همه قاتلین قاشیقچی را بشناسیم (قسمت سوم‎)

باریش نصیریان
February 17, 2019

روز شوم قبل از قتل قاشیقچی و معرفی همه قاتلین

همچنانکه در قسمتهای قبلی گفته شد دولت اردوغان برای بازپرداخت بدهی های ناشی از عملکرد بد اقتصادی و بلند پروازیهای وی و دامادش در طی چند دوره حاکمیت گذشته در بحران کامل اقتصادی قرار گرفته بود.یک ماه قبل از ماجرای این قتل مرموز ارزش لیر ترکیه چهل درصد نزول کرده بود .بهره های بدهی های بانکی دولت ترکیه بخاطر عدم بازپرداخت بموفع اصل و فرع بهره ها همچنان روند صعودی مییافت. بانکهای جهانی و خصوصا اروپایی که با سرمایه های میلیاردی عربستان اداره میگشتند از تمدید قراردادهای حمایت مالی خود با دولت اردوغان خود داری میکردند.دولت عربستان و خانواده ال سعود مجالی برای انتقامگیری از اردوغان یافته بود.در ماجرای جنگ اقتصادی و سیاسی عربستان با امارات متحده عربی و حاکمان انجا ؛اردوغان جانب رقبای عربستان را گرفته بود و مانع از پیروزی نقشه های ال سعود گشته بود.

در داخل ترکیه نیز بحران اقتصادی ناشی از سو؛ مدیریت اقتصادی مشهود بود.بدهی های میلیاردی اکثرمردم به دولت و وام هایی که از بانکها توسط مردم گرفته شده بود باز پس داده نمیشد.دولت اردوغان با انجام پروژه های عظیم اقتصادی همه کشور را به شرکتهای چند ملیتی وسرمایه داران و بانکهای خارجی فروفته بود.در طی این واسطه گری ال اردوغان درامدهای میلیاردی کسب کردند.در دوران حاکمیت اردوغان و حزب حاکم اک پارتی سیاستهای جنگ افروزانه در ترکیه و منطقه خرجهای هنگفتی برای دولت به ارمغان اورده بود.سیاست فروش زمین و سپس اسمان ترکیه که به اقتصاد بتون شهرت یافته بود به بن بست رسیده بود. برجهای فراوانی که در تمامی شهرهای کلان توسط شرکتهای ساختمانی وابسته به خانواده اردوغان ساخته شده بود بفروش نمیرفت .رکود عظیمی سراسر ترکیه را فرا گرفته بود.سیاست بتونی اردوغان در فروش ترکیه با ورشکستگی کاملی مواجه شده بود. تحریمهای پنهان عربی برهبری عربستان علیه خرید مسکن و عدم سرمایه گذاری در ترکیه اجرا میگشت.با توجه به این بحرانها اپوزسیون قدرت گرفته بود در این میان نیروهای ماسون حاکم جهانی بخاطر افول قدرت اردوغان و تک رویها و ماجراجوییهای وی با حمایتهای اشکار خود از اپوزسیون تمایل خود را برای تغییر ارام رژیم اعلام میکردند .سیاستهای سرکوبگرانه رژیم با شدتی تمام اجرا میگشت ملیونها انسان بخاطر اتهام های واهی تحت تعقیب و یا اخراج و یا دستگیری قرار گرفته بودند.صدها هزار نفر از مخالفین اردوغان در تمامی نهادهای دموکراتیک از جمله احزاب قانونی و مدیران و فعالین حقوق بشری و هزاران روزنامه نگار و نویسنده دستگیر گشته بودند.در طی اجرای سناریو کودتای ساختگی برهبری و هدایت شخص اردوغان کودتای واقعی که با حمایت غرب و حتی خود امریکا قرار بود به انجام برسد در نطفه شکست خورد.نیروهای امنیتی اردوغان با نفوذ در شبکه های کودتا تنها بخش کوچکی از ان را روشن کردند .این بخش کوچک براحتی سرکوب شد و اردوغان از وقوع کوتای واقعی جلوگیری کرد.

(در این رابطه مقاله های من در همین سایت ؛ کودتای اردوغان علیه کودتاگران و اهداف پشت پرده ان دو ساعت بعد از اجرای کودتا انتشار یافته بود توصیه میکنم خوانندگان گرامی بخوانند.)

در چنین دوران وحشتناک و پر از بحران که احتمال شکست اردوغان در انتخابات اینده میرفت فرشته نجاتی بنام جمال قاشیقچی برای نجات اردوغان بکار گرفته شد.

ترکیه از طریق ارتباط و همکاریهای ضد اطلاعاتی خود با سیا خبر احتمال قتل و یا ربودن شخص قاشیقچی را کسب کرده بود .قاشیقچی در امریکا برای ثبت ازدواج با نامزد ترک خود که تازه با وی اشنا گشته بود به سفارت عربستان در واشینگتن مراجعه مینماید.در این دیدار سفیر عربستان به وی توصیه میکند برای جلوگیری ازاتلاف وقت ؛ ایشان با نامزد ترک خود به کنسولگری و یا سفارت عربستان در ترکیه مراجعه نماید.سفیر خاطر نشان میکند که در این مدت مدارک لازم تجرد وی از عربستان به سفارت و یا کنسولگری در ترکیه ارسال خواهد و شخصا به وی تعهد در این مورد میدهد.قاشیقچی که بعد از کسب مدارک تجرد خود و برای ثبت ازدواج خود در صدد گرفتن جشن عروسی در ترکیه بود با این پیشنهاد موافقت مینماید.نامزد ترک وی نیز از این برنامه استقبال میکند. تعیین وقت دیدار وی در کنسولگری استانبول معین میشود زیرا نامزد وی و اکثر خانواده وی در استانبول زندگی میکردند.سفیر عربستان بعد از این دیدار سریعا با نهادهای اطلاعاتی و شخص ولیعهد تماس گرفته و از ماجرای گفتگوی خود با قاشیقچی و نحوه بدام انداختن وی و تعیین دیدار و زمان ملاقات وی در استانیول را به انها گزارش میدهد.شخص ولیعهد برای بدام انداختن دشمن دیرین خود شخص دوم وزارت اطلاعات را برای هماهنگی های لازم سرپرست تیم عملیات قتل قاشیقچی مینماید.

در این میان نامزد ترک قاشیقچی نیز این خبر و تعیین وقت دیدار قاشیقچی با کنسول و تعیین وقت عروسی را به خانواده خود اطلاع میدهد.بعد از کسب اطلاع میت ترکیه و اطمینان کامل از چنین پروژه ای انها نیز دست بکار میگردند.پروژه ضد اطلاعاتی میت ترکیه اغاز میگردد.در طی تماس مستقیم میت با خانواده ؛ رضایت پدر نامزد قاشیقچی (که از افسران بازنشسته میت است) کسب میگردد.میت ترکیه مامورعالی رتبه ای را در قالب برادر ناتنی نامزد قاشیقچی را مامور هماهنگی و ایجاد ارتباط با شخص قاشیقچی مینماید.نام مستعار امنیتی وی اورهان فرمانده و سرپرست تیم رفیق راننده من است . اورهان در طی دو سفر در لندن با قاشیقچی قبل از سفر وی به ترکیه دیدار میکند.هدف از این دیدارها ایجاد رابطه صمیمی و خانوادگی و کسب اعتماد قاشیقچی و معرفی کردن یاسین اوکتای سخنگوی حزب اک پارتی و یکی از نزدیکان شخص اردوغان با وی بود.هر دو سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه (میت) و عربستان از ماجرای توطئه علیه قاشیقچی درست بعد از دیدار وی با سفیر عربستان در واشینگتن اطلاع داشتند.عملیات ربایش و یا قتل در خاک امریکا باعث بخطر افتادن موقعیت امریکا میگشت بنابر این احتمالا به توصیه سازمان سیا اجرای این عملیات در ترکیه محول شد . درست بیست و هشت روز قبل از قتل قاشیقچی دو سازمان در دو کشور برای هماهنگی و شروع عملیات زمان کافی داشتند

بدعوت اورهان در قالب برادر ناتنی قاشیقچی وی در استانبول قاشیقچی در منزل وی سکونت مینمود تا مقدمات جشن عروسی وی چیده گردد.در دومین سفر اورهان به لندن برای دیدار قاشیقچی یاسین اوکتای وی را همراهی میکند .یاسین اوکتای بعنوان یک فرد که شیفته نوشته ها و مقالات قاشیقچیست معرفی میگردد.یاسین از دشمنی دیرین خود با خانواده ال سعود سخن میراند و اینچنین رفاقت و صمیمیت این دو دو قبل از سفر وی به استانبول شروع میگردد.یاسین در لندن بمدت ده روز ارتباط و دیدارهای زیادی با وی انجام میدهد.یاسین موقعیت شغلی خود و ارتباط نزدیک خود با شخص اردوغان را با وی در میان میگذارد.یاسین حتی قرار دیدار و یا حتی شرکت اردوغان در مراسم عروسی وی را مطرح میکند .قاشیقچی نیز از چنین ارتباطی خشنود میگردد. بعد از برپایی صمیمیت و دوستی و رابطه فامیلی و درست در اولین روز ورود قاشیقچی به ترکیه در مهمانی خانوادگی که برای وی در منزل یاسین اوکتای ترتیب داده شده بود خبر احتمالی توطئه ربودن وی توسط دولت عربستان در داخل کنسولگری را به قاشیقچی اعلام میکنند .یاسین اوکتای این بار بصورت جدی از برنامه ضد اطلاعاتی و حمایت دولت ترکیه در صورت اعلام همکاری قاشیقچی با انها را مطرح مینماید.دوستی و صمیمیت ایجاد گشته و جدید باعث گشت تا انها پیشنهاد همکاری قاشیقچی با سازمان امنیت ترکیه را برای بازی ضد اطلاعاتی با وی مطرح کنند.ماجراجو بودن قاشیقچی خطر در پیش را قبول میکرد اما اگاهی وی از قدرت و شقاوت سازمان مخوف اطلاعات عربستان مانع از ان میگردد که پیشنهاد برادر ناتنی و سخنگوی حزب حاکم (یاسین اوکتای) را برای بازی ضد اطلاعاتی و اجرای نقش قربانی را در همان روز قبول نماید.بگفته رفیق من در فردای ورود قاشیقچی به استانبول و یک روز قبل ازرفتنش به قتلگاه بارها توسط برادر ناتنی و حتی خانواده جدیدش برای شرکت در این بازی ضد اطلاعاتی توجیه میگردد.وبعدا در تماس مستقیم با شخص اردوغان اقناع میگردد. قاشیقچی یک روز قبل از قتلش بدعوت یاسین اوکتای در هتل شرایطون استانبول با شخص اردوغان در تماس مستقیم و زنده ویدئویی و گفتگوی ده دقیقه ای با وی را انجام میدهد.قاشیقچی بعد از این ارتباط و تضمین گرفتن حمایت بی چون و چرای شخص وی و دولت ترکیه برای ازاد کردن وی از دام سفارت با این نقشه موافقت مینماید.شاهد زنده این ماجرا شخص رفیق راننده من است که شخصا ثانیه هایی از این گفتگو را در حین رفت و امدش درون اتاق هتل بچشم خود دیده است.بعد از این دیدار بدستور اردوغان عملیات ضد اطلاعاتی با حضور و با نقش افرینی شخص قاشیقچی اغاز میگردد.در همان شب در هتل شرایتون تیم عملیات ویژه ای تشکیل شده و برنامه عملیاتی را تنظیم مینمایند.

بر اساس این نقشه که رفیق راننده من جزو یکی از اجرا کنندگان جزء ان بود .دو گیت (میکروفون)کوچک بصورت تزریقی در نیم تنه بالا و پایینی بدن وی جا سازی میکنند.ساعت مچی و پیشرفته نیز که دستگاه شنود و حتی قابلیت فیلم برداری را نیز داشت به وی تحویل داده میگردد.میکروفونها و این ساعت الکترونیکی و پیشرفته تا لحظه شروع دیدار مقام کنسول در اتاق کار وی فیلم و صداهای ضبط شده را به مقر عملیاتی یعنی به ون پلیس که در صد و پنجاه متری ساختمان مقر عملیاتی پلیس و گارد ویژه بود ارسال میکرد.این ساعت مچی درست بعد از ورود قاشیقچی به کنسولگری توسط دو نفر که یکی از انها بلند پایه ترین فرد وزارت عربستان بود و تصویر انها و کنسول و کارمندانی که از وی پذیرایی کردند را به ون پلیس مقر عملیاتی ارسال کرده بود از مچ دست وی باز میگردد.ماجرای این ساعت مچی و ویدئوهای ارسالی ان بعدها توسط یاسین اوکتای در برنامه های شوهای خبری بعد از قتل بارها برای تهدید عربستان بیان میگردد. دو میکروفون دیگر تا سلاخی کامل و حتی بعد از مرگ وی صداهای اطراف جسد وی و گفتگوهای درون سفارت را به بیرون پخش میکرد.میکروفون اول در سومین روز و میکروفون دوم تا چهارمین روز ورود وی به کنسولگری کار میکرد.

صبح روز اغاز عملیات

قاشیقچی صبح روز عملیات بعد از استراحت کوتاه در هتل شرایتون بهمراه اورهان رهبر تیم توسط رفیق راننده من بدیدار نامزد خود برده میشود.بعد از دیدار کوتاه اورهان ؛ قاشیقچی را برای انجام بعضی از توضیحات و مرور وتمرینهای عملیات وی را از خودرو بطرف ون پلیس میبرد و نامزد وی در خودرو به انتظار بازگشت وی میماند.در مقر عملیاتی برای خاطر جمعی از بازی خوب نقش ها و خود قاشیقچی نیروهای گارد ویژه اخرین تمرینها را با وی انجام میدهند.بر طبق برنامه دهها تن از نیروهای گارد ویژه مستقر در نزدیکی ون برای کسب اطمینان قاشیقچی به وی نشان داده میشوند.بر اساس نقشه و برنامه چیده شده این نیروها میبایست در صورت بازگو کردن کلمه رمز از درون کنسولگری توسط قاشیقچی بدستور دادستان کل کشور و شخص رییس جمهور برای نجات وی بزور وارد سفارت شده و وی را نجات میدادند.

میکروفونهای نصب شده در بدن وی و ساعت مچی مدرن برای اخرین بار امتحان میگرند سپس قاشیقچی بعد از توضیحات لازم بهمراه نامزد خود با پای پیاده بطرف سفارت میروند.بگفته رفیق من در خودرو شخص قاشیقچی علی رغم همه تضمینات میت ترکیه از دلشوره عجیبی به نامزدش گله و شکایت میکند .قاشیقچی قبل از ورود به کنسولگری متن کوتاه نوشته شده ای را به دو زبان عربی و انگلیسی را که شب گذشته نگاشته بود را به نامزد خود میدهد.این متن میبایست بعد از فراری دادن گارد ویژه و میت ترکیه توسط وی به خبرنگاران و خبر گزاریها ارسال میگشت.پوشش ضبط ویدئویی قبل از برنامه قتل نیز در سرتاسر مناطق اطراف سفارت که قبلا نصب شده بودند شروع به رصد و ضبط تمامی حرکات و رفت و امد ها را میکنند.در جلوی کنسولگری نامزد وی از او جدا میگردد و در ضلع غربی کنسولگری در کافه ای منتظر بیرون امدن و یا بیرون اورده شدن وی میشود.

قاشیقچی با اطمینان خاطر به ساعت مچی و میکروفونها و گارد ویژه و همسر اینده ویاسین اوکتای و اورهان و شخص رییس جمهور و تمامی وعده های داده شده برای نجات وی با قدم های استوار وارد کنسولگری میگردد.دربان سفارت بعد از ورود وی با لبخندی ملیح و تعظیمی کوتاه به وی خبر ورود قربانی به قتلگاه را به داخل اعلام میدارد.

رفیق راننده من برادر ناتنی اورهان و رهبر گارد ویژه را که تا نزدیکی سفارت همراهی میکردند به محل اصلی عملیات یعنی ون استتار شده پلیس باز میگرداند.بعد از اعلام ورود قاشیقچی به کنسولگری بدستور رهبر عملیات گارد ویژه همه مامورین دون پایه و و از جمله خود راننده از محل بزور دور میگردند.رفیق راننده من با اصرار اعلام میدارد که فرمانده وی اعلام کرده است تا پایان عملیات منتظر وی باید بماند و بعد از عملیات نجات میبایست قاشیقچی و نامزد وی را به محل امنی که در نظر گرفته شده است ببرد.اصرار وی در ماندن محوطه بی نتیجه میماند بعد از تماس مستقیم بیسیمی با فرمانده به وی اعلام میدارند که خودرو را به مقر اصلی ساختمان میت برده و منتظر تماسهای بعدی و ماموریتهای جدید بماند.رفیق راننده من دقیقا در این زمان بخاطر نبوغ ویژه اش از جریان کل ماجرا اگاه میگردد.وی ساعتها در ان محوطه از رابطین و دوستان و رفقای همکار خود در محوطه پرس و جو میکند تا اینکه یکی از همکاران قدیمی و رفیق همکارش ساعنها بعد خبر قتل و سلاخی قاشیقچی را به اطلاع وی میرساند.قربانی دیگری به لیست هزاران نفر دیگر که در سناریوهای حفظ قدرت اردوغان به قتلگاه برده شده است اضافه میگردد.

لازم به ذکر است که تنها در ماجرای کودتای ساختگی اردوغان بیش از صدها کشته و زخمی قربانی حفظ قدرت اردوغان میگردند.رفیق من از ان روز به بعد مصمم به فرار و افشاگری میشود.بگفته وی یک فردی میبایست جلوی این قاتل حاکم را بگیرد تا این همه جنایت را بشکل زننده اجرایی نسازد.اما او باور نمیکند که همه حاکمان جهان بسان اردوغان قاتلین بیرحمی هستند که برای حفظ قدرت دست به هر جنایتی میزنند.یکی با ماسک متمد نانه و زیر انواع ماسکهای دموکرات نشان و دیگری بسان اردوغان وپوتین وترامپ و اسد و خامنه ای و...با بیشرمی تمام بدون هیچ ترسی این جنایتها را انجام داده و میکنند.

پایان قسمت سوم

باریش نصیریان


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com