ایران، منظره ها با سرعت در حال تغییرند

اسد گلچینی
January 12, 2020

ایران، منظره ها با  سرعت  در حال تغییرند

تحولات در ایران در طول یک هفته ره چند ساله پیمود. کشته شدن قاسم سلیمانی و همه اتفاقات بعد از آن، جامعه ایران را بشدت تکان داد و  به صدر اخبار دنیا کشاند. هر تحول بزرگ اجتماعی و انقلابی در ایران مناظر دنیا را هم تغییر خواهد داد.هر دولت و جریان و گروهی هم از منظر خود حوادث را دنبال میکند. همه طرف ها و جبهه های مختلف و از جمله جنبش کارگری و کمونیستها  با تمام امکانات و محدودیت ها یی که  برای تاثیر گذاری بر اوضاع دارد، نمیتواند و نباید فرصت را از دست بدهند.

در نگاه اول به تحولات یک هفته گذشته، این تصور که جمهوری اسلامی توانسته است باز هم از سپر انسان های اسیر شده اش و لشگر روشنفکران مرتجع و مزدورش، برای بقا بیشتر استفاده کند، در حال تفوق بود. این اما بیش از یک هفته نتوانست ادامه پیدا کند و باز هم جنبش اعتراضی و سرنگونی خواه با قدرت و روشنی بیشتر از گذشته بروز کرد.

و باز هم این تصور بیشتر فروریخت که گویا  جریانات ملی و رفرمیست، ناسیونالیست و قوم گرا و ... امثال حزب توده و ناسیونالیست های کرد ، ترک ، بلوچ و عرب، همراه با سنت و فرهنگ ارتجاعی که دارند میتوانند در منجلاب انتظار سازماندهی جبهه اصلاحات و همه مرتجعین جا خوش کنند و بار دیگر پادوی به قدرت رساندن مرتجعین امثال خمینی باشند. تصور اینها  در هماهنگی و همراهی با همه دولتهای مرتجع و ضد مردمی از آمریکا و عربستان و اسرائیل تا روسیه و چین، برای عقب زدن  جنبش کارگری و کمونیستهایش بیشتر رسوا شد.  باز هم تصور اینها برای تبدیل کردن مردم آزادیخواه و متمدن به سیاهی لشگر مرتجع ترین جریانات سرمایه دار طرفدار غرب و سلطنت پادشاهی و شخصیتهایی مانند کروبی و موسوی، بیش از بیش رنگ باخت.

در مقابل همه اینها سازمان های مبارزاتی، شبکه های مقاومت و مبارزه نیز به سرعت در حال حرکت و خود سازی در ابعاد بزرگتر میشوند و همه انسانهای متمدن و آزادیخواهی که دیگر تحمل تحقیر و دروغ و تحمیق یک جامعه هشتاد میلیونی را  ندارند، راه چاره وحدت و تشکیلاتشان را میابند. کوه نوک یخ این حرکت بعد از گذشت یک هفته تحولات اخیر، قادر به پس زدن هیاهوی مقوایی جمهوری اسلامی در بسیج و سازماندهی "مردم" میشود و شعار نابودی جمهوری اسلامی را میتواند به راس بازگرداند.

و نه تنها این بلکه در انعکاس این قدرت، این سطح از سازمان و بهم بافتگی  قادر به پرتاب حیاتی ترین شعار جنبش "نه به جمهوری اسلامی" میشود و خطاهای دوره معاصر جامعه ی نیازمند انقلاب اجتماعی در ایران، در توهم به شاه و شیخ را،  با بانگ رسا فریاد میزند.

در چنین منظره هایی که به سرعت در حال تغییرند، احتمال مصالحه و مذاکره آمریکا و جمهوری اسلامی وخوردن جام زهر هایش نیز  در متوقف کردن جنبش سرنگونی طلبی میتواند موقتا نقش ایفا کند.

و باز هم در این میان و در این چند جانبه ای اوضاع، جنبش کارگری و رادیکال سوسیالیستهایش، نیازمند صیقل دادن سازمانها و شبکه های موجود خود و گسترش اجتماعی آنها هستند. سنگ بنای هر تجمع و سازمان بزرگ و کوچک، موقتی و دائمی چیزی جز بر گرفته از سازمانهای توده ای در محل زندگی و کار نمیتواند باشد. جمع ها و کمیته های حرفه ای و کار آزموده در جنگ حیاتی با پلیس سیاسی شاهرگ ادامه این جنبش عظیم و ضامن ادامه کاری هایش است.  کمیته های رهبران و  مجامع عمومی در کارخانه، کارگاه و محله ، دانشگاه و دیگر محیط های کار نیروی پیشبرنده جنبش مطالباتی و جنبش کنار گذاشتن جمهوری اسلامی هستند.

تغییرات در این موجودیت  بنا به اوضاع نمیتواند در حال تغییر نباشد و در هر دوره پیشروی و یا عقب نشینی، باید قابلیت منطبق شدن با وضعیت و توانش را داشته باشد. رهبران کمونیست و سازمانده جنبش طبقه کارگر، برای رهایی جامعه،  پرچم " نه به جمهوری اسلامی" و مطالبات زندگی مکفی و امروزی  را در قالب های متنوع  و واقعی، محور قدرتمند کردن خود و توان عظیم این جنبش  میکنند. طبقه کارگر برای رهبری پیروزمندانه این جنبش، حضور در خیابان نوک کوه یخی است که بدنه عظیمش را تحصن و اعتصابات در محیط های کار و همه رشته های حیاتی  زندگی اجتماعی تشکیل میدهد. بدون وجود جنبش مطالباتی وآزادیخواهی، بدون وجود تحصن ها و اعتصابات بزرگ و کوچک و بدون جنبش مجامع عمومی، هر تشکل و ارگان حاکمیتی  نه امکان ایجاد واقعی دارد و نه میتواند سر پا بماند. این جنبش عظیم در ادامه خود و در اتکا به توان و قابلیت هایش میتواند در هر محل کار و زندگی ارگانهای سازماندهی و مقاومت و یا حاکمیت، بنا به وضعیت مشخص، در هر سطحی ایجاد کند. تعیین شعارهای این جنبش هم   منعکس کننده توان و سطح آن است، بطوری که " نه به جمهوری اسلامی" و جنبش مطالباتی و جنبش آزادیخواهی در سطح شعارهای متنوع و توده گیری میتواند منعکس شود.

سازماندهی این جنبش برای طبقه کارگر و کمونیستهایش حیاتی است، بدون وجود جنبش و سازماندهی آن هیچ شکلی از سازماندهی اجتماعی قابل دوام نخواهد بود. دریچه های بوجود آمده برای این شرایط را در اتکا به سازماندهی اجتماعی و سازمان های بشدت کارآمد در مقابله با پلیس سیاسی میتوان تبدیل به دروازه های بزرگتر کرد.

برای کمونیستها "منشور سرنگونی"*  سنگ بنای جنبش و جامعه ای آزاد ، برابر و مرفه برای همگان است که به عنوان خمیر مایه وحدت طبقاتی، سیاسی و مطالباتی جنبش کارگری و رادیکال سوسیالیستهایش در زمین سفت جامعه  حیاتی است کوبیده شود.

22 دی 1398

12 ژانویه 2020

 

منشور سرنگونی جمهوری اسلامی

سرنگونی بی قید و شرط و کامل جمهوری اسلامی، باز داشتن عوامل آن از امکان مقاومت در مقابل مردم و پاشاندن بنیادهای زندگی مدنی و همچنین تضمین حق مردم در انتخاب آزاد و آگاه نظام حکومتی آینده کشور، اساس منشور سرنگونی جمهوری اسلامی است. سرنگونی جمهوری اسلامی پیش شرط تضمین حق مردم در تعیین نظام آتی ایران است.

معنی پیروزی جنبش سرنگونی، جایگزین شدن جمهوری اسلامی با یک دولت موقت با وظیفه اعلام فوری مطالبات انقلابی زیر به عنوان قانون و اجرای بی قید و شرط آنها است.

۱ - اعلام سرنگونی و انحلال جمهوری اسلامی

۲ - انحلال و خلع سلاح سپاه پاسداران، ارتش و کلیه دارودسته های نظامی و شبه نظامی وابسته به جمهوری اسلامی، تحت کنترل گرفتن کامل کلیه امکانات تسلیحاتی، تدارکاتی و اموال و دارائی های این ارگانها و نهادها .

۳ - انحلال کامل وزارت اطلاعات.

۴ - قابل دسترس کردن کلیه آرشیوها، بایگانی ها و پرونده های دولت از جمله سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات برای مردم.

۵ - مصادره کلیه موقوفات و اموال و دارائی های نهادهای سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک اسلامی، اموال سران جمهوری اسلامی، "حوزه های علمیه" و نهادها و مدارس اسلامی و استفاده از آنها برای رفع نیازهای مادی، معنوی، تفریحی، سیاسی و اجتماعی مردم.

۶ - انحلال کلیه "حوزه های علمیه"

۷ - دستگیری سران جمهوری اسلامی

۸ - مسلح کردن مردم در میلیس های توده ای برای دفاع از آزادی، برای سرکوب مقاومت بازماندگان جمهوری اسلامی و تعرض هر نیروئی به آزادی ها و حقوق مردم.

۹ - اعلام جدائی کامل مذهب از دولت و آموزش و پرورش.

۱۰ - لغو کلیه قوانین و مقرراتی که منشاء مذهبی دارند. اعلام آزادی مذهب و بی مذهبی.

۱۱- اعلام آزادی بی قید و شرط عقیده، بیان، مطبوعات، اجتماعات، تشکل، تحزب و اعتصاب.

۱۲ – اعلام برابری کامل و بی قید و شرط زن و مرد در حقوق مدنی و فردی. لغو کلیه قوانین و مقرراتی که ناقض این اصل است.

۱۳- اعلام برابری کامل حقوق همه شهروندان، صرفنظر از جنسیت، مذهب، ملیت، نژاد و تابعیت.

۱۴ - آزادی کلیه زندانیان سیاسی.

۱۵ - لغو مجازات اعدام.

۱۶ - دسترسی همگانی بویژه تشکلهای توده ای مردم و احزاب سیاسی به رسانه های جمعی دولتی.

۱۷ – تضمین بیمه بیکاری مکفی برای همه افراد آماده بکار بالای ۱۶ سال. پرداخت بیمه بیکاری مکفی و سایر هزینه های ضروری به کلیه کسانی که به علل جسمی یا روانی توان اشتغال به کار ندارند.

۱۸ – ارجاع مساله تعیین نظام حکومتی آینده ایران و تهیه قانون اساسی به مجمع نمایندگان مستقیم مردم حداکثر ظرف ۶ ماه.

۱۹ - برگزاری رفراندم در مناطق کرد نشین غرب ایران، زیر نظارت مراجع رسمی بین المللی، برای دادن حق انتخاب آزاد و آگاه به مردم این مناطق برای ماندن در ایران بعنوان اتباع متساوی الحقوق با دیگران و یا جدائی از ایران و تشکیل دولت مستقل. این رفراندم باید با خروج نیروهای نظامی دولت مرکزی و تضمین یک دوره فعالیت آزادانه کلیه احزاب سیاسی در کردستان، به منظور آشنا کردن توده مردم با برنامه و سیاست و نظرشان در این همه پرسی، انجام شود.

 


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com