افتاب آمد دليل افتاب

احمد نيكوبين
June 18, 2019

افتاب آمد دليل افتاب**

الف داده ها:


١- امروز رابطه سرمايه بر تمامي جوامع ساكن بر كره خاكي مستولي است.

٢- سرمايه براي انباشت روز افزون خود نيازمند أنست كه نيروي كار در تمامي نقاط عالم را بكار گيرد. نياز سرمايه به نيروي كار براي انباشت سرمايه در شرايط فعلي روز افزون است.***

٣- جنگهاي منطقه ناشئ از أنست كه طبقه سرمايه دار قصد دارد تمامي نيروي كار در تمامي مناطق داراي نيرو كاري كه در رابطه سرمايه بطور كامل درگير  نيستند را در اختيار بگيرد، جتگهاي منطقه اَي را عمدتا در چارچوب اين نياز بايد ديد ، فروش كالاهابي نظير اسلحه را فقط در خدمت به ابن نياز و در اختيار گيري مناطق جديد كار بوسيله سرمايه مشخص و در رقابت با رقباي سرمايه دار ميشود تبيين كرد، از ديد سرمايه جهاني؛ بايد موانع ايجاد مناطق با ثبات زا از ميان برداشت، سود ناشئ از فروش كالاهايي نظير اسلحه. در قبال ميزان ارزش إضافي ناشئ از نيروي كار در مناطق تثبيت شده ناچيز است. قطره در مقابل درياست از سوي ديگر تصور انكه هدف غارت اين مناطق است نشانه عدم درك از رابطه سرمايه در قرن ٢١ است، اگر نفت ايران يا عراق را ميبرند خوب پولش را ميدهند غارتي اگر هست غارت نيروي كار ارزان است غارت كالا مربوط به سرمايه قرن ١٨ و ١٩ ميلادي است.

٤- نياز سرمايه به نيروي كار لازم حهت انباشت سرمايه باعث گرديده كه در چارچوب پيشرفت هاي تكنولوژيك و ساده شدن استفاده از ابزار كاز زنان بيشتر و بيشتر در توليد اقتصادي شركت كرده و بيش از پيش موجبات تساوي زن و مرد در چارچوب  رابطه سرمايه ميسر گردد تساوي زن ومرد در چارچوب دمكراسي و بر أساس نياز انباشت سرمايه دارد تحقق پيدا ميكند خيال بافي است اگر ادعا كنيم تنها سوسياليزم قادر به ايجاد تساوي زن و مرد است خواست دمكراتبك تساوي زن ومرد امر سرمايه است و نياز هاي سرمايه بسوي ايجاد تساوي جنسيت و تمايلات جنسي ميشود، از نظر دور نداريم كه تحقق سوسياليزم. بر پايه نياز خود امر مساوات زنان و مردان را سريعتر متحقق. خواهد كرد.

٥- سرمايه قرن بيست و يك با سرمايه قرن ١٨،١٩ و نيمه اول قرن ٢٠ از نظر محتوا بكسان ولي بسيار گسترده تَر است امروز بخش كار سرمايه به كار يدي محدود نميشود و كار كناني كه نيرو ذهني خود را در رابطه كالايي ميفروشند بخش أعظمي از پرواتاريا را تشكيل ميدهند در كشورهاي متروپل كاركنان يدي نقش كمتر و كمتري از كار را تشكيل ميدهند*. بياد داشته باشيم كه عدم در نظر گرفتن اين امر ميتواند ما را از تحليل جامع باز دارد اگر ما ماركسيت هستيم و مثل او فلسفه غلمي را بكار ميبريم بايد شجاعاته اين داده مهم در بررسي هايمان با تكيه بر امار و ارقام بيان داريم

 ب: استنتاجات

اگر داده هاي فوق واقعيت دارند كه دارند، بنابراين؛

١- نبايد تحقق خواستهاي دمكراتيك را موكول به تحقق سوسياليزم كرد اين نعل وارونه زدن است، هر يك از  سوسياليستها بايد دمكراتيي پيگير باشد و خواستهاي دمكراتيك را نا ديده نگيريد، در راه مبارزه با نيروي هاي غير متعارف نظير حكومت مذهبي ايران بايد كه سوسياليستها در صف مقدم خواستاران سرنگوني حاكميت غير متعارف  إسلامي باشند هرگونه إعلام موضع منوط بودن سرنگوني اسلاميون به موكول كردن ان به ماهيت سرمايه دارانه اش، ذهني گرايي روشنفكران منحط بورژوا امپرياليستي است.

٢- باتوحه به جهاني بودن سرمايه هر گونه دفاع ضمني از حكومت إسلامي به همگام شدن با رژيم غير متعارف إسلامي است براي طرز برخورد ماركسيستي و علمي به اين امر رجوع كنيد به نامه هاي كارل ماركس به لأسال از الجزائر.

٣- بايد از تحريم هاي اقتصادي و خطر جنگ كه متحقق خطر فلاكت است را محكوم كرد و با تمام قوا عليه تحريم هاي اقتصادي و تهديد به جنگ از سوي حكومت إسلامي و سرمايه امپرياليسي  مبارزه كرد و توده هاي كارگر و اقشار ديگر جامعه را عليه ان فراخوان داد بايد مبارزات مردم را ارتقاء ببخشيد و انان. را حول خواسته هاي حداكثري متشكل كرد.

كمونيست ها خواستاران پيگير مبارزه عليه سرمايه هستند ولي در عبن حال در  پيشاپيش هر مبارزه دمكراتيك حركت ميكنند.

به پيش بسوي رهبري مردم در جهت سرنگوني رژيم مرتجع و غير متعارف اسلام ، زنده بايد سوسياليزم، زنده باد شوراها

——————-
•بياد دارم كه در دهه ٨٠ قرن پيش نشربه تايم لندن تصميم به تغيير روش توليد. گرفت، كارگران چاپخانه. و دفتر روزنامه. را اشغال كردند، كارفرما عكس والعمل نشان داد و إعلام كرد چاپخانه و ابزار چاپ و دفتر روزنامه مال شما من روزنامه ام را بر ميدارم و انرا با متد مدرن در جاى ديگري به طريق كامپيوتريزه چاپ ميكنم مارا بخير وشما را به سلامت!
•* افتاب را نميشود انكار كرد تحليلمان را عِوَض كنيم، افتاب را نميشود در قالب تحليل ميتافيزيكي و از پيش تعريف شده كتجانيد، واقعيت ها سر سختند و خواه و ناخواه بايد به حسابشان أورد.
•** هيچ رابطه اَي متافيزيكيو دائمي در خصوص انباشت سرمايه و نياز به نيرو كار روز افزون وحود ندارد، در چارچوب پيشرفت تكنولوژيك ممكن است كه نياز انباشت سرمايه به نيرو كار ارزان تغيير كند ايا نميشود پيشبيني كرد كه بزودي كار اجتماعا لازم براي توليد كالاهاي مشخص (تعيين كننده ارزش كالا) بنخوي پيش رود كه في المثل توليد كالا در ايالات متحده امريكا از توليد و حمل از ويتنام ارزانتر شود؟نميشود ديد كه توليد تقريبا اتوماتيك كالا امري مقدور و ختي مطلوب است؟ اين سبك توليد اينده نه چندان دور نيست؟


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com