رضا بنایی و برنامه کالایی کردن یادمان کشتار ۶۷

رضا بنایی و برنامه کالایی کردن یادمان کشتار ۶۷

اگر در دوران قبل از هجوم نئولیبرالیسم در دهه ی۸۰ میلادی به همه حوزه های زندگی و معیشت مردم، انتظار حداقلی از خدمات اجتماعی و اقتصادی داشتیم – که آن هم دستاورد مبارزات طبقه کارگر و سوسیالیست ها در این کشورها بود- امروز این هجوم همه جانبه بی سابقه به حوزه های فراتر از خدمات اجتماعی و سیاسی رفته و خود را به کوچک ترین گردهمایی های سیاسی و مبارزاتی کشانده است. این هجوم همه جانبه در داخل با جمهوری اسلامی با رمز آزادسازی قیمت ها عملی شده و در خارج از کشور و در قالب اپوزیسیون با تمرین پولی کردن همه حوزه ها در راستای آمادگی برای سیستم جایگزینی آینده- شما بخوانید سیستم نئولیبرالی- صورت می گیرد. اگر الان از گرفتن پول ورودی برای شرکت در برنامه یادمان کشتار ۶۷ در تورنتوی کانادا تعجب می کنیم، بعید نیست که در چند سال آینده این مساله عادی شود و به روالی برای تمام یادمان ها تبدیل شود. اما قضیه از چه قرار است؟
حدودا بیست سال پیش فردی به نام رضا بنایی با سرمایه میلیون دلاری به تورنتوی کانادا آمد. بنایی نمایشگاه بین المللی را در ایران ساخت و گویا فاصله سالهای(۱۹۹۰-۱۹۹۷) مدیر برگزاری نمایشگاه های بین المللی در ایران و نماینده ایران در نمایشگاه آلمان و دفتر ژاپن از طرف جمهوری اسلامی بوده است.
آمدن بنایی به کانادا با آمدن هزاران پناهنده سیاسی و اجتماعی به این کشور فرق می کرد، او زمانی وارد این کشور شد که در جیب گل و گشاد خود میلیونها دلار داشت. بنایی پس از ورودش به کانادا با شخص دیگری به نام شاهین بقایی به دو پروژه برج سازی در تورنتو ، واقع در یانگ و اتوبان ۴۰۱، مشفول شد که پس از مدتی بین آن ها اختلاف پیش می آید و از هم جدا می شوند. برهم زدن شراکت بنایی با بقایی آرام و بی سر و صدا نبود و کار آن ها به دادگاه کشیده شد. او پس از به هم خوردن این شراکت اقتصادی بیکار نمی نشیند و پس از گذشت بیش از دهسال ورودش به کانادا به کارهای اجتماعی سیاسی علاقمند شده و از طریق اعتباری که از تجارت  به دست آورده بود، در سال ۲۰۱۳ وارد هیئت مدیره کنگره ایرانیان می شود و با دور زدن انتخابات کنگره ریاست کنگره ایرانیان را غصب می کند.

رضا بنایی در سال ۲۰۱۳ به همراه جند تن از فعالان سیاسی تورنتو کمیته یادمان کشتار  ۶۷(نهاد عدالت ۸۸) را تشکیل دادند. پس از اینکه چند نفر، که عمدتا گرایش چپ داشتند، از این کمیته بیرون آمدند، بنایی از ۳ سال پیش در راس کمیته قرار گرفته تا آن را بر اساس ذهنیت های متریک و بورژوا مابانه اش اداره کند. بنایی در کمیته تنها نبود و به همراه مهدی کوهستانی نماینده اتحادیه سراسری کارگران کانادا و چند نفر دیگر برنامه یادمان کشتار ۶۷ را سازمان می دهند. یکه تازی رضا بنایی در برنامه کشتار ۶۷ فقط محدود به کالایی کردن این مراسم و گرفتن ورودی از شرکت کنندگان نیست. برای نمونه او در سال گذشته در برنامه یادمان ۶۷ در تورنتوی کانادا از کوروش خلعتبری فرزند تیمسار فرهنگ خلعتبری معاون عملیاتی نیروی زمینی شاهنشاهی دعوت می کند. دعوت از فرزند یکی از رده های بالای نظام شاهنشاهی که دو سال پس از انقلاب اعدام می شود چه ارتباطی می تواند به اعدام هزاران زندانی سیاسی چپ و مجاهدی داشته باشد که تعدادی از آنها طعم شکنجه و شلاق های نظام شاهنشاهی را کشیده بودند. این دهن کجی به خانواده جانباختگان دهه شصت اتفاقا نه از طرف کوروش خلعتبری بلکه از طرف رضا بنایی و نهاد عدالت ۶۷ صورت گرفته که با کالایی کردن و منحرف کردن این مراسم آن را تبدیل به یک کارناوال و مهمانی کرده که برای هر کسی دلش بخواهد کارت دعوت می فرستد و در هر زمانی هم که بخواهد به هرکسی دهن کجی می کند.

من قبلا بارها گفته ام که رژیم جمهوری اسلامی برای بقاء و دوام خود از رذیلانه ترین شیوه ها استفاده می کند، شیوه هایی به غایت اطلاعاتی و امنیتی با نیروهایی ظاهراً خارج از سیستم های امنیتی نظام و در پوشش مخالف نظام استفاده می کند. برای پیشبرد این خط در خارج از کشور از تطمیع و تهدید سود تا نفوذ در شبکه های اجتماعی و فعالین سیاسی و بعضاً سازمانها و احزاب استفاده می کند. در کنار این روش ها ایجاد و تأسیس شبکه های موازی یکی دیگر از شگردهای جمهوری اسلامی برای شناسایی افراد و نهایتا انحراف شبکه های اصلی است. پولی کردن مراسم یادمان ۶۷، دعوت از بازماندگان عامل کشتار فعالان سیاسی در دوران شاهنشاهی، دهن کجی آشکار به خانواده جانباختگان دهه شصت تنها بخش کوچکی از کاسبی جدید رییس سابق نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ست. باید در مقابل این کالایی کردن و منحرف کردن ایستاد و بلند فریاد زد که هرگونه پولی کردن و منحرف کردن اینگونه یادمان ها موقوف. این یادمان ها فرصتی ست برای ابراز خشم علیه حاکمیت کشتار، فرصتی ست برای دادخواهی و روشن شدن حقایق در مورد تابستان شصت و هفت و نسل کشی زندانیان سیاسی در دهه شصت، فرصتی ست برای همفکری و تصمیم های مهم که گامی ست جدی در راه دادخواهی. یادمان ۶۷ نه نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ست و نه تجارت خانه های میلیون دلاری .

در مقابل این افتضاح بایستید و نگذارید یادمان دهه شصت را بربایند.