روز گذشته عربستان سعودی بار دیگر منطقه مسکونی در یمن را بمباران کرد و کودکان و خانواده های غیر نظامی را هدف حملات هوایی قرار داد. سازمان ملل از کشته شدن ۲۲۲ کودک در عرض سال گذشته در این حملات خبر داده است و سازمان یونیسف اعلام کرده که میلیونها کودک در یمن در گرسنگی مطلق به سر میبرند. این سازمان کشته شدن بیش از ۱۰۰ هزار نفر در جنگ یمن را بزرگترین فاجعه انسانی قرن معرفی کرده است. برخلاف ادعای ویرجینیا گمبا، نماینده دبیر اول سازمان ملل در رابطه با کودکان در جنگ، که سازمان ملل برای سکوت در مقابل این جنایت آشکار تحت فشار عربستان قرار نگرفته است، بدنبال تهدید عربستان به قطع بودجه پرداختی خود به این سازمان، یکباره ائتلاف عربستان-  امارات به دلیل کاهش تعداد کودکان کشته شده در یمن، نسبت به سال گذشته، از "لیست شرم" سازمان ملل بدلیل کشتار کودکان، خارج شد!

در لیبی بدنبال جنگ جاری، تعداد غیرنظامیان کشته شده طی ۳ ماه اخیر، ۲۵ درصد بیش از همین دوره در سال گذشته است. سازمان ملل از آوارگی ۳۴۵ هزار نفر در سال گذشته، ۲۸ هزار نفر در امسال و انتظار افزایش این رقم تا ۱۰۰ هزار نفر آواره  دیگر خبر داده است. طرفین درگیر در این جنگ و حامیان آنان منجمله ترکیه، فرانسه، ایتالیا، امارات و دستجات "ارتش های ملی" آن، از روسیه و غیره، هر یک دیگری را "مقصر" شناخته و در این میان همچنان گورهای دستجمعی با صدها جسد "کشف" می شوند!

ولادیمیر ورونتسوف، رئیس بخش مبارزه با تروریسم در سازمان ملل در گزارشی از وضعیت کمپ های شمال شرقی سوریه اعلام داشت که ۷۰۰ نفر از خانواده های اسرای داعش به دلیل کمبود غذا و دارو جان باخته اند. تاکید میدیای بین المللی بر"داعش" و "زندانیان جانی" کافی بود تا نه تنها دیگر این واقعیت که اینان"اسرای جنگی" اند، سانسور گرفته شود، بلکه حتی مرگ کودکان و خانواده های آنان نیز به جرم "خانواده داعشی" موجه جلوه داده شود. این گزارش حتی نه از طرف سازمان های حقوق بشری و یا نهادهای های خواهان نظارت بر وضعیت زندانیان و اسرای جنگی، و یا سازمان های مدافع قوانین بین المللی در رابطه با جنگ، .... بلکه از جانب بخش"مبارزه با تروریسم" سازمان ملل ارائه شده است.

ارتجاع بین المللی و منطقه ای با به عهده نگرفتن مسئولیت زندگی، سلامت و جان فراریان جنگی در بحران کرونا در منطقه و رها کردن صدها هزار نفر در بی امکاناتی مطلق و بویژه در اردوگاههای پناهندگان در سوریه، اردن، ترکیه و ....، از بازماندگان جنایت جنگی خود، قربانی میگیرد.

کشته شدن مردم غیرنظامی، عدم تامین زندگی اسرای جنگی، تعمیم مجازات آنان به خانواده و بستگان شان، جنایتی است که اساسا دستمایه مقابله بلوکهای ارتجاعی چه منطقه ای و چه جهانی قرار میگیرد. مدتی است که زندگی ۷۰۰ هزار ساکن کمپ های آوارگان و۱۰ هزار اسیر جنگی، به دستآویزی در امتیازگیری میان کمپ های بورژوازی منطقه ای و حامیان جهانی بدل شده است. نه محاکمه ای در کار است و نه نظارتی بر حتی زندان  و زندانی ها. زندگی صدهاهزار نفر براحتی در مذاکرات میان ترکیه و آمریکا و چراغ سبز نشان دادن  به ترکیه در گسیل ارتش به بیرون از مرزهای خود، معامله می شوند. اتحادیه اروپا اعلام کرده است که انتقال کودکان زیر ۱۰ سال شهروندهای اروپایی که به داعش پیوسته اند از این کمپ ها به اروپا را "قبول" میکند، اما مادران و بقیه خانواده را در همان کمپ ها، دور از مرزهای اروپا نگه خواهد داشت. سیاستی که نه تامین زندگی و آینده ای انسانی برای این کودکان، که "جلوگیری از رادیکالیزه شدن آنان" را هدف خود قرار داده است! این تمام بشردوستی کاذب و بی محتوای دول "متمدن" اروپایی است!

هیچ آمار و ارقامی نمی تواند بیانگر ابعاد فاجعه ای که در خاورمیانه روزمره در جریان است را نشان دهد.با هیچ آماری نمیتوان نابودی زندگی، از دست رفتن آرزوهای انسانی، از هم پاشیده شدن زندگی، بمباران خانه و شهر، مصائب آوارگی و از دست دادن امید به زندگی محبوس شدگان در یمن و لیبی و یا فراریان از آن را بازگو کند.  مراجع بین المللی که حتی در لفظ هم  پوسته رنگ باخته حقوق بشر خود، و یا قوانین خود در مورد جنگ و رفتار با اسرا و غیر نظامیان را کاملا کنار گذاشته اند. دولت امارات گاه در اتحاد و گاه در رقابت با عربستان، جمهوری اسلامی گاه درهم پیمانی با روسیه و ترکیه و گاه در مقابل آن، آمریکا گاه در کنار عربستان و گاه با ترکیه، کشورهای اروپا گاه همسو در بلوک اتحادیه اروپا و گاه  چون فرانسه و ایتالیا در تقابل با یکدیگر،.. همه و همه  در خلق این فاجعه شریک اند.

اما این تنها محدود به دولت ها نیست. دسته جات و گروههای رنگارنگ بورژوایی خارج از قدرت هم، به همان اندازه در این جنایات شریک اند. نیروهای ناسیونالیستهای ترک که برای اردوغان چه در تقابل با عربستان و یا اروپا، چه در سرکوب مردم مناطق کرد نشین ترکیه، هورا میکشند،  ناسیونالیست های کرد که در دل شکاف بین دولت های منطقه، در پی امتیازگیری اند و هر روز متحد یکی از دول ارتجاعی میشوند، ناسیونالیست های ضد عرب ایرانی، که در مقابل جمهوری اسلامی برای ارتقا "عظمت ایران" در منطقه و ....هر کدام بخشی از این تاریخ ضد بشری هستند. بخش چپ این ناسیونالیست ها نیز که از زاویه "تضعیف" دولت های خودی، در این میان حتی فجایعی چون کشتار مردم محاصره شده در موصل را تحت عنوان مقابله با "داعش"، بمباران مردم در لیبی توسط نیروهای ناتو را "دخالت بشردوستانه"، دخالت های نظامی در سوریه را "مقابله با بشار اسد" توجیه کردند، شریک جرم اند. نیروهایی که امروز در مقابل عواقب این جنایات و مرگ تدریجی قربانیان آن سکوت کرده اند.

در لجنزار و قتلگاهی که ارتجاع در منطقه درست کرده است اما صدای اعتراضی که حاکی از هم سرنوشتی و هم رزمی مردم علیه شرایط تحمیل شده، علیه عاملین و مسببین "داخلی" و "خارجی"، علیه همه بلوکهای ارتجاعی و هورا کش هایشان بیش از هر دوره دیگری طنین انداخته است. بهار عربی را سلاخی کردند، زندگی میلیونها نفر را به محمل کشمکشهای خود تبدیل کردند، برای دوره ای امید به آینده ای انسانی و بهتر را کور کردند، اما طوفان درو خواهند کرد. توده وسیعی که بهار عربی برای تغییر را خلق کردند، مردمی که برای نجات از استبداد و فساد و فقر فقط "نمیخواهم" و "تغییر" را فریاد زدند، امروز تغییر، آینده انسانی، رفاه، سعادت، عدالت اجتماعی را معنی میکنند. امروز دیگر نه تغییر، بلکه جدال برای نوع تغییر در لبنان، عراق، تونس، مصر و ....  در جریان است. جنبشی وسیع و توده ای برای تغییر در بنیادهای نابرابری، در بنیادهای قومی و مذهبی کردن جامعه، در بنیادهای بی عدالتی، فقر، استثمار و تبعیض و... و برای جارو کردن همه نیروها و قدرتهای ارتجاعی در حال شکلگیری است. خاورمیانه فقط میدان قتل و کشتار و ویرانی نیست، خاورمیانه میدان جدالی است بر سر آینده ای انسانی!

۱۶ ژوئیه ۲۰۲۰