وارونه‌نمایی، تناقض و ندامت‌گویی‌, در نقد اظهارات اخیر رفیق ابراهیم علیزاده (۳)

وارونه‌نمایی، تناقض و ندامت‌گویی‌

در نقد اظهارات اخیر رفیق ابراهیم علیزاده

(۳)

پویا محمدی

رفیق ابراهیم علیزاده در ادامۀ صحبت خود با رادیو «دیالوگ»، در مورد اختلاف سیاسی در تشکیلات کومه‌له و حزب کمونیست ایران به چگونگی شیوۀ برخورد به این پدیده می‌پردازد. ایشان می‌گوید:

«مسئله این است که با این پدیده که طبیعی است چگونه برخورد می‌کنی و ممکن است در مرحله‌ای هم که به میان کنگره‌ای می‌آید یا در مرجعی تصمیم‌گیری اعضا در موضع انتخاب قرار بگیرند این به جای خود، اما به شیوۀ عادی و روتین حزبی چگونه با آن برخورد می‌کنی؟ آیا با دیدن اولین نشانه‌های اختلاف سیاسی شروع می‌کنی به سرزنش کردنش؟ شروع می‌کنی به برچسب مشخص کردن برایش  یا به استقبالش می‌روی، تشویقش می‌کنی یا برایش ابزار آماده می‌کنی؟ چنین می‌کنی یا برایش فشار می‌آوری، یا وی را در موقعیتی قرار می‌دهی که هنوز خودش پخته و آماده نیست و زودرس مجبور باشد دیدگاه و نظرش را به خامی مطرح کند؟

این دومی، یعنی رفتار غیردمکراتیک با اختلاف نظر سیاسی علت‌العلل بخش زیادی از اختلاف نه تنها در میان ما، بلکه در میان چپ ایران است. چنین تصور می‌شود یعنی انسان بعضی وقت‌ها چنین فکر می‌کند که روح دیکتاتوری و سرکوب‌گری‌ رژیم‌های حاکم در کشورهای عقب‌مانده‌ای مانند کشور ما در دل اپوزیسیون هم حلول کرده و آنها را هم به نسبت یکدیگر نادمکرات بار آورده است. وقتی با همدیگر صحبت می‌کنند، وقتی با مخالفی سیاسی در درون حزب خود صحبت می‌کنند فرقی نمی‌گذارند بین زبان صحبت‌شان با مخالف درون حزب خودشان یا مخالفی در حزب چپ پهلو دستی‌شان با دشمن روبروشان. وقتی صحبت می‌‌کنند بر علیه اپوزیسیون هدف‌شان این نیست که صفوف این اپوزیسیون را قانع کنند به اشتباهی که کرده‌اند، برگردند، هدف‌شان این است که دل خود را خنک بکنند، ایدوئولوژی خود را حدادی بکنند، خود را به اصطلاح تهییج بکنند. این یکی از دلایل اصلی پیدا شدن مشکل در میان احزاب سیاسی و در میان حزب ما این است که رفتار غیردمکراتیک نشان داده می‌شود در برابر دیدگاه مختلف، اگر نه اختلاف سیاسی خُب اگر هست عادی است اگر هم زیاد جدی بشود به مرکز تصمیم‌گیری می‌آید. این است که علاوه بر وجود مشکلاتی که شما اشاره کردید پدیده‌ای در میان ما مشاهده می‌شود که ظاهراً عجیب به نظر می‌رسد آخرین کنگره‌ای که گرفته شده است در آن همۀ قرار و قطعنامه‌ها قریب به اتفاق آرا مورد پسند قرار گرفته است یا هیچ آلترناتیوی برایشان نبوده یعنی کسی آلترناتیوی در برابر آنها آورده باشد در همۀ زمینه‌ها، مثلاً در جنجالی‌ترین‌شان در آخرین کنگرۀ ما که به اصطلاح عبارت است از ارتباط با احزاب سیاسی  کسی نیامده پلاتفرم یا نقشه‌عمل متفاوتی آورده باشد، که در آنجا با جزئیات به شرط و شروط  پرداخته شده است. در همۀ زمینه‌های دیگر همین‌طور، در اوضاع سیاسی، جنبش کارگری و مسائل دیگر در کردستان و خارج از کردستان. بنابراین مسئله در میان ما این نیست که اختلاف سیاسی وجود ندارد، اگر بگوییم اختلاف سیاسی نیست مثل این است که بگوییم ماست سیاه است، نه در میان ما بلکه در میان هر حزب سیاسی دیگر هم، نه در امروزش بلکه برای همیشه‌اش، نمی‌تواند وجود نداشته باشد، مگر اینکه حزب نباشد، فرقه‌ای باشد، حزب سیاسی جدی‌ای نباشد در آن صورت بله می‌توان گفت پشت به پشت هم داده‌اند و در راه ایدوئولوژی یا منفعتی مغز همه‌شان قالب‌بندی شده است. در میان ما معلوم است که انشعاباتی روی داده است، انشعاباتی که روی داده هیچ کدام‌شان در نتیجۀ اختلاف سیاسی ساده‌ نبودند، همه‌شان در نتیجه معنی کردن آن اختلاف سیاسی در پراتیکی مشخص که در کنگره یا پلنومی به تصویب رسیده‌اند مطرح شده‌اند. بنابراین به نظر من جوهر مسئله‌ای که در میان ما روی داده به آن رفتار غیردمکراتیکی برمی‌گردد که مختص ما هم نیست. نبودن دیالوگ علمی، خیلی مهم است، پایین بودن سطح تفاهم و دانش، کاری می‌کند که خلاء این کمبود با برچسب حاضر و آماده و قالبی پر شود، کاری می‌کند که اختلاف سیاسی به تدریج بیان شخصی پیدا بکند، جای این ناتوانی از دانش و استدلال و منطق با زبان زبر پر می‌شود. زبان زبر در دیالوگ که علمی هم نبود آن وقت رفاقت را هم به هم می‌زند. این به نظر من در واقع جوهر آن مسئله است برای ما. در میان آن رفقایی که خودشان را به جهت متفاوتی می‌شناسانند تا اکنون یک صفحۀ آچهار در هیچ کنگره و در آخرین پلنوم هم بر سر تفاوت‌هایشان که نشان دهد آنها خط دیگری هستند در مقایسه با خط دیگر، نیست. آنچه هست فقط برچسب چپ و راست و ناسیونالیسم و سوسیالیسم و مجموعه‌ای کلمات است که با آن بازی می‌شود، و مجموعه‌ای گلایه و شکوه است، ممکن است انتقاد باشد، مجموعه‌ای ملاحظه، کسی کاری می‌کند تو ملاحظه‌ای بر آن داری، کسی حرفی می‌زند تو در میان حرف‌هایش ایرادی پیدا می‌کنی. اینها نمی‌تواند مبنای ایجاد دو دستگی در میان حزبی سیاسی باشد. انسان که کار بکند اشتباه هم می‌کند، حرف که بزند ممکن است حرف زیادتری از حد خودش هم بزند» (تأکید از من است)

هر کسی که این بخش از سخنان رفیق ابراهیم را می‌شنود یا که می‌خواند، قبل از اینکه به سطور پایانی آن برسد، نتیجه می‌گیرد که «کسانی در این تشکیلات نظر متفاوتی پیدا کرده‌اند، در مقابل از سوی کسان دیگری به شیوۀ ناشایست و غیردمکراتیک با آنها برخورد می‌شود، اینها که قاعدتاً می‌بایست اکثریت تشکیلات هم باشند به آن اقلیتی که نظر مخالف پیدا کرده‌اند مثلاً برچسب زده‌اند و به ایشان فشار آورده‌ و در موقعیتی قرار داده‌اند که به طور زودرس مجبور باشند نظراتشان را که هنوز پخته و آماده نکرده‌اند، مطرح کنند.»

اما وقتی که به چند سطر پایانی این بخش از سخنان رفیق ابراهیم می‌رسیم، تناقض بزرگی دیده می‌شود که بسیار زننده است (سطوری که در بالا خط تأکید دارند). چگونه کسانی می‌توانند باشند که هم نسبت به نظرات مخالف برخورد ناشایست و غیردمکراتیک داشته‌اند و هم تا بحال یک صفحۀ آچهار در مورد نظرات متفاوت خود ننوشته باشند!؟

قاعدتاً کسانی باید نظر خود را به روی کاغذ بیاورند که با سیاست‌های رسمی کومه‌له و حزب کمونیست تفاوت پیدا کرده‌اند، نه آنهایی که به قول رفیق ابراهیم در جهت حدادی کردن ایدوئولوژی خود که همان ایدوئولوژی و سیاست رسمی است و قاعدتاً هم باید اکثریت باشند، آنها را مورد برخورد غیردمکراتیک خود قرار داده‌اند.

هنگامی که بخش دیگری از صحبت‌های رفیق ابراهیم که در ادامه مصاحبه‌اش بیان کرده‌اند را می‌شنویم(می‌خوانیم) عمق وارونه‌نمایی و دروغ‌پردازی انجام شده توسط ایشان در قبال وجود اختلاف در این تشکیلات به خوبی نمایان می‌شود. رفیق ابراهیم در ادامه و در جواب به سؤال مجری برنامه در مورد احتمال انشعاب در حزب و عوارض آن می‌گوید:

« اکثریت این حزب در جای خود مانده است، اکثریت این حزب با کومه‌له هم، بر سر برنامه، استراتژی، سیاست، آخرین مصوبات پلنوم‌ و کنگره‌هایش پیگیر و پایدار است و بنابراین قاعدتاً آن رفقای ما هم آنقدر تجربه و احساس مسئولیت هم دارند که قدم در راه امتحان شده‌ای نگذارند که نتیجه‌ای غیر از افول و شکست برایشان در بر نخواهد داشت. بله، به کل جریان ما ضرر می‌رساند اما برای آنها هم در موقعیتی که در آن قرار دارند، بدون خطی روشن، بدون اکثریتی در تشکیلات،  بدون ظرفیت‌‌هایی برای انشعاب کردن از بین خواهند رفت قاعدتاً نباید دست به چنین کاری بزنند.»

بایستی به رفیق ابراهیم گفت اگر به قول شما اکثریت این حزب در جای خود مانده است و نسبت به سیاست و برنامۀ رسمی هم پیگیر و وفادار است و آنها را هم رعایت می‌کند، پس چه کسانی آن برخوردهای «ناشایست» و غیردمکراتیک» را (که در چند سطر قبل بیان کردید) به کسانی که نظر مخالف پیدا کرده‌اند، روا داشته‌اند؟! چند سطر قبل می‌گویید کسانی که نظر مخالف دارند، یک صفحۀ کاغذ در مورد تفاوت‌هایشان ننوشته‌اند، سپس می‌گویید اگر انشعاب کنند شکست می‌خورند. پس کسانی که برخوردهای غیردمکراتیک در قبال اینها داشته‌اند کیانند؟ پس معلوم می‌شود که خودتان و جناح‌تان هستید که چنین رفتارهایی انجام داده‌اید چون‌که جمعیت و جناح دیگری در این تشکیلات وجود ندارد.

تناقض، وارونه‌نمایی و دروغ‌پردازی از این آشکارتر!

مگر این که رفیق ابراهیم ادعا کند اینها که نظر مخالف پیدا کرده‌اند، خودشان علیه خودشان رفتار غیردمکراتیک داشته‌اند و خودشان علیه خودشان زبان زبر بکار برده‌اند، ما نبوده‌ایم و همۀ این رفتارهای زشت و بد، کار خودشان است؟!

چنین تناقض و وارونه‌نمایی از زبان رفیق ابراهیم، به خوبی به همگان و به جامعه نشان داد کسانی که در جریان اختلافات جاری در تشکیلات کومه‌له و حزب کمونیست ایران رفتارهای زشت و غیردمکراتیک متوسل شده‌اند همانا خود ایشان و جناح راست تحت رهبری‌اش در این تشکیلات بوده است. وارونه‌نمایی و دروغ‌پردازی همواره یکی از ارکان اصلی رفتار جناح راست در این تشکیلات علیه رفقایی که در مقابل آنها موضع داشته و به نقدشان پرداخته‌اند، بوده است.

هنگامی که چنین ویژگی‌های مذمومی در اظهاراتی دیده می‌شود، کل صحبت‌های مربوطه هم از اعتبار ساقط می‌شود.

«رفتار غیردمکراتیک می‌کنند، چیزی در مورد اختلافاتشان ننوشته‌اند، اگر انشعاب کنند شکست می‌خورند.» این است توضیح رهبری امروز کومه‌له برای جامعۀ کردستان در مورد سرنوشت مهم و حساس این تشکیلات.

رفیق ابراهیم در روز روشن و در مقابل دیدگان این تشکیلات و سایرین، بدون هیچ تعمق و ملاحظه‌ای به تحریف روی آورده و در صحبت‌های خود جای هر دو طرف درگیر در این تشکیلات حول «اختلاف» را عوض می‌کند. طوری که برای شماری از هم‌جناحی‌های خودش هم تعجب آور و خنده‌دار است. خودشان همراه با دیگر رفقای رهبری امروز کومه‌له نظراتی مخالف با برنامه و استراتژی سیاسی کومه‌له و حزب‌ کمونیست پیدا کرده‌اند و در مقابل از سوی سایر رفقا یعنی مدافعین خط رسمی به رهبری رفیق صلاح مازوجی مورد نقد قرار گرفته‌اند. روشن است کسانی که باید نظر متفاوت خود را بر روی کاغذ بیاورند، همانا رفیق ابراهیم و هم‌فکرانش هستند نه جناح مقابل.

رفیق ابراهیم در هر دو بخش مصاحبه‌اش با رادیو دیالوگ در مورد اختلاف سیاسی در تشکیلات، هیچ گونه اشاره‌ای به طرف‌های درگیر و یا مشخصات و مؤلفه‌های این اختلاف سیاسی نمی‌کند. ایشان آگاهانه و به روال رفتار چند سال اخیر خود با تمرکز بر، به زعم خودشان شیوۀ برخورد به اختلاف، طوری در این باره صحبت می‌کنند که کسی از ماهیت این اختلاف و موارد آن مطلع نشود. چراکه خود ایشان و هم‌فکرانش در رهبری امروز کومه‌له، مواضع و دیدگاه‌هایی مغایر و متضاد با برنامه و استراتژی سیاسی کومه‌له و حزب کمونیست پیدا کرده‌اند که در حال حاضر به مصلحت خود نمی‌دانند که نظراتشان را به طور کامل و شفاف با تشکیلات و با جامعه در میان بگذارند، اینان به خوبی می‌دانند که در صورت انجام چنین عملی با نام کومه‌له و حزب کمونیست ایران، با چه موج وسیع انتقاد و بیزاری و محکومیت از هر سو مواجه می‌شوند.

واقعاً که در طول این مصاحبه رفیق ابراهیم با خلط مبحث، تمام تلاشش این بود که با وارونه‌نمایی‌های خاص خود، «اختلاف بر سر چگونه رفتار کردن با یکدیگر» را به جای «اختلاف بر سر دیدگاه و موضع سیاسی» بنشاند. در طول هر دو مصاحبه، ایشان معلوم نکردند که بالأخره اختلاف سیاسی بر سر چیست؟ خودشان در کجای این تصویر قرار گرفته‌اند؟ در این باره، آیا چهرۀ «مسیح گونه» و «فرشتۀ دوستی و صلحی» که از خود القا می‌کند قابل قبول است یا اینکه خیر به عنوان «پای اصلی اختلاف» خصوصاً با تأمل بر یک چنین اظهارات متناقض و وارونه‌ای توسط ایشان آنهم به عنوان دبیر اول یک تشکیلات!

وقتی که این اینان در مورد وجود اختلاف سیاسی، چنین رویکرد ناسالمی اتخاذ می‌کنند، معلوم است که در مواجهه با هر گونه نقد این روش ناسالم و نقد و آگاهگری در مورد مواضع و دیدگاه‌های راست‌روانه‌شان، به چه اعمال شنیع و نارفیقانه‌ای متوسل می‌شوند. موعظۀ «برخورد دمکراتیک»، پوششی است برای تحریفاتی که باید به انجام برسانند.

در بخش دوم گفتگوی رادیو دیالوگ با رفیق ابراهیم علیزاده، مجری برنامه می‌گوید که «در گفتگوی قبلی، در مورد اختلاف چیزی روشن نشد غیر اینکه اشاره به اکثریت و اقلیت.» ایشان از وی می‌پرسد: «اختلاف سیاسی دقیقاً بر سر چیست؟»

رفیق ابراهیم در این‌جا نیز مجدداً طفره می‌رود و از جواب صریح سر باز می‌زند، ایشان در ابتدای پاسخ به این سؤال می‌گوید:

« چیزی که واقعی و قابل مشاهده است این است که اختلاف واقعی است، اما دو توضیح وجود دارد درباره اینکه دلیل این اختلاف چیست. یکی این است که دلیل را بر وجود اختلاف سیاسی می‌داند و در شکل افراطی آن هم از دیدگاه خودش تشکیلات را به میل چپ و میل راست تقسیم می‌کند. سؤال این است که آیا اختلاف سیاسی هست یا نه؟ جواب من این است که بله هست، آیا چیزی در آن باره نوشته شده یا نه؟ بله نوشته شده است، آیا در آن باره مصاحبه و گفتگوی تلویزیونی و رادیویی نظایر آن انجام شده است؟ بله همۀ این کارها انجام شده است اما همۀ اینها از دیدگاه من بسیار طبیعی هستند، اینها شرط وجود حزبی سیاسی هستند. چیزی که گفتم انجام نشده است این است که این بحث‌ها، این به نام اختلاف سیاسی به مرجع تصمیم‌گیری نیامده است تشکیلات در مقابل دو عمل متفاوت در مقابل این و یا آن نظر قرار نگرفته است و این باید در کنگره، در پلنوم، در مراجع رسمی حزبی به میان بیاید وگرنه، اگر رفیقی در زمینه‌ای نظری دارد این نه تنها خراب نیست بلکه باید از آن پیشوازی کرد.» (تأکید از من است)

واقعاً اگر کسی به خوبی از بحران جاری در این تشکیلات مطلع نباشد، سر از حرف‌های رفیق ابراهیم در نمی‌‌آورد. بسیار متناقض صحبت کرده‌اند و این جای بسی تأسف و نگرانی است برای رفیقی که در جایگاه دبیر‌اول کومه‌له باشد.

با توجه به تصویر وارونه‌ای که رفیق ابراهیم ارائه نموده و شرح آن در بالاتر آمده است یعنی «رفتار غیردمکراتیک می‌کنند، چیزی در مورد اختلافاتشان ننوشته‌اند، اگر انشعاب کنند شکست می‌خورند»؛ همین که در نقل قول فوق ایشان از وجود «نوشته» و «مصاحبه» صحبت می‌کند (و اگر این را از ایشان بپذیریم)، باز هم به اصطلاح «دم خروس» دیگری محسوب می‌شود دال بر اینکه این، خود وی و هم‌فکرانش هستند که نظرات مخالف با سیاست‌ و برنامۀ کومه‌له و حزب کمونیست پیدا کرده‌اند نه طرف مقابل. چرا که همه می‌دانند که اگر نوشته‌ای در مورد اختلاف با برنامه و یا سیاست کومه‌له و یا اختلاف بر سر موجودیت حزب کمونیست ایران وجود داشته باشد، دو مورد نوشته‌ای است که سال‌ها قبل توسط رفیق جمال بزرگپور عضو کمیته مرکزی کومه‌له در میان اعضا انتشار یافت و همان موقع از جانب رفیق صلاح مازوجی و سایر رفقا مورد نقد قرار گرفت. اگر مصاحبه‌ تلویزیونی هم صورت گرفته باشد، از جمله توسط رفیق جمال بود که آنهم در واقع، نه برای بیان اختلافات خود، بلکه سال گذشته و بعد از علنی شدن مباحث انتقادی علیه جناح راست، مجبور شد توضیحات کوتاه و مبهم و سروته بریده‌ای از آن نظرات خود را بیان نماید. ایشان هم به جای اینکه به صراحت به طرح نظرات خود بپردازند، مانند رفیق ابراهیم به اصطلاح به آموزش چگونگی شیوۀ برخورد به نظر مخالف پرداختند و سپس گفتند نظرات خود را روی تاقچه گذاشته‌اند. بنابراین آنطور که رفیق ابراهیم می‌گوید که همۀ این کارها (نوشته‌ها و مصاحبه‌ها) انجام شده است، عاری از حقیقت است.

همانطور که در بالاتر هم آمده است، رفیق ابراهیم در صحبت‌های خود می‌گوید:

«رفتار غیردمکراتیک با اختلاف نظر سیاسی علت‌العلل بخش زیادی از اختلاف نه تنها در میان ما، بلکه در میان چپ ایران است. چنین تصور می‌شود یعنی انسان بعضی وقت‌ها چنین فکر می‌کند که روح دیکتاتوری و سرکوب‌گری‌ رژیم‌های حاکم در کشورهای عقب‌مانده‌ای مانند کشور ما در دل اپوزیسیون هم حلول کرده و آنها را هم به نسبت یکدیگر نادمکرات بار آورده است.»

قبلاً هم توضیح داده‌ام که رفیق ابراهیم و جناح تحت رهبری‌اش در این تشکیلات برای لاپوشانی دیدگاه‌ها و مواضع راست‌ورانه و انحلال‌طلبانۀ امروزی‌شان، با توسل به «متد انکار و کتمان» در مواجهه با منتقدین خود از جمله به فرافکنی متوسل می‌شوند. طی سال‌های اخیر رفیق ابراهیم به طور افراطی آنقدر به اصطلاح رفتار غیردمکراتیک با نظر مخالف را به کل جنبش چپ و کمونیستی ایران نسبت داده که اگر کسی متوجه نباشد می‌پندارد که خود ایشان و جناح تحت رهبری‌اش مبرا از هر گونه رفتار غیردمکراتیک هستند. اگر ایشان می‌پندارد که روح دیکتاتوری و سرکوب‌گری رژیم‌های حاکم در دل اپوزیسیون(ما هم بخشی از این اپوزیسیون هستیم)، حلول کرده است، این روح دیکتاتوری و سرکوب نه در دل‌ اعضا و پیشمرگان، بلکه قاعدتاً بایستی در دل رهبران حلول کرده باشد. در ضمن اگر روح دیکتاتوری و سرکوبی هم در دل این تشکیلات حلول کرده باشد، در واقع در دل رفیق ابراهیم و دیگر هم‌فکرانش حلول کرده است که در قسمت‌های بعدی این نوشته به آن خواهم پرداخت.

۴ شهریور ۱۳۹۹

۲۵ آگوست ۲۰۲۰