درس های اول ماه مه امسال (چرا بایستی تشکیلات کردستان را حفظ کرد؟)

آکام بسیم
May 02, 2019

درس های اول ماه مه امسال (چرا بایستی تشکیلات کردستان را حفظ کرد؟)

اهمیت هر مبارزه ای در این است که بعد از انجام آن وظایف، درس ها و اولویت های فعالیت در آینده را استنتاج نمود. بار دیگر شرکت وسیع اعضا و هواداران حزب کمونیست ایران و کومه له در کردستان عراق، خارج کشور و داخل فرصتی را فراهم آورد تا درس ها و تجربیاتی را از آن استنتاج نمود. از اینرو در این مقاله کوتاه تلاش خواهم کرد درس های مراسم های اول ماه مه روز جهانی کارگر و ۸ مارس روز جهانی زن و ۲۶ بهمن و دیگر تظاهرات ها و اعتراضات خیابانی در خارج کشور و داخل را تشریح نمایم.

اگر صفحات سوشیال مدیا را و انفجار اطلاعات در عصر اینترنت را شاهد بیاریم، به روشنی خواهیم دید که تشکیلات کردستان حزب کمونیست ایران-کومه له چه خدماتی به جنبش چپ و کمونیستی در ایران کرده است. مهر رفقای ما بر مراسم های اول ماه مه و ۸ مارس غیر قابل انکار است. این امر ظرفیت عظیم تشکیلات کومه له و حزب کمونیست ایران را از لحاظ سازماندهی توده ای و اجتماعی نشان می دهد. همگی ما مارکسیسم را در مکتب کومه له یاد گرفته ایم. اگر فقر و مصیبت های منشا گرفته را از اعماق جامعه با گوشت و پوست خود تجربه کرده ایم و این بیگمان فاکتور مهمی در گرایش و وفاداری ما به آرمان کمونیسم و سوسیالیسم کارگری دارد، فاکتور ذهنی را نباید از یاد برد. این همان تاثیرات حزب و بالاخص کومه له در کردستان است. فعالیت کومه له همواره دریچه امیدی را در کردستان ایران برای ظهور دوباره چپ گشوده است. فعالیت های اعضا و هواداران آن به طور مخفی خواب را از مزدوران جمهوری اسلامی گرفته است. حضور کومه له در کردستان عراق برای چپ در این منطقه نیز به نقطه امیدی تبدیل شده است. بسیاراند از کمونیست ها و سوسیالیست های کردستان عراق که تلاش کرده اند به شیوه های گوناگون مبارزه خود را کومه له پیوند بدهند. این در حالی است که حتی خطوط سیاسی و بعضا نظری آن ها با ما تفاوت هایی نیز دارد.

این رفقایی که در خارج کشور حماسه های کوچکی می آفرینند (اگر در مقابل رفقای داخل کشور که از جان و مال خود مایه می گیرند و خطرات سر راه خود را با دل و جان می خرند و حماس های واقعی را می آفرییند) در مکتب کومه له ابدیده شده اند. مگر چند سال طول می کشد تا یک حزب کمونیستی در ابعاد دهها و صدها کسی کادر پرورش دهد. بیگمان در فردای تغییرات سیاسی در جامعه ایران همین افراد هستند که به پیشتیبان راستین یک انقلاب از پایین تبدیل می شوند. حتی بخشی از رفقایی نیز که به هر دلیلی به داخل شهرها برگشته اند در فردای انقلاب به استخوان بندی حرکت های اجتماعی تبدیل خواهند شد. بخشی از این رفقا هستند که به دکتر جعفرها و ایوب نبوی و کاک شوان بدل خواهند شد. این کادرها ثمره سال ها مبارزه در مکتب کمونیسم و کومه له هستند. دامنه این تاثیرات حتا از دایره تشکیلات ما نیز گذشته است. احزاب چپ نیروهای خود را بعضا از درون تشکیلات ما جذب کرده اند. احزاب موسوم به کمونیسم کارگری یکی از این نمونه ها هستند. حتی آن ها نیز در سطح چند نفری از درون تشکیلات ما تغذیه کرده اند.

اگر می خواهیم تنها حزب پیشرو و رادیکال نباشیم بلکه در ابعاد اجتماعی منشا اثر باشیم، اگر می خواهیم سوسیالیسم را اجتماعی کنیم بایستی در تحکیم تشکیلات کردستان بکوشیم. وظیفه ما این است که تا جایی که امنیت جانی رفقای ما در کردستان به خطر انداخته نمی شود، در حفظ اردوگاه کوشید. هیچ درجه ای از مبارزه درون تشکیلاتی این ضرورت و وظیفه تاریخی را از دوش ما خارج نمی سازد. تجربه نشان می دهد که اصول و مبانی کمونیستی در هیچ جایی حفظ نخواهد شد مگر از طریق مبارزه ایدیولوژیک و درون حزبی.

فراکسیون موسوم به کمونیسم کارگری و رهبران آن در ابتدای جدایی ادعا می کردند که ناسیونالیسم در درون تشکیلات کومه له قوی است. مگر این بود که بنا به شرایط پیش آمده و گروگرفتن جان و آرزوهای رفقایی که سال ها در اردوگاه مانده بودند، اکثریت قریب به اتفاق رهبری و بدنه تشکیلات را با خود همراه ساختند و از هزاران پیشمرگ و نیروی سیاسی و کادر آبدیده تنها تعداد انگشت شماری در اردوگاه ماندند و تشکیلات را دوباره احیا نمودند. این ادعاها در حالی است که بخش وسیعی از آن ها در خارج کشور به سیاهی لشکر سلطنت طلبان و ناسیونالیست های عظمت طلب تا دندان مرتج ایرانی تبدیل شدند.

این امر به روشنی نشان می دهد که فرضیه آن ها درست نبود. بعد از قریب به سی سال از انشعاب، این جریانات هنوز هم از سازماندهی یک اعتراض کوچک نیز ناتوان هستند. اگر تمامی افرادی که در زیر پرچم این جریانات در کشورهای اروپایی را جمع کنی به تعداد رفقای ما در یکی از شهرهای اروپایی هم نمی رسد که تنها بخش کوچکی از ظرفیت عظیم تشکیلات ما را در بر می گیرد. برای اطلاع رفقایی که علنا و یا به شیوه دوفاکتو با سیاست تشکیل جبهه چپ حزب مخالفت می کنند، حضور نیروهای چپ را به طور کوتاه به عنوان مثال می آورم. اگر ما در حرکتی شرکت می کنیم همین ها دوشادوش ما در این حرکت ها شرکت می نمایند. باور کنید رفقا! در هنگامی که جمهوری اسلامی مقرات حزب دموکرات را بمباران کرد و سه زندان سیاسی لوقمان و زانیار مرادی را اعدام کرد همین افراد همراه و همدوش ما خیابان های دنهاخ را به میدان اعتراض به این حمله سرکوبگرانه و توحش سرمایه داری اسلامی به جنبش کردستان تبدیل نمودند. آن ها که کوله باری از تجربه را بر دوش دارند، از ظرفیت نیروهای جوان در درون تشکیلات ما روحیه و انرژی می گیرند.

حضور این نیروها در حرکت های اعتراضی به نفع پیشبرد امر مبارزه طبقاتی کارگران است. با حضور این نیروها با هر اختلاف فکری و نظری که با هم داشته باشیم، نیروی مبارزه رادیکال کارگران تقویت می شود. از احزاب موسوم به کمونیسم کارگری نیز انتظار داریم از لاک خود بیرون آیند تا در این حرکت های اعتراضی شرکت فعالانه نمایند و با رفقای ما هماهنگی لازم را به عمل آورند تا مهر چپ و کمونیسم را بر این حرکات اعتراضی بکوبیم. ما علارغم اختلافات خود با جریانات موسوم به کمونیسم کارگری از آن ها درخواست می کنیم همین جویبار کوچک را با رودخانه حزب کمونیست ایران پیوند بدهند تا به تبدیل نیروی چپ به یک رودخانه خروشان کمک نمایند. بعد از سقوط دولت شوروی و تبلیغات وسیع بورژوازی و سخنگویان آن تنها راه ظهور دوباره کمونیسم و سوسیالیسم کارگری از همین مسیر می گذرد. مگر مارکس نمی گوید که کمونیسم جنبش حی و حاضر علیه نظم موجود است. (کارل مارکس-ایدیولوژی آلمانی) پس بیایید همین جنبش علیه نظم موجود را تحکیم کنیم و مقدمات تفوق گرایش سوسیالیستی بر گرایش سازشکار و رفرمیستی فراهم نماییم.

ما در جامعه ای زندگی می کنیم با طبقات و اقشار گوناگون. این طبقات و اقشار، جنبش های اجتماعی خاص خود را دارا هستند و هر کدام در صدد اند راه و اصل خود را بر دیگری تحمیل نماید. تفوق گرایش سوسیالیستی در مقابل لیبرالیزم بورژوازی تنها از طریق مبارزه خستگی ناپذیر سیاسی و ایدیولوژیک میسر است. در شرایطی که دورادور ما را ارتجاع احاطه کرده است، نباید از این بترسیم که مرزهایمان با این جریانات مخدوش شود و یک جزیره جدا از جامعه را ایجاد کنیم. (به حق بایستی حدود و مرزها را به روشنی نشان داد) اگر می خواهیم ماهی درون رودخانه باشیم و به ماهی درون آکواریوم بدل نشویم بایستی جرات شنا کردن برخلاف رودخانه را داشته باشیم.

از همین رو جا دارد ضمن پیشبرد مبارزه ایدیولوژیک و درون تشکیلاتی در تحکیم حزب و تشکیلات کردستان در داخل بکوشیم. اگر این اصل را پیشه مبارزه خود قرار دهیم دیگر می توانیم جرات این را هم داشته باشیم به کارگران ایران بگوییم: رفقا! این حزب شما است بیایید فتحش کنید. (صدیق کمانگر)

آکام بسیم

۱ مه ۲۰۱۹



 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com