نقد مواضع موردی افراد، نقد یک گرایش سیاسی نیست!

عطا خُلقی
April 14, 2019

نقد مواضع موردی افراد، نقد یک گرایش سیاسی نیست!

 

صلاح مازوجی، از رهبری حزب کمونیست ایران که در رأس یکی از جناحین این حزب جای دارد، نوشته ای قدیمی از جمال بزرگپور را که ضرورت حزب کمونیست ایران را زیر سوال برده است، علناً به نقد کشیده است.

صرفنظر از مضمون نوشته های هر دو طرف، که حرف و حدیث فراوانی میطلبند؛ اقدام علنی مازوجی، اختلافات دو جناح متقابل این حزب را به فاز تازه ای وارد کرده است که احتمالاً از این پس شاهد موارد بیشتری از بازتاب کشمکش های درونی تاکنون انکار شده شان، خواهیم بود!

بی تردید با نقدِ موردی ظاهر شدنِ صلاح مازوجی، آگاهانه و باین منظور است تا از ورود به کُلیّت گرایش ناسیونالیستی و انگشت گذاشتن روی تجسم انسانی آن در بالاترین سطح رهبری حزبشان پرهیز کرده باشد و کار به جاهای باریک کشیده نشود.

صلاح مازوجی، بجای اینکه دعوای سیاسی اش را مستقیماً علیه کُلیّت گرایش ناسیونالیستی موجودی که کُل حزبشان را فرا گرفته و با غلظت بیشتری در جناح مقابل جاریست، اعلام کند و بسراغ منشاء و مصدر و پرچمدار آن هم برود؛ با پیش کشیدن و برجسته کردن نمودی از نمودها و نوشته ای از نوشته های مخالفین، از ورود به بطن و متن اصل موضوع حذر می کند و در حاشیه می ماند و فراتر نمی رود.

ایشان در برخورد به همین مواضع فردی و موردی هم، چنان ظاهر شده است که مبادا ذره ای غبار بر دامن کس دیگری که اتوریته جناح رقیب و تبیین گر اصلی این گرایش و منشاء همه ی گیر و گرفت های درون حزبشان است، بنشیند!

***

اگر از ورود به تحلیلی همه جانبه از ماهیت سیاسی-طبقاتی این حزب و علل و عوامل باین روز افتادنش، صرفنظر کنیم و تنها سیر رویدادهای جاری در آن را، (آنهم بروایت خودشان) دنبال کنیم؛ در اولین نگاه به نوشته صلاح، این سوالات در ذهن برجسته می شوند که:

  • چه شده است که ایشان و همفکران معترضش به جناحِ رقیب، اکنون و بعداز چند سال سابقه کشمکش سیاسی-تشکیلاتی، باین فکر افتاده اند که با بند کردن به مواضع فردی یکی از مخالفان سیاسی خود در رابطه با مورد معینی، گوشه ای از اختلافات درونی خود را علنی رونمایی کنند؟!
  • آیا واقعاً مشکل اصلی دوستانِ منتقد و معضل جدی و جاری درون این حزبِ دو قطبی شده، در این خلاصه می شود که روزگاری کسی بود و نبودِ حزب کمونیست ایران را زیر سوال برده است؟!

- و آیا بزعم دوستان منتقد، یگانه ناسیونالیست درون حزب کمونیست ایران همان یک نفری است که آنها ''کشف'' کرده اند و همه وجوه ناسیونالیسم صرفاً در وجود همین تک نفر حلول یافته و تجسم پیدا کرده است و در مسند بالاتر و تعیین کننده تر از وی، کس دیگری حامل و پیام آور و تبیین گر ناسیونالیسم و فاعل کردارهای ناسیونالیستی نیست؟!

- آیا دوستان منتقد واقعاً براین امر واقف نبودند که زمانی نقدشان جدی می نمود که پیش از بند کردن به نویسنده ’‘چرا حزب کمونیست ایران کارگری نشد؟''، به سراغ یگانه اتوریته تعیین کننده همه ی امور حزب و باد بزنِ اصلی گرایش ناسیونالیسی می رفتند و نقد علنی جناحِ رقیبِ خود را پی می گرفتند؟!

- آیا دوستانِ منتقد نمی دانستد که ’‘ناسیونالیستِ انحلال طلبی‘' را که مخاطب گرفته اند، پشتش به کی و به کجا گرم است و اعتماد به نفسش برای ’‘انحلال این حزب در قواره سراسری اش‘'، از کجا می آید؟!

حرف من آن نیست که نباید بسراغ افراد رفت و مواضع ناسیونالیستی شان را به نقد کشید، صحبت من این است که چرا باید از نمودها آغاز کرد و در حاشیه ماند و به متن ورود نکرد و اولویت را به دست به گریبان شدن با پائینی ها داد و آگاهانه آدرس را عوضی رفت و بجای بصدا درآوردن درِ خانه کدخدا درِ خانه ’‘پاکار'' ده را به کول گرفت؟!

***

باین دوستان باید یادآور شد که:

اگر به ناسیونالیسم نقدی دارید و می خواهید از زیر سیطره اش رهایی یابید، با نقد مواضع فردی افراد و در حاشیه ماندن و به متن و کانون موضوع وارد نشدن و دَور زدن های مصلحتی و عدم صراحت و بی جُربزگی سیاسی، نمی توان یک گرایش سیاسی جاری در درون حزبی را بچالش کشید و ره بجایی بُرد!

اینگونه ظاهر شدنها، متد یک نقد جدی نیست و هراندازه هم مقبول خودتان باشد و ارزش مصرف جناحی داشته باشد و همفکران تان را ارضاء کند، مابازایی سیاسی و اجتماعی دربر نخواهد داشت و ساز کوک شده جناح رقیب هم با این متد نقدها از نواختن باز نمی ایستد.

لابد دوستان منصف و بی تعصب و البته منتقد ناسیونالیسمِ درونِ این حزب، بهتر و بیشتر از هر ناظر خارجی می دانند که در درون حزب شان چه می گذرد و علاوه بر ناسیونالیسم پُر رنگی که در شریانهای حزب شان جاری است، با چه مشکلات ساختاری و تشکیلاتی جدی ای هم مواجهند؛ چه بی اعتنایی هایی به نقش و جایگاه زن در هر عرصه ای از فعالیت های درون حزبشان می شود، تا چه اندازه از پرنسیپ ها و اخلاق سیاسی و انقلابی فاصله گرفته شده است، چقدر دموکراسی درون تشکیلاتی نازل است، تا چه حد پنهانکاری و محفل بازی و محفل پروری رواج یافته است، چگونه روند انتخابات های غیردموکراتیک و مهندسی شده عادی شده اند (تازه ترینش در کنفرانس اخیر خارج کشور روی داده است)، چگونه همه ارگانها و امور مالی و ارتباطاتی در چنگ جناح ناسیونالیستی و محفلِ قدرت حزب قبضه شده اند، ابعاد دیپلماسی سرّی مشمئزکننده سر بکجا سائیده است، چگونه در درون حزب تنش های هر روزه ای در جریان است، چگونه عدم شفافیت مالی و معلوم نبودن حساب دخل و خرج حزب، همچون سوال و مُعمّای بزرگی ته ذهن هر عضوی نشسته است؛ (مردم را بی خیال، اما آیا واقعاً بغیراز یکی دو نفر از اَقربای دبیر اول کومه له در آن بالا بالاها، احدی از اعضای حزب خبر دارد که از چه کانال و منابعی نان و آب و دیگر مایحتاج این حزب تأمین می شود و حد و حدود میزان ثروت و امکانات مالی و مادی حزب چند است؟!)

***

در گذشته فصل تمایز کومه له با دیگر جریانات سیاسی، پایبندیش به ارزش ها و پرنسیپ هایی بود که مایه مُباهات هر عضوی بودند. کجایند آن خصائل ارزنده و غرور آفرین؟!

آیا واقعاً امروز کسی می تواند توطئه گری، شانتاژچی گری، دروغگویی، پرونده سازی برای جوانانِ نان و امنیت گرو گرفته مستقر در اردوگاه را که سرنخ بیشترین این موارد به بالایی های رأس این حزب وصل اند، انکار کند؟!

آیا آنهایی که بجای کُلیّت گرایش غیرکمونیستی و برشماری اختلافات سیاسی و تشکیلاتی درون حزب شان، مواضع موردی افراد را رصد می کنند، ندیده و نشنیده اند که دبیر اول کومه له شان یکربع آخر مصاحبه یکساعته اخیر خود را باین اختصاص می دهد که بگوید:

’‘نه تنها هیچ اختلاف سیاسی و تشکیلاتی و ساختاری در درون حزب نداریم، بلکه همه خوب و خوشیم و روابطی کاملاً دموکراتیک بر همه امورمان ناظر است‘' آیا واقعاً چنین است؟!

بی شک خود آنهایی که در کورانِ ماجرا هستند، بهتر از هر کسی می دانند که چنین ادعایی تا چه اندازه بدور از واقعیت است و می توانند فضاحت روی داده در کنفرانس اخیر خارج کشور و روند انتخاباتش را نمونه بیاورند!

خلاصه کنم:

نمی توان با تاکتیکهایی از قبیل: ’‘به در می گویم که دیوار بشنود‘' و یا با کلی گویی و توپ و تشر زدن و انتشار تراکت های اندرزگویانه بی مخاطب و ایما و اشاره و باین و آن عضوِ دستِ چندم محفلِ قدرت بند کردن و از نقد کُلیّت گرایشات غیرکمونیستی جاری در درون این حزب با همه اجزایش حذر کردن و از اشاره نمودن به تجسم انسانی موضوعات مورد نقد در وجود بالاترین شخصیت های سطح رهبری ابا داشتن، نقدی جدی را پیش بُرد!

 

عطا خُلقی

۱۲ اپریل ۲۰۱۹


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com