نگاهی به مواضع رهبری کومه له در قبال مذاکرات احزاب ناسیونالیست با جمهوری اسلامی

احمد عزیز پور
September 04, 2019

نگاهی به مواضع رهبری کومه له

 در قبال مذاکرات احزاب ناسیونالیست با جمهوری اسلامی

 

در اواخر ماه جولای ۲۰۱۹ مدتی بعد از آنکه اخبار مربوط به مذاکرات پنهانی چهار حزب و جریان ناسیونالیست کردستان ایران با مأموران رژیم جمهوری اسلامی در کشور نروژ از طریق شبکه های اجتماعی پخش شد و به موضوع بحث و گفت وگوی برخی از شبکه های تلویزیونی تبدیل گردید، آقای عمر ایلخانی زاده سخنگوی دوره ای مرکز همکاری این نیروها (حزب دمکرات کردستان ایران، حزب دمکرات کردستان، سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران و سازمان زحمتکشان کردستان) ناچار شد اعلام نماید که از یکسال و نیم قبل به میانجیگری نهادی از کشور نروژ به نام اختصاری "نوریف" مذاکراتی با جمهوری اسلامی داشته اند. اما قبل از آنکه ایشان به انجام این مذاکرات اعتراف نمایند، رفیق ابراهیم علیزاده در اولین واکنش به این مسئله مصاحبه ای به زبان کردی در تلویزیون کومه له ترتیب داد. ایشان در مورد موضع کومه له در رابطه با مذاکره اظهار داشتند: "این مسئله نگرش پذیرفته شده ای در میان ماست که از نظر ما مذاکره با سر سخت ترین، جنایت کارترین و فاسدترین دشمن هم میتواند بخشی از مبارزه باشد، بنابراین ما هیچ وقت اصولاْ مذاکره با دشمن را در هیچ شرایطی رد نمی کنیم، اما از نظر ما مذاکره نه حاصل توان ما برای فریب دشمن و نه اینکه محصول توهم ما به دشمن میباشد،  بلکه حاصل توازن قوایی است که به ما میگوید که آیا شرایط برای گفتگو و مذاکره آماده است یا خیر، اگر این توازن قوا بسیار به زیان ما باشد، روشن است که مذاکره چیزی نیست جز مذاکره کردن در مورد شرایط تسلیم."

آیا موقعیت فعلی جنبش در کردستان و سطح مبارزات جنبش های اجتماعی و توده ای ما را در توازن قوای مناسبی برای مذاکره قرار میدهد؟ پر واضح است که جنبش در کردستان در توازن قوای مناسبی برای مذاکره قرار ندارد. ما نه در شهرهای کردستان شاهد یک جنبش اعتراضی توده ای هستیم که رژیم را تحت فشار سیاسی قرار داده باشد و نه یک جنبش مسلحانه نیرومند که تداوم میلیتاریسم و حضور نظامی رژیم را با مشکل روبرو کرده باشد. اگر چنین است بنابراین این همه بحث و تئوری پردازی در مورد اصول ناظر بر امر مذاکره در این گفتگوی معین که قرار بود موضع کومه له در مورد مذاکرات اخیر احزاب ناسیونالیست را بیان کند خواسته یا ناخواسته در خدمت این قرار دارد که موضع انتقادی روشن و قاطع در مورد این مذاکرات مشخص و ضدیت آن با منافع جنبش انقلابی مردم کردستان و بویژه منافع کارگران و زحمتکشان کردستان را کند و بی اثر نماید. اگر بر این باوریم که این مذاکرات در خدمت نقشه های رژیم جمهوری اسلامی برای تضعیف جنبش انقلابی مردم کردستان قرار دارد، بنابراین باید قاطعانه آن را محکوم کرد و ماهیت آن را برای مردم روشن کرد، در حالیکه رفیق ابراهیم از محکوم کردن آن خودداری می کنند.

البته برای  احزاب بورژوا ـ ناسیونالیست که زیر لوای مبارزه برای رفع ستم ملی  غیر از شریک شدن در قدرت اهداف دیگری را تعقیب نمی کنند و حفظ مناسبات اقتصادی، سیا سی و اجتماعی موجود از اجزاء برنامه و استراتژی آنها را  تشکیل می دهد، شرایط برای مذاکره دقیقا همان شرایط لازم برای حزب و جریان کمونیستی نمی باشد. این احزاب و نیروهای ناسیونالیست بنا به ماهیت طبقاتی که دارند همواره از گسترش مبارزات کارگری توده ای هراس دارند. بیگانگی این احزاب با خواسته ها و مطالباتی که کارگران و توده های مردم زحمتکش در کردستان برای آنها مبارزه می کنند و نگرانی از خیزش این نیروی اجتماعی که می تواند تداوم وضع موجود را با مخاطره روبرو سازد، همیشه زمینه ساز مماشات و سازش این احزاب و نیروها با دولت مرکزی است. برای احزاب دموکرات کردستان ایران و حزب دموکرات کردستان و نیز دو شاخه ی سازمان زحمتکشان همین کافی است که جمهوری اسلامی سهمی برای آنها در قدرت سیاسی در کردستان به رسمیت بشناسد، آنگاه آنها نیروهایشان را در جهت پاسداری از نظام و مناسبات استثمارگرانه موجود بکار خواهند گرفت. همچنین  برای جریاناتی که فکر می کنند با هر حکومت جنایتکاری می توانند همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند، به این شرط که بتوانند در منطقه تحت حاکمیت خود، خود گردانی  دموکراتیک با حفظ مناسبات طبقاتی موجود پیش ببرند وبه این ترتیب گویا به باور رفیق ابراهیم می توانند به بسیاری از خواست های مردم کردستان تحقق بخشند!. در حالیکه کومه له برای برپایی مناسباتی در کردستان مبارزه می کند که با اهداف واستراتژی نیروهای ناسیونالیست در تضاد می باشد. کومه له خواهان برقراری حاکمیت شورایی و احزاب ناسیونالیست خواستار برقراری نظام پارلمانی می باشند.

در ادامه رفیق ابراهیم می گوید: "اگر ما نشانه های  معینی ببینیم، مثلاْ ببینیم که در نتیجه این تغییر توازن قوا فضای باز سیاسی در ایران بوجود آمده است، تمام تبعیدیان به ایران بازگردند، زندانیان سیاسی آزاد گردند، مطبوعات آزاد سر بر آورده اند، سازمان های مدنی مشغول کار و فعالیت می باشند، سازمان های کارگری، زنان و حفظ محیط زیست و محافل ادبی و فرهنگی اجازه فعالیت داشته و نشو و نما نمایند. به طور کلی سانسور بر روی مطبوعات، تلویزیون وغیره برداشته شده است و رادیو و تلویزیون و تمام امکاناتی که در اختیار دولت قرار دارد در اختیار مردم هم قرار داده شود، آنگاه می توانیم احساس کنیم که توازن قوا تغییر کرده است، بویژه اگر درجه ی میلیتاریزه بودن کردستان کم شده باشد، یعنی آن همه پایگاه و پادگان جمهوری اسلامی درهر  گوشه وکنار کردستان وجود نداشته باشد.اینها همه نشان می دهند که توازن قوا تغییر کرده است".

رفیق ابراهیم در حالی نشانه های تغییر توازن قوا را توضیح می دهد که تجربه ی چهل سال حاکمیت  جمهوری اسلامی نشان داده است که فضای باز سیاسی، مطبوعات آزاد، فعالیت سازمان های مدنی، مبارزات کارگری  وغیره در مغایرت کامل با ماهیت این رژیم جنایتکار بوده است و اگر توازن قوا در چنین شرایط مطلوبی قرار گیرد، می تواند به این معنی باشد که جمهوری اسلامی در سراشیب سقوط قرار گرفته است. همه شروط فوق در رابطه با رژیم جنایتکاری مطرح میشود که شرکت کنندگان مراسم اول ماه مه امسال، صرفاْ به دلیل شرکت در یک گردهمآیی به زندان های طویل المدت و شلاق محکوم می گردند. ردیف کردن آن همه شرایط، در حالیکه کوچکترین توهمی در مورد پذیرش آنها متصور وموجود نیست به چه معناست؟.

رفیق ابراهیم در پاسخ به سئوال مجری برنامه که می پرسند منشأ آن شایعه در مورد مذاکرات که در ابتدا اشاره کردم، از کجاست و در این خصوص چه معلوماتی می توانید به مردم کردستان بدهید؟ میگویند: "این مسئله به یکسال و نیم قبل برمی گردد. در آن زمان سازمانی غیر حکومتی (NGO) ، فعال در کشور اروپایی معین با ما تماس گرفتند و گفتند که همان طوریکه شما ما را می شناسید، ما در سطح جهان فعالیت می کنیم برای حل مسالمت آمیز کشمکش های مسلحانه و مبارزه ای که در بین اپوزیسیون ها و دولت ها در جریان است . ما تلاش می کنیم که ظرفیت خود مان را در سطح تمام این اختلافات بالا ببریم .حالا آمده ایم با شما گفتگو کنیم، نه اینکه پیغامی داشته باشیم، یا هدف فوری ای تعقیب کنیم، اما میخواهیم چون سازمانی که از جانب دولت خودمان هم سپانسور میشویم این توانایی را در خودمان بوجود آوریم که اگر شرایط مناسبی بوجود آمد بتوانیم در اختلافات شما هم چون جاهای دیگر خدمتی بکنیم. از ما پرسیدند که نگرش و تحلیل شما در مورد چنین پروسه ای چیست؟ گفتیم که بایستی بدانیم که اهداف فریبکارانه در پشت این مسئله وجود ندارد. اگر پیشنهادی که احیاناْ مطرح شود بایستی بدانیم که آیا توازن قوا آنچنان تغییر کرده است که شرایط برای گفتگو و مذاکره ای از این نوع بوجود آمده باشد." رفیق ابراهیم سپس ادامه می دهد و می گوید: "آنها بما گفتند که ما با نیروهای سیاسی دیگر فعال در کردستان صحبت می کنیم، نگرش و تحلیل آنها را میشنویم و بعد از آن تلاش میکنیم در یک نشست جمعی این بحث را مورد مذاکره قرار دهیم. ما برای شرکت در چنین نشستی اعلام آمادگی کردیم. آنها با مرکز همکاری نشست داشتند ،نمیدانم آنها دقیقاْ چه موضعی اتخاذ کردند ،اما میدانم که می خواستند پروسه را قدمی به جلو ببرند و تصور میکنم که این نهاد پیغام گفتگوهایشان را با ما وآنها به جمهوری اسلامی رسانده بودند.به همین خاطر در نشست دوم با ما پرسیدند که شما این شرایط را برای جمهوری اسلامی گذاشتید،شما چه کار میکنید؟ ما در جواب گفتیم که ما چیزی نداریم که به جمهوری اسلامی بدهیم، آنها هستند که بایستی حسن نیت خودشان را نشان بدهند!! ما از نیروهایمان برای حمله به جمهوری اسلامی استفاده نمیکنیم ،هر چند فعالیت نظامی به لحاظ استراتژیک از برنامه ما حذف نشده است".

رفیق جمال بزرگپور در مصاحبه با رادیو پیام کانادا میگویند: ".. که ما میتوانیم نیروهای پیشمرگ را علیه جمهوری اسلامی بکار نگیریم وادامه میدهد که ما این پیام را از طریق نهاد میانجیگر فرستادیم( نقل به معنی). جنبش کارگری و جنبش های رادیکال اجتماعی دیگر توهمی به وجود ذره ای حسن نیت از جمهوری اسلامی ندارند ،بنابراین معلوم نیست که چرا چنین انتظاری از جانب رهبری یک جریان کمونیستی مطرح میگردد؟

همانطور که ملاحظه کردید رفیق ابراهیم میگویند که توازن قوا بهیچوجه برای شروع چنین پروسه ای آماده نیست، اگر چنین است مطرح کردن شروطی برای وارد شدن در پروسه ی مذاکره چه معنایی میتواند داشته باشد؟ از جانب دیگر توازن قوا بین جنبش در کردستان و توان نیروهای سیاسی فعال  در کردستان در شرایطی نیست که مذاکره و گفتگو را به جمهوری اسلامی تحمیل نماید، بنابراین اقدام رژیم برای نشست با نیروهای سیاسی توطئه گرانه و فریب کارانه است، با چنین ارزیابی چرا شرایط خودشان را برای مذاکره پیشنهاد می نمایند؟ سئوال این است که چرا علیرغم اینکه رفیق ابراهیم در حالی که شرایط را برای مذاکره نامناسب دانسته و وارد شدن در چنین پروسه ای را نادرست ارزیابی کرده اند، برای شرکت در جلسه ی مشترک با سازمان مورد نظر و نیروهای سیاسی مرکز همکاری اعلام آمادگی میکنند؟ و نیز چرا وارد دور دوم مذاکره با سازمان نروژی "نوریف" میگردند؟

نکته ای که در این جا می تواند مورد بحث قرار گیرد این است که با آگاهی به این امر که این سازمان نروژی تلاش داشته است که مقدمات گفتگو و مذاکره میان جمهوری اسلامی و احزاب فعال در کردستان را فراهم نماید و نتایج فعالیت هایشان این روند را اثبات می کند، آیا لازم نبود کومه له از همان ابتدا، شروع این پروسه را به اطلاع مردم کردستان و افکار عمومی برساند و در این صورت، هم از احتمال توطئه و فریبکاری جمهوری اسلامی جلوگیری می کرد و هم امکان دخالت کارگران و توده های ستمدیده در کردستان و نیروهای چپ و کمونیست را در این مسئله فراهم می آورد و از این طریق بار دیگر مسئول بودن کومه له  و پایبندی به سیاست ها و استراتژی خود را به اثبات می رساند.  ما در خصوص مخفی نگه داشتن مذاکرات در مقابل هیچ حکومت و نهادی مسئولیت نداشتیم،  میدانستیم که در شرایط فعلی گفتگو و مذاکره با جمهوری اسلامی در جهت اهداف رژیم بوده و دهن کجی به مبارزات قهرمانانه کارگران، زنان ، معلمان و دیگر مردم آزادیخواه و مبارز ایران می باشد، در این صورت چرا از افشا ی مذاکرات و یا پیشنهاد این نهاد دولتی خودداری شد ؟

در بخش پایانی مصاحبه ی فوق و در جواب اینکه چرا نشست و گفتگوهایتان را علنی نکردید؟ رفیق ابراهیم میگویند: "زیرا طرف سوم بطور جدی از ما خواستند که چنین نکنیم، به خاطر اینکه هنوز گفتگویی در میان نیست و میخواهیم اگر ظرفیتی در این خصوص(یعنی مذاکره) وجود دارد از بین نرود. ما هم به احترام آنها و با سابقه ای که از آنها داریم و انها را می شناسیم که در اختلافات نقاط مختلف دنیا واقعاْ تلاش کرده اند نقش مثبت ایفا نمایند. نقش دشمنی با هیچ طرفی انجام نداده اند،ما چنین نقشی ندیده ایم،ما این درخواست را از ایشان قبول کردیم".  

متأسفانه در حالی که رفیق ابراهیم ماهیت نهاد نوریف را می شناسند، اما آن را سازمانی که در اختلافات نقاط مختلف دنیا واقعاْ تلاش کرده اند نقش مثبت ایفا نمایند معرفی می کنند. رفیق ابراهیم چندین بار به این مهم که سازمان نوریف برای ایشان شناخته شده بود تاکید می کند و آنرا سازمانی غیر دولتی که البته از طرف وزارت امور خارجه نروژ حمایت میشود معرفی می نماید. در حالیکه این سازمان، نهادی زیر مجموعه وزارت امور خارجه نروژ بوده و ماموریت انجام اقداماتی را که در کشورهای مختلف انجام داده است از این وزارت خانه گرفته است. آیا رفیق ابراهیم میتواند یک نمونه ازنقش مثبت این نهاد میانجیگر را که به دستور و در راستای برنامه های وزارت امور خارجه نروژ ماموریت به انحلال کشاندن مقاومت های مسلحانه وانقلابی را انجام میدهد ،نشان دهد؟

زمانیکه مرکز همکاری نیروهای بورژوا ـ ناسیونالیست بیانیه رسمی صادر کرد، تلویزیون حزب کمونیست ایران مصاحبه ای با رفیق ابراهیم علیزاده ترتیب دادند. ایشان در ابتدای مصاحبه گفتند که: "وقتیکه مرکز همکاری بیانیه صادر کرد و تلویحاْ انجام مذاکرات را تایید کرد، ما اطلاعیه رسمی در این خصوص صادر کردیم. موضع کومه له در این مورد روشن بود". و ادامه میدهد: "وقتیکه ما راجع به این سازمان که واسطه این قضیه بود، اطلاعات پیدا کردیم، متوجه شدیم که این سازمان همان سازمانی است که یکسال و نیم قبل بما مراجعه کرده بود. آن موقع، آن سازمان که یک نهاد غیر حکومتی است که از طرف وزارت خارجه ی یکی از کشورهای اروپایی سپانسور می شود. آنها به ما گفتند که همانطور که شما ما را می شناسید ما سازمانی هستیم که در کشمکش های مسلحانه که در گوشه و کنار دنیا در جریان است سعی میکنیم نقش میانجی ایفا کنیم و کار را برای طرفین آسان نمائیم، میخواهیم از نظرات احزاب فعال در کردستان در این خصوص آگاه شویم. ما در باره سابقه ی جمهوری اسلامی در مورد مذاکره با احزاب فعال در کردستان صحبت کردیم، اینکه هیچ گاه این امر برای این رژیم جدی نبوده است. آنها گفتند خوب، اما از لحاظ نظری شرایط شما برای قبول مذاکره با جمهوری اسلامی چیست؟ ما گفتیم که اولاْ تمایل جمهوری اسلامی برای مذاکره بطور علنی از زبان مسئولین بالا و شناخته شده دستگاه حکومتی اعلام شود »و طبعاْ شروطی را که در مصاحبه اول بیان داشتند تکرار میکنند و« ادامه میدهد که بدون عملی شدن این شروط ،هر نوع تمایلی از جانب جمهوری اسلامی چیزی جز یک توطئه کوتاه مدت نیست. آنها رفتند و دیگر آنها نه دنبال  شرکت ما درجلسه مشترک با احزاب دیگر را که خود پیشنهاد کرده بودند گرفتند و نه دنبال این را گرفتند که ببینند آیا آن شرایطی که ما برای مذاکره با جمهوری اسلامی اعلام کرده بودیم، آیا تامین هست یا نیست. آنها مارا از کل قضیه کنار گذاشتند".

در این مصاحبه رفیق ابراهیم به دور دوم گفتگو با این سازمان که در مصاحبه اول به آن می پردازد و در اربیل انجام شده بود، اشاره نمی کند. معلوم نیست چرا رفیق ابراهیم منتظرند که آنها در مورد تامین بودن یا نبودن شرایطی که ایشان برای مذاکره اعلام کرده بودند ، پاسخ دهند.

رفیق ابراهیم در بخشی دیگر از این مصاحبه در خصوص موضع کومه له در قبال مذاکره میگویند: "قبل از هر چیز این را بگویم که مذاکره با رژیم بطور دائم وروزمره در سطح جامعه در جریان است. مثلاْ نمایندگان کارگران با هیئتی از طرف صاحبان و مدیران کارخانه گفتگو میکنند بنابراین مذاکره کردن با دشمن یک چیز عادی است".

رفیق ابراهیم با این گفته ها و مقایسه در واقع می خواهد مذاکرات پنهانی مرکز همکاری نیروهای ناسیونالیست در کردستان با رژیم را یک امر عادی و مشروع جلوه دهد. در حالی که رفیق ابراهیم بهتر از ما می داند که مذاکره کردن نمایندگان کارگران با صاحبان کار و مدیران کارخانه ها که بخش جدائی ناپذیری از همان مبارزه روزمره کارگران است و با دخالت مستقیم خود کارگران انجام می گیرد با مذاکره پنهانی مرکز همکاری نیروهای سیاسی که عملا در خدمت نقشه های فریبکارنه رژیم جمهوری اسلامی قرار دارد و ربطی به منافع مردم کردستان ندارد به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.

 رفیق ابراهیم به سابقه مذاکرات کومه له با جمهوری اسلامی در سال های ۵۷ تا ۵۹ اشاره میکند، مذاکره هیات نمایندگی خلق کرد با جمهوری اسلامی را  به یاد می آورد، به مذاکره ستتدج و مریوان اشاره می کند. در حالیکه مذاکرات فوق در شرایط کاملاْ متفاوت و در توازن قوای دیگری به رژیم جمهوری اسلامی تحمیل شده بودند.

رفیق ابراهیم میگویند: "کومه له سازمانی  نیست که کارش فقط افشاگری نیروهای دیگر باشد، کارش این باشد که اشتباهات نیروهای دیگر را افشا نماید. بلکه وظیفه اساسی کومه له این است که جامعه کردستان را برای عملی ساختن برنامه حاکمیت شورایی در کردستان آماده کند". تاکید بر وظیفه ی اساسی کومه له برای بعمل در آوردن برنامه کومه له برای حاکمیت شورایی در کردستان بسیار بجاست اما تخفیف دادن سیاست مدون احزاب ناسیونالیست ( مذاکره با رژیم در هر شرایطی)  به اشتباهی که کومه له وظیفه ندارد آنرا افشا نماید سازش ومماشات با احزاب ناسیونالیست وپوشاندن ظرفیت آنها در ضدیت با منافع کارگران وزحمتکشان کردستان میباشد.

در پایان رفیق ابراهیم میگویند: "بعضی ها دلشان میخواهد یک قدری راجع به این مسئله تفرقه اندازانه اظهار نظر نمایند. این بخشی از تلاش های دشمن است. در واقع من می خواهم به بینندگان عزیز تلویریون حکا وهم چنین به رفقای خودمان که صدای مرا می شنوند، این اطمینان خاطر را بدهم که این پروسه در مجامع رسمی حزبی، در کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران، در کمیته ی اجرایی و در کمیته مرکزی کومه له  مورد بحث قرار میگیرد، مورد بحث قرار گرفته و راجع به آن در مجامع رسمی تصمیم گیری شده و اتفاق نظر در این زمینه وجود داشته است. در همان روزی که این سازمان، این مسئله را مطرح کرد، حقیقتش این است نه کمیته اجرایی، نه کمیته مرکزی کومه له و نه کمیته مرکزی حزب برایشان یک مسئله ی جدی نبود. واقعاْ هم جدی نبود .حالا پنهان ازما ودور از ما،درمناسباتی  به یک مسئله جدی تبدیل شده وآنرا به یک مسئله برای مشغله همه  تبدیل کرده اند ،این موضوع دیگری است".

در رابطه با بخش آخر گفته های رفیق ابراهیم لازم است تأکید کنم  که در طول دو سال اخیر که این مسئله مطرح شده است من عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران بوده ام ، دراین مدت در هیچ نشست جمعی کمیته مرکزی گزارشی در این خصوص به کمیته مرکزی حزب ارائه داده نشده است. برای من غیر قابل تصور است که مسئله ای با این تفاصیل که در چند برنامه ی تلویزیونی سعی شده است توضیح داده شود، در نشست وسیع کمیته مرکزی مطرح شود، اما همه به آن لبیک گویند و از هیچ شخصی واکنشی دیده نشود.

 

من البته از چگونگی مطرح شدن این مسئله و گزارش آن به کمیته ی اجرایی حزب اطلاع  ندارم، اما از آنجایی که رفیق صلاح مازوجی عضو کمیته اجرائی در یک میز گرد با شبکه تلویزیونی دمکراسی شورائی این مسئله را چنین توضیح دادند : " حدود یک سال و نیم پیش یک سازمان به اصطلاح غیر دولتی نروژی به نام اختصاری نورف که در واقع زیر مجموعه وزارت خارجه نروژ است از رفیق ابراهیم علیزاده در موقعیت دبیر اول کومه له در خواست ملاقات می کنند. با توجه به این درخواست، این ملاقات که رفقای رهبری حزب (منظور رفیق صلاح به احتمال زیاد کمیته اجرایی حزب است، زیرا این مسئله به کمیته مرکزی حزب گزارش نشده است)، و رهبری کومه له هم در جریان آن بودند در آلمان انجام گرفت. در این ملاقات بر اساس گزارشی که رفیق ابراهیم به کمیته اجرائی ارائه داد این سازمان ضمن معرفی خود هدف خود را ارزیابی ظرفیت های خود در زمینه اعتماد سازی بین کردها و دولت مرکزی اعلام می کند و جویای ارزیابی ما از اوضاع سیاسی ایران می شوند. رفیق ابراهیم در مورد اوضاع سیاسی ایران و تاریخچه مناسبات مردم کردستان با جمهوری اسلامی صحبت می کند. بعد از این صحبت ها سازمان نروژی سئوال می کند که آیا ما می توانیم تصور کنیم که با جمهوری اسلامی مذاکره ای انجام بگیرد. رفیق ابراهیم میگوید، نه هیچ زمینه ای برای مذاکره وجود ندارد، نه جمهوری اسلامی در این وضعیت است و نه ما در موقعیتی هستیم که مذاکره را به رژیم تحمیل کنیم. ببینید این جوهر بحث هایی بوده که رد و بدل شده و با توجه به جواب ردی که به مذاکره داده شده بود، نه موضوعیت و نه هیچ ضرورتی داشت که این موضوع علنی بشود.

یک سال بعد از این ملاقات، حدود شش ماه پیش بار دیگر همین سازمان نروژی در اربیل کردستان عراق با رفیق ابراهیم ملاقات می کنند. این بار بطور مشخص مسئله مذاکره را مطرح می کنند و تاجایی که من شنیدم و رفیق ابراهیم به کمیته رهبری کومه له گزارش داده بود در این ملاقات هم به پیش نهاد مذاکره جواب رد داده می شود و رفیق ابراهیم می گوید جمهوری اسلامی تا خواسته مذاکره کند یا توطئه ای در سر داشته یا اهداف فریبکارانه ای تعقیب کرده است و ما زمینه ای برای مذاکره نمی بینیم.  به  اعتبار همین موضع و پاسخ ها،  کادر رهبری حزب و کومه له هیچ مذاکره ای را از مردم پنهان نکرده اند و این ادعا که گویا رهبری حزب و کومه له از یک سال ونیم پیش در جریان این مذاکرات قرار داشته اند درست نیست. چون کادر رهبری حزب و رهبری کومه له در جریان پیغام هایی که بین دو شاخه حزب دمکرات و دوشاخه سازمان زحمتکشان که با رژیم رد و بدل شده اند قرار نداشته یا از هیچ کدام از نشست های آنها با رژیم خبر نداشته تا مردم را در جریان آن قرار دهد. ما هم مثل شما وقتی خبر این مذاکرات پنهانی در شبکه های اجتماعی انعکاس پیدا کرد از موضوع با خبر شدیم. امیدوارم با این توضیحات این سوء تفاهم که برای بعضی ها پیش آمده که گویا رهبری حزب و کومه له در جریان مذاکرات قرار داشته اند و از مردم پنهان کرده اند بر طرف شود".

 این اظهارات رفیق صلاح در مغایرت با گفته های رفیق ابراهیم میباشد که می گوید:  " این مسئله (یعنی مذاکره) به یکسال و نیم قبل برمیگردد"،  و یا در ادامه رفیق ابراهیم تأکید می کند که: "آنها (منظور سازمان نروژی است) با مرکز همکاری نشست داشتند، نمیدانم آنها دقیقاْ چه موضعی اتخاذ کردند ،اما میدانم که میخواستند پروسه را قدمی به جلو ببرند و تصور میکنم که این نهاد پیغام گفتگوهایشان را با ما و آنها به جمهوری اسلامی رسانده بودند".

رفیق ابراهیم در مصاحبه با تلویزیون روداو ، در پاسخ به پرسش مجری برنامه مبنی بر اینکه آیا از جانب دیگر احزاب کردستان در باره پیوستن به جریان مذاکره به شما صحبت شده است پاسخ میدهند: "بله تا حدودی صحبت شده است وما ملاحظه و انتقاد خودمان را هم به آنها تقدیم کرده ایم، اما بهتر است که جزئیات از زبان خودشان شنیده شود و از آنچه آنها به ما گفته اند بر می آید که طرف برنده در این گفتگوها جمهوری اسلامی بوده است و ادامه میدهد که ما موافق مخفی نگهداشتن مسئله نبودیم اما به سازمان نروژی گفتیم به این دلیل که شما نمی خواهید علنی شود ما این را رعایت میکنیم تا پروژه گرفتار مشکل نشود".لازم به یاد آوری است که مصاحبه با روداو قبل از تایید رسمی مذاکرات از جانب مرکز همکاری بوده است.

این تناقضات نشان می دهد که رفیق ابرهیم به کمیته اجرائی حزب هم همین اندازه گزارش داده که مسئله را جدی نگیرند در غیر این صورت دلیلی وجود ندارد که ارگان رهبری حزب نسبت به این مسئله بی توجه باشد.

در آخر باید بگویم که دشمن نامیدن منتقدین از جانب رفیق ابراهیم، که تقریباْ اکثریت احزاب و سازمان های کمونیست، حتی آنها راکه در قطب نیروهای چپ و کمونیست متحد حزب کمونیست ایران هستند، شامل می شود و نیز بسیاری از فعالین کمونیست منفرد که به مواضع کومه له در خصوص مذاکره انتقاد داشته اند بسیار نادرست بوده و می تواند نشان از تلاش برای جستجوی دوستان دیگری غیراز کمونیست ها برای کومه له باشد، اینرا به وضوح در ۲ـ۳ سال اخیرشاهد بوده ایم.

احمد عزیزپور

۴ آگوست ۲۰۱۹


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com