وارونهنمایی، تناقض و ندامتگویی
در نقد اظهارات اخیر رفیق ابراهیم علیزاده
(۵)
پویا محمدی
رفیق ابراهیم علیزاده در بخش دوم از گفتگوی خود با رادیو «دیالوگ»، به موضوع جدایی فراکسیون موسوم به «فعالیت تحت عنوان کومهله»(در حدود ۱۲ سال قبل) از تشکیلات کومهله و حزب کمونیست ایران که سپس نام «روند سوسیالیستی کومهله» را بر خود نهادند، میپردازد. ایشان در این باره میگوید:
«…. درباره روند سوسیالیستی، واقعیت این است که از همان نامی که برای خود انتخاب کرده بودند تا رفتار و عملکردشان، اگر همچنان میرفت، مسیری بود که انتهای آن ناچاراً جدایی بود. آنان میتوانستند و میشد که آهنگ حرکت خود را آرامتر میکردند تا بر سر خیلی مسائل که امکان تفاهم زیادتر داشتیم با همدیگر تفاهم میکردیم، تا راه جدایی را مسدود میکردیم، این از سوی آنها. از سوی ما هم، ما میتوانستیم و میبایست که از صدور قرار اخراج آنها عجله نمیکردیم.من خودم در آن تصمیم شرکت داشتم و مسئولیت آن را هم قبول میکنم ولی به نظرم اشتباه بود، به نظرم اگر آن دوربینی از سوی هر دو طرف وجود میداشت، سعه صدر از سوی ما، و آنها هم آهنگی که در پیش گرفته بودند و عملاً روبه جدایی میرفتند را آرامتر میکردند و هر دو طرف جایی برای دیالوگ سازنده در این باره میگذاشتند، حتماً ما را به نتیجۀ بهتری میرساند. اکنون هم به نظر من این نشان میدهد که راه برطرف کردن کماکان موجود است. من در روز کومهله گفتم همۀ آن فعالینی که خود را کمونیست و سوسیالیست میدانند و در اساس به این آرمان وفادارند، کومهله برای آنها ظرف مناسبی است که در آن گرد آیند، مجدداً به صفوفش بپیوندند از هر سو آنرا تقویت کنند، من این را گفتم که هیچ مانعی بر سر این راه نیست. وقتی که انشعاب سال ۲۰۰۰ روی داد نزدیک به ۱۵۰ کادر قدیمی کومهله که دورۀ جداییهای سال ۱۹۹۰به تدریج رفته بودند و پراکنده شده بودند، آنها همه برگشتند و کومهله را تقویت کردند. به نظر من در این دوره هم دوباره آن دروازه باز است و میبایست هم از سوی ما با گشادهدلی رفتار بشود با این مسئله، آن رفقا هم ظرف مناسبتر و جاافتادهتر و خوشنامتری از کومهله و حزب کمونیست ایران که بخشی از تاریخ خودشان هم هست و در آن شریک بودهاند ندارند.(تأکید از من است.)
رفیق ابراهیم از فرط وارونهنمایی و تحریفاتی که در قبال وجود اختلاف سیاسی و بحران جاری در تشکیلات کومهله و حزب کمونیست در پیش گرفته و طی این سلسه نوشتار گوشههایی از آن مورد نقد قرارگرفته است، به ناچار به تحریفِ خودش هم روی آورده است، به منظور تأمین اهداف جناحی خود، به کنگره و پلنومهای حزبی و تصمیمات آنها هم رحم نمیکند. تشکیلات کومهله را ملک طلق خود به حساب میآورد و هر طور که دلش بخواهد با واقعیات و تاریخ جاری این حزب و تشکیلات بازی میکند و یا آنها را آشکارا لگدمال میکند. دیدیم که چگونه با بیان یک تمثیل از چراق راهنمایی و رانندگی، در روز روشن برنامۀ کومهله برای حاکمیت شورایی را به عقب راند و حاکمیت احزاب و ادارۀ امور توسط آنان را(در دورۀ گذار بعد از جمهوری اسلامی) در اولویت کومهله قرار داد، وقتی هم اظهارات وی با موج وسیعی از انتقادات در داخل و خارج کشور روبرو میشود، برای اینکه عقبنشینی خود را توجیه کند با یک وارونهنمایی دیگر اعلام میکند منظور من از آن تمثیل این بوده که از همین الان جلو بروز جنگ میان احزاب در آن دورۀ گذار گرفته شود؟!
از آنجایی که قبلاً به عنوان عضو کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران، در جریان تصمیمات تشکیلات و پروسۀ جدایی فراکسیون مذکور حضور داشتهام، توضیحاتی را در رد اظهارات رفیق ابراهیم علیزاده ضروری میدانم.
همانطور که در نقل فوق مشاهده میشود، ایشان برای اینکه بتواند به طور خیلی کوتاه زمینۀ ابراز ندامت و پشیمانی خود از شراکت در تصمیم اتخاذ شدۀ تشکیلات کومهله و حزب کمونیست در قبال فراکسیون را فراهم کند، به اصطلاح ژست منصفانهای به خود گرفته و «تقصیر و خطا»ها را به طور یکسان بین طرفین درگیر تقسیم میکند.
تا آنجا که به فراکسیون مربوط میشود، اشاره ایشان به اینکه «آنها از همان نامی که برای خود انتخاب کرده بودند تا رفتار و عملکردشان، اگر همچنان میرفت، مسیری بود که انتهای آن ناچاراً جدایی بود»؛ قابل قبول است. اما گفتن اینکه «آنان میتوانستند و میشد که آهنگ حرکت خود را آرامتر میکردند تا بر سر خیلی مسائل که امکان تفاهم زیادتر داشتیم با همدیگر تفاهم میکردیم، تا راه جدایی را مسدود میکردیم»؛ سفسطهای است که در خدمت منافع سیاسی امروز خود و ابراز همسویی با فراکسیون و دلجویی از آنان صورت میگیرد، چراکه وقتی ایشان تأکید میکند که کار آنان محتوم به جدایی بود، بقیۀ حرفها در خوشبینانهترین حالت، یک نوع خیالبافی و «کاشکی کاشکی» گفتن است. جدای از این رفیق ابراهیم خوب میداند که رفقای فراکسیون با مواضع و جهتگیریهایشان، کمترین تفاهمنظر سیاسی با برنامه و استراتژی کومهله و حزب کمونیست باقی نگذاشته بودند. پس ایشان از کدام «مسائل زیادی که با هم تفاهم داشتهایم» صحبت میکند؟ ایشان برای نشان دادن صحت حرف خود میبایست حداقل یکی دو مورد از آن مسائل را به مخاطبین نشان میداد!
مطابق اسناد و مصوبات حزبی موجود که اتفاقاً خود رفیق ابراهیم نیز بخشی از آنها را نوشته است، اهداف و مواضع سیاسی این فراکسیون:«با مواضع و دیدگاههاى کومهله در هیچ مقطعى از تاریخ فعالیت آن خوانایى نداشت.در مغایرت و تقابل با موجودیت حزب کمونیست ایران، برنامه، مبانى استراتژى سیاسى و مبانى سیاستها و تاکتیکهاى حزب کمونیست و کومهله قرار داشت. خواهان انحلال حزب کمونیست ایران بودند و با بسیاری از مسائل استراتژیک و سیاسی و فعالیتهای این حزب چه در کردستان و چه در ایران اختلاف اساسی داشتند. مواضع و دیدگاههایشان در مغایرت و تقابل کامل با برنامۀ کومهله برای حاکمیت مردم در کردستان قرار داشت… .» آیا با وجود یک چنین عدم تفاهمنظر سیاسیِ زیادی با اهداف و برنامۀ کومهله و حزب کمونیست، کسی میتواند ادعا کند که هنوز تفاهمنظر سیاسیِ زیادی با آنها میتوانست باقی مانده باشد؟!
تا آنجا که به تشکیلات مربوط میشود، اشاره رفیق ابراهیم به اینکه «ما هم میتوانستیم و میبایست که از صدور قراراخراج آنها عجله نمیکردیم،من خودم در آن تصمیم شرکت داشتم و مسئولیت آن را هم قبول میکنم ولی به نظرم اشتباه بود»؛ به هیچ عنوان قابل قبول نیست. «اخراج» نامیدن و «اشتباه» دانستن تصمیم تشکیلات در قبال فراکسیون، تحریف آشکاری است که رفیق ابراهیم به آن مبادرت مینماید!
این اولین بار است که از زبان یکی از اعضای رهبری این تشکیلات(آنهم دبیر اول) در سطح علنی، عبارت اخراج در مورد فراکسیون به کار برده میشود و تصمیمی که در واقعاز کنگرۀ کومهله وکل تشکیلات حزب نشأت گرفته است را اشتباه و غلط به حساب میآورد. طی حدود ۱۲ سالی که از جدایی فراکسیون میگذرد، مضمون کل توضیحات خود رفیق ابراهیم و سایر اعضای رهبری و در کل موضع رسمی کومهله و حزب کمونیست در مورد تصمیم اتخاذ شده در مورد فراکسیون آن طور که بارها و بارها به انحاء مختلف روبه جامعه اعلام کردهاند، «نپذیرفتن وجود تشکیلاتی در درون تشکیلات، قرار گرفتن عملی آنان در خارج از تشکیلات اما سرباز زدن از اعلام رسمی آن، رسمیت دادن به جدایی آنها از سوی تشکیلات، و تصمیم درست حزب و تشکیلات» بوده است، نه چیز دیگری.
آیا برای همان مردمی، همان فعالین و هوادارانی که در طی این ۱۲ سال همواره چنین تبیینی را از کومهله و رهبری آن شنیدهاند و با اعتماد به آن، مواضع و رویکردهای خود را در این خصوص، بر اساس آن تنظیم کردهاند؛ قابل قبول است که امروزه چیز دیگری در این باره بشنوند؟!
آیا بایستی ۱۲ سال سپری میشد، تا اینکه رفیق ابراهیم به عنوان یک دبیر اول، به زعم خود به اشتباهش پی ببرد؟! آیا زودتر از این نمیشد که به اشتباه خودش پی ببرد؟! آیا پس از گذشت این همه سال و این همه تحولات سیاسی و اجتماعی در جامعه و محیط پیرامون و حتی وقوع انشعاب و جدایی در میان خود جریان فراکسیون، گفتن اینکه«برگردید راه برطرف کردن مشکل کماکان موجود است»، خندهدار نیست؟!
اگر ایشان واقعاً به این نتیجه رسیدهاند که تصمیمشان در مورد فراکسیون اشتباه بوده است، بایستی از اینکه طی این همه سال، چیز دیگری به مردم و به صفوف تشکیلات گفتهاند، از آنان معذرتخواهی و طلب بخشش کنند.
ایشان خیلی کوتاه در چند کلمه میگوید که در آن تصمیمِ «اشتباه» شرکت داشته و مسئولیت آن را هم قبول میکند.
اگر چنین چیزی را از وی بپذیریم و اگر ایشان هم واقعاً به حرف خود باور دارند، بایستی از ایشان یا از هیأت رهبریای که به آن تعلق دارد پرسید که مابهازای قبول مسئولیت از سوی ایشان در قبال خطای خود چیست؟ در سیستم بورژوازی هنگامی که رئیس دولتی، یا که وزیر و کاربدستی حکومتی، به خطای سیاسی و تشکیلاتی خود اعتراف میکند، مابهازی آن را از جمله در استعفا و یا برکناری آنها میتوان مشاهده کرد!
رفیق ابراهیم با یک چنین بیان کوتاه و آبکی از به اصطلاح شرکتش در یک تصمیم اشتباه، بدون اینکه کمترین اشارهای به دیگر شرکتکنندگان در آن تصمیم و پروسۀ اتخاذ آن بنماید،سعی دارد به مخاطبین چنین القا کند که تصمیمگیرندگان، جمع محدود یا کوچکی بودهاند که به هر حال اشتباهی هم مرتکب شدهاند.
در این باره بایستی گفت که تصمیم صورت گرفته از سوی رهبری تشکیلات کومهله و حزب کمونیست ایران در قبال فراکسیون، نه ناشی از تصمیمات یک رفیق و نه حتی یک کمیته و یا حتی کل کادرهای رهبری، بلکه ناشی از تصمیم و ارادۀ قاطع کنگرۀ کومهله بود. این کنگرۀ ۱۳ کومهله (برگزار شده در تابستان سال ۱۳۸۷/ ۲۰۰۸) بود که تشکیل فراکسیون «فعالیت تحت نام کومهله» را غیرضروری و انتخاب چنین عنوانی را برای فعالیت ایشان، فاقد موضوعیت دانست. در این باره از سوی کنگره قراری هم مورد تصویب قرار گرفت. رفقای فراکسیون خود در کنگره حضور داشتند، مباحث خود را ابراز داشتند و بنابراین اختلافات سیاسی در کنگره به صراحت مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
در بخشی از اطلاعیۀ رسمی کمیته مرکزی کومهله در خصوص برگزاری کنگره ۱۳، در رابطه با فراکسیون آمده است:
«بخش دیگرى از مباحث کنگره به بررسى موضوع “اعلام فراکسیون فعالیت تحت نام کومهله” اختصاص یافت. در این زمینه اختلاف نظرها در یک فضاى سیاسى و رفیقانه مطرح گردیدند. نظر به این که چه قبل از تشکیل حزب کمونیست ایران و چه بعد از تشکیل آن و تاکنون نیز، فعالیت تحت نام کومهله در کردستان یک واقعیت عینى و انکارناپذیر بوده است، کنگره ۱۳ کومهله انتخاب عنوان “فعالیت تحت نام کومهله” براى اعلام موجودیت یک اقلیت سازمانى را فاقد موضوعیت ارزیابى کرد. کنگره همچنین در جهتگیرهاى عمومى خود در این رابطه ضمن تأکید بر حق اقلیت تشکیلاتى در انتشار نظرات و دیدگاههاى خود از طریق رسانههاى حزبى، تشکیل این فراکسیون را غیر ضرورى تشخیص داد. از آنجا که مطابق اساسنامۀ حزب کمونیست ایران، این کمیته مرکزى حزب است که در رابطه با به رسمیت شناختن یا عدم به رسمیت شناختن این فراکسیون تصمیم مى گیرد، کنگره از کمیته مرکزى حزب درخواست نمود که در اولین پلنوم خود این موضوع را مورد بررسى قرار داده و موضع رسمى تشکیلات را در سطح علنى اعلام نماید.»
بعد از کنگرۀ کومهله، کمیته مرکزی منتخب آن، اولین پلنوم خود را در اواخر مرداد همان سال برگزار کرد.در اطلاعیۀ رسمی مربوط به برگزاری این پلنوم منتشر شده در شهریور ۱۳۸۷ از جمله آمده است:
«مهمترین دستور کار این پلنوم عبارت بود از بررسى چگونگى اجراى قرارها و مصوبات کنگرۀ سیزده کومهله. در همین ارتباط قرار بر این شد که بیشترین بخشهاى مباحثات کنگره از طریق رادیو و تلویزیون کومهله عیناً به اطلاع همگان برسد.»
سپس در اطلاعیۀ رسمی مربوط به برگزاری پلنوم چهارم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران منتخب کنگرۀ۹ حزب که در تاریخ ۶ شهریور همان سال انتشار یافت، در رابطه با فراکسیون آمده است:
«یکى دیگر از موضوعات مورد بحث در این پلنوم، بررسى مسئله اعلام “فراکسیون فعالیت بنام کومه له“ از جانب جمعى از کادرها و اعضاى حزب کمونیست ایران و رسیدگى به قرار کنگرۀ سیزدهم کومهله در همین رابطه بود. پلنوم کمیته مرکزى حزب در این رابطه قطعنامهاى را با اتفاق آرای اعضاى کمیته مرکزى حزب و اتفاق نظر اعضاى کمیته مرکزى کومهله به تصویب رساند، که همزمان با انتشار این اطلاعیه به اطلاع عموم خواهد رسید.»
در قطعنامۀ مصوب این پلنوم از جمله آمده است:
«مفاد بیانیۀ اعلام موجودیت “فراکسیون فعالیت بنام کومهله“ بسیار فراتر از یک اختلاف تاکتیکی معین و یا اختلاف بر سر سیاست مشخصى مىباشد و مضامین آن در مغایرت و تقابل با موجودیت حزب کمونیست ایران، برنامه، مبانى استراتژى سیاسى و مبانى سیاستها و تاکتیکهاى حزب کمونیست و کومهله قرار دارد و استناد این رفقا به بند اساسنامهاى مذکور نمىتواند مجوزى براى تشکیل این فراکسیون باشد. لذا پلنوم ضمن تأکید بر حق این جمع رفقا در استفاده از رسانههاى حزبى براى انتشار نظراتشان، این فراکسیون را تحت هیچ عنوانى به رسمیت نمى شناسد…… مفاد و مواضعى که در بیانیۀ اعلام «فراکسیون» آمده است با مواضع و دیدگاههاى کومهله در هیچ مقطعى از تاریخ فعالیت آن خوانایى ندارد؛ لذا پلنوم کمیته مرکزى حزب کمونیست ایران، استفادۀ این رفقا از عنوان کومهله براى فعالیتهایشان را فاقد مشروعیت سیاسى و تشکیلاتى میداند.» (متن کامل این قطعنامه ضمیمه است۱)
(متن اطلاعیۀ اعلام موجودیت فراکسیون و بازگویی اختلافاتشان، و همچنین نقد جامعی که توسط رفیق صلاح مازوجی در این باره نوشته شده، در نشریه «بسوی سوسیالیسم» شماره ۲ به تاریخ مهرماه ۱۳۸۷ انتشار یافته است. لینک این نشریه به قرارزیر است:http://cpiran.org/nashriyat/b-soye-sosyalism/pdf/besoye-sosialism2.pdf )
با این حال رفقای فراکسیون همچنان مشغول پیشبرد اهداف و سیاستهای راستروانه و انحلالطلبانۀ خود بودند، عملاً تشکیلاتی را در تشکیلات به وجود آورده بودند، خود را ملزم به رعایت ضوابط و دیسیپلین حزبی نمیدانستند، … .
سرانجام رهبری تشکیلات، با برگزاری پلنوم مشترک مابین کمیته مرکزی حزب و کمیته مرکزی کومهله، ادامۀ چنین وضعیتی را غیر قابل قبول دانست و همانطور که در اطلاعیۀ صادره از سوی کمیته مرکزی حزب در این باره تصریح شده است،«این خواست واقعی خود آنان بوده که در بیرون از تشکیلات ما قرار بگیرند و مستقل از آن فعالیت خود را پیش ببرند. تصمیم رهبری حزب کمونیست، فقط به عملکرد واقعی و جدایی تشکیلاتی آنها رسمیت داد.»
در اطلاعیۀ کمیته مرکزی حزب درمورد جمع موسوم به «فراکسیون فعالیت با نام کومهله»، منتشره در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۸۷ برابر با۹ مارس ۲۰۰۹که رفیق ابراهیم علیزاده متن آن را نوشته است،از جمله آمده است:
«رفقا در عکسالعمل به تصمیم کمیته مرکزی نه تنها به تمایل عمومی نمایندگان کنگره و تمایل عمومی اعضا تشکیلات توجهی نکردند، بلکه در مقابل قطعنامه و تصمیم پلنوم کمیته مرکزی حزب مبنی بر به رسمیت نشناختن فراکسیون، شانه بالا انداختند و علیرغم همۀ تلاشها، هشدار و تذکر کتبی رهبری حزب و هشدارهای مکرر اعضای حزب در جلسات تشکیلاتی نسبت به تداوم این رفتارها، به رفتار و برخوردهای غیر حزبی و تشکیلاتشکنانه خود شدت بیشتری بخشیدند و به سازمان دادن و تأسیس یک تشکیلات در درون تشکیلات حزب اقدام نمودند و عملاً تشکیلات حزب کمونیست ایران و کومهله را به پایگاهی برای پیشبرد پروژههای سیاسی و تشکیلاتی خود در بیرون از تشکیلات تبدیل کردند……. همه این فاکتها بیانگر این واقعیت ساده است که جمع موسوم به “فراکسیون فعالیت بنام کومهله“ مدتها است که عملاً در صفوف کومهله و حزب کمونیست ایران نیستند و جمع خود را در خارج از تشکیلات قرار دادهاند. عملکرد این جمع اجتنابناپذیری جدایی تشکیلاتی آنها که از بنیادهای فکری و استراتژی سیاسی جداگانهای پیروی میکنند را با وضوح تمام به همگان نشان داده است. انصراف و خودداری این رفقا از اعلام رسمی این جدایی به دلیل بنبستهای سیاسی و استراتژیک خط فکری آنها و عدم آمادگی کامل سازمانی، هیچ تغییری در ماهیت مسئله نمیدهد…..کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران و کمیته مرکزی کومهله در نشست مشترک خود در روز یکشنبه اول مارس ۲۰۰۹با یک ارزیابی عینی از فعالیتها و عملکرد این رفقا بویژه از مقطع اعلام فراکسیون تا کنون، ادامۀ این وضعیت را غیر قابل قبول دانست و به این نتیجه رسید که بیش از این نمیتواند اجازه بدهد که این جمع از حزب کمونیست ایران و کومهله، تشکیلات کردستان آن، بعنوان پایگاهی برای پیشبرد پروژهای که با مبانی اهداف و استراتژی سیاسی و برنامه این حزب مغایر است استفاده کنند. در واقع این خواست واقعی خود آنان است که در بیرون از این حزب و در بیرون از تشکیلات کردستان آن قرار بگیرند و مستقل از آن فعالیت خود را پیش ببرند. انتشار این اطلاعیه فقط به عملکرد واقعی و جدائی تشکیلاتی آنها رسمیت میدهد و در نتیجه کار مشترک و فعالیت این رفقا با جریان ما بدینوسیله خاتمه خواهد یافت. (متن کامل این اطلاعیه ضمیمه است۲)
تصمیم فوق،با توافق و رأی مستقیم همۀ رفقای کمیته مرکزی کومهله و حزب کمونیست، انجام شد.در آن پلنوم مشترک به غیر از یک نفر، مابقی ۳۵ عضو رهبری این تشکیلات(کمیته مرکزی حزب کمونیست و کمیته مرکزی کومهله، با احتساب رفقایی که به طور مشترک در هر دو کمیته مرکزی حضور داشتند این تعداد به ۴۵ نفر افزایش مییافت) به تصمیم مزبور رأی موافق دادند. اطلاعیۀ رسمی کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران درمورد فراکسیون و شرح بیان و تصمیم حزب در این باره را هم خودرفیق ابراهیم علیزاده نوشتند.(ضمیمه است۲)
این است بخشی از تاریخ واقعی و مستند حیات تشکیلاتی این جریان که امروزه رفیق ابراهیم علیزاده به نمایندگی از جناح راست در این تشکیلات به طور آشکار مورد جعل و تحریف قرار میدهد. ایشان اگر میپندارند که به عنوان یک دبیر اول، تصمیمشان اشتباه بوده است، واگر ایشان ارزش و اعتباری برای تصمیم کنگرهها و مصوبات آن قائلاند، ابتدا بایستی در چند صفحه کاغذ به نقد اسناد و مصوباتی که خودشان هم آن را نوشتهاند بپردازد، به نقد تصمیم کنگرۀ۱۳ کومهله در این باره پرداخته و آن را فاقد اعتبار معرفی کنند.
چنین تحریفی(در مورد فراکسیون) در کنار بسیاری از اکاذیب و جعلیات دیگر از سوی جناح راست طی سالهای اخیر و به انحای گوناگون در مقابله با جناح منتقد خود، به کار گرفته شده است. از آنجایی که دیدگاهها و مواضعشان، همان دیدگاهها و مواضع راستروانه و انحلالطلبانۀ فراکسیون میباشد، ضمن دفاع از آنان، تلاش کردهاند که بگویند:
«آنها را از حزب اخراج کردند، کسی که آنها را اخراج کرد صلاح مازوجی بود و ابراهیم علیزاده هیچ کاره بود، رفتارشان با آنها غیردمکراتیک بود، باید دوباره آنها را به تشکیلات دعوت کرد… .»(قبلاً در نامههایی درون تشکیلاتی به نقد چنین اظهاراتی پرداختهام). اکنون رفیق ابراهیم هم در رأس این جناح، تلاش دارد همین تصاویر جعلی را تحویل دیگران بدهد.
علیرغم هر گونه ارزیابیای که در مورد جدایی فراکسیون داشته باشیم، اما پس از گذشت این همه سال و این همه تحولات، دعوت از آنها برای پیوستن مجدد به تشکیلات کومهله و حزب کمونیست ایران، موضوع مشخصی است که امروزه به طور مستقیم در خدمت تأمین بخشی از اهداف سیاسی و جناحیای میباشد که رفیق ابراهیم در پی آن است، وگرنه چرا ایشان چنین فراخوانی را قبلاً مطرح نمیکردند!
محورهای اساسی اختلاف سیاسیای که فراکسیون بر مبنای آن شکل گرفت یعنی انحلال حزب کمونیست ایران، عدم تحقق سوسیالیسم در یک کشور(ایران)، بیباوری به تحقق بدیل سوسیالیستی در ایران، ناکارا و بی عمل به حساب آوردن برنامه کومه له برای حاکمیت شورایی در کردستان،لزوم پرداختن به نقش احزاب در این برنامه در شکل دادن به حاکمیت سیاسی و ادارۀ جامعۀ کردستان،انتساب کومهله به بیتوجهی به مسأله ملی و نداشتن برنامه برای حل آن، وجود دیدگاههای کمونیسم کارگری در این تشکیلات؛ امروزه در قامت جناح راست به رهبری رفیق ابراهیم علیزاده، در این تشکیلات وجود دارد و رهبری کومهله را تحت سیطرۀ خود قرار داده است.(قطعنامه و اطلاعیۀ کمیته مرکزی در مورد مواضع و عملکردهای جریان فراکسیون که در ضمیمه این نوشته آمده است، وصف حال امروزی جناح راست در این تشکیلات نیز هست.) بنابراین در شرایط جناحبندی امروز در تشکیلات کومهله و حزب کمونیست، برای جناح راست،رفقای جداشدۀ فراکسیون میتوانند متحد اصلی به حساب آیند. این است که رفیق ابراهیم به صورت بسیار حساب شدهای چشم طمع به آنان دوخته، در لابلای کلمات و عباراتی چون فراخوان به «کمونیستها و سوسیالیستهای کردستان، همۀ آنها که قبلاً در کومهله بودند،….به کومهله بپیوندید، حزب کمونیست مانعی بر سر راه این پیوستن شما نخواهد بود»؛ به فکر ازدیاد نیرو و تسویه حساب نهایی با جناح مقابل خود است. اگر چنین نیست، آیا مثلاً همین امروز تعدادی از اعضا و کادرهای طیف کمونیسم کارگری بخواهند به کومهله بپیوندند، واقعا رفیق ابراهیم آنها را خواهد پذیرفت!؟
در اینجاست که میتوان هرچه بیشتر به ابعاد ناسالم چنین فراخوانی پی برد.این یک اپورتونیسم سیاسی و تشکیلاتی تمام عیار است. رفقای فراکسیون را مورد معامله قرار دادن است. تبدیل آنهابه «سیاهی لشکر» است. دستکم گرفتن شعور آنان است. چگونه است که «دیروز به قول خودتان از خانه بیرونشان میکنید، حال پس از یک عمر آنهم هنگامی که در تنگنا قرار میگیرید، به آنها میگویید برگردید، اشتباه کردیم، خانه، خانۀ خودتان است… !» رفقای فراکسیون اگر بخواهند به تشکیلات برگردند، آیا بایستی منتظر فراخوان رسمی رهبری امروز کومهله باشند؟آیا مگر ایشان نمیدانند که شرط ورود به کومهله، قبول برنامه و اساسنامۀ حزب کمونیست ایران است؟
اینکه قبلاً چنین رفقایی حزب را هم قبول نداشتند اما در صفوف آن و در کنار دیگر رفقا مشغول کار و فعالیت خود بودند، با اینکه امروز پس از سالها انشعاب از این حزب بخواهند دوباره به آن برگردند، دو موضع کاملاً مجزا از یکدیگرند.این رفقا با تجارب سیاسیای که دارند، حزب کمونیست ایران و کومهله را با برنامه، اساسنامه و استراتژی سیاسی آن در سطح سراسری و در کردستان میشناسند و به رغم مواضعی که در گذشته داشتهاند، اگر امروز مبانی این برنامه و استراتژی و اساسنامه را قبول داشته باشند میتوانند مجدداً به آن بپیوندند.
طی همین یک سالونیم اخیر، تحت فشار روشهای به غایت غیردمکراتیک جناح رفیق ابراهیم علیزاده شمار چشمگیری از کادرهای قدیمی و خوشنام حزب و کومهله از عضویت در حزب کنارهگیری کردهاند، بدون اینکه رفیق ابراهیم خمی به ابرو آورده باشد،بدون اینکه با یک نفر از آنها صحبتی کرده و یا دلایل کنارهگیری آنها را جویا شده باشد.اگر واقعاً رفیق ابراهیم دلش برای پیوستن کمونیستها و سوسیالیستها به حزب و کومهله میتپد، میباید نسبت به کنارهگیریکادرهای کمونیست این تشکیلات چنین رفتار میکرد؟ آیا وقتی رفیق ابراهیم با کمونیستهای درون صفوف خودش چنین رفتار میکند،کسی میتواندچنین فراخوانهایی از او را جدی بگیرد؟!
پس بایستی منتظر ماند و دید که آیا معاملهگری و طمعکاریهای رفیق ابراهیم و دیگر همفکرانش بر سر فراکسیون، به کجا میانجامد!
رفیق ابراهیم در صحبتهای خود در حالی از سعۀ صدر و ایجاد فضایی برای دیالوگ سازنده سخن میگوید که خود وی امروزه علیه جناح مقابل شمشیرش را از روبسته و به سرکوب درون تشکیلاتی و حذف و سانسور روی آورده است، تلاش میکند هر طور که شده جناح مقابل را از این تشکیلات بیرون براند، تأخیر بیش از این در تعیین تکلیف برای خود و پیوستن تام به کمپ ناسیونالیسم را تحمل نمیکند، چراکه او دیگر نمیخواهد رفقایی چون حسن شمسی، صلاح مازوجی و دیگران، نقش ایجاد ترمز را بر او ایفا کنند.
واقعیت این است که رفیق ابراهیم علیزاده اکنون وحدت دوباره با رفقای فراکسیون، و آن طیف از کسانی که برای توجیه دوری و بیگانگیهای خود با کمونیسم و استراتژی سوسیالیستی کومهله در کردستان،حزب کمونیست ایران را بهانه قرار داده و به زعم خود آن را مانع رشد و شکوفایی کومهله میدانند؛ بر همزیستی با کمونیستهای درون صفوف حزب و کومهله ترجیح میدهد.
برای یک لحظه برخورد و رفتار به غایت انعطافپذیر رفیق ابراهیم با رفقای موسوم به روند سوسیالیستی(فراکسیون) را مقایسه کنید با رفتار به غایت نارفیقانه و عنودانۀ ایشان با جناح مقابل با کمونیستهای درون صفوف تشکیلات خودش، آنگاه متوجه واقعیت مسئله میشوید. بایستی به ایشان گفت که شعور مردم را تا این اندازه دست کم نگیرید،مردم متوجه چنین پیامهای متناقضی از سوی شما هستند.
اظهار پشیمانی و ندامت گوییهای رفیق ابراهیم در قبال موضوع فراکسیون، بسان یک اعتراف اجباری است، که او امروزه تحت فشار پاسخ به نیازها و منافع جناح راست و ناسیونالیستیای که در رأس آن جای گرفته است، آشکارا به آن تن میدهد. و این تازه سرآغاز تن دادنهای بیشتری برای او خواهد بود.
آنگونه که طی این سلسله نوشتار و نیز مطالب بسیاری دیگر از رفقا در مورد مواضع و اظهارات متتاقض و وارونۀ رفیق ابراهیم و دیگر همجناحیهایش در مورد اختلاف سیاسی و اوضاع جاری در تشکیلات کومهله و حزب کمونیست ایران و عملکرد واقعی آنان خصوصاً در برخوردهای بسیار ناروا به رفقای مخالفشان در این حزب و تشکیلات؛ نشان داده شده است چیزی جز یک سقوط تمام عیار و یک پشت کردن آشکار به ارزشها نیست. این خود بیش از هر چیز نمایانگر افلاس سیاسی در چپنمایی و تظاهر به کمونیسم است.
هر وقت دیدگاهها و مواضع به انحراف میرود، ارادهها برای کتمان و انکار و یا جعل واقعیات و خدشه بر آنها نیز بکار میافتند. چنین ارادهای همان و در غلطیدن به سراشیب سقوط همان!
۱۷ شهریور ۱۳۹۹
۷ سپتامبر۲۰۲۰
ضمیمه ۱
قطعنامه پلنوم کمیته مرکزى حزب کمونیست ایران در مورد «فراکسیون فعالیت تحت نام کومهله»
۱ . جمعى از کادرها و اعضای حزب کمونیست ایران در تیرماه ۱۳۸۷ برابر با ژوئیه ۲۰۰۸ بدون اطلاع مراجع تشکیلاتى با استناد به بند ۵ از ماده دوم فصل دوم اساسنامه حزب کمونیست ایران که به »محفوظ بودن حق اقلیت هر سازمان حزبى براى آنکه همه اعضاى آن سازمان را از نظر و اختلافات خود با اکثریت مطلع نماید» تأکید دارد، تشکیل «فراکسیون فعالیت تحت نام کومه له» را اعلام کردند.
کنگره ۱۳ کومه له که در روزهاى نیمه اول مرداد ماه ۱۳۸۷ برابر با نیمه دوم ژوئیه ۲۰۰۸ میلادى برگزار شد، بحث حول این فراکسیون را در دستور کار خود قرار داد. مباحثات انجام شده نشان مى دهد که کنگره تشکیل این فراکسیون را جهت استفاده از این حق اساسنامه اى، تحصیل حاصل و از این رو غیر ضرورى تشخیص داده است، و به علاوه استفاده از نام کومهله براى شناساندن این اقلیت تشکیلاتى را فاقد موضوعیت مىداند. با این همه کنگره بنا به دلایل اساسنامهاى تصمیمگیرى قطعى در این رابطه را به کمیته مرکزى حزب کمونیست ایران واگذار کرد.
۲ . مفاد بیانیه اعلام موجودیت «فراکسیون فعالیت بنام کومهله» بسیار فراتر از یک اختلاف تاکتیکی معین و یا اختلاف بر سر سیاست مشخصى مىباشد و مضامین آن در مغایرت و تقابل با موجودیت حزب کمونیست ایران، برنامه، مبانى استراتژى سیاسى و مبانى سیاستها و تاکتیکهاى حزب کمونیست و کومهله قرار دارد و استناد این رفقا به بند اساسنامهاى مذکور نمىتواند مجوزى براى تشکیل این فراکسیون باشد. لذا پلنوم ضمن تأکید بر حق این جمع رفقا در استفاده از رسانههاى حزبى براى انتشار نظراتشان، این فراکسیون را تحت هیچ عنوانى به رسمیت نمىشناسد.
در مورد استفاده از نام کومهله براى این فراکسیون پلنوم تأکید مىکند که: کومهله در دل اوضاع انقلابى و تغییر و تحولات سیاسى یک دوره در جامعه کردستان با نقطه عطفهاى یک جنبش تودهاى در همآمیخته و به یک جریان قابل اعتماد در میان تودههاى کارگر و زحمتکش تبدیل شده بود. از این رو ۲۵ سال پیش کنگره مؤسس حزب کمونیست ایران بر ضرورت تداوم فعالیت کومهله تحت همین عنوان تأکید کرد و سازمان کردستان حزب را تحت همین عنوان نامگذارى نمود. پیوستن کومهله به جریان تشکیل حزب کمونیست ایران نه تنها خدشهاى به این واقعیت اجتماعى وارد نکرده است، بلکه به آن نیرو و توان تازهاى بخشیده است. کومهله بعد از تشکیل حزب کمونیست ایران تحت همین نام در کلیه عرصههاى مبارزه سیاسى و طبقاتى حضور داشته است و هم اکنون نیز ارگانهاى مختلف کومهله با تمام توان به فعالیت خود ادامه مى دهند. لذا با توجه به اینکه:
- الف: مفاد و مواضعى که در بیانیه اعلام «فراکسیون» آمده است با مواضع و دیدگاههاى کومهله در هیچ مقطعى از تاریخ فعالیت آن خوانایى ندارد؛
- ب: در حالى که جمع فعالیت تحت نام «کومهله»، اقلیتى از اعضاى تشکیلات را شامل مىشوند، با ادامه فعالیت تحت این عنوان عملاً در تقابل با موازین اولیه تشکیلاتى که بر حق اکثریت اعضاى تشکیلات مبنى بر استفاده از نام کومهله براى تداوم فعالیتهاى خود تأکید مىکند، قرار مى گیرند؛
لذا پلنوم کمیته مرکزى حزب کمونیست ایران، استفاده این رفقا از عنوان کومهله براى فعالیتهایشان را فاقد مشروعیت سیاسى و تشکیلاتى میداند.
کمیته مرکزى حزب کمونیست ایران
۴ شهریور ۱۳۸۷
۲۴ اوت ۲۰۰۸
ضمیمه ۲
اطلاعیه کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران درمورد جمع موسوم به “فراکسیون فعالیت با نام کومه له”
اختلاف نظری که از مدتها پیش در صفوف حزب کمونیست ایران و کومهله بر سر مبانی فکری و سیاسی و آرایش تشکیلاتی این جریان بروز پیدا کرده بود و اقلیتی در درون ما آنرا نمایندگی میکردند، امروز به جایی رسیده است که آنان دیگر بطور کامل خود را با این جریان بیگانه احساس میکنند و همه شواهد نشان میدهد که حرکت جداییطلبانه خود را بدون اعلام علنی آن عملاً تکمیل کردهاند. مبانی سیاست ما در برخورد به این مسئله همواره بر چند محور اصلی استوار بوده و هست:
اول، از نظر ما بروز اختلاف نظر در یک حزب سیاسی که حیات خود را به مبارزه در جامعه معینی مربوط کرده است،امری کاملاً طبیعی است. جامعه با اقشار و طبقات مختلف، با جنبشهای اجتماعی متفاوت، با گرایشهای فکری و سیاسی موجود در آن و با فرهنگ و اخلاقیات و سنن گوناگون، پدیده ای زنده و پر از جنب و جوش و مبارزه است، حزب سیاسیای که با بخشی از تاریخ چنین جامعهای عجین شده است به ناگزیر جدالها و واقعیتهای آن را در اشکال مختلف در درون خود منعکس میکند. تمام مسئله اما بر سر این است که چگونه از درون کشمکشی که تا حدود زیادی بازتاب جدالهای واقعی درون این جامعه است، سالم، متحد و فعال بیرون خواهد آمد.
دوم، جریان ما ابزار مبارزه کارگران و مردم زحمتکش و ستمدیده است، آنها حق دارند در سرنوشت آن دخیل باشند و در جریان مسائل و مشکلات آن قرار بگیرند. تعیین تکلیفهای زودرس تشکیلاتی که نتواند به آنها فرصت قضاوت، داوری کردن و دخالت در سرنوشت آنرا داده باشد در راستای سنتهای پیشرو تاکنونی این جریان نیست. نشان دادن حداکثر تحمل و سعهصدر بعنوان یک فرهنگ در هنگام بروز اختلافات سیاسی به دلیل درک این واقعیت بوده است.
سوم، این حزب محصول چند دهه تلاش و مبارزه و جانفشانی است. انسانهای وارسته بسیاری بخاطر این حزب و آرمانها و اهداف آن جانباختهاند. رهبری این حزب مجاز نیست و نمیتواند در مقابل تلاشهای انحلالگرانهای که سنتهای انقلابی و پیشرو و ادامهکاری آن را با مخاطره روبرو میسازد، مماشاتجویانه رفتار کند، بلکه بایستی بموقع و با صراحت و تعهد به انجام وظایفی که به وی سپرده شده است، از موجودیت آن، هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ تشکیلاتی، دفاع کند.
با محور قرار دادن این جهت گیریها بود که طی سالهای اخیر مدام رفقای اقلیت درون حزب را که با مبانی فکری و خط رسمی حزب اختلاف داشتند تشویق کردهایم که بیشترین تلاش خود را متوجه روشن کردن جنبههای سیاسی، فکری و برنامهای این اختلافات بکنند. تریبونهای حزبی همواره برای انتشار دیدگاهها و نظراتشان بر روی آنها گشوده بوده است. متاسفانه آنها از این امکان مساعد تا هنگام برگزاری کنگره سیزدهم کومهله بهره چندانی نگرفتند و در مقابل اصرار ما مدام تأکید میکردند که آنها مشکلی با مبانی فکری و استراتژی سیاسی و برنامهای این حزب ندارند. تأکیدشان بر فعالیت بنام کومهله حتی مسئله کردستانی بودن یا سراسری بودن کومهله مورد نظرشان را مبهم باقی گذاشته بود. آنها میگفتند که تنها میخواهند شکل و قواره تشکیلاتی این جریان را عوض کنند. اما علیرغم هر توضیحی که آنها برای بیان مسئله خود داشتند، روشن بود که اولاً، خواهان انحلال حزب کمونیست ایران هستند و ثانیاً، با بسیاری از مسائل استراتژیک و سیاسی و فعالیتهای این حزب چه در کردستان و چه در ایران اختلاف اساسی دارند. زیرا واقعیت این است کسانی که نه با شکل سراسری فعالیت این حزب، نه با برنامه و استراتژی سیاسی آن اختلافی نداشته باشند و تنها خواهان عوض کردن آرایش تشکیلاتی آن باشند، قاعدتاً میتوانند در یک محیط سالم سیاسی و با روحیهای وحدتطلبانه علیرغم داشتن این نظر در صفوف آن به فعالیت خود ادامه بدهند. اما عملکرد این رفقا نشان میداد که اختلافات آنها بسیار فراتر از یک ملاحظه تشکیلاتی در مورد نام و شکل فعالیت است و این واقعیت در آستانه کنگره سیزدهم کومهله سرانجام با روشنی بیشتری خود را نشان داد.
رفقای اپوزیسیون بعد از گذشت ۴ سال از اولین جزوهشان که به امضای ۷ نفر و تحت نام “ضرورت فعالیت بنام کومهله” منتشر شد، در تیرماه ۱۳۸۷ و قبل از برگزاری کنگره سیزده کومهله بیانیه اعلام موجودیت خود را تحت عنوان “فراکسیون فعالیت بنام کومهله” انتشار دادند. مفاد این بیانیه از اختلاف نظر یر سر آرایش تشکیلاتی و یا اختلاف بر سر یک سیاست مشخص بسیار فراتر بود و مضامین آن در مغایرت و تقابل کامل با موجودیت حزب کمونیست ایران، برنامه و استراتژی سیاسی آن و برنامه کومهله برای حاکمیت مردم در کردستان، قرار داشت. این بیانیه در کنگره ۱۳ کومهله با شرکت خود این رفقا بطور مفصل مورد بحث و بررسی قرار گرفت. آنها فرصت داشتند تا آنرا در جزئیات هم تشریح کنند. شرکت کنندگان در کنگره فعالانه در مباحث آن شرکت کنند. در این کنگره غیر از نمایندگان منتخب، کلیه اعضای حزب بطور کلی و تشکیلات کردستان آن، کومهله بطور اخص میتوانستند شرکت کنند و شمار نسبتاً زیادی هم شرکت کردند. مباحثات کنگره و بیانیه خود این رفقا نشان داد که اختلاف واقعی نه بر سر قواره تشکیلاتی و فعالیت کردن به این نام یا آن نام، بلکه بر سر کل مبانی فکری و سیاسی و استراتژی و برنامه ای جریان ما است. آنها در جریان مباحثات کنگره حتی شماری از رفقایی را که قبلاً به آنها متمایل بودند را نیز از دست دادند. با همه اینها کنگره سیزدهم تصمیم گیری تشکیلاتی در مورد فراکسیون را مطابق اساسنامه به پلنوم کمیته مرکزی حزب واگذار کرد.
مدت کوتاهی بعد از برگزاری کنگره مباحثات آن از طریق تلویزیون و رادیوی کومهله انتشار علنی پیدا کردند. بیانیه آنها در نشریه رسمی حزب منعکس شد و مورد نقد سیاسی قرار گرفت. حزب تا این هنگام به پیروی از سنتهای خود و با آگاهی از موقعیت اجتماعی خود و حساسیتی که مردم نسبت به مسائل درون این جریان از خود نشان میدهند، کماکان مایل بود و میکوشید که این رفقا را تشویق کند تا مضامین اختلافات سیاسی خود را بیشتر روشن کنند. اما طی هفت ماهی که از کنگره ۱۳ کومهله میگذرد، این رفقا هیچ تلاشی در جهت روشنترکردن مبانی فکری و سیاسی خود و پاسخ دادن به سؤالاتی که خود طرح کرده بودند، انجام ندادند و از فرصتهایی که برای تشریح دیدگاههای خود داشتند استفاده نکردند و در مقابل متأسفانه کارشکنیهای خود را در زمینههای تشکیلاتی و پایمال کردن ضوابط حزب ادامه دادند، که در ادامه به موارد مشخص آن خواهیم پرداخت.
پلنوم چهارم کمیته مرکزی حزب که در آن اعضای کمیته مرکزی کومهله نیز شرکت داشتند با توجه به بحثهایی که در کنگره سیزدهم کومهله صورت گرفته بود به این نتیجه سیاسی رسید که مفاد بیانیه اعلام موجودیت “فراکسیون فعالیت بنام کومهله” در مغایرت و تقابل با برنامه و مبانی استراتژی و مبانی سیاستها و تاکتیکهای حزب کمونیست ایران و کومهله است و اقدام این رفقا تحت این عنوان در واقع مقدمۀ درست کردن تشکیلاتی در درون تشکیلات حزب است. پلنوم با توجه به وظیفهای که در زمینه حفظ انسجام تشکیلاتی و تأمین وحدت عمل حزب و کومهله بر عهده داشت پس از بررسی جوانب مختلف مسئله این فراکسیون را برسمیت نشناخت ودر مقابل این حق را مطابق اساسنامه حزب برای این رفقا به رسمیت شناخت که آنان میتواننداز طریق نشریات و دیگر رسانههای حزبی، هم تشکیلات و هم جامعه را از نقطه نظرات خود آگاه نمایند و بدین ترتیب از آن رفقا خواست بعنوان یک اقلیت سازمانی به کمک چنین ابزارهایی که در دسترس خواهند داشت به تشریح دیدگاههای خود نه تنها در درون تشکیلات بلکه در سطح عمومی هم بپردازند.
اما این رفقا در عکسالعمل به تصمیم کمیته مرکزی نه تنها به تمایل عمومی نمایندگان کنگره و تمایل عمومی اعضا تشکیلات توجهی نکردند، بلکه در مقابل قطعنامه و تصمیم پلنوم کمیته مرکزی حزب مبنی بر به رسمیت نشناختن فراکسیون، شانه بالا انداختند و علیرغم همه تلاشها، هشدار و تذکر کتبی رهبری حزب و هشدارهای مکرر اعضای حزب در جلسات تشکیلاتی نسبت به تداوم این رفتارها، به رفتار و برخوردهای غیر حزبی و تشکیلاتشکنانه خود شدت بیشتری بخشیدند و به سازمان دادن و تأسیس یک تشکیلات در درون تشکیلات حزب اقدام نمودند و عملاً تشکیلات حزب کمونیست ایران و کومهله را به پایگاهی برای پیشبرد پروژههای سیاسی و تشکیلاتی خود در بیرون از تشکیلات تبدیل کردند.
صدور اطلاعیههای علنی که آشکارا وحدت اراده سیاسی کومهله در سطح علنی را به چالش میکشید، تشکیل جمع فراکسیون و رهبری آن با شرکت و حضور افراد غیرتشکیلاتی، اقدامات خودسرانه مکرر بدون اطلاع و اجازه ارگانهای تشکیلاتی به منظور لطمه زدن به اعتبار ارگانهای حزبی، تشکیل سازمان ویژه هواداران خود در شهر سلیمانیه، سازمان دادن پست مرزی برای رساندن جزوات به داخل و فراهم کردن تسهیلات لازم در این رابطه، تماس با شماری از فعالین تشکیلاتی در داخل کردستان به دور از ضوابط شناخته شده فعالیت حزبی در این زمینه و بدون اطلاع ارگان ذیربط، تعقیب پروژه نشست و گفتگو با جناحهای مختلف انشعابی از کومهله و روند همگرایی با این جریانات، تدارک امکانات مادی و تشکیلاتی برای پیشبرد این پروژهها، تحریم مراسم روز کومهله و تلاش فعال برای از رونق انداختن این مراسم در همه جا، همه اینها تنها گوشه هائی از اقدامات انحلالطلبانه و فعالیتهای مستقل سازمانی این رفقا در ماههای اخیر را تشکیل می دهد. این جمع همه این فعالیتهای غیر حزبی را در حالی انجام داده است که هنوز رسماً خود را از صفوف این حزب خارج نکرده است.
همه این فاکتها بیانگر این واقعیت ساده است که جمع موسوم به “فراکسیون فعالیت بنام کومهله” مدتها است که عملاً در صفوف کومهله و حزب کمونیست ایران نیستند و جمع خود را در خارج از تشکیلات قرار دادهاند. عملکرد این جمع اجتنابناپذیری جدائی تشکیلاتی آنها که از بنیادهای فکری و استراتژی سیاسی جداگانهای پیروی میکنند را با وضوح تمام به همگان نشان داده است. انصراف و خودداری این رفقا از اعلام رسمی این جدایی به دلیل بنبستهای سیاسی و استراتژیک خط فکری آنها و عدم آمادگی کامل سازمانی، هیچ تغییری در ماهیت مسئله نمی دهد.
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران و کمیته مرکزی کومهله در نشست مشترک خود در روز یکشنبه اول مارس ۲۰۰۹ با یک ارزیابی عینی از فعالیتها و عملکرد این رفقا بویژه از مقطع اعلام فراکسیون تا کنون، ادامه این وضعیت را غیر قابل قبول دانست و به این نتیجه رسید که بیش از این نمیتواند اجازه بدهد که این جمع از حزب کمونیست ایران و کومهله، تشکیلات کردستان آن، بعنوان پایگاهی برای پیشبرد پروژهای که با مبانی اهداف و استراتژی سیاسی و برنامه این حزب مغایر است استفاده کنند. در واقع این خواست واقعی خود آنان است که در بیرون از این حزب و در بیرون از تشکیلات کردستان آن قرار بگیرند و مستقل از آن فعالیت خود را پیش ببرند. انتشار این اطلاعیه فقط به عملکرد واقعی و جدائی تشکیلاتی آنها رسمیت میدهد و در نتیجه کار مشترک و فعالیت این رفقا با جریان ما بدینوسیله خاتمه خواهد یافت.
تردیدی نیست مردم کردستان که سالهاست از نزدیک با فرهنگ مبارزه حزبی آشنایی دارند و مبارزه حزبی را یک پیشرفت تاریخی و یکی از دستاوردهای با ارزش مبارزه خود علیه رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی و تلاش برای دستیابی به خواستهایشان میدانند، این واقعیت را قبول میکنند که وجود اختلاف نظر و دیدگاههای مختلف و حتی انشعاب در صفوف احزاب بخش جدائی ناپذیری از واقعیت یک جامعه تحزب یافته است. زمانی که اختلاف بر سر بنیانهای فکری و استراتژیک جدایی را اجتناب ناپذیر می کند، وقوع آنرا بعنوان یک واقعیت بایستی پذیرفت و تلاش نمود که با رفتار متمدنانه و سالم زیانهای آنرا به حداقل رسانید و از این راه نیز به ارتقا فرهنگ سیاسی در جامعه کمک کرد.
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
۹ مارس ۲۰۰۹
۱۹ اسفند ۱۳۸۷