داستانهای تکراری ! پاسخی کوتاه به فرهاد شعبانی

داستانهای تکراری ! پاسخی کوتاه به فرهاد شعبانی

مختار محمدی

فرهاد شعبانی از اعضای کمیته مرکزی کومه له در پاسخ به نقد رفیق رحمان حسین زاده در مورد مصاحبه دبیر اول کومه له ، ابراهیم علیزاده با رادیو دیالوگ مطلبی نوشته است.

قبل از اینکه به نکات مورد نظرم در پاسخ به آن بپردازم، یک مساله که جلب توجه میکند، این بار شعبانی بر خلاف گذشته و حتی نوشته سه ماه قبلش و روش معمول اظهار نظر مسئولین و بخشی از اعضای کومه له از نفرت پراکنی بی پایه علیه کمونیسم کارگری به درجه ای فاصله گرفته و ظاهرا بحث سیاسی کرده است و این را باید مثبت دید، اما کماکان نتوانسته از فضای وارونه کردن حقایق فاصله بگیرد. در اینجا خیلی کوتاه نکاتی را یادآوری میکنم.

چه کسی داستان سرایی میکند!

رفیق رحمان حسین زاده در بحثی مستند متکی به تاریخ و نوشته های مکتوب بخشی از مصاحبه ابراهیم علیزاده را نقد کرده است . فرهاد شعبانی نقد رفیق رحمان را با وجود این همه اسناد مکتوب و صدها شاهد زنده این تاریخ ، داستان سرایی میداند، اما تاریخ سازی خلاف حقیقت ابراهیم علیزاده را واقعی میداند و به جای اینکه به نقد رفیق رحمان جواب بدهد، اتفاقا این ابراهیم علیزاده و خود شعبانی است که داستانسرایی کرده اند. بی ربط این تصویر را میدهد که گویا رفیق رحمان به خاطر این به ابراهیم علیزاده نقد دارد که گویا ابراهیم علیزاده نوشته ها و مقالات منصور حکمت را در مورد اختلافات سیاسی انکار کرده است. در صورتیکه نقد رفیق رحمان در مورد تاریخ سازی غیر واقعی و نشان دادن شیوه های ناسالم برخورد علیزاده به اختلافات سیاسی و سطحی نشان دادن ادعای “شیوه های غیر دمکراتیک” مورد ادعای ابراهیم علیزاده است. رفیق رحمان چندین مورد مستند و با ذکر تاریخ و نقش منصور حکمت در بر خورد به اختلافات سیاسی و تلاش برای بوجود آوردن یک فضای سیاسی سالم برای ابراز نظر مخالف در کومه له اشاره کرده است. همزمان شیوه فضا سازی ناسالم وبسیج تشکیلاتی و باد زدن تعصب تشکیلاتی از جانب کمیته رهبری وقت تحت مسئولیت ابراهیم علیزاده را در مقابل بحث های کمونیسم کارگری را که بعدا به آن بحثها تحت نام “باورهای مشترک” آویزان شده بودند، یادآوری کرده است. فرهاد شعبانی اینها را مسکوت میگذارد. در ادامه دفاعش از بحث ابراهیم علیزاده و نقد به اصطلاح “روش غیر دمکراتیک” کمونیسم کارگری به اختلافات سیاسی در همان فضای وارونه سازی خود علیزاده بسر میبرد و حرفهای او را تکرار میکند، که مراجعه به اسناد مستند برای چندمین بار غیر واقعی بودن ادعاهای فرهاد شعبانی را نشان میدهد. یکی از این ادعاهای فرهاد شعبانی این است که گویا منصور حکمت در کومه له و حزب کمونیست ایران اکثریت تشکیلات را با خودش داشت اما با وجود این از تشکیلات کومه له صف خودش را جدا کرد و این روش از نظر فرهاد شعبانی و همفکرانش “غیر دمکراتیک” است. سئوال اینست جدایی متمدنانه و بدون ادعا بر سابقه و پیشینه و امکانات حزبی که در آن اکثریت باشی چرا غیر دمکراتیک است؟ و مضافا این همه نوشته و مصاحبه و توضیح و گفته در مورد علل آن جدایی را لاک گرفته و گویی آنها را نخوانده است. شعبانی انگار هنوز در آن تاریخ و فضا سازیهای نفرت پراکنانه سی سال قبل علیه کمونیسم کارگری تکان نخورده است. انگار در این فاصله هیچ اتفاقی در دنیا و منطقه نیفتاده است. انگار همه مثل او حافظه تاریخیشان را از دست داده و نوشته ها و سمینارهای مختلف آن دوره را که چرا از حزب کمونیست ایران و کومله جدا شدیم را فراموش کرده اند. روش غیر دمکراتیک دیگر مورد ادعای فرهاد شعبانی پلنوم ۱۶ حزب کمونیست ایران است . خوشبختانه هم نوارها و هم کتبا مباحثات این پلنوم در دسترس هست و هر کسی میتواند به آن مراجعه کند و قضاوت کند. در آن پلنوم بحثهای حادی شد. اختلافات جدی بود. در پلنومی که در یک کشوراروپایی (سوئد) برگزار شد و همه اعضای کمیته مرکزی در شرایط مساوی زیر هیچ تهدید و فشار و محدودیت عملی نبودند ، هر کس امکان داشت نظرات خود را بیان کنند. ادعای فشار روحی و غیره ، فقط غیر جدی بودن کسانی را نشان میدهد، که جسارت بیان نظرات و دفاع از اعمال قبلا انجام شده خود را نداشتند . اینکه اعضای کمیته رهبری وقت کومه له به سرپرستی ابراهیم علیزاده خودشان کتبا نوشتند، در جریان بروز اختلافات و اقدام به برگزاری جلسه کمیته رهبری و مسئولین در مقابل ارائه یک سمینار سیاسی آن هم در مورد “دورنمای فعالیت حزب در کردستان” مرتکب خطاهای سیاسی و تشکیلاتی جدی شده بودند و بخاطرآن استعفا میدهند، چرا تقصیرش را به گردن دیگران باید انداخت؟. منصور حکمت در پلنوم ۱۶ از این رفقا خواست که اختلاف سیاسی شان را مطرح کنند اما هیچکدام کوچکترین حرفی نداشتند بزنند و همچنین برخوردهای غیر سیاسی و غیر حزبی و فضا سازی این رفقا را به آنها یادآوری کرد. قاطعانه از سلامت سیاسی و حزبیت دفاع کرد و گفت مادام که به خطاهای خود اذعان دارید، به جای “انتقاد و انتقاد از خود مائونیستی” و خود زنانه و خود شکنانه، متمدنانه مسئولیت اعمالتان را به عهده بگیرید و از عضویت در کمیته مرکزی استعفا بدهید. تازه آن پلنوم استعفای ابراهیم علیزاده را قبول نکرد. آنوقت سئوال اینست چرا این شد روش غیر دمکراتیک؟ جالب است ابراهیم علیزاده و فرهاد شعبانی ادعای “دمکراتیک” برخورد کردن به اختلافات را دارند، که در شروع بروزعلنی اختلافات کنونی حزبشان چماق “اکثریت، اقلیت” را علیه مخالفان درون حزبی شان به دست گرفته و آنها را تهدید به اخراج یا تمکین در کنگره آتی حزبشان میکنند؟!. شواهد هم نشان میدهد، که در سالهای اخیر مخالفان خود را حتی از مسئولیتهای ساده حزبی حذف کرده اند!. فرهاد شعبانی در ادامه می گوید که گویا منصور حکمت بدون هیچ بحثی از قبل و در بی اطلاعی تشکیلات کومه له و حزب کمونیست ایران یک چپ و راستی را در کومه له درست کرد و این چپ و راست کردن های منصور حکمت واقعی نبود . بگذریم از دهها نوشته مستند اختلافات آن دوره توسط، منصور حکمت . نقد قطعنامه های ناسیونالیستی عبدالله مهتدی که می خواست صف دوستان و آشنایانش را در صف اتحادیه میهنی پیدا کند. و نقد چندین نوشته عبدالله مهتدی و دیگر نظرات ناسیونالیستی در این دوره که همه در دسترس هستند . منصور حکمت بسیار قبلتر و در مصاحبه هایی حول مباحث کنگره دوم حزب کمونیست ایران اعلام کرده بود که حزب کمونیست ایران و کومه محل تلاقی گرایشات مختلف اجتماعی است. بروز اجتماعی این گرایشات را در جریان تحولات کردستان عراق دیدیم. به علاوه اگر این ادعای منصور حکمت واقعی نبود، لطفا شعبانی و همفکرانش علت انشعاب سازمان عبدالله مهتدی و عمر ایلخانی زاده و روند سوسیالیستی کومه له را توضیح دهند؟

باورهای مشترک!؟

فرهاد شعبانی در بخشی دیگر از نوشته اش اشاره به باورهای مشترک میکند. تکرار این ادعایش زیادی جوک است.چون واقعیت اینست بعد از جدایی کمونیسم کارگری رهبری بجامانده در کومه له و با صحنه چرخانی امثال فرهاد شعبانی ها به جای دفاع از آن باورهای مشترک حزب نفرت درست کردند. اسناد و کتابها و جزوات و نشریات منعکس کننده آن باورهای مشترک آن دوره را از کتابخانه ها و مراکز آموزشی برداشتند . برای نشان دادن صحت این ادعا هر عضو کنونی کومه له میتواند به کتابخانه ها و آرشیو های نشریات این جریان مراجعه کند، ببیند که آیا به آسانی شماره های از یک تا پنج نشریه بسوی سوسیالیسم و نشریه کمونیست تا شماره ۶۳ را میتواند گیر بیاورد و آنها را مطالعه کند. واقعیت اینست دسترسی به این آثار مدتهای زیاد به میوه ممنوعه تبدیل شد.

ادعای خسته کننده و زشت “هزیمت”

نکته دیگر که ابراهیم علیزاده و فرهاد شعبانی و همفکرانشان از تکرارش خسته نمیشوند، ادعای زشت و بی پایه “هزیمت” است . گویا کمونیسم کارگری بعد از جدایی از کومه له هزیمت کرده اند. در این رابطه رفیق رحمان حسین زاده در پاسخ علیزاده توضیحات لازم را داده است. من هم تاکید میکنم هزیمت از چی و کجا؟ از مبارزه سیاسی ؟ از دفاع و فعالیت پیگیرانه در دفاع از مبارزات طبقه کارگر در ایران؟ از حضور فعال در جنبش های اجتماعی ؟ از کمپین های مختلف در دفاع از فعالین کارگری و زنان و دانشجو یان و کودکان ؟ از اجرای رهبران کمونیست در میان مردم و حضور نظامی در کردستان ؟ نه حقیقتا خودشان میدانند هزیمت از عرصه های مبارزاتی نیست. شعبانی خودش میداند که حزب کمونیست کارگری ایران قبل از انشعاب و اکنون هم حزب حکمتیست و جریانات دیگر که به نام کمونیسم کارگری فعالیت دارند در عرصه ها ی مبارزاتی رادیکال اگر بیشتر از آنها فعال نبوده باشند کمتر فعال نبوده اند. اما “هزیمت” مورد ادعای فرهاد شعبانی از یک اردوگاه است که سال ها است دورش توسط دوستان حاکم این رفقا سیم خاردار کشیده اند و اجازه فعالیت نظامی ندارند. علاوه بر این به خاطر این اردوگاه فرهاد شعبانی و همفکرانش سازشهای غیر اصولی و باج سنگینی پرداخت کرده اند . از جمله حضور در پارلمان احزاب بورژوا ناسیونالیست کرد و تبریک به قدرت رسیدن آنها ، سکوت در مقابل کشتار و قتل فجیع هزاران زن ، سکوت در مقابل حمله به کمونیست ها و غیره، امروز در مقابل چشمان ناباور این دوستان حکومتی که آنها همیشه با سمپاتی از آن حمایت کردند، مدتها است، مورد تنفر بر حق مردم کردستان قرار گرفته است و مردم با صدای رسا خواهان سرنگونی این حکومت هستند . “هزیمت” ما از اردوگاه به خاطر این بود که نمی خواستیم در جدال طبقاتی عراق و کردستان عراق مثل شما کنار احزاب حاکم قرار بگیریم و در مقابل بی پرنسیپی ها و دزدی و چپاول و معامله گری آنها سکوت کنیم. به سازشها و بی پرنسیبی های غیر قابل دفاع تن دهیم. واقعیت اینست در فردای تحولات ایران و کردستان کمونیستها و کارگران و نسل جوان رادیکال به خاطر تداعی شدنتان با امثال اتحادیه میهنی و نیروهای ناسیونالیست ضد کارگر و ضد مردم زیر سئوالتان قرار میدهند و باید پاسخ دهید.

***