قتل مرموز قاشیقچی و حقایق آن

باریش نصیریان
February 09, 2019

قتل مرموز قاشیقچی و حقایق ان‎

 

دو روز بعد از فتل قاشیکچی روزنامه نگار منتقد رزیم منفور عربستان از حقیقت ماجرا اگاه گشتم.یک ماه قبل از ان زمان برای دیدار خاانواده ام و انجام بعضی دیدارهای تشکیلاتی با رفقای هم رزمم به استانبول امده بودم و در فرودگاه با انکه ممنوع الورود بودم با وساطت سفیر ترکیه در نروژ و با امضای رسمی و تعهد رسمی و کتبی مبنی بر عدم فعالیت سیاسی و روزنامه نگاری اجازه ورود مشروط من را به ترکیه صادر کردند. در ماجرای قتل قاشیکچی رژیم ترکیه بسان خصلت همیشگی پزه ونگی (فرمساقی) این فرد را قربانی برنامه سیاسی ومالی و انتفامجویی اردوغان از ولیعهد عربستان کرد.منافع مادی و سیاسی که اردوغان از ماجرای همدستی فتل قاشیفچی کسب کرد بیشمارند.دو ماه فبل از اجرایی شدن این قتل عربستان و بانکهای امریکا و اروپایی برای بزانو در اوردن اردوغان در پروسه های بانکی پروسه عظیمی را برای بیارزش کردن لیر ترکیه اغاز کرده بودند.دولت اردوغان که از لحاظ مالی در حالت ورشکستگی کامل بود میبایست تن به فشارهای وارده از طرف بانکها که همگی در کنترل نهادهای مالی عربستان بودند میداد.ارزش لیر ترکیه نزدیک به 40 درصد سقوط کرده بود.احتمال ورشکستگی کامل رژیم سلطان اردوغان فاتح که رویای برپایی دوباره سلطنت عقمانی را در سر میپروراند قطعی بود.وزیر خارجه و خود اردوغان بارها از خیانت عربستان و نهادهای مالی شکایت خود را ابراز کرده بودند .افزایش بهره بانکی بسبب تعلیق باز پرداخت وام های هنگفت نزول خواران بانکی که مستقیما از طرف عربستان کنترل میگشتند موقعیت ترکیه را در ورطه خطرناکی فرار داده بود.ادامه چنین وضعیتی بنفع ترکیه نبود و میبایست راه چاره ای برای برطرف کردن چنین خطری ایجاد میگشت.در چنین دورانی قاشیقچی ماجراجو با دختری از ترکیه بصورت تصادفی(!!) اشنا میگردد.برادر ناتنی نامزد سابق قاشیقچی بصورت تصادفی کارمند رسمی وزارت اطلاعات ترکیه (میت) بودند.وصلت این دو فرد در امریکا صورت نمیگیرد(!!) در سفارت عربستان در امریکا برای کسب مدارک لازم برای ازدواج ابن دو سفارت عربستان در ترکیه پیشنهاد میگردد و چرا این دو نامزد عاشق! برای ثبت ازدواج خود به سفارت عربستان در امریکا مراجعه میکنند اما با جواب منفی مواجه میگردند.؟ برنامه اتی که برای قاشیقچی در نظر گرفته شد دقیقا این زمان با همکاری سیا و اطلاع رسمی میت ترکیه اغاز گشت.سیا و سازمان اطلاعات عربستان ترکیه را برای اجرای سناریو خود انتخاب میکنند.زمان سفر و مراجعت وی مشخص میگردد.برادر ناتنی نامزد قاشیقچی تمامی برنامه این دو نامزد عاشق تصادفی ! را به اطلاع میت ترکیه و شخص اردوغان قرار میدهد. سازمان سیا نیز بصورت همیشگی در این قتل های سازمان یافته ترکیه را ترجیح داده بود و بهترین گزینه ادم ربایی در کشوری است که براحتی میتوان سیاستمداران ان را خرید و فروش کرد.کشوری با سیاستمداران قرمساق و اکثر مردمانی که روزگارشان از قرمساقی درامد کسب مینمایند.کشوری که قزمساقی نفت و گاز و سلاح و ماشین و ابزار و همه چیز را میکند .کشور پزه ونگها نام گداری کردم.کثافت ترین نوع پزه ونگی سیاستمداران ترک مثل اردوغان بیشرف و همه وزرا و نحست وزیران سابق در طی یک قرن اخیر پزه ونگی سیاسی بوده و هست.در طی یک قرن اخیر همه مخالفین رژِیمهای منطقه خصوصا ایزان به ترکیه پناه اورده و توسط قزمساقهای حاکم ترک بقیمت نازلی بفروش زفتند یا بقتل رسیدند یا دزدیده شده و به کشور مبدا فرستاده و اعدام گشتند.اتاتورک اغلزگر این سیاست قزمساقی را در زمان حکومت پیشه وری اغاز کرد (وی با بازگرداندن هشت تن از وزرا و مسعولین سیاسی حکون ترکیه و ده نفر از یاران قاضی محمد به ایران باعث اعدام همگی انان گشت) همه حاکمان بعد از وی بسان وی این سیاست قرمساقی سیاسی را پیشه خود ساختند.قرمساقی نفت و گاز و توریست و مواد مخدر و نروریست و پول شویی و همکاری با مافیای جهانی و ماسونیستها ترکیه را نا امن ترین کشور ها از لحاظ حقوق بشر و نهادهای دمکراتیک ساخت.اپوزسیون و پوزسیون حکومتها همیشه در این خصلت پزه ونگی (فرمساقی) حکومتی با هم همکاری های تنگاتنگی داشته و دارند.به باور من و تجربه شناخت از مردمان این سرزمین پزه ونگی جزو کوولتور و فرهنگ این مردمان گشته است.حتی در این مورد جک ی ساخنه ام که بیان ان پر بیراه نخواهد بود.مردمان ترکیه زمانی که مشروب مبخورند *شرفه* میگویند یا بعبارتی دیگر بشرافت مینوشند.در نگاه اول میتوان این را با ارزش ترین سلامتیها دانست شرافت قیمتی ترین داشته انسانیست و نوشیدن به نام شرافت اهمیت ان را در کولتور این مردمان میشناساند.اما مثل دیگران گمراه نشوید.داشتن شرافت و ارزوی داشتن و کسب ان چون (سلامتی ایرانیها و اروپایی ها ) و ساغلیق (اذریها)و عشق (امریکای لاتین) دوستی و با وفایی (روسیه) ...... تنها ارزوییست که در زمان سر خوشی بیان میگردد.شرافت الماس نایابیست که اندک شماری در این سرزمین ان را کسب کردند و هنگام مستی ارزوی کسب ان را بر زبان میرانند.
بسیاری از رفقایم شاید از این اظهار نظر من خشمگین گردند اما حد اقل سه رفیقم در این سرزمین بدستور رژِیم منفور حاکم در ایران و همکاری تنگاتنگ حاکمان بیشرف ترک کشته شدند . پلیس ترکیه پرونده قتل انان را با رشوه های کلان حکومتی بست.بیشرفترین پلیس در جهان و سیاستمداران در این سرزمین زاده و پرورده میشوند.اخرین انها اردوغان نیست و نخواهد بود.حقایق مربوط به قتل قاشیقچی را به رهبر اپوزسیون حزب جمهوریت خالق پارتیسی و تعدادی بیشمار ار همکاران ژورنالیست نمای خودم فرستادم حتی کپی ان را به محرم اینجه نامزد سابق و رقیب اردوغان و اوغور دوندار ژورنالیست معروف و پسرش که در المان بود نیز فرستادم .دهها ژورنالیست دیگر را که با من به شرافت و رفاقت بارها نوشیده بودند نیز فرستاده شد .جواب هر کدام از انها سکوت شرمگینانه که ناشی از نبود شرافت انسانیشان میگشت بود.
در دومین روز مرگ قاشیقچی با بخطر انداختن موقعیت خودم به رفیق خود در استکهلم و با رعایت موارد امنیتی بنام بهرام رحمانی حقیقت ماجرا را بصورت فشرده و مختصر در چت انترنتی بیان کرده و به امید اینکه ایشان بتوانند من را از شرم سکوت این جنایت رهایی ببخشند گذشت که افسوس این چنین نشد. رفیق رحمانی بدون اشاره به اطلاعات مختصر و محدود و شاید بظن ایشان نامعتبر بنده مقاله شبیه همه مقاله های دیگر خود را نوشته و انتشار دادند.
در قسمت بعدی به کل ماجرای قتل و دست اندرکاران این قتل اشاره کافی با مستندات کامل خواهم کرد.
پایان قسمت اول

باریش نقیریان


 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com