب‌نشینی و یا سکوت وادار نماید. برگزاری جلسۀ به اصطلاح آموزشی «فرهنگ و اخلاق کمونیستی در مجادلات سیاسی» از سوی ایشان، در واقع تلاشی بود برای بستن دهان‌ها و کارکردی به غیر از ایجاد  فشار علیه رفقا دربر‌نداشت. در ورطۀ عمل، فرهنگ و اخلاق غیرکمونیستی بود که تجلی می‌یافت و از این زاویه فشارهای زیادی به رفقا تحمیل می‌شد، اما هیچ کدام نتوانست اهداف مورد نظر ایشان را تأمین کند و در مقابل، دامنۀ نقدها روزبروز گسترش می‌یافت.

اگر تا دیروز رفقایی در این تشکیلات نظرات رفیق جمال بزرگپور مبنی «ادارۀ جامعۀ کردستان در دورۀ گذار توسط احزاب» را نقد می‌کردند، امروز و با اعلام رسمی همین نظر از سوی رفیق ابراهیم در مراسم روز کومه‌له روبه جامعۀ کردستان، نقدهای بسیاری نه تنها از سوی رفقای تشکیلاتی، بلکه از سوی احزاب چپ و کمونیستی در ایران و نیز در داخل جامعۀ کردستان گریبانگیر خود ایشان شده است؛ و این به راستی که طنز تلخی است که خود رفیق ابراهیم بازیگر اصلی آن است. فقط توسل به یک چنین اپورتونیسمی می‌توانست نظری را از روی «تاقچه» به پشت تریبون رسمی کومه‌له ببرد و آن را به سطح یک موضع و جهت‌گیری از سوی رهبری امروز کومه‌له برساند!

 (یادآوری: رفیق جمال قبلاً گفته بودند که نظرات خود را پیگیری نکرده و آن را روی تاقچه گذاشته‌اند.(

بله! با یک چنین روش(ترفند)هایی بوده است که سیاست و اعمال متضاد با  استراتژی سیاسی  و برنامۀ کومه‌له برای حاکمیت مردم در کردستان و برنامه و استراتژی حزب کمونیست ایران، در این تشکیلات به طور خزنده قوت یافته و عملاً از سوی رهبری امروز کومه‌له به اجرا در می‌آید. برای ایشان مصوبات رسمی و اسناد کنگره‌ها هم فقط برای «تزیین ویترین» و «خالی نبودن عریضه» است، در این میان رفیق ابراهیم به طور عملی بیش از هر کس دیگری این اسناد و مصوبات را پایمال نموده است.  

رویکرد مورد اشاره فوق یعنی «دشمن‌تراشی» و «فرافکنی»، جایگاه ویژه‌ای در شیوۀ رفتار و برخورد جناح راست نسبت به رفقای منتقد دارد. پرونده‌سازی، حذف، تخریب و ترور شخصیت از مؤلفه‌های شوم چنین رویکردی است که روزانه علیه رفقا به کار گرفته می‌شود(نمونه‌ها بسیارند).

کافی است به صحبت خود رفیق ابراهیم که در بالا آمده است توجه کرد تا به عمق مضرات و عواقب ناگوار این رویکرد ناسالم پی برد. رفیق ابراهیم در جواب خود به اولین سؤال مجری رادیو دیالوگ در مورد وضعیت تشکیلات، پس از چند کلمه برای اقرار کوتاه به وجود اختلاف در تشکیلات، بلافاصله به «اطلاعات رژیم اسلامی» و «مخالفین سیاسی ما» اشاره می‌کند. برای هر کسی می‌تواند جای سؤال باشد که چرا دبیر اول یک حزب، در اولین جملۀ خود در یک مصاحبه در مورد اختلافات در حزبش، بلافاصله به دشمنان و مخالفین سیاسی حزبش اشاره می‌کند؟! این چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟! شاید رفیق ابراهیم مجدداً بگوید «دارید ذره‌بین می‌گذارید و در لابلای کلمات می‌گردید!!»

کسی منکر توطئه و تلاش‌ و جنگ روانی رژیم اسلامی در عرصه‌های گوناگون علیه احزاب سیاسی اپوزیسیون (در اینجا کومه‌له) برای ضربه‌زدن و یا تضعیف آنها، نیست. اما برای اشاره به چنین واقعیتی، اگر کسی ریگی در کفش نداشته باشد، آن را نه در اولین کلام توضیحی‌اش دربارۀ وجود مثلاً یک مشکل و بحران سیاسی در حزب و تشکیلاتی؛ بلکه در جای مناسب خود به آن می‌پردازد. جدای از این، آغاز سخن و بلافاصله اشاره‌ای اینچنین به رژیم و یا مخالفین سیاسی، خود می‌تواند دل آنان را شاد کند از اینکه یک چنین ثقلی برایشان قائل شده‌اند.

رفیق ابراهیم در ادامه صحبت‌های خود، در مورد «شیوۀ برخورد به نظر مخالف» می‌گوید:

«... اعضای یک حزب انسان ماشینی نیستند، آنها انسان گوشت و پوست و استخوان و فکر و مغزند از رویدادهای پیرامون خود تأثیرات متفاوت می‌پذیرند، همۀ مسئله این است که با آن پدیده یعنی با پدیدۀ وجود نظر متفاوت در حزبی سیاسی چگونه رفتار می‌کنی. در کومه‌له و از همان اوایل تشکیل آن، از روزی که کومه‌له تشکیل شده می توانم بگویم یکی دو ماه بعد از تشکیل‌اش، دیدگاه متفاوت پیدا می‌شود و این بوده و تا به امروز هم آمده است. هیچ وقت در هیچ مقطع و مرحله‌ای از تاریخ سیاسی کومه‌له و بعدها که حزب کمونیست ایران هم تشکیل شد در تاریخ سیاسی حزب کمونیست هم هیچ مقطعی نیست که در آن اختلاف سیاسی وجود نداشته باشد و این تا وقتی به نتیجۀ عملی کاملاً متفاوتی منجر نشده باشد تا وقتی در پلنومی در  کنگره‌ای آنچنان فرموله نشده باشد آن اختلاف که اعضای کنگره اعضای تصمیم‌گیرنده در موضع انتخاب قرار بگیرند بین این یا آن، هیچ وقت بحران ایجاد نکرده است. در میان حزب کمونیست ایران در اوج شکوفایی فکری و سیاسی این حزب بر سر سوسیالیسم در یک کشور، بر سر علل انحطاط انقلاب کارگری در شوروی، بر سر ماهیت جنگ کومه‌له و دمکرات، بر سر تبیین جنگ ایران و عراق و نتایج بعد از پایان آن، بر سر بحث شورا و سندیکا و بسیاری بحث‌های دیگر همیشه اختلاف نظر بوده اما نهایتاً بحث شده و خط‌مشی سیاسی بر مبنایشان مشخص شده و به خط رسمی تبدیل شده و کسی هم نگران نبوده از اینکه مثلاً آن اختلاف سیاسی به چه چیزی منجر خواهد شد. مسئله این است که با این پدیده که طبیعی است چگونه برخورد می‌کنی و ممکن است در مرحله‌ای هم که به میان کنگره‌ای می‌آید یا در مرجعی تصمیم‌گیری اعضا در موضع انتخاب قرار بگیرند این به جای خود، اما به شیوۀ عادی و روتین حزبی چگونه با آن برخورد می‌کنی؟»

رفیق ابراهیم در اینجا ظاهراً از چگونگی شیوۀ درست برخورد به نظر مخالف صحبت می‌کند. در قسمت بعدی این نوشته به این موضوع پرداخته خواهد شد.

اما ایشان برای اینکه بتواند وجود دیدگاه‌ها و مواضع راست‌گرانه و انحرافی امروز خود و جناح تحت رهبری‌اش را توجیه کند بخشی از تاریخ این تشکیلات را به عاریه گرفته و با تحریف و وارونه‌نمایی آن، موقعیت امروزی خود و جناحش را متصل به آن می‌داند. ایشان عین همین صحبت‌ها را سال گذشته در جریان بخشی از سخنرانی خود به مناسبت روز کومه‌له و طی اعلام فراخوانی خصوصاً برای پیوستن مجدد طیف بریده از کومه‌له یعنی آنهایی که با حزب کمونیست ایران و برنامه‌ و استراتژی کمونیستی کومه‌له در کردستان مرزبندی دارند؛ بیان و آن را پشتوانه‌ای برای توجیه فراخوان مورد نظر خود نموده بود.( قبلاً وطی نوشته‌ای با عنوان فراخوان به خودی‌ها برای پیوستن به صفوف کومه‌له که در آرشیو همین سایت نیز موجود است، از جمله به نقد این ادعا و فراخوان مربوطۀ ایشان هم پرداخته‌ام.)

در اینجا نیز بایستی به رفیق ابراهیم گفت که دوران مورد اشارۀ شما، قطعاً که دوران شکوفایی فکری و سیاسی حزب کمونیست ایران و کومه‌له به حساب می‌آید و این خود قبل از هر چیز نشان بارزی از پیروزی جریان مارکسیسم انقلابی در نقد تمامی مواضع و دیدگاه‌های انحرافی و غیرکارگری رایج در جنبش چپ و کمونیستی ایران و نیز در درون خود این تشکیلات بوده است. هیچ یک از مواردی که شما اینچنین از آنها به عنوان «اختلاف» در آن دوران نام برده‌اید، مانعی بر سر راه اتحاد و انسجام تام سیاسی و نظری و عملی در صفوف این حزب و رهبری آن و پیشبرد امورات مبارزاتی این حزب ایجاد نکرده‌اند. خودتان هم خوب می‌دانید که در آن دوران هیچ یک از آن موارد به محملی برای تقویت افکار و نظرات راست‌روانه، غیرکارگری و غیرکمونیستی و چوب لای چرخ حزب گذاشتن تبدیل نشده است. اما در دوران حاضر چه؟

برای مثال اگر در دوران مورد اشارۀ شما، در مورد «تحقق سوسیالیسم در یک کشور»، در یک مورد اختلاف نظری وجود داشته و مباحث مکتوب بسیاری نیز پشتوانۀ روشنگری‌های لازم در این باره بوده است؛ این به تمامی از اختلاف نظر امروز شماری از رفقای هم‌جناحی شما در رهبری کومه‌له مبنی بر اینکه «سوسیالیسم در یک کشور قابل تحقق نیست»، آسمان تا زمین فرق می‌کند. رفیقی که در آن دوران در این خصوص صاحب‌نظر بوده است به استناد اظهارات خود وی هیچگاه آن بحث را به مفهوم مطلق و یا مجزا از شرایط روسیه نپنداشته است. تمام آن بحث، و نکته‌ای که شما در این باره به عنوان اختلاف در آن دوران از آن نام می‌برید، در رابطه با «بررسی زمینه‌های انحراف و شکست انقلاب پرولتری در شوروی» بوده است و نه چیز دیگری. رفیق صاحب آن بحث عمیقاً به تحقق سوسیالیسم و اهداف و برنامه‌های سوسیالیستی در ایران معتقد بوده و برای آن مبارزه کرده است.

کسانی که امروزه در تشکیلات کومه‌له و حزب کمونیست ظاهراً ژست صاحب‌نظر به خود گرفته‌اند و اظهار می‌دارند که امکان تحقق سوسیالیسم در یک کشور وجود ندارد، بدون اینکه کمترین توان دفاع و استدلالی را در این زمینه از خود نشان داده باشند و بتوانند حداقل توضیح و یا شرح مشخصی در این باره بدهند؛ اظهارات خود را نه در رابطه با بررسی انقلاب اکتبر و چگونگی پیشرفت «ساختمان سوسیالیسم» در شوروی، بلکه به طور عام در رابطه با عدم برقراری سوسیالیسم در یک کشور مطرح می‌کنند، و این خود نمایانگر عمق تردید و بی‌باوری امروز ایشان نسبت به امکان برقراری سوسیالیسم است. وقتی که برعدم امکان برقراری سوسیالیسم در یک کشورتأکید می‌کنند، کشوری مثل ایران مد نظرشان است. بنابراین از تبعات چنین موضعی، همان گونه که بارها از ایشان دیده و شنیده‌ایم به زیر سؤال بردن سیاست‌های کلان حزب کمونیست و کومه‌له، و نیز تردید و بدبینی نسبت به آلترناتیو سوسیالیستی در ایران و تلاش‌های صورت گرفته برای شکل گیری و استحکام چنین آلترناتیوی و بی‌باوری علیه نیروهای چپ و کمونیست در سطح سراسری و منطقه‌ای است.

هدف از توضیحات بالا این است که نشان داده شود مقایسه‌ای که امروزه رفیق ابراهیم ظاهراً برای توجیه وجود اختلاف نظر در این حزب با دوران گذشته و تاریخ این تشکیلات انجام می‌دهند کاملاً ناروا است. مواردی که رفیق ابراهیم از آن به عنوان اختلاف نظر در دوران حیات گذشتۀ این حزب از آن یاد می‌کند، به تمامی از اختلافات سیاسی و نظری امروز که هر یک از آنها به تنهایی در مغایرت و تباین با برنامه و استراتژی سوسیالیستی کومه‌له و حزب کمونیست ایران قرار دارد، جداست و به هیچ روی نمی‌توان آنها را از یک جنس و یک هدف دانست. برای مثال هیچ یک از اختلاف نظرات دوران گذشته در حیات این حزب که رفیق ابراهیم به آن اشاره دارد، در راستای انحلال حزب کمونیست ایران، بی باوری به امکان برقراری سوسیالیسم و بدیل سوسیالیستی در ایران، بی باوری و تردید نسبت به استقرار حاکمیت شورایی در کردستان، مماشات و سکوت در مقابل سیاست و اعمال ضدمردمی احزاب و جریانات ناسیونالیستی و ارتجاعی در کردستان، معامله‌گری با احزاب ناسیونالیستی، پشت‌کردن به استراتژی سوسیالیستی کومه‌له در کردستان،....نبوده است! هر مورد اختلافی که در آن دوران در حیات سیاسی و تشکیلاتی این حزب وجود داشته باشد، هیچگاه به این منجر نشده است که دبیر‌اول کومه‌له و یا دیگر رفقای رهبری (در تضاد با برنامه و سیاست‌های کومه‌له در کردستان) در پشت تریبون رسمی کومه‌له از احزاب ناسیونالیستی بخواهند که برای ادارۀ جامعۀ کردستان در دورۀ انتقالی-که خود سر‌آغاز حاکمیت احزاب در جامعه است-وارد دیالوگ و چانه‌زنی شوند(کاری که رفیق ابراهیم سال گذشته در مراسم روز کومه‌له به آن مبادرت نمود و در حال حاضر کومه‌له را هم در آن مسیر قرار داده است).

مواردی که رفیق ابراهیم در دوران گذشتۀ  حیات حزب مورد اشاره قرار می‌دهد، با توجه به مباحث و پلمیک‌های صورت گرفته در خصوص آنها، به نوبۀ خود مایه رشد و شکوفایی حزب بوده است. اما آیا ایشان می‌تواند نشان دهد که اختلافات امروز با آن رفتار و روش مخرب جاری از سوی صاحبان اختلاف(که خود یکی از آنان است)، موجب رشد و تقویت این تشکیلات و تأمین اهداف و سیاست‌های انقلابی و کارگری و کمونیستی و حفظ نیرو و یکپارچکی و انسجام در صفوف این تشکیلات خواهد بود؟!

 

ادامه دارد.

پویا محمدی

۳ شهریور ۱۳۹۹

۲۴ آگوست ۲۰۲۰

 

 

 

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com